صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

اما فارغ از اینکه چنین پلتفرمی ایجاد شود یا نه، با توجه به تنش‌های فزاینده منطقه‌ای و همچنین خاتمه یافتن گام‌های کاهش تعهدات هسته‌ای، بعید است که در کوتاه مدت، برجام به لیست اولویت‌های مناسبات ایران و آمریکا بازگردد. چرا که از یک طرف، آمریکایی‌ها برجام را یک توافق پایان یافته می‌بینند. دونالد ترامپ در اولین سخنرانی پس از پاسخ موشکی ایران به آمریکا، از سایر اعضای این توافق خواست که «بقایای» برجام را رها کنند و به فکر یک توافق جدید باشد. از سوی دیگر، ایران هرگونه مذاکره در شرایط تحریم را منتفی دانسته و در عین حال از اتخاذ اقداماتی که ممکن است به نابودی کامل برجام منجر شوند، خودداری کرده است.
تاریخ انتشار: ۰۰:۲۸ - ۲۳ دی ۱۳۹۸

فرارو- همزمان با اوج گیری تنش‌ها در خلیج فارس طی چند ماه اخیر، پرونده هسته‌ای ایران به تدریج به حاشیه رفت و سیاست منطقه‌ای ایران بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت. ترور سردار قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس، و همچنین تاکید ویژه ایران بر اخراج آمریکا از منطقه، ممکن است در دراز مدت به تشدید تنش‌های منطقه‌ای و کمرنگ شدن مسئله هسته‌ای منجر شود.  

به گزارش فرارو، تقریبا یک هفته پیش، در بحبوحه تنش‌های ناشی از ترور سردار قاسم سلیمانی، موعد برداشتن پنجمین گام کاهش تعهدات مندرج در برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) فرا رسید. دولت حسن روحانی، شامگاه یکشنبه ۱۵ دی ماه، با صدور بیانیه‌ای کوتاه، جزئیات پنجمین و آخرین گام کاهش تعهدات هسته‌ای را اعلام کرد.

در این بیانیه آمده است که ایران «آخرین مورد کلیدی از محدودیت‌های عملیاتی خود در برجام، یعنی "محدودیت در تعداد سانتریفیوژها" را کنار می‌گذارد. بدین ترتیب برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران دیگر با هیچ محدودیتی در حوزه عملیاتی (شامل ظرفیت غنی سازی، درصد غنی سازی، میزان مواد غنی شده، و تحقیق و توسعه) مواجه نیست و من‌بعد برنامه هسته‌ای ایران صرفا بر اساس نیاز‌های فنی خود پیش خواهد رفت.»

اگر چه طبق این بیانیه، ایران تقریبا کلیه تعهدات مهم را کنار گذاشته، اما واکنش اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها به گام پنجم، نسبتا سرد و معمولی بود. اروپایی‌ها طبق معمول، بر لزوم حفظ برجام تاکید کردند و خواستار بازگشت ایران به این توافق شدند. از سوی دیگر، آمریکا نیز مثل همیشه تهدید کرد که اجازه نخواهد داد ایران به سلاح هسته‌ای دست یابد. شاید واکنش کلیشه‌ای غربی‌ها به این دلیل است که ایران همکاری کاملی با آژانس بین المللی انرژی اتمی در زمینه نظارت و بازرسی دارد.

به موازات کاهش نسبی تنش‌ها پیرامون برجام، تنش‌های مرتبط با حضور و نفوذ منطقه‌ای ایران به شکل چشمگیری افزایش پیدا کرد. تنش‌های منطقه‌ای، با ترور سردار سلیمانی، به سرحد درگیری نظامی رسید. آمریکا در سوم ژانویه، سردار سلیمانی را در یک عملیات پهپادی در بغداد ترور کرد. اقدامی که ناگهان درگیری نظامی میان ایران و آمریکا را بسیار محتمل کرد. ایران، در پاسخ به ترور سردار سلیمانی، دو پایگاه آمریکایی در عراق را هدف حملات موشکی قرار داد.
 
کاخ سفید در اوایل ماه مه، در حرکتی که هدف آن کیش و مات کردن اقتصاد ایران بود، تمام معافیت‌های فروش نفت ایران را لغو کرد.
 
