در شبکههای اجتماعی فیلمی چند دقیقهای درحال دست بهدست شدن است که پرسش و پاسخ یکی از اعضای مجلس نمایندگان آمریکا با رئیس مرکز کنترل و پیشگیری بیماری وزارت بهداشت آمریکا درباره هزینههای درمان است. خانم نماینده با مهارت و تسلط خاصی مقام دولتی را با سوال موردی و مبتنی بر داده به چالش میکشد. به خوبی نشان میدهد هزینههای قرنطینه و درمان برای خانوارهای آمریکایی چقدر است و با توجه به وضعیت درآمدی یکسوم از خانوارهای آمریکایی نمیتوان بدون کمکهای دولتی از آنان خواست در قرنطینه بمانند تا سرعت شیوع کرونا کم شود. در نهایت مقام دولتی قبول میکند دولت آمریکا هزینه آزمایش و قرنطینه کردن را برای آمریکاییها رایگان کند. این اتفاق در کشوری رخ داده است که بسیاری از کارگران و کارمندان از مرخصی با حقوق به هنگام بیماری برخوردار نیستند. کارفرمایان ممکن است بهصورت اختیاری چنین مرخصیای را برای کارگران خود در نظر گرفته باشند اما قانون کار آمریکا کارفرمایان را وادار به چنین تصمیمی نمیکند. در قوانین این کشور مرخصی پس از زایمان برای مادران و پدران هم در نظر گرفته نشده است و حتی یک نظام بیمه درمانی همگانی نیز وجود ندارد. هماکنون برای مقابله با کرونا بهعنوان ویروس جهانگیر دولت وارد کار شده و تلاش میکند تسهیلات زیادی برای خانوادههای آمریکایی فراهم کند تا از تردد و تجمع بکاهد.
به گزارش دنیای اقتصاد، آثار کرونا به حدی فراگیر شده که حتی دونالد ترامپ نیز آن را جدی گرفت. براساس تصمیم او تمام سفرها از اروپا برای مدت ۳۰ روز به حالت تعلیق درآمدند. با این حال رسانهها و کارشناسان زیادی بهدنبال آن هستند تا کشف کنند چگونه میتوان زنجیره ابتلا به این بیماری را شکست. زیرا گرچه براساس آمارها، بیش از ۹۵ درصد از افرادی که به این بیماری مبتلا میشوند، میتوانند امید به بهبود داشته باشند؛ و حتی علائم بیشتر این مبتلایان در سطح ملایم باقی بماند. اما نکته ترسناک در مورد این بیماری سرعت شیوع آن است. در طول شش هفته تعداد مبتلایان در چین از هزار نفر به ۸۰ هزار نفر رسید، افرادی که بیشتر آنها ساکن استان هوبی، مرکز شیوع این بیماری بودند. در ایتالیا نیز در طول تنها دو و نیم هفته تعداد مبتلایان از ۲۰ مورد به ۱۲ هزار مورد افزایش یافت، تا جایی که درحالحاضر این کشور بهعنوان «هوبی» جهان غرب شناخته میشود. اما زنجیره ابتلا چگونه میشکند.
شکست یک دومینو
به گزارش گروه اقتصاد بینالملل روزنامه «دنیایاقتصاد» به نقل از رسانه آمریکایی «فوربس»، محدودیتهای مسافرتی که چین به اجرا گذاشت مانع از کشیده شدن این بیماری به آمریکا و شیوع گستردهتر آن شد. تمام مبتلایان اولیه که ماه گذشته در آمریکا شناسایی شدند، مسافرانی بودند که از چین آمده بودند. البته همه آن بیماران موفق شدند از این بیماری بهبود یابند. با این حال مسافرتهای اروپایی، کشتیهای مسافرتی و مدیران کسبوکارهای اروپایی که در کنفرانسهای بزرگ آمریکا حضور یافتند، عواملی بودند تا در روزهای اخیر وضعیت این بیماری در آمریکا نیز به حالت وخیم درآید. درحالحاضر مقامات آمریکایی تلاش میکنند شیوع این بیماری را کنترل کنند. در این رابطه دونالد ترامپ در تغییر موضعی آشکار از صحبتهای خود، بیانیههای هفتههای گذشته «سازمان بهداشت جهانی» را درخصوص اپیدمی بودن این بیماری تکرار میکند. پاتریک هیلی، موسس و رئیس شرکت «کالیبر فایننشال پارتنر» در این رابطه میگوید: «زمانی که مردم نمیخواهند برای رویدادهای شلوغ به بیرون بروند، جای تعجب نیست که این ترس، ترس بیشتر بیافریند. این روزها ما بسیار شاهد این وضعیت هستیم.» او در ادامه صحبتهای خود میافزاید: «تا زمانی که تعداد مبتلایان در اروپا کاهش نیابد، نگرانی من ادامه خواهد داشت». او با اشاره به واکنشهای ضعیف در کشورهای اروپایی همچون فرانسه، اسپانیا، آلمان و انگلیس مدعی میشود تهدید شیوع این بیماری در غرب بسیار بزرگتر از چیزی است در چین اتفاق افتاد.»
