پرونده درگیری خونین چند پسر که به مرگ جوان سوناتاسوار منجر شده بود، با قصاص عامل این قتل بسته شد.
به گزارش شرق، این قتل ساعت دو ظهر روز ۱۰ فروردین سال ۹۵ رخ داد. آن زمان مأموران کلانتری ۱۱۶ مولوی در جریان درگیری خونین چند جوان قرار گرفتند. دقایقی بعد تیمی از مأموران کلانتری در محل حضور یافتند و مشاهده کردند دو جوان سوار بر موتور با دیدن آنها پا به فرار گذاشتند. پس از آن، مأموران با جوان ۲۰ سالهای روبهرو شدند که با مرگ دستوپنجه نرم میکرد.
با شروع تحقیقات مشخص شد دو جوان موتورسوار که با دیدن مأموران فرار کردند، با یکی از سرنشینان خودروی سوناتا درگیر شده و سینه و پای او را هدف ضربات چاقو دادهاند. بنابراین جوان مصدوم که یونس نام داشت، به بیمارستان انتقال یافت.
یونس پس از انتقال به بیمارستان لقمان به دلیل ضربه چاقو بهسمت چپ سینه و خونریزی زیاد به کام مرگ فرو رفت و همین اتفاق باعث شد بازپرس محسن مدیرروستا از شعبه ششم دادسرای امور جنایی دستور بدهد تا تیمی از مأموران اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران برای ردیابی عامل این جنایت وارد عمل شوند.
کارآگاهان در تحقیقات ابتدایی پی بردند مظنون این قتل پسری ۲۵ ساله به نام حسن است که پس از قتل فراری شده است.
در تحقیقات بعدی جزئیات جدیدی درباره انگیزه درگیری به دست آمد و مشخص شد ساعت ۱۰:۳۰ دهم فروردین (روز حادثه) حسن با جوانی بهنام اشکان در یک قهوهخانه درگیر شد. پس از آن یونس و برادرش برای پایاندادن به دعوا چاقو را از دست حسن گرفتند و او را مجبور به ترک قهوهخانه کردند.
اشکان در این مرحله شناسایی شد و مورد تحقیق قرار گرفت. او گفت: از چند سال پیش من و حسن با هم اختلاف داشتیم و آن روز وقتی در قهوهخانه با هم رودررو شدیم، او با چاقویی که در دست داشت، برای من قدرتنمایی کرد که همان موقع یونس و برادرش به کمکم آمدند و با گرفتن چاقو از دست حسن، او را از قهوهخانه بیرن کردند و دیگر از ادامه ماجرای درگیری بین آنها خبری نداشتم.
کارآگاهان در گام بعدی متوجه شدند یونس همراه برادر و یکی از دوستانش برای سفر به شهرهای شمالی کشور برنامهریزی کرده بودند، اما حسن بههمراه یکی از بستگانش با انگیزه انتقامگیری سوار موتورسیکلت سد راه آنها شد و پس از درگیری مرگبار پا به فرار گذاشت.
با بهدستآمدن این نتایج، تحقیقات برای دستگیری تنها مظنون جنایت ادامه یافت تا اینکه روز ۱۳ فروردین همان سال حسن با مراجعه به پلیس آگاهی تهران خود را تسلیم مأموران کرد.
متهم در اعترافات ابتدایی ادعا کرد: یونس و برادرش به سمت من حمله کردند و من مجبور به دفاع شدم و قصد کشتن نداشتم.
در ادامه، بازسازی صحنه درگیری مرگبار در اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران صورت گرفت و حسن روز چهارشنبه ششم مرداد ۹۵ پیشروی بازپرس مدیرروستا قرار گرفت و مدعی شد: روز حادثه یونس همراه برادر و دوستانش بهسمت من و دوستم مسعود که پشت فرمان موتور بود، آمدند. مسعود با دیدن این صحنه موتورش را زمین گذاشت و فرار کرد.
او در ادامه ادعاهای خود افزود: من با دیدن این صحنه شوکه شده بودم. ابتدا سه جوان با مهتابی به سرم زدند. همگی آنها چاقو و چوب در دست داشتند. گرد مهتابی وارد چشمم شد و با دستم جلوی چند ضربه چاقوی آنها را گرفتم و یکی هم با کمربند ضربهای به من زد که برای دفاع از خودم مجبور شدم دست بهچاقو شوم و دو ضربه به یونس زدم و پا به فرار گذاشتم.
حسن که سابقه درگیری در پروندهاش داشت، ادامه داد: پس از ازدواج دیگر با کسی درگیر نمیشدم، اما وقتی راهی جز دفاع از خودم نداشتم مجبور به چاقوکشی شدم و اصلا قصد کشتن کسی را نداشتم و فکر نمیکردم باعث مرگ یونس بشوم.
این متهم گفت: پس از فرار وقتی فهمیدم یونس کشته شده است، شوکه شدم؛ چون قصدم کشتن نبود، درنهایت تصمیم گرفتم خودم را تسلیم کنم و روز ۱۳ فروردین به پلیس آگاهی رفتم.
سرانجام بازپرس مدیرروستا پس از شنیدن آخرین دفاع این متهم و کنارهمگذاشتن مدارک پرونده، ازجمله گزارش و تصاویر بازسازی صحنه، درخواست اولیایدم مبنیبر قصاص متهم، گزارش معاینه جسد و اعترافات متهم در مراحل مختلف تحقیق، قرار مجرمیت او را صادر کرد.
در ادامه روند رسیدگی، پرونده برای محاکمه متهم به دادگاه کیفری استان تهران ارسال و حکم قصاص صادر شد. پس از آن نیز مراحل لازم برای اجرای حکم یکبهیک طی شد تا اینکه این متهم هفته گذشته در زندان رجایی شهر قصاص شد.