قرار است دومین بیمارستان جامع زنان کشور در ارومیه افتتاح شود؛ بیمارستانی ٣٠٠ تختی که زنان با هر بیماری که دارند، میتوانند به آن مراجعه کنند و درمان شوند. پیش از این بیمارستان کمالی در استان البرز نام تنها بیمارستان زنان را یدک میکشید و حالا با افزودهشدن بیمارستان دیگری برای زنان، تعداد این مراکز در حال افزایش است.
به گزارش شهروند، بیمارستان جامع زنان قرار است تمام خدمات درمانی مورد نیاز زنان را ارایه دهد، درست مثل یک بیمارستان عمومی؛ یعنی زنان با مراجعه به این مراکز درمانی هم میتوانند از بخش زنان و زایمان و هم جراحیهای عمومی استفاده کنند و در صورت نیاز به جراحی یا درمانهای دیگر، حتی غیرمرتبط با بیماریهای زنان، همانجا بستری شوند و خدمات درمانی بگیرند.
بیمارستان زنان ارومیه هم قرار است درست مثل بیمارستان ٥٢٠ تختی کمالی البرز، با بخشهای تخصصی و فوق تخصصی زنان، بخش مراقبتهای ویژه، جراحی عمومی، اورژانس، اورژانس مامایی، آیسییو و بخشهای تصویربرداری، امآرآی و آزمایشگاه تنها به زنان خدمات درمانی بدهد. با اینکه این بیمارستان قرار است به زودی افتتاح شود اما بنا بر سیاستهای وزارت بهداشت، این وزارتخانه، تکلیفی برای توسعه بیمارستانهای زنان ندارد و این موضوع در برنامههایش نیست.
بر اساس اعلام بهروز کلانتری، مدیردفتر بیمارستانی و تعالی خدمات بالینی وزارت بهداشت به «شهروند» هم اکنون در کشور ٣٢ بیمارستان با گرایش زنان وجود دارد؛ گرایش زنان، یعنی بیمارستانهایی که خدمات مربوط به زایمان و بیماریهای زنان را میدهند.
در این بیمارستانها، تنها زنان میتوانند بستری شوند؛ یعنی مردان جایی در این بیمارستانها ندارند و در صورت وجود درمانگاههایی در این مراکز، به مردان هم نوبت ویزیت داده میشود. در این بیمارستانها، کادر درمانی و خدماتی به صورت محدود، مرد هستند؛ اما به گفته کلانتری ترجیح بر این است که از زنان برای کادر درمانی و خدماتی این بیمارستان به کار گرفته شود.
نکته همینجاست؛ تأکید بر استفاده از زنان در کادر درمانی و خدماتی بیمارستانهای تخصصی زنان. چند سال پیش بود که بیمارستان مهدیه که یک بیمارستان تخصصی زنان است، با مشکل جذب نیرو مواجه شد. همان موقع گفته شد که این بیمارستان به دلیل محدودیت در جذب نیروی زن، ناچار مردانی را استخدام کرده است.
کمبود نیرو هم تنها به بخش خدماتی محدود نمیشد؛ در بخش درمان، یعنی جراح و پزشک متخصص هم نیاز به نیروی مرد داشتند. حالا هم مدیر دفتر بیمارستانی وزارت بهداشت وجود نیروی مرد در این بیمارستانها را رد نمیکند، اما تأکید میکند که بکارگیری نیروی مرد، به صورت محدود انجام میشود.
او میگوید که در بیمارستانهای زنان، خدمات مربوط به بیماریهای زنان و زایمان و در بیمارستانهای جامع زنان، تمام بیماریهای مربوط به زنان تحت پوشش قرار میگیرند: «برخی از بیمارستانها از اسمشان هم پیداست که مختص زناناند، مثل بیمارستان مادر. بیمارستان صارم، مهدیه یا شهیداکبرآبادی هم جزو همین بیمارستانها قرار میگیرند که گرایششان زنان است و تنها زنان را بستری میکنند؛ در این بیمارستانها مردان بستری نمیشوند ودر آنها جراح اورولوژی، جراحان عمومی و نوزاد هم وجود دارد.»