بریدن دم بیماری
به گزارش «فوربس» هر چند ایتالیالیها دو هفته اخیر در اتخاذ تدابیر مقابلهجویانه با این بیماری تاخیر داشتند، اما حداقل این روزها کارهایی برای نجات اروپا صورت میدهند. بر این اساس بهنظر میرسد در این کشور دنیا متوقف شده است و مردم به خواب رفتهاند. همانند چینیها آنها تصمیم گرفتهاند شهرها و خانههای خود را به روی رفتوآمدها ببندند. در آمریکا البته دو مطالعه موردی پیرامون اینکه چطور میتوان به «کووید-۱۹» واکنش نشان داد، آغاز شده است. به گزارش فوربس، یکی از مطالعات برگرفته از تجربه چین در تعطیلی شهرها و قرنطینه اجباری آنها، همزمان به اجرا درآوردن سیاستهای تحریکی گسترده است. مطالعه دیگر نیز مربوط به اقدام دولت کرهجنوبی میشود که تستها و درمانهای رایگان گسترده را به اجرا گذاشته است. با این شیوه کرهایها توانستهاند شیوع ویروس کرونا را به کنترل درآورند و میزان ابتلا و مرگومیر این بیماری را در نرخ پایین نگه دارند. به عقیده کارشناسان، روش ترکیبی از این دو تجربه موفق میتواند بهترین گزینه برای آمریکا باشد: برای جلوگیری از شیوع بیماری مناطق را به قرنطینه در آورد و بهصورت گسترده از مردم آزمایش گرفت. به کمک این اقدامات این بیماری در چین روندی رو به درمان گرفته و دولت این کشور بستههای تحریکی خود را بهمنظور حمایت از مردم و کسبوکارها آماده کرده است. کارلسون شلزاک، اقتصاددان ارشد در شرکت «گروه مشاورهای بوستون» در نیویورک در این خصوص میگوید: «روشهایی که چین بهکار گرفته جواب داده است. این کشور قوانین سختگیرانهای را به اجرا گذاشت.» در ادامه صحبتهای این کارشناس اقتصادی آمده است: «دادههای پرنوسان در این کشور در کنار معیارهایی که جابهجایی افراد را نشان میدهند، حکایت از روند رو به بهبود اوضاع دارند. این درحالی است که نمودار مبتلایان در این کشور در کنار کرهجنوبی و ایران روندی نزولی به خود گرفته است. ما امیدواریم شیوع ویروس کرونا در این کشورها مجددا وخیم نشود.» بهدنبال روند نزولی شیوع ویروس کرونا، تیمهای پزشکی در این کشورها فرصت تنفس و بیمارستانها نیز از جمعیت بیش از چیزی که این روزها در ایتالیا مشاهده میشود، رهایی خواهند یافت.
