در گوشهای از این کشور، روستایی وجود دارد که خیلیهایمان پیشازاین حتی اسمش را نشنیده بودیم، ولی حالا نامش درکنار شهرها و بندرهای مهم دنیا سر زبانها افتاده است؛ «رمین» واقع در استان سیستانوبلوچستان. «داوود خدیرِ» ۱۷ ساله کسی است که باعث شهرت رمین شده است. داوود چند روز پیش توانست بورسیه اتحادیه بینالمللی موجسواری را به دست آورد. این سازمان در حساب رسمی اینستاگرامش نوشته است: «داوود خدیر، جوان سیستانوبلوچستانی است که فارغ از شرایط آبوهوایی هر روز در ساحل محل زندگیاش به موجسواری میپردازد. داوود میخواهد به موجسواری و شرکت در رقابتهای ملی ادامه دهد و قصد دارد موجسواری را به دیگران آموزش بدهد و آنها را به انجام این ورزش تشویق کند». جوانه اینهفته با افتخار میزبان داوود است.
موجسواری، ورزش پولدارهاست، ولی تو و بروبچههای «رمین» بدون امکانات خاصی تمرین میکنید و موفق هم هستید. چطوری موجسواری یاد گرفتید؟
«رمین» یکی از بهترین مکانهای دنیا برای موجسواری است. بچههای روستای ما از کودکی با دریا و ساحل بزرگ میشوند، ولی موجسواری اهالی روستای ما داستان جالبی دارد. ماجرا به هشت، نه سال پیش برمیگردد که یک خانم ایرلندی به روستای ما آمد تا از امواج ساحل استفاده کند. او اولین زنی است که در ایران موجسواری کردهاست. من آن موقع یک بچه ۹ ساله بودم و صبح و بعد از ظهر به ساحل میرفتم تا از دور، موجسواری آن توریست خارجی را تماشا کنم.
خانم ایرلندی وقتی دید که بچههای روستا چقدر به این رشته علاقه دارند، شروع کرد به آموزش دادن و چند تخته موجسواری هم بهشان هدیه کرد. من آنموقع کوچک بودم و هنوز به ذهنم نمیرسید این ورزش را شروع کنم. دو، سه سال بعد آن خانم دوباره به روستای ما آمد و باز هم برای بچهها چند بسته تخته موجسواری آورد. اینبار من هم به پیشنهاد مربیام تصمیم گرفتم موجسواری را بهصورت حرفهای یاد بگیرم. مربی هرچه از آن خانم ایرلندی آموخته بود، به من یاد داد.
تختههای موجسواری قیمت بالایی دارد و ما نمیتوانیم مرتب تخته حرفهای بخریم. برای همین هنوز با همان تختههایی که هدیه گرفتیم، تمرین میکنیم. قیمت تخته از حدود دو و نیم میلیون شروع میشود و تا ۲۰ میلیون هم میرسد. پس شما درست فکر میکردید، موجسواری رشته گرانی است. تازه فقط تخته نیست؛ ما به لباس و وسایل تعمیر تخته هم نیاز داریم. من پنج خواهر و سه برادر دارم و پدرم راننده تاکسی است. نمیتوانیم برای ورزش، این همه خرج کنیم.
بورسیه شدن تو حسابی سروصدا بهپا کرد. چطور به این موفقیت رسیدی؟
اتحادیه بینالمللی موجسواری هرسال به چند نفر از نوجوانان زیر ۱۸ سال که استعداد چشمگیری در این رشته داشته باشند بورسیه میدهد تا در کنار تحصیل به شکل حرفهای آموزش ببینند. حدود یکسال پیش مربیام فیلم موج سواری و شرایطم را برای این اتحادیه فرستاد. چند روز پیش که نتایج بورسیهها مشخص شد، یکی از اهالی روستا که در فضای مجازی فعال است، عکس و خبر من را در اینستاگرام دید. او بود که بهم خبر داد. پارسال هم پنج نفر از بچههای ایرانی بورسیه موجسواری گرفته بودند و امسال به جز من، دو نفر دیگر هم به این موفقیت رسیدهاند. در بعضی سایتها نوشته شده به کسی که بورسیه میشود زبان انگلیسی یاد میدهند و ۵۰۰ دلار جایزه میگیرد، ولی پارسال بچههای قهرمان فقط یک تخته موجسواری هدیه گرفتند. ما هم احتمالا جایزه بزرگی نگیریم، ولی همینکه بهمان توجه میشود، خوشحالیم.
ما فقط هیجان موجسواری را میبینیم، ولی این ورزش خطرهای زیادی هم دارد. تا حالا اتفاق بدی برایت افتادهاست؟
موجسواری هم خطرهای زیادی دارد و هم واقعا ترسناک است. مثلا اگر موج بزرگی بیاید احتمال غرق شدن وجود دارد. در این چند سال البته اتفاق بدی برای من رخ نداده است. من معمولا صبحها یا بعد از ظهرها به ساحل میروم، چون بهترین زمان برای موج سواری وقتی است که آب پایین میرود. البته، چون روزها کوتاه و بلند میشود، جزر ومد ساعت مشخصی ندارد، ولی مثلا در این فصل ساعت۴ و ۵ بعد از ظهر بهترین زمان موجسواری است.
بچههای موجسوار در کشور ما حمایت میشوند؟
این رشته مثل همه ورزشهای دیگر مسابقات جهانی دارد. ما در ایران هنوز در سطح جهانی نیستیم، چون با اینکه ساحل خوب و موجهای مناسب داریم، ولی امکانات نداریم. هر ساحلی برای موجسواری مناسب نیست. مثلا در دریای خزر یا خلیجفارس نمیتوانیم موجسواری کنیم، چون این سواحل، امواج بزرگی ندارند، اما ساحل دریای عمان در «کنارک» چابهار و «رمین» بهترین ساحلهای موج سواری هستند. بهجز ایران، فقط سواحل ژاپن و چند ساحل معدود دیگر قابلیت موجسواری دارند. خلاصه باید از این امکانات استفاده کنیم.
لقب نیمار دریا از کجا آمدهاست؟
من قبل از موجسواری، فوتبال بازی میکردم، ولی بعد از یکی، دوبار سوار موجها شدن فکر کردم در این رشته موفقتر خواهمبود. لقب «نیمار دریا» را هم بچههای روستا بهم دادهاند. این لقب دراصل مال «مدینا» قهرمان موجسواری دنیاست و بچهها بهخاطر حرکات نمایشی که روی دریا انجام میدهم، اینطوری صدایم میکنند. خدا را چه دیدید؟ شاید یکروز من هم نیمار دریا شدم.
منبع:خراسان