کلانتری میگوید که بیمارستانهای جامع زنان برای ایجاد آرامش و آسایش زنان ایجاد شدهاند؛ به همین دلیل تمام کادرش زناند: «فقط در بخش نگهبانی از نیروهای مرد و در بخش درمانی، آن هم به صورت محدود یعنی مثلا برای بخش نوزادان، پزشکان مرد به کار گرفته شده است.» به گفته او، تعداد این بیمارستانهای جامع زنان زیاد نیست و در حال حاضر یک بیمارستان در کرج فعال است و دیگری در ارومیه قرار است به بهرهبرداری برسد اما تعداد بیمارستانهای تکتخصصی مانند بیمارستان زنان و زایمان زیاد است و به ٣٢ مرکز میرسد.
قدمت بیمارستانهای تخصصی زنان و زایمان به قبل از انقلاب میرسد. بیمارستان میرزاکوچکخان که حالا به بیمارستان محب یاس معروف است، اولین بیمارستان تخصصی و فوق تخصصی زنان و زایمان در ایران بود و بیش از ٧٠ سال قدمت دارد. حالا بیمارستان یاس در زمینه بیماریهای زنان و زایمان، نازایی، ایویاف، انکولوژی زنان و... فعالیت میکند. از بیمارستان شهیداکبرآبادی که پیش از انقلاب، فرح نام داشت، هم به عنوان اولین بیمارستان زنان و زایمان نام برده میشود؛ این بیمارستان در سال ٣٦ تأسیس شد و در زمینه زنان و زایمان فعالیت میکرد و حالا هم پس از تغییر نام، با همین تخصص مشغول به فعالیت است.
زنان چه میگویند؟
«راضیه» سیوپنج ساله، چهار سال پیش در یکی از بیمارستانهای خصوصی زایمان کرد. او میگوید که در پروسه مراجعه به بیمارستان آنچه اهمیت دارد، پزشک است؛ یعنی در درجه اول پزشک مهم است بعد بیمارستان: «وقتی برای زایمان به مطب پزشک مراجعه میکنید، خودش میگوید که در کدام بیمارستانها زایمان انجام میدهد، معمولا هم در گزینههایشان بیمارستان ویژه زنان وجود ندارد؛ البته برای من خیلی اهمیتی نداشت که حتما در بیمارستان زنان زایمان داشته باشم، پزشکم گفت فلان بیمارستانها، من هم یکی را انتخاب کردم.»
راضیه، مادری است که از نظر مذهبی مقید است و برایش مهم بود که زایمان از طرف یک پزشک زن انجام شود؛ اما میگوید که همه بیمارستانها بخش زنان دارند و زایمان در فضایی انجام میشود که حتی یک مرد هم وجود ندارد، پس دیگر چه فرقی میکند که بیمارستان ویژه زنان باشد یا نباشد: «اگر مراجعهکننده خودش هم بخواهد در بیمارستان خاصی زایمان داشته باشد، درنهایت باید ببیند پزشکاش با کدام بیمارستان قرارداد دارد.»
یکی از دوستان راضیه در بیمارستان تخصصی زنان و زایمان فرزندش را به دنیا آورده و درباره تجربه زایمان او در این بیمارستان میگوید: «شاید برای زنان از نظر روان، زایمان در بیمارستان زنان، مطمئنتر باشد؛ یعنی خیالشان راحت است که در جای مطمئنی زایمان میکنند، مخصوصا برای افرادی که زایمان طبیعی دارند.»