حدود سه ماه از قرنطینه استان پرماجرای هوبی چین میگذرد، استانی که براساس تازهترین آمارهای رسمی تعداد مبتلایان به ویروس کرونا در آن کمتر از ایتالیا شده است. بهعلاوه تعداد مبتلایان جدید در چین از ارقام چند هزار نفری هفتههای گذشته به نرخ دورقمی کاهش یافته است. با این حال در کرهجنوبی با مثبت اعلام شدن تست کرونای یکی از کارکنان مرکز پاسخگویی، ممکن است مدلی از قرنطینه چین به اجرا گذاشته شود؛ چراکه براساس بررسیهای صورت گرفته، خطر شیوع این بیماری بدون اینکه هیچ علائمی از خود بروز دهد، بسیار بالا است. وضعیت شیوع مخفی این بیماری باعث شده است دولت چین کنترلهای سختگیرانه خود را بر جابهجایی شهروندان بین شهرهای اصلی حفظ کند. با توجه به تراکم بالای جمعیت شهری و اهمیت کنترل شیوع ویروس کرونا در این شهرها، دولت کرهجنوبی نیز درحال اجرایی کردن محدودیتهای سختگیرانهتر است. بهعلاوه تجاربی که در چین بهدست آمد، نشان میدهد چنین کنترلهایی باید همزمان با بسته شدن مدارس، تعطیلی سینماها، مالها، کسبوکارهای غیرضروری و برخی از شعب بانکها باشد. بر این اساس در این کشور کسبوکارها بهمنظور گندزدایی خیابانها رأس ساعت ۶ تعطیل میشوند و فرآیند استریلیزه کردن ساختمانها چند نوبت در روز صورت میگیرد. دولت ایتالیا نیز برای محدود کردن ویروس کرونا دقیقا چنین اقداماتی را در دستور کار قرار داده است و مکانهای عمومی در این کشور بهصورت مداوم اسپری میشوند. فوربس مینویسد: در صورتی که واشنگتن تمایل نداشته باشد مدل تعطیلی چین و کرهجنوبی را اجرایی کند، باید منتظر افت شدید فعالیتهای اقتصادی در این کشور باشد. در این وضعیت تنها چیزی که میتواند اقتصاد کشور را زنده نگه دارد ابربستههای حمایتی خواهد بود. البته هنوز مشخص نیست جمهوریخواهان و دموکراتها قادر هستند برای حل این بحران در آمریکا دور یک میز بنشینند، یا طبق برخی گمانهزنیها اجازه خواهند داد اقتصاد آمریکا رو به نابودی برود تا سال آینده از شر ترامپ خلاص شوند.
ایران و الگوی چین و کرهجنوبی
در ایران گرچه دولت بهطور رسمی اعلام کرده سیاست قرنطینه از بالا اجرا نخواهد شد اما وزارت بهداشت کماکان به مردم توصیه میکند در خانهها بمانند. این بیانیه در سناریوهایی که برای کرونا تدوین کرده به صراحت آورده است: گرچه درحالحاضر روند شیوع بیماری و نحوه مقابله با آن در وضعیت واقعبینانه قرار دارد و همانگونه که کارشناسان سازمان بهداشت جهانی اعلام کردهاند ایران توانسته است با بهرهگیری از زیرساختهای قدرتمند بهداشتی و درمانی خود، «کارنامه موفقی در شناسایی و مدیریت این بیماری» ارائه دهد اما «حفظ شرایط موجود روی خط بحران قرار دارد» و در صورت «تغییر غیرقابل کنترل شاخصهای اصلی» برآورد شده میتواند وضعیت را به سمت شرایط بدبینانه متمایل کند. حفظ شیب شیوع بیماری در وضعیت کنونی در گرو «مدیریت زنجیره ابتلا و جلوگیری از ایجاد زنجیرههای جدید ابتلا» است. به عبارت دیگر در صورتی که از شکلگیری زنجیرههای ابتلای جدید جلوگیری نشود و ظرفیتهای موجود برای شناسایی و قطع زنجیرههای ابتلای شکل گرفته از قبل، درگیر موارد جدید شود، «کشور مستعد ورود به شرایط بحرانی» شده و امکان مدیریت وضعیت موجود بهشدت سخت خواهد شد. این وزارتخانه تاکید کرده است: «سفرهای درونشهری و برونشهری در نوروز» اصلیترین رخدادی است که میتواند به مثابه یک «بمب خطرناک» برای ضربه زدن به وضعیت مدیریت شده فعلی عمل کند. «رفتوآمدهای جدید و متعدد» میتواند هرم جمعیتی در مناطق مختلف را از نظر تعدادمبتلایان، ناقلان و شرایط سنی و بیماریهای زمینهای آنان تغییر داده وکلیه شاخصهای پیشبینیشده برای مناطق مختلف اعم از «تختهای بیمارستانی، پزشک، دارو، پرستار» و... را کاملا دستخوش تغییر و کشور را وارد وضعیت بحرانی کند. در واقع برای مدیریت وضعیت پیشرو باید تردد و تجمعها کاهش یابد. طبیعتا کند شدن حرکت باعث میشود امکانات و نیروهای محدود صرف درمان مبتلایان کمتری شود.
در این حالت سرعت ابتلا کم، شناسایی راحتتر و از همه مهمتر میزان مرگومیر به حداقل میرسد. اما چرا تغییر چشمگیر تاکنون در ترددها رخ نداده است؟ برخی تلاش دارند این موضوع را با تکیه بر عوامل فرهنگی توضیح دهند اما واقعیت این است که نمیتوان تکبعدی به این موضوع نگاه کرد. مهمترین دلیل (اگر از جمعیت شمالبرو صرفنظر شود) میتواند ناشی از مسائل اقتصادی و معیشتی باشد. از نگاه برخی کارشناسان سرپرست خانواری که باید در پایان هر ماه هزینههای ثابتی مانند اجاره خانه و اقساط(تسهیلاتی غیر از عقود قرضالحسنه) دیگر را بپردازد، نمیتواند برای حتی دو روز خانهنشین باشد، چه رسد به دو هفته.در قالب این رویکرد باید برای اینکه بتوان مردم را در خانه نگه داشت انگیزهسازی کرد. انگیزهسازی نیز نیازمند دو پیشنیاز است؛ ابتدا تصویر و تحلیل درستی از وضعیت پیشآمده داشته باشیم، سپس برای پرکردن خلأها به سراغ طراحی مکانیزمهایی برویم که در این دوره لازم داریم. برای داشتن تصویر درست باید بدانیم که کرونا زندگی چه کسانی را بیش از سایرین تحتتاثیر قرار میدهد و برای رفع نیازهای آنان چه باید کرد. پاسخ به این سوالات منجر به تدوین بستهای خواهد شد که در آن علاوه بر توجه به ابعاد اقتصادی به مساله اوقات فراغت نیز توجه شود.
ابعاد اقتصادی
درحالحاضر خانوارهایی که کارکن مستقل هستند بیش از حقوقبگیران ثابت در معرض آسیبهای اقتصادی ناشی شیوع کرونا هستند. در مقابل حقوقبگیران ثابت دولتی و بخش عمومی کمتر از مشاغل آزاد از تبعات اقتصادی کرونا آسیب خواهند دید. به این ترتیب دولت باید تور حمایتی ایجاد کند که تمامی کسانی که دارای درآمد ماهانه ثابت نیستند را در بر بگیرد. گزارشهای رسمی نشان میدهد حدود ۲۰ درصد از خانوارهای شهری و ۳۰ درصد از خانوارهای روستایی شغل آزاد دارند، یعنی حقوقبگیر ثابت نیستند. پس این گروهها باید در اولویت کمک قرار بگیرند تا برای درآمد و کسب روزی نیازی به بیرون آمدن از خانه نداشته باشند.
گروههای دوم نیز خانوارهایی هستند که برای جبران زندگی ناچار به انجام کارهای اضافی هستند. در مجموع اگر تصویرسازی درستی شود به جز بخشی از حقوقبگیران دولتی و عمومی دیگر خانوارها نیازمند مساعدت هستند. بنابراین میتوان با تعیین مرزی برای خانوارهای شهری و روستایی اقدام به حمایت نقدی از آنان کرد تا نیازی به بیرون آمدن از خانه نداشته باشند. طبیعتا اولین سوالی که به ذهن میآید منابع این حمایت است. اقدام بانکمرکزی در درخواست وام ۵ میلیارد دلاری از صندوق بینالمللی از این جهت مهم است. ایران بهدلیل تحریمها از دسترسی به بخشی از منابع خود محروم است. با توجه به اینکه صندوق بینالمللی پول یک بسته تامین مالی سریع طراحی کرده که بینیاز از یک برنامه اقتصادی از سوی دولتها و فاقد پرداخت بهره است میتوان با قرض گرفتن از صندوق عدم دسترسی به منابع کنونی را جبران کند. بخشی از منابع قرض گرفته شده صرف حمایت نقدی از خانوارها شود و بخشی نیز صرف تامین نیازهای بهداشتی. کانال وصول آن نیز میتواند کانال طراحی شده از طریق سوئیس باشد که برای اقلام بشردوستانه طراحی شده است.
جایگزین اوقات فراغت
تعطیلات عید فرصتی مناسب برای اجرای قرنطینه خانگی است. مردم در این روزها با خانهنشینی میتوانند سرعت شیوع و ریسک ابتلا را کاهش دهند. امکان دارد جماعتی بخواهند از این فرصت اما برای خود بهره بگیرند. دولت میتواند در این زمینه نیز وارد شود. بهجای تعطیلات نوروز یک دوره تعطیلاتی در فصل دیگری از سال در نظر بگیرد و از هماکنون به مردم اعلام شود. این دوره تعطیلاتی در کنار طرح حمایت اقتصادی میتواند ضمانت اجرای سیاست قرنطینه در خانه شود. در این حالت همراهی مردم و حتی امکان نظارت بر این طرح هم فراهم خواهد شد. سیاستگذار باید بداند با پرداخت نقدی مناسب به اکثریت خانوارهای ایرانی و ارائه مشوقهای جایگزین میتواند از آنان مطالبه ماندن در خانه داشته باشد، در غیر این صورت بدون مکانیزم حمایتی موثر نمیتوان از مردم با خواهش و التماس انتظار داشت برای یک دوره طولانی در خانه بمانند.