ماه مه؛ نقطه آغاز تنش‌های منطقه‌ای
از دیدگاه برخی ناظران، سردار سلیمانی، نماد نفوذ منطقه‌ای ایران بود. او همواره بین کشور‌های لبنان، سوریه و عراق در حال تردد بود و با برخی محافل پرنفوذ سیاسی در این کشور‌ها نشست و برخاست داشت. حتی شبی که در بغداد ترور شد، تازه دمشق را به مقصد بغداد ترک کرده بود. از همین رو، ترور او به معنای افزایش توجه واشنگتن بر گستره نفوذ منطقه‌ای تهران است. مقامات دولت دونالد ترامپ، در توجیه ترور سردار سلیمانی مدعی شدند که او مشغول برنامه ریزی برای انجام حملاتی علیه اهداف و منافع آمریکایی در منطقه بود و لذا حذف وی یک اقدام دفاعی فوری بود. اما، افشاگری‌های رسانه‌های آمریکا نشان داد که ترور سردار سلیمانی در واقع ارتباط چندانی با تهدیدِ فوری بودن یا نبودن وی نداشت. روزنامه نیویورک تایمز به تازگی گزارش کرده است که گزینه ترور سردار سلیمانی در ماه مه گذشته (دقیقا همزمان با لغو معافیت‌های فروش نفت ایران) مطرح شده بود.

به نوشته این روزنامه، همزمان با افزایش تنش‌ها میان ایران و آمریکا پس از حملات به چهار نفتکش در ماه مه، جان بولتون، مشاور امنیت ملی وقت کاخ سفید، از آژانس‌های اطلاعاتی و نظامی آمریکا درخواست کرده بود که گزینه‌های جدیدی در مقابل آنچه آمریکا رفتار متجاوزانه ایران می‌خواند، تهیه کنند. ترور سردار سلیمانی و سایر مقامات بلندپایه سپاه، از جمله گزینه‌هایی بود که همان زمان به بولتون ارائه شد و نیز از همان زمان، تعقیب سردار سلیمانی شدیدتر شد.

نکته قابل توجه اینکه دقیقا از ماه مه، روند به حاشیه رفتن برجام و برجسته شدن نفوذ منطقه‌ای ایران آرام آرام آغاز شد. آمریکا از اول ماه مه و در نخستین سالگرد خروج یکجانبه‌اش از برجام، تمام معافیت‌های فروش نفت ایران را لغو کرد. امری که به کاهش شدید صادرات نفت ایران منجر شد.

مقارن با این تحولات، ایران نیز در ماه مه (اردیبهشت)، روند کاهش تعهدات هسته‌ای را آغاز کرد. نخستین گام کاهش تعهدات در ماه مه برداشته شد و هر دو ماه، یک گام دیگر برداشته شد تا اینکه اوایل ژانویه دولت روحانی، پنجمین و آخرین گام را اعلام کرد. در تمام این مدت، تهران هر دو ماه یک بار، بحث هسته‌ای را داغ می‌کرد تا اروپایی‌ها را برای تامین منافع اقتصادی ایران و جبران خسارت‌های تحریم‌های آمریکا تحت فشار قرار دهد. همچنین در این مدت، وساطت‌‎ها برای حل بحران هسته‌ای شدت گرفت. کشور‌های زیادی، از جمله ژاپن و فرانسه، وساطت کردند، اما هیچکدام به نتیجه ملموسی نرسیدند. در نتیجه، تحریم‌های آمریکا همچنان به قوت خود باقی ماند و حتی شدیدتر شد. مناقشه هسته‌ای نیز دچار رکود شد.

شروع اعتراضات در عراق و سپس لبنان در ماه اکتبر، عامل دیگری بود که تمرکز بر سیاست منطقه‌ای ایران بیشتر کرد. در جریان این اعتراضات، اتهاماتی علیه ایران مبنی بر نقش آفرینی در سرکوب معترضان مطرح شد. همچنین، گزارش‌هایی درباره سفر‌های قاسم سلیمانی به عراق و لبنان منتشر شد. در یکی از این گزارش‌ها که در روزنامه واشنگتن پست منتشر شد، ادعا شده بود که سردار سلیمانی در یک جلسه با حضور مقامات ارشد امنیتی عراق، به جای نخست وزیر عراق حاضر شده و توصیه‌هایی برای مهار اعتراضات عراق ارائه کرده بود.