البته «راضیه» این را هم اضافه میکند که در همین بیمارستان زنان هم گاهی خطاهای پزشکی رخ داده و دلیل نمیشود که چون در بیمارستان زنان زایمان انجام شده، حتما بدون نقص است. او میگوید که شاید بیمارستان زنان برای افرادی که میخواهند هیچ مردی در محیط تردد نکند، مورد توجه باشد؛ اما به هر حال در همان بیمارستانها، حداقل بخشی از نیروی خدمات مرد هستند.
او به نکته دیگری هم اشاره میکند، آن هم بیمه تکمیلی است: «آنچه تعیین میکند که یک بیمار کدام بیمارستان را برای درمان انتخاب کند، در کنار پزشک، پوشش بیمه تکمیلی است؛ چرا که بیمارستانها با بیمه تکمیلی برای بیمار کمهزینهتر است. بنابراین بیمار در انتخاب میان بیمارستانها جایی را انتخاب میکند که برایش بهصرفهتر باشد.»
«عاطفه» سی ساله هم در بیمارستان دولتی زایمان کرده، او برای گرفتن تمام خدمات درمانی مربوط به بیماریهای زنان یا به بیمارستانهای دولتی عمومی مراجعه میکند یا به مطب پزشک. او میگوید که هیچ وقت رفتن به بیمارستان ویژه زنان برایش در اولویت نبوده است؛ چرا که در بیمارستانهای عمومی هم بخش زنان وجود دارد و همه پزشکان زن هستند.
«مریم» سیوپنج ساله، دو سال پیش در یکی از بیمارستانهای دولتی زایمان کرد. تنها دلیل او برای زایمان در این بیمارستان وجود یکی از آشناهایش در بخش زنان بود: «مسلما بهتر بود در بیمارستان تخصصی زنان زایمان میکردم؛ چرا که آنجا خدمات بهتری داده میشود و روشهای بهتری برای زایمان وجود دارد.»
او میگوید که برای زایمان بعدی سعی میکند به یکی از همین بیمارستانهای تخصصی زنان مراجعه کند: «در بیمارستانهای عمومی خدمات ویژهای برای زایمان ارایه نمیشود و ظاهرا خیلی هم بکارگیری کادر زن در بخش زنان مورد توجه نیست؛ چرا که موقع زایمان طبیعی، یک مرد بالای سر من آمد و معاینهام کرد. من هم یک مقدار معذب شدم، در بیمارستانهای دولتی نمیتوان انتظار خدمات تخصصی بالایی داشت.»
او میگوید که در بیمارستان زنان میتوان از روش زایمان در آب هم استفاده کرد؛ اما در بیمارستان دولتی این امکان وجود ندارد. مریم خیلی موافق مراجعه به بیمارستانهای جامع زنان نیست و میگوید مهم تخصص است؛ اینکه کجا قرار است این خدمات ارایه شود، مهم نیست: «برای یک عدهای از مردان، شاید مهم باشد که همسر یا فرزندشان به بیمارستان تماما زنانه مراجعه کنند، برای من این موضوع اهمیت نداشت.»
در کشورهای دیگر چه خبر است؟
در کشورهای دیگر مثل انگلیس هم بیمارستان ویژه زنان وجود دارد. هدف از راهاندازی این بیمارستانها، توجه به سلامت زنان و زایمان آنهاست. در این بیمارستان تشخیص بیماریهای زنان، مثل سرطان پستان، بسیار مورد توجه است. در آلمان هم بیمارستان زنان با ارایه خدماتی مثل زایمان، غدد، ماموگرافی و سونوگرافی و... برای زنان ایجاد شده است و یکی از اقدامات موثر این بیمارستان هم سرعت بالای آن در شناسایی سرطان پستان است.
برای توسعه بیمارستانهای زنان تکلیفی نداریم
مسئولان وزارت بهداشت میگویند که بیمارستانهای جامع زنان، با توجه به فرهنگ کشور، برای تأمین آرامش زنان ایجاد میشوند.
بهزاد کلانتری، مدیر دفتر بیمارستانی و تعالی خدمات بالینی وزارت بهداشت به «شهروند» میگوید که «گروهی از زنان برای مراجعه به بیمارستانهای عادی راحت نیستند و با پزشک همجنس خودشان راحتترند و آرامش بیشتری هم دارند.»
با این همه اما کلانتری تأکید میکند که وزارت بهداشت برای راهاندازی چنین بیمارستانهایی هیچ تکلیفی ندارد: «ما بیمارستانهای تخصصی زنان را در صورت وجود تقاضا توسعه میدهیم؛ اما به طورکلی برنامه توسعه این بیمارستانها را نداریم و در سطحبندی خدماتمان هیچ جا نگفتیم که بیمارستانهای تکتخصصی را توسعه میدهیم؛ البته در ارتباط با بیمارستان سوختگی اعلام میشود که ٨٠٠ تخت سوختگی داریم که باید آن را به ١١٠٠ تخت برسانیم یا در رابطه با بیمارستان روانپزشکی هم باید توسعه تخت داشته باشیم. هیچ وقت درباره توسعه بیمارستان زنان این را نگفتهایم.»
به گفته او، راهاندازی بیمارستان تخصصی زنان قدمت زیادی دارد؛ بیمارستانی که حالا نامش مهدیه است و مختص زنان، ٦٠ سال پیش راهاندازی شده است.
وحیددستجردی، پرچمدار جداسازی جنسیتی بیمارستانها
یکی از شناختهشدهترین مدافعان راهاندازی بیمارستان و مراکز درمانی ویژه زنان، مرضیه وحیددستجردی است. او متخصص زنان و زایمان است و در دولت دهم سه سال وزیر بهداشت بود. او یکی از مطرحکنندگان طرح تفکیک جنسیتی در بیمارستانها است و از همان زمان که نماینده مجلس پنجم بود، از آن دفاع میکرد.
وحیددستجردی درنهایت در سال ٨٥، توانست طرحاش را بر روی کرسی بنشاند. تا قبل از سال ٨٥، این بیمارستانها به عنوان زایشگاه یا بیمارستان تخصصی زنان شناخته میشدند اما از آن سال، با تصویب هیأت دولت، وزارت بهداشت طرح جدیدی را نوشت و قرار بر این شد تا بیمارستانهای ویژهای برای ارایه خدمات تخصصی و عمومی به بیماران زن راهاندازی شود. تأکید دستجردی بر راهاندازی بیمارستانهای جامع زنان بود؛ بیمارستانهایی که به طور کامل و در همه تخصصها مربوط به زنان است و فقط زنان در آن تردد میکنند؛ یعنی یک بیمارستان زنانه تمامعیار. آن زمان این طرح در بیمارستان مهدیه شروع شد؛ این بیمارستان از سال ٨٦ کارش را به عنوان بیمارستان تخصصی و فوق تخصصی ویژه زنان شروع کرد و دو سال بعدش، در سال ٨٨، دومین بیمارستان جامع تخصصی زنان افتتاح شد.
دستجردی دستور داده بود تا هر دانشگاه حداقل یک بیمارستان جامع زنان داشته باشد. در ادامه معاونش، باقر لاریجانی، هم از ایجاد یک بیمارستان جامع برای زنان در هر استان خبر داده بود؛ خبری که هیچ وقت رنگ واقعیت به خود ندید. آنها تأکید کرده بودند که این بیمارستانها از صفر تا صد با کادر زن فعال خواهد بود؛ این وعده اما محقق نشد.
با اجراییشدن کار، مشکلات بهتدریج خودنمایی کرد؛ اولین آن هم کمبود نیروی زن در تمام بخشها بود. همین هم شد تا بهتدریج از نیروی مرد استفاده شود، تا جایی که رئیس بیمارستان مهدیه از میان یک پزشک مرد انتخاب شد. مرضیه وحیددستجردی در سال ٩٠، وقتی در مراسم افتتاح بیمارستان تخصصی زنان به اصفهان رفته بود، این بیمارستانها را محبوب زنان معرفی کرد.