صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۵۷۴۱۲
آمار‌ها نشان می‌دهند شهروندان ایرانی در دهه ۱۳۹۰، به شدت فقیر شده‌اند
دهه ۱۳۹۰ که اکنون در آخرین سال آن به سر می‌بریم، دهه خوش یُمنی برای ایرانی‌ها نبوده است. طی یک دهه اخیر، ایرانی‌ها به شدت فقیر شده اند و آمار‌ها نشان می‌دهند که اکنون حدود ۵۰ درصد از جمعیت ایران زیر خط فقر مطلق (با معیار‌های قاره آفریقا) زندگی می‌کنند. علاوه بر این، مصرف گوشت قرمز طی یک دهه اخیر در ایران نصف شده و حتی مصرف برنج به عنوان اصلی‌ترین خوراکی ایرانی‌ها هم از آغاز دهه ۱۳۹۰ تا امروز حدود ۳۴.۷ درصد کاهش داشته است. اما تصویر فقر ایرانی دقیقاً چگونه است؟
تاریخ انتشار: ۱۳:۴۶ - ۱۶ مهر ۱۳۹۹

فرارو- محمد مهدی حاتمی؛ برای ایرانی‌هایی که بعد از انقلاب به دنیا آمده اند و حتی بخش بزرگی از ایرانی‌هایی که دوران پیش از انقلاب و سال‌های جنگ تحمیلی را هم به چشم دیده اند و لمس کرده اند، سال ۱۳۹۹ از نظر اقتصادی با همه سال‌های دیگر متفاوت بوده است.

به گزارش فرارو، عمق بحران اقتصادی در ایران حالا به اندازه‌ای زیاد شده که کسی نمی‌تواند پیش بینی کند طی ماه‌های آینده، خروجی این وضعیت در حوزه‌های اجتماعی و سیاسی چه خواهد بود. اما هر چه هست، ایرانی‌ها می‌دانند و حس می‌کنند که به شدت فقیر شده اند و دهه ۱۳۹۰، دهه خوش یمنی برای آن‌ها نبوده و اوج این بدیمنی را هم حالا در آخرین سال این دهه، با گوشت و پوست و استخوان خود حس می‌کنند. اما اگر بخواهیم نگاهی به تصویر کلان اقتصاد ایران بیندازیم تا بتوانیم عمق فاجعه را بهتر درک کنیم، دقیقاً چه جزئیاتی را خواهیم دید؟ به عبارت دیگر، ما چقدر فقیر شده ایم؟

ایرانی‌ها دیگر «مصرف» نمی‌کنند
بررسی آمار‌های مربوط به هزینه-درآمد خانوار که توسط مرکز آمار ایران منتشر می‌شوند، تصویر ترسناک و نگران کننده‌ای از آینده کوتاه مدت ایران به دست می‌دهند. بر این اساس، در فاصله سال‌های ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۸، تولید ناخالص داخلی سرانه حدود ۱۰ درصد کاهش پیدا کرده و از آنجا که هنوز آمار‌های کامل مربوط به سال ۱۳۹۹ منتشر نشده اند، می‌توان حدس زد وضعیت وخیم‌تر هم شده باشد. به عبارت ساده تر، ایرانی‌ها طی این سه سال، ۱۰ درصد فقیرتر شده اند و این در حالی است که این آمارِ خام، گویای همه مسائل نیست و ضمناً، دربرگیرنده وضعیت وخیم سال ۱۳۹۹ هم نیست.

در فاصله سه ساله ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۸، مصرف حقیقی خانوار هم کاهشی ۳ درصدی را نشان می‌دهد و البته از آنجا که بخش اعظم هزینه خانوار مربوط به اجاره بها (در صورت نداشتن ملک شخصی) است، حذف اجاره بها از محاسبات نشان می‌دهد که مصرف حقیقی کالا‌ها طی این مدت چقدر کاهش پیدا کرده است.

به این ترتیب، برای دهک اول درآمدی (فقیرترین هشت میلیون ایرانی)، در فاصله سال‌های ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۸، مصرف حقیقی بدون احتساب اجاره بها، حدود ۱۷ درصد کاهش پیدا کرده است و این تازه پیش از آغاز وضعیت بحرانی در سال ۱۳۹۹ است که با شیوع کرونا بر وخامت آن افزوده شده است.

همین گزارش نشان می‌دهد که خانوار ایرانی در دهک اول درآمدی، در فاصله سه ساله یاد شده، شاهد رشد حدود ۲۵ درصدی اجاره بها بوده است. وضعیت، اما برای دهک دوم درآمدی حتی وخیم‌تر است. این گروه از ایرانی‌ها در فاصله سال‌های ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۸، ۲۰ درصد از مصرف حقیقی خود کم کرده اند.

این، اما در حالی است که شاخص‌های دیگری هم نشان دهنده کاهش قابل توجه مصرف خانوار‌های ایرانی هستند. در سال ۱۳۹۷ و زمانی که وضعیت اقتصادی کشور هنوز تا این حد بحرانی نبود، گزارش‌هایی مبنی بر کاهش تولید زباله در تهران و برخی شهر‌های دیگر منتشر شد. بر این اساس، در حالی که میانگین تولید روزانه زباله در تهران حدود ۹ هزار تن است، آمار‌ها نشان می‌دهند در ۹ ماهه ابتدایی سال ۱۳۹۷، تولید زباله در تهران روزانه حدود هزار تن (حدود ۱۱ درصد) کاهش پیدا کرده که نشان دهنده افت مصرف شهروندان است.

همان زمان، رضا عبدلی، مدیرعامل وقت سازمان مدیریت پسماند شهر تهران، با اشاره به کاهش هزار تنی میانگین تولید پسماند در ۹ ماهه پایانی سال ۱۳۹۷ نسبت به سال قبل از آن گفته بود: "بالارفتن قیمت ارز و افزایش قیمت کالا‌ها تأثیر زیادی بر تولید پسماند شهری داشته است که سبب شده شهروندان سنجیده‌تر و به اندازه نیاز خرید کرده و ضمناً در مصرف نیز تا حد امکان کالا را استفاده نمایند."

خداحافظی ایرانی‌ها با «گوشت»، «برنج» و «لبنیات»
تصویر وضعیت خانوار ایرانی، اما زمانی وخیم‌تر می‌شود که بدانیم در فاصله ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۸ و حتی پیش از بروز بحران عمیق‌تر اقتصادی در سال ۱۳۹۹، مصرف کالا‌های اساسی نزد خانوار‌های ایرانی به شدت کاهش پیدا کرده است.

به طور طبیعی، وقتی شما با کاهش درآمد و افزایش هزینه مواجه می‌شود، منطقی است که هزینه‌های مازاد خود را کاهش بدهید و مثلاً دیگر به رستوران، سینما و باشگاه ورزشی نروید و خرید کالا‌های لوکس را متوقف کنید. اما قطع یا کاهش مصرف کالا‌های اساسی (گوشت، مرغ، چای، شکر، لبنیات، روغن، برنج و امثال این ها) آخرین چیزی است که خانوار‌ها به طور معمول به آن فکر می‌کنند. دلیل اینکه دولت بار‌ها تاکید کرده که نمی‌گذارد خانوار‌های ایرانی از این نظر کمبودی احساس کنند هم همین است، چرا که کالا‌های اساسی، در واقع خط قرمز مصرف خانوار هستند.

بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، متوسط مصرف ماهانه گوشت قرمز خانوار‌های کشور در سال ۱۳۹۸ در قیاس با سال ۱۳۹۰ (یعنی در یک بازه ۸ ساله) حدود ۵۱.۶ درصد کاهش پیدا کرده است. به عبارت ساده تر، ایرانی‌ها در سال ۱۳۹۸ به طور متوسط به اندازه نصف سال ۱۳۹۰ گوشت قرمز مصرف می‌کرده اند و اوضاع قطعاً در سال ۱۳۹۹ وخیم‌تر هم شده است. دهک چهارم درآمدی از این منظر بدترین وضعیت را داشته است و مصرف گوشت قرمز برای خانوار‌های این دهک درآمدی در این فاصله زمانی، حدود ۶۵.۲ درصد کاهش پیدا کرده است.

جالب اینجا است که مصرف ماهانه گوشت قرمز در دهک درآمدی دهم (یعنی هشت میلیون نفر از ثروتمندترین ایرانی ها) هم به شکل قابل ملاحظه‌ای کاهش پیدا کرده است. بر این اساس، متوسط مصرف ماهانه گوشت قرمز نزد این گروه درآمدی از ایرانی‌ها در فاصله زمانی مورد اشاره حدود ۴۱.۴ درصد افت کرده است. این یعنی حتی ثروتمندترین ایرانی‌ها هم امروز در قیاس با یک دهه پیش گوشت کمتری مصرف می‌کنند.

عجیب‌تر از مورد گوشت قرمز که قیمت بالای آن در مقایسه با وضعیت درآمدی خانوار می‌تواند توجیهی برای کاهش مصرف آن باشد، کاهش مصرف برنج طی هشت سال ابتدایی دهه ۱۳۹۰ است. برنج اصلی‌ترین خوراکی ایرانی‌ها است و مشخص نیست کاهش مصرف برنج با کدام ماده غذایی جبران شده است. بر اساس آمار‌های مرکز آمار ایران، متوسط مصرف ماهانه برنج در خانوار‌های کشور در سال ۱۳۹۸ نسبت به سال ۱۳۹۰ حدود ۳۴.۷ درصد کاهش پیدا کرده است.

گزارش مرکز آمار ایران نشان می‌دهد که طی همین بازه زمانی، مصرف لبنیات هم به شدت کاهش پیدا کرده است. بر این اساس، متوسط مصرف ماهانه لبنیات خانوار‌های کشور در سال ۱۳۹۸ نسبت به سال ۱۳۹۰ حدود ۳۵.۳ درصد کاهش پیدا کرده است.

چند درصد از ایرانی‌ها زیر خط فقر هستند؟
طی هفته‌های اخیر اعلام شد که خانوار ۴ نفره با درآمد کمتر از ۱۰ میلیون تومان زیر خط فقر زندگی می‌کنند. ۱۰ میلیون تومان با نرخ دلار ۳۰ هزار تومانی یعنی حدود ۳۳۳ دلار و تقسیم این عدد بر ۴ هم نشان می‌دهد که زندگی هر شهروند ایرانی با درآمد کمتر از ماهانه ۸۳ دلار، زیر خط فقر قرار دارد.

اما آمار‌ها و هنجار‌های جهانی در این مورد چه می‌گویند؟ «خط فقر» یا «آستانه فقر» (Poverty threshold)، طبق تعریف حداقل درآمدی است که یک انسان باید در طول روز داشته باشد تا بتواند بدیهی ترین، ساده‌ترین و ضروری‌ترین نیاز‌های خود را پاسخ بدهد. بر اساس محاسبات بانک جهانی در سال ۲۰۱۵، حداقل «مطلق» این شاخص، معادل ۱.۹ دلار در هر روز است. قید «مطلق» در این تعریف هم به این معنی است که فرقی نمی‌کند این ۱.۹ دلار روزانه در کدام کشور (آمریکا، آلمان یا بورکینافاسو) خرج می‌شود.

به این ترتیب، خط فقر مطلق مطابق تعاریف جهانی، معادل ماهانه ۵۷ دلار (۱.۹ دلار در هر روز ضرب در ۳۰ روز) است. با دلار ۳۰ هزار تومانی، یعنی هر نفر ایرانی با درآمد کمتر از ماهانه یک میلیون و ۷۰۰ هزار تومان، زیر خط فقری معادل خط فقر در قاره آفریقا زندگی می‌کند. (بر این اساس، خانوار دو نفره باید حداقل ۳ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان و خانوار ۴ نفره باید حداقل ۶ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان درآمد ماهانه داشته باشند.)

داده‌های آماری داخلی در مورد جمعیت زیر خط فقر چندان دقیق نیستند، اما همین آمار‌های جسته و گریخته نشان می‌دهند که در سال ۱۳۹۰، حدود ۱۷.۸ درصد از جمعیت ایران زیر خط فقر مطلق (با تعریف بالا) زندگی می‌کرده اند. این نسبت تا سال ۱۳۹۶ تغییر قابل توجهی نداشته و در اوج، در سال ۱۳۹۳ به حدود ۱۹.۶ درصد رسیده بود.

با این همه، در سال ۱۳۹۷ حدود ۲۴.۳ درصد و در سال ۱۳۹۸ حدود ۳۵.۴ درصد از کل جمعیت ایران زیر خط فقر مطلق (یعنی با استاندارد‌هایی پایین‌تر از استاندارد‌های قاره آفریقا) زندگی می‌کرده اند. آمار‌های مرتبط با سال ۱۳۹۹ هنوز در دسترس نیستند، اما می‌توان حدس زد با رشد افسارگسیخته قیمت ارز‌های خارجی، رشد سه رقمی قیمت کالا‌هایی نظیر کره، حبوبات و امثال آن‌ها و نیز رشد افسانه قیمت مسکن و قیمت خودرو، اکنون دست کم نیمی از ایرانی‌ها زیر خط فقر مطلق زندگی می‌کنند. این یعنی از هر دو ایرانی که در خیابان به آن‌ها بر می‌خورید، یکی احتمالاً زیر خط فقر مطلق زندگی می‌کند.

