صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۶۸۱۱۰
یک کارشناس مسائل بین الملل مطرح کرد
حضور امریکا در منطقه در دوره بایدن هم تداوم پیدا خواهد کرد. هر چند بعد از بحران کرونا، اقتصاد جهان به ویژه اقتصاد امریکا با رکود و مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو می‌شود، ممکن است تلاش کند اندکی از هزینه‌های نظامی کم کند، اما من بعید می‌دانم که امریکا به صورت آنی، کل نیرو‌های خود را از منطقه خارج کند.
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۶ - ۳۰ آذر ۱۳۹۹

نصرت‌الله تاجیک کارشناس مسائل بین الملل در روزنامه اعتماد نوشت: بعد از چهار سال تکرار شعار بدون عمل بازگشت نظامیان امریکایی از منطقه غرب آسیا، با تغییر دولت در امریکا، همچنان به نظر نمی‌رسد عزم و اراده کافی در واشنگتن برای خارج کردن نظامیان از منطقه خاورمیانه ایجاد شده باشد.

سابقه گمانه‌زنی در مورد خروج نظامی امریکا از منطقه خاورمیانه، با انتخاب باراک اوباما به ریاست‌جمهوری ایالات متحده آغاز شد. در دوران اوباما یک تحول در سیاست خارجی امریکا پدید آمد که تمرکز سیاست خارجی این کشور را از خاورمیانه به خاوردور یا از غرب آسیا به شرق آسیا تغییر داد.

باراک اوباما، رییس‌جمهور پیشین امریکا بر خلاف پیشینیانش که سرمایه‌گذاری سیاسی و دیپلماتیک کلانی برای تحقق صلح اعراب و رژیم صهیونیستی انجام می‌دادند، چندان برای این مساله سرمایه‌گذاری نکرد. استراتژی کلی دولت امریکا در دوران اوباما از رویکرد حل بحران در خاورمیانه به مدیریت بحران یا بحران کنترل‌شده تغییر کرد.

اراده برای حل بحران، فارغ از هر تعریفی که برای حل بحران داشته‌باشیم، سرمایه‌گذاری کلانی را چه از لحاظ مادی و چه از لحاظ معنوی نیاز دارد. اما مدیریت بحران، راهکار‌های ساده‌تر و کم هزینه‌تری دارد. دولت امریکا به تدریج به سمت مدیریت بحران حرکت کرد.

درگیری دولت ایالات متحده امریکا در مسائل خاورمیانه به تدریج نسبت به دولت‌های پیش از اوباما کم‌رنگ‌تر شد. در دوران نهضت‌های موسوم به بهار عربی شاهد بودیم که امریکا چندان در تحولات خاورمیانه و شمال آفریقا مستقیما حضور پیدا نکرد، شاید تنها مورد مداخله بسیار کم رمق امریکا در مصر بود که باعث مدیریت میدان به نحوی شد که نظامیان قدرت را در اختیار بگیرند.

بعد از باراک اوباما، یکی از اصلی‌ترین و محوری‌ترین شعار‌های جانشین او، بازگشت نظامیان امریکایی از منطقه خاورمیانه بود. اما این شعار ترامپ هم عملا محقق نشد. در مواردی شاهد بودیم که ترامپ فرمانی صادر می‌کرد که نیروهایمان را از سوریه خارج می‌کنیم، اما پنتاگون مخالفت می‌کرد و رییس‌جمهور امریکا مجبور به عقب‌نشینی می‌شد.

حتی در یک مورد بعد از اینکه نیرو‌های مستقر در سوریه تا خاک عراق عقب‌نشینی کرده‌بودند، نهایتا ترامپ مجبور به پذیرش بازگرداندن تعدادی از این نیرو‌ها به خاک سوریه به بهانه حفاظت از منابع نفت شرق سوریه شد. نزدیک به یک ماه پیش، مساله خروج نزدیک به ۲۵۰۰ نظامی امریکایی از عراق و افغانستان مطرح شد. هر چند تعدادی از این نیرو‌ها تغییر آرایش دادند، اما نهایتا تعداد نیرو‌های اعلام شده از هیچ یک از این دو کشور خارج نشدند.

واقعیت این است که در مواردی مانند عراق ما شاهدیم که امریکایی‌ها هرچند بخشی از نیرو‌های خود را از این کشور خارج کرده‌اند، اما نهایتا به عنوان جایگزین فناوری‌های جدیدتر نظامی برای نیرو‌های خود در این کشور تامین کرده‌اند که در واقع نشان از یک تغییر آرایش از کمیت به کیفیت می‌دهد و به معنای کاهش برآیند استعداد نظامی امریکا در عراق نیست.

