مرد سینماگر که از سوی دختری به آزارواذیت متهم شده است، هرچند از اتهام تجاوز تبرئه شد، اما دادگاه او را بهدلیل رابطه نامشروع به شلاق و تبعید محکوم کرد.
به گزارش شرق، این مرد که سال گذشته از سوی دختری به تجاوز متهم شده بود وقتی بازداشت شد، گفت به او تهمت زدهاند.
این دختر در شکایتی که علیه پسر جوان مطرح کرد به مأموران گفت: در پشت صحنه یک فیلم با پسرجوان آشنا شدم. او از عوامل فیلم بود و وقتی من را دید شماره تماسم را گرفت و گفت میتواند در فیلمهایش از من استفاده کند.
او چندباری با من تماس گرفت اما حرف مهمی نمیزد و صحبتهایش اصلا درباره کار نبود تا اینکه یک روز زنگ زد و گفت میخواهد من را ببیند چون برای یک کار مرا انتخاب کرده است. من هم خوشحال شدم. وقتی به خانهاش رفتم به من تعرض و شکنجهام کرد و از من فیلم گرفت. او به من گفته بود فیلمها را نگه داشته تا من شکایت نکنم. به او گفتم اگر فیلم را بدهد من هم شکایت نمیکنم اما او هربار که قرار بود فیلم را بدهد دروغی میگفت و فیلم را نمیداد تا اینکه روز حادثه عصبانی شدم و با داد و فریاد سعی کردم فیلم را بگیرم که همان موقع مأموران رسیدند و متهم را بازداشت کردند.
بعد از دستگیری متهم او اتهام را رد کرد و مدعی شد دختر جوان دروغ میگوید. با توجه به اینکه پزشکی قانونی رابطه را تأیید اما تجاوز را تأیید نکرده بود، بنابراین مرد جوان با قرار وثیقه آزاد شد تا اینکه پرونده بعد از انجام مراحل بازجویی و تکمیل تحقیقات آماده محاکمه متهم شد. هفته گذشته متهم پای میز محاکمه رفت. در ابتدای جلسه رسیدگی دختر شاکی در جایگاه قرار گرفت.
او یکبار دیگر ادعایش را مطرح کرد و گفت: من و متهم در پشت صحنه یک فیلم مشهور با هم آشنا شدیم. او از عوامل فیلم بود و چون شغل مهمی داشت من فکر کردم میتواند کمکم کند تا بازیگر شوم و رؤیای چندین سالهام تحقق پیدا کند. هربار زنگ میزد به من پیشنهادی میداد که باب میلم نبود تا اینکه روز حادثه با من تماس گرفت و گفت یک فیلمنامه به دستش رسیده و میخواهد نقش اصلی آن را به من بدهد، من هم خوشحال شدم و به خانهاش رفتم؛ به محض اینکه زنگ در را زدم دوست متهم من را به داخل خانه کشید و متهم هم من را مورد تعرض قرار داد و آنقدر شکنجهام کرد که از حال رفتم و مدتی بیهوش بودم. بعد از اینکه بهوش آمدم فهمیدم چه اتفاقی افتاده است. او وادارم کرد لباسهایش را هم بشویم و بعد هم لباسهای خودم را به من نداد و گفت آنها را نگه میدارد. گفتم از این خانه بیرون بروم شکایت میکنم، اما تهدید کرد فیلمی را که ضبط کرده، پخش میکند.
او تعداد زیادی عکس و فیلم از من تهیه کرده بود و میخواست آنها را پخش کند، بعد از آن ماجرا چندینبار به من قول داد که فیلم را بدهد، اما نداد تا اینکه مقابل خانه او رفتم و با او درگیر شدیم، در همین زمان مأموران آمدند و او را بازداشت کردند.
وقتی نوبت به متهم رسید او اتهامی را که دختر جوان وارد کرده بود، رد کرد و گفت: من در کار فیلمسازی هستم و فیلمهای موفقی هم کار کردهام. البته بیشتر درآمدم از طریق فیلمهای تبلیغاتی است. وقتی دختر جوان در پشت صحنه از من خواست شمارهام را به او بدهم و گفت میخواهد در فیلمهای تبلیغاتی بازی کند، من هم قبول کردم. او چندینبار با من تماس گرفت و به من ابراز علاقه کرد، اما من شخص دیگری را دوست داشتم و توجهی نکردم.
دختر جوان اصرار داشت با من رابطه داشته باشد. روز حادثه او آدرس خانهام را بهدست آورده و مقابل در خانهام آمده بود. من برای انجام کاری سر خیابان رفته بودم، آن دختر زنگ در را زده بود و همسایهها هم در را باز کرده بودند او مقابل واحد خانه من رفته و زنگ زده بود، مادربزرگم هم در را باز کرده بود که ببیند چه کسی پشت در است، در همین حین دختر وارد خانه شده بود. خواهرم مانع شده و به او گفته بود از خانه بیرون برو. وقتی من سررسیدم این دختر دست من را کشید و میخواست با من رابطه داشته باشد، من هم او را از خانه بیرون کردم و درگیری ایجاد شد و همسایهها برای کمک به من پلیس را خبر کردند و مأموران ما را به کلانتری بردند.
متهم گفت: هیچکدام از گفتههای این دختر واقعیت ندارد. او مدام به من زنگ میزد و ابراز علاقه میکرد، اما من اهمیتی نمیدادم. آنقدر عاشق بازیگری بود که حتی قبول کرده بود در تیزرهای تبلیغاتی بازی کند و فکر میکرد اگر با من رابطه داشته باشد میتواند وارد سینما شود.
بعد از گفتههای متهم و وکیل مدافع او، هیئت قضات وارد شور شدند و متهم را از اتهام تجاوز به عنف تبرئه کرده و به اتهام رابطه نامشروع به 99 ضربه شلاق و دو سال تبعید محکوم کردند.
معلوم نیست کی راست میگه کی دروغ D;
تو این مملکت چی میگذره. این قضات از کجا اومدن