ارسال نظرات
نام
۱۷:۰۵ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
اگر ترامپ رای بیاره قطعا دچار وضعیت خطرناکی خواهیم شد.حواستون به این مهم هم باشه که کالا های مصرفی خیلی هاشون هنوز به دلار ده تومنی هم نرسیدن.
نام
۱۶:۵۸ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
درود بر دکتر احمدی نژاد
ناشناس
۱۷:۴۴ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
همه ی بدبختی این کشور از این درود و مرگ گفتن ها می باشد، حالا بشین بگو درود بر فلانی و مرگ بر اون یکی
نام
۱۶:۵۸ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
با این همه نفت و گاز
فرهاد
۱۶:۴۸ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
یادت رفت بگی ایران پنجمین کشور ثروتمند جهان از نظر منابع طبیعی است
نام
۱۵:۵۶ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
نا برده رنج گنج میسر نمی شود. اگر قرار بود نتایج و راندمان عملکرد مدیران و مسئولان ظاهر سالار ایرانی با مدیران شایسته سالار امریکایی و ژاپنی و المانی و حتی اخیرا چینی و ویتنامی یکی باشد باید به اصل وجود عالم هستی هم شک کرد.
قرابنی
۱۵:۵۳ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
واقعا مایه تاسف است !!!! چی بودیم چی شدیم ؟؟؟؟
نام
۱۵:۴۷ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
ایا آقایان مسول به این گزارش ها توجه دارند
نام
۱۵:۳۵ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
فقط 50 درصد؟!
آمارت مثل ننه جون کروبی است!!
نام
۱۵:۳۵ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
نمی دونم مسئولان و مقامات و حتی مردم از چه زاویه ای به این اخبار و واقعیتها ورود می کنند. ولی این را خیلی خوب می دانم که سال و حتی ماه و حتی هفته ادامه سیاست انفعالی کنونی و ادامه تحریمها باعث می شود بابت هر سال چند سال نیاز به زمان فقط برای جبران فرصتهای از دست رفته باشیم . سی سال است که جنگ هشت ساله تمام شده ولی ما هنوز از اثرات اقتصادی ان فاجعه مانند کسری بودجه مزمن و تورم دو رقمی چند ده ساله نتوانستیم رها شویم. هزینه های انسانی ان به کنار. این تحریمها به مراتب بدتر از ان جنگ است. چون در جنگ می توانستیم نفت خود را صادر کنیم ولی در هیچ جنگی در دنیا سابقه ندارد که کشوری توانسته باشد که بدون شلیک حتی یک گلوله به بنادر و تاسیسات نفتی و سکوهای بارگیری کل درامد اصلی صادرات یک کشور را مانند انچه دارمد صادرات نفت ایران قطع شده را قطع کند و هنوز با ادعا به دنبال فرار از واقعیت هستیم.
آندرتیکر
۱۵:۳۲ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
دنیاپرستان بر ایران حاکمند و دنیای مردم را دزدیده اند برای خودشان. این دلیلش هست.
نام
۱۵:۳۱ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
ما همچنان داریم رکورد می زنیم!!
درآمد سال 90 من 1250 دلار بود ولی الان شده 200 دلار. آقایون آگاه باشین که فراز شما هم فرودی داره و وای بر شما در آن روز
نام
۱۵:۳۰ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
الان با دلار سی هزار تومنی یک مدیر یا وزیر ایرانی برای اینکه کف درامد یک کارگر ساده امریکا یا اروپا را داشته باشد باید حقوق شصت میلیون تومنی داشته باشد. همه می دانیم گه چنین حقوقهایی حتی به صورت رسمی و نجومی به شصت میلیون تومن نمی رسد. پس خیلی از افراد مدیر و صاحب منصب و شهردار و حتی پزشک و جراح برای اینکه شرمنده تامین هزینه شهریه و زندگی هفت فرزند یا فرزندان و دامادهای خود در امریکا و کانادا و اتریش و انگلیس نشوند! مجبور می شوند راههای دیگری مانند هبه و هدیه نا قابل یک یا دو میلیون! تومنی را توجیه و در دستور کار قرار دهند و همین می شود که مشکلات و فسادها مانند سونامی و گلوله برفی که هر لحظه مهیب تر می شود کل سیستم اقتصادی باقیمانده کشور را متاسفانه منهدم خواهد نمود و کارکرد اصلی تحریم دقیقا همین است. یعنی فشار برای فروپاشی سیستم اخلاقی و اداری کشور.
نام
۱۵:۲۷ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
اثرات دلار سی هزار تومنی چند ماه دیگر در بازار و معیشت و قدرت خرید خانواده ایرانی تخلیه می شود . ولی کسی هوشیار نیست و کسی حاضر نیست خطر کند و با صدای بلند هشدار دهد که خیلی زود دیر می شود.
نام
۱۵:۲۰ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
متاسفانه شرایط امروز ایران بسیار شبیه سالهای جنگ سرد با اتحاد شوروی است. انها هم با غرور حاضر نشدند به مشکلات اعتراف کنند و تا زمانی که حاضر نباشی وجود مشکلات را به رسمیت بشناسی تلاشی هم نخواهی کرد که ان مشکلات و نارسایی ها را کنترل و چاره یابی کنی و انقدر مشکلات بر روی هم تلنبار می شود که اخر مانند شوروی بر سر صاحب خانه اوار می شود . و از ان تاسف بار تر این است که دو سال پیش پمپئو برای مقابله با ایران دقیقا راهبرد جنگ نرم مانند همان اصول جنگ سرد با شوروی را توصیه و به اجرا دراورد که ما تازه با نتایج ان داریم روبرو می شویم و اگر به خود نیاییم بسیار عمیق خود را نشان خواهد داد. ولی به نظر می رسد همه چیز را به تقدیر واگذار کردند و غرور تفکر انها را متوقف کرده.
نام
۱۵:۱۵ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
انوقت دوستان از اتحاد و پیمان راهبردی بین چین و ایران می گویند. درامد سرانه ملت ایران به قیمت واقعی الان معادل سال 1380 هست. یعنی در بیست سال گذشته رشد قدرت خرید ملت ایران صفر بوده . شاید این بدترین راندمان در دنیا باشد. حتی بدتر از سوریه و عراق و یمن با جنگ داخلی! ولی در همین بیست سال درامد سرانه ملت چین حداقل هفت برابر یا 700 درصد رشد کرده. از هر سو بنگرید غیر ممکن است که دو سیستمی که چنین عملکرد متفاوتی داشته باشند بین انها پیمانی متوازن بر اساس عدل و مساوات برقرار باشه. اگر بین این دو سیستم پیمانی برقرار شود ، عقلا و منطقا و ... فقط می توان منتظر بود که این پیمان شدیدا بطرف سیستم کارا تر غش کند. شدیدا! شدیدا!
مهیار
۱۵:۱۵ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
مقصر اصلی پیدا شد: دهه نود!
ناشناس
۱۶:۳۵ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
نه جانم مقصر اصلی فردوسی پور بود با برنامه نودش !!!!!!!!!!!!!!!!!!!
غضنفر
۱۶:۵۵ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
اگه میخایید نفرین کنید دهه نود رو نفرین کنید!
حقگو
۱۵:۱۴ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
در اوضاع حساس کنونی که دشمن در کمین انتشار این اخبار غیرعلمی و اغراق آمیز و به گفته نویسنده بدون تکیه بر آمار مثلاً سال 99، آبی است بر آسیاب دشمن.
نام
۱۵:۱۴ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
من از مسئولین گرامی کشورمان تقاضا دارم و خواهش می کنم نمی دانم قسمتان می دهم به هز چیزی که اعتقاد دارین فقط بیایین به مردم توضیح دهید این همه فشاری که به کشورمان وارد می شود می خواهند چه چیزی را به دست بیاورند که دارند نسلها ها را از بین می برند بابا والله به خدا دیگر نمی توانیم فرزندانمان جلوی چشممان دارن از بین می روند و نمی توانیم کاری از پیش ببریم.
نام
۱۵:۱۴ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
بگید ۸ سال دولت روحانی!!!!
نام دار
۱۷:۳۶ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
مشکلات از زمان معجزه هزاره شروع شد .
نام
۱۵:۰۶ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
در خبرها امده بلیط رفت و برگشت تهران به امریکا توسط هواپیمایی قطر و سایر هواپیمایی ها به 400 میلیون تومن رسیده! انوقت انتظار دارید ارزش پول ملی سقوط نکند و قیمت دلار گران نشود و مردم ایران فقیر نشوند. همان یک قلم شرکت هواپیمایی قطر روزانه دو تا سه میلیون دلار از ارز نفت ملت ایران را با گرانفروشی ناشی از قطع پروازهای شرکتهای هوایی دنیا که دلیل اصلی ان تنها کرونا نیست بلکه روابط بد سیاست خارجی است دارد از کشور خارج می کند. تازه قطر لاف دوستی با ایران هم میزند. حالا سایر شرکتهای هوایی بماند. همین یک قلم شرکتهای هواپیمایی خارجی و ایرانی برای سفر به خارج از کشور روزی 8 تا 10 میلیون دلار از درامد کشور را می کنند و می برند و ما نظاره گر هستیم.
مکانیک
۱۵:۰۶ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
یه مشت بدبخت فقیر دور هم جمع شدیم تشکیل ملت دادیم
نام
۱۵:۰۲ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
طبیعیه این همه اتفاقات. نمیشه با کل دنیا دشمن بود و انتظار اقتصاد خوب رو داشت.
نام
۱۴:۵۴ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
انصافا يكي جواب بده ما ایرانی های بیچاره بابت به دست آوردن چه چیزی این گونه تاوان می دهیم اصلا چه کسی برای 80 میلیون ایرانی تصمیم می گیرد که چنین تاوانی بدهد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ناشناس
۱۶:۰۸ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
تاوان قدر نشناسی و طمع ره صد ساله را یک شبه طی کردن. عده ای طی کردند. همانهایی که دیگران را به زندگی سلحشورانه تشویق می کنند ولی خود.....
نام
۱۴:۵۲ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
براي رسيدن به ارمانهاي افرادي كه هيچ يك از مشكلات مردم را ندارند و دركي هم از ان ندارند ! ولي مردم براي رسيدن به اين خواسته ها بايد قرباني شوند.
نام
۱۴:۵۲ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
با این اوضاع هنوز مسئولین مدعی این هستند که میتوانند دنیا را متحول کنند .
نام
۱۴:۴۸ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
دهه فقیر نمیکند که بلکه سیاستهای غلط و متوهمانه مردم را بدبخت کرده جالب یا گریه دار اینکه غیر از خودمون هیج سیاست مدار دنیا رو قبول نمیکنم مثلا به بعصی که در عرض چن دهه ی کشور که اسمش هم نبود تبدیل کردن به بهترین های اسیا را بی عرصه می نامیم در حالی ارزش پول کشور ، رشد اقتصاد، شاخص فلاکت در دنیا از آخر دومی هستیم تورم در عرض چن سال چن هزار درصدی رشد اقتصاد منفی دو رقمی و ارزش پول کشور یک سی و چندم شده این وضع ماست ...
نام
۱۴:۴۰ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
ما رکورد زدیم
نام
۱۴:۳۹ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
هنوز مونده
باید منتظر قحطی بزرگ باشیم هنوز آدم چاق و چله زیاد میبینیم تو خیابون
نامsalman
۱۴:۳۷ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
اون زمانیکه فرارو سایه جنگ رو پر رنگ می کرد باید مردم امروز را می دیدند
نام
۱۴:۳۶ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
ما رکورد زدیم
نام
۱۴:۳۰ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
ما از المان بهتریم،،، این گزارش رو نه نه کروبی هم تایید میکنه،،، بهتره به روحانی بگید
نام
۱۴:۲۸ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
دهه نودی که بهیچکس پاسخگو نیست و مادام العمره
نام
۱۴:۲۸ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
همه جا آرومه من چقدر خوشحالم
نام
۱۴:۱۳ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
مچکریم...
ناشناس
۱۶:۰۱ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
علت اصلی از مچکریم نیست.
البته ایشون بی تقصیر هم نیستند
مسعود
۱۴:۱۱ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
چرا هزینه کرد خانوار برای نان و مرغ و لبنیات و...... رو با معیار دلار ۳۰تومن سنجیدید؟درسته کالاهای اساسی گرون شده و میانگین با دلار ۱۵تومن مردم کالای اساسی تهیه میکنن.آش شور شده خیلی.ولی نه دیگه اینقدر که تمام کالاهارو با دلار ۳۰ بسنجید و بگین ۱۰میلیون خط فقر
ناشناس
۱۷:۱۶ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
نترس با این فرمون به اونجا هم میرسیم
نام
۱۳:۵۶ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
دهه نود یا مسئولین ؟
naser
۱۳:۴۹ - ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
جهالت انتها ندارد !