در شرایطی که اعتراضات عراق هنوز تمام نشده بود، آمریکا سردار سلیمانی را ترور کرد. امری که برجام را به شدت تحت الشعاع مسائل منطقه‌ای قرار داد. در پی این ترور، کاخ سفید سعی کرد برجام را ذیل برنامه منطقه‌ای ایران معرفی کند. پس از انتقام موشکی ایران از آمریکا در عراق، ترامپ در کاخ سفید حاضر شد و گفت: پول موشک‌هایی که علیه پایگاه‌های آمریکا در عراق شلیک شدند، توسط دولت باراک اوباما به ایران داده شد.

ادغام پرونده‌های هسته‌ای و منطقه‌ای؟
روند به حاشیه رفتن برجام در مناسبات ایران و آمریکا در حالی شدت می‌گیرد که حداقل در ظاهر، ریشه تنش‌های فعلی در منطقه، به خروج یکجانبه آمریکا از برجام و اعمال تحریم‌های بی سابقه علیه ایران بازمی‌گردد. آمریکا با ادعای اینکه برجام ناقص و معیوب است، از آن خارج شد و «قوی‌ترین تحریم‌های تاریخ» را علیه ایران اعمال کرد. برخی ناظران هشدار دادند که ایران ممکن است برای هزینه‌مند کردن این تحریم‌ها، بر شدت فعالیت‌های منطقه‌ای خود بیفزاید. اما قبل از اینکه ایران، اقدامی علنی و سرنوشت‌ساز علیه آمریکا در منطقه انجام دهد، کاخ سفید با همکاری اسرائیل، ترور هدفمند مقامات ارشد نظامی ایران که در منطقه حضور دارند، را آغاز کرد. پیش از آنکه سردار سلیمانی ترور شود، حداقل سه مقام ارشد سپاه در سوریه و یمن مورد سوء قصد قرار گرفتند.
 

بخوانید:


در پرتو ترور‌های آمریکا و اسرائیل، برخی کارشناسان ایرانی می‌گویند ایران ممکن است برنامه هسته‌ای را با برنامه منطقه‌ای تلفیق کند. در همین رابطه، مهدی محمدی، تحلیلگر اصولگرا، بعد از ترور سردار سلیمانی، در توئیتی نوشت: «به زودی ممکن است زمانی فرا برسد که لازم باشد برنامه هسته‌ای ایران با برنامه منطقه‌ای ترکیب شود. ایران از حیث راهبردی، در حال حرکت به سمت تلفیق حوزه‌های راهبردی خود با آمریکاست تا یک "پلتفرم یکپارچه ایستادگی فعال" ایجاد شود. این، پیام گام پنجم کاهش تعهدات برجامی است.»

اما فارغ از اینکه چنین پلتفرمی ایجاد شود یا نه، با توجه به تنش‌های فزاینده منطقه‌ای و همچنین خاتمه یافتن گام‌های کاهش تعهدات هسته‌ای، بعید است که در کوتاه مدت، برجام به لیست اولویت‌های مناسبات ایران و آمریکا بازگردد. چرا که از یک طرف، آمریکایی‌ها برجام را یک توافق پایان یافته می‌بینند. دونالد ترامپ در اولین سخنرانی پس از پاسخ موشکی ایران به آمریکا، از سایر اعضای این توافق خواست که «بقایای» برجام را رها کنند و به فکر یک توافق جدید باشد. از سوی دیگر، ایران هرگونه مذاکره در شرایط تحریم را منتفی دانسته و در عین حال از اتخاذ اقداماتی که ممکن است به نابودی کامل برجام منجر شوند، خودداری کرده است. در چنین وضعیتی باید منتظر ماند و دید که اولا تنش‌های منطقه‌ای به کجا می‌رسد و ثانیا، ایران و آمریکا چگونه می‌خواهند مناقشه راکد هسته‌ای را دوباره حل و فصل کنند.
ارسال نظرات