حضور امریکا در منطقه در دوره بایدن هم تداوم پیدا خواهد کرد. هر چند بعد از بحران کرونا، اقتصاد جهان به ویژه اقتصاد امریکا با رکود و مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو می‌شود، ممکن است تلاش کند اندکی از هزینه‌های نظامی کم کند، اما من بعید می‌دانم که امریکا به صورت آنی، کل نیرو‌های خود را از منطقه خارج کند.

تصور می‌کنم نفع کشور‌های منطقه هم در این نباشد که امریکا بدون اصلاح معادلات و توازنی که تاکنون در منطقه بر هم زده است، ناگهانی خلأ امنیتی در مناطقی که حضور دارد ایجاد کند. امریکا در صورتی که عزم و اراده‌ای که برای خروج نظامی از منطقه داشته‌باشد، باید ساز و کار روشنی برای خروج از منطقه داشته‌باشد تا بر اثر بحران‌هایی که حضور این نظامیان در منطقه ایجاد کرده است، درگیری‌های جدیدی در منطقه رخ ندهد.

حضور امریکا در منطقه معادلات قدرت را به هم زده است و نمی‌تواند بدون اصلاح این معادلات از مسوولیت‌های خود شانه خالی کند. برای مثال در افغانستان نزدیک به دو دهه است که نظامیان امریکایی حضور دارند، صحنه ژئوپولیتیک این کشور را خوب یا بد، تحت تاثیر قرار داده است.

اگر امریکا قصد خروج ناگهانی از افغانستان داشته‌باشد، توازن قوا به شکل چشمگیری به هم می‌خورد و ممکن است شرایط خطرناکی به وجود بیاید. دولت جو بایدن، به لحاظ سیاست خارجی، استمرار سیاست‌های دولت باراک اوباما محسوب می‌شود. تصور من این است که در دوران بایدن هم سرمایه‌گذاری سیاسی کمتر در خاورمیانه ادامه پیدا خواهد کرد، اما خروج فوری و کلان نظامیان امریکایی از منطقه در دستور کار قرار نمی‌گیرد، چرا که اگر ایالات متحده امریکا بخواهد نظامیان خود را از منطقه خارج کند، باید ساز و کار‌ها و معادلات جدیدی را برای جبران خلأ امنیتی ناشی از خروج نیروهایش از منطقه ایجاد کند.

به هر تقدیر طرف‌های مختلفی از طالبان گرفته تا رژیم صهیونیستی، مترصد این هستند که در صورت ایجاد میدانی برای عرض اندام، دست به اقداماتی بزنند که باعث ایجاد بحران‌های بسیار بزرگ‌تر، دامنه‌دارتر و طولانی‌تر در منطقه بشود.

با توجه به عدم ظرفیت گشودن جبهه جدید در خاورمیانه در سیاست خارجی بایدن و اینکه بدلیل اوضاع پساکرونایی اقتصاد آمریکا و جهان بایدن نمی‌تواند جبهه جدیدی باز کند لذا نقش بازیگران منطقه‌ای و از جمله ایران خیلی مهم است؛ لذا من معتقدم دوران بایدن را به فرصتی تبدیل کنیم که شکل گیری گفتمان غالب بین ایران و آمریکا امنیتی نباشد بلکه با همکاری منطقه‌ای شرایطی را فراهم کنیم تا ضمن ایجاد امنیت و ثبات منطقه ایی آمریکا بتواند خروج آبرومندانه ایی از منطقه داشته باشد و کشور‌های منطقه خود دست به ایجاد توازن منطقه ایی از طریق همکاری‌های اقتصادی بزنند.

ارسال نظرات
نام
۱۵:۴۳ - ۱۳۹۹/۰۹/۳۰
اتفاقا بایدن مخالف خروج نیروها از منطقه هست و با ترامپ اختلاف نظر داشتن . حالا حالاها هست امریکا مخصوصا تو سوریه . بایدن با ترکیه و اردوغان خیلی کارها داره .
محمد / اصفهان
۱۴:۱۵ - ۱۳۹۹/۰۹/۳۰
قدمشون به چشم . خوش آمدند .
نام
۱۱:۰۱ - ۱۳۹۹/۰۹/۳۰
وقتی اینجا اینهمه منافع مجانی هست چرا باید برن؟
تازه هنوز غارت ایران هم مونده که جدی بهش فکر میکنند و براش نقشه کشیدن
#غربگداهای بدبخت