صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۰۳۴۲۷
تاریخ انتشار: ۱۲:۵۱ - ۰۲ تير ۱۳۹۸
محمد ماکویی؛ آدم‌های خوشبخت را باید در میان آنانی که هر آنچه دیگران می‌پسندند را دوست دارند جستجو نمود. به عنوان نمونه، اگر شما واقعا و از صمیم قلب عاشق پزشکی باشید نانتان توی روغن است، زیرا هم در بحبوحه کنکور سراسری حسابی دل به درس می‌دهید و هم پس از پذیرفته شدن با عبارت "هر چه زودتر تمام شود تا راحت شویم" بیگانه می‌گردید.
 
این دو "هم" یک "هم" دیگر هم دارد و آن این است که تمام دوستان و آشنایان و فامیل دور و نزدیک به دیده احترام به شما نگریسته و از همان ترم یک سعی می‌کنند خویشتن را در زمره مشتریان شما قرار دهند.
 
حال فرض کنید که علی‌رغم درسخوان بودن و داشتن استعداد جهت پذیرفته شدن در رشته پزشکی عاشق روزنامه‌نگاری باشید. در چنین حالتی باید جهت برخورداری از پرستیژ بالای اجتماعی، درآمد خوب و نایستادن در انواع و اقسام صف‌هایی که در محله شما تشکیل می‌گردد قید علاقه خود را زده و با زجر فراوان ادامه تحصیل بدهید. البته شق دیگر این است که با رفتن به سوی علاقه خود شماتت‌ها و نکوهش‌های فامیلی، دوست و آشنایانی را به جان خریده و با شنیدن مدام "کدام آدم عاقلی این کار را می‌کند" کاری کنید که به هیچ وجه من الوجوه و در هیچ زمینه‌ای مورد مشورت کسی قرار نگیرید.
 
متاسفانه گاهی فشار والدین برای کشانیدن بچه‌ها به مسیری که دوست دار آنند آنچنان زیاد می‌شود که بچه‌ها تنها راه چاره را در کلک زدن و تلاش جا انداختن "همه سعیم را کردم، اما نشد" می‌بینند.
 
در این باب نگارنده خوب به خاطر دارد که در هنگام برگزاری کنکور سراسری چند نفری را به همراه پتو در نزدیکی مرکز برگزاری آزمون مشاهده نموده و متوجه اینکه ایشان، چون هم می‌خواستند دل پدر و مادر را شاد کنند و هم مایل بودند از خواب نوشین صبحگاهی باز نمانند, "پتو به بغل" راهی محل برگزاری آزمون شده بودند گشتم! (اینکاره که باشید می‌توانید با پتو از خانه خارج شوید و در عین حال پدر و مادر را به بیان "طفلک بچه ام کنکور داره! " بکشانید)
 
اگر بگوییم که در این فقره مردم مقصرند سخنی به گزاف گفته ایم، زیرا چنانچه در جامعه‌ای طرز تفکر عوامانه تکلیف خواص را مشخص کرده و ایشان را وادار به تغییر نحوه اندیشه نماید سنگ روی سنگ بند نشده و جامعه مرتب دچار پسرفت خواهد گردید.
 
از سوی دیگر اگر ارزش و احترام بیش از حد قایل شدن بر رشته پزشکی و بی ارزش دانستن مابقی رشته‌ها اسباب و لوازم پیشرفت را مهیا می‌کرد می‌بایست ما و نه آن‌ها از آن‌هایی باشیم که زندگی‌های به مراتب بهتری را ارزانی مردم کشورمان می‌سازیم.
 
خوشبختانه، مردمان بسیاری از نقاط دنیا همچون ما فکر نکرده و به اعتقاد راسخ "جهان، چون خط و خال و چشم و ابروست که هر چیزی به جای خویش نیکوست" رسیده‌اند.
 
اینچنین مردمانی هرگز بچه‌های خود را جوری که در همه درس‌ها بهترین باشند بار نیاورده و با کند و کاو در علایق دوران کودکی ایشان و وقت گذاشتن جهت سر در آوردن از اینکه بچه کدام کار را بهتر از سایرین انجام می‌دهد تلاش جدی به خرج می‌دهند تا آینده کودک را توسط پتک "باید دکتر شوی" ویران نسازند.
 
مدارس کشور‌های پیشرفته نیز تنها در "زیست" خلاصه نشده و فیزیک و ریاضی و شیمی و ورزش و هنر و محیط زیست نیز چیز‌هایی که زمینه و بنیان خوب زیستن را فراهم می‌سازند شناخته می‌شوند.
 
چارلی چاپلین، نابغه بزرگ سینما، چنین می‌گوید:"در دنیای به این بزرگی برای همه به اندازه کافی جا هست. فقط هر کس باید جای خاص خودش را پیدا کند"
 
شوربختانه بسیاری از ما ایرانی‌ها با شنیدن این عبارت "چقدر درست گفته" می‌گوییم، اما در عمل ترجیح می‌دهیم بچه در آستانه کنکور سراسری را جز بصورت "دکتر! چارلی چاپلین میده" (که البته خیلی وقت است تلویزیون چارلی نشان نمی‌دهد!) مورد خطاب قرار ندهیم (نکند فراموش کند قرار است چکاره بشود؟!)
ارسال نظرات