صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

فیلم طلا بازگشت پرویز شهبازی بعد از «مالاریا» به سینمایی است که از او انتظار داریم. یک درام پرکشش که به شیوه شهبازی آرام آرام روایت می‌شود و زیر پوست تماشاگر می‌رود.
تاریخ انتشار: ۱۶:۰۵ - ۱۵ بهمن ۱۳۹۷

طلا
کارگردان: پرویز شهبازی، تهیه کننده: رامبد جوان و محمدحسین شایسته
بازیگران: نگار جواهریان، هومن سیدی، طناز طباطبایی، هدی زین‌العابدین، احترام برومند و مهرداد صدیقیان
خلاصه داستان: روایت چند جوانی است که قصد راه‌اندازی رستورانی دارند. در ایـن میــان پدر یکی از آنها فوت کرده و مبلغ قابل توجهی پول نیز مفقود می‌شود.


نقد فیلم «طلا» توسط فراستی، فهیم و قطبی‌زاده

 

تعلیق دیرهنگام

پرویز جاهد

پرویز شهبازی که دغدغه ساختن فیلم‌هایی درباره معضلات جوانان امروز را دارد، در فیلم «طلا» نیز چند جوان جاه طلب را دنبال می‌کند که می‌خواهند از طریق راه‌اندازی رستوران، امرار معاش کنند، اما موانع زیادی بر سر راه آن‌ها وجود دارد که...
مشکل فیلم طلا این است که روی موضوع بی‌رمقی بنا شده و آدم‌هایش از یک جنس نیستند و به‌خاطر موقعیت‌های اجتماعی و طبقاتی مختلفی که دارند (دختر پولدار و پسر فقیر) اساساً نمی‌توانند با یکدیگر جوش بخورند و به همین دلیل شراکت‌شان بی‌معنی به نظر می‌رسد و نمی‌تواند شکل بگیرد و تضاد منافع خیلی زود آن‌ها را در برابر هم قرار می‌دهد و این می‌توانست دستمایه یک درام قوی باشد، اما فیلمساز در نیمه دوم فیلم آن‌ها را رها کرده و به سراغ موضوع‌های دیگر از جمله بیکاری و اخراج برادر منصور (هومن سیدی) از کارخانه، حاملگی ناخواسته دریا، دوست دختر منصور و تصمیمش برای کورتاژ، اختلاف زناشویی برادرش و توهم خیانت همسر او و بیماری فلج اطفال طلا، دختر کوچک برادرش و تلاش دو برادر برای فراهم کردن پول معالجه او می‌شود که هر یک از آن‌ها پتانسیل تبدیل شدن به یک فیلم جذاب و پرکشش را دارند، اما گنجاندن این همه معضل اجتماعی در یک فیلم به فیلمساز فرصت نمی‌دهد که بدرستی به همه آن‌ها بپردازد و به همین دلیل، تمام گره‌هایی که در فیلم بسته می‌شود، براحتی گشوده می‌شوند. تماشاگر با شخصیت‌های متعدد فیلم که هیچ‌کدام عمق لازم را ندارند همذات پنداری نمی‌کند و علاقه‌ای به‌دنبال کردن سرنوشت آن‌ها ندارد. با این حال، در نیمه دوم فیلم، سرقت دلار‌های پدر دریا به وسیله منصور و اتفاق‌هایی که به‌دنبال آن می‌افتد باعث می‌شود که فیلم اندکی لحن جنایی پیدا کند و تعلیق نسبناً پرکششی در فیلم ایجاد شود که اگرچه خیلی دیر است، اما تا حد زیادی مانع از سقوط کامل فیلم می‌شود.

منبع: روزنامه ایران


گره‌های متعددی که راحت گشوده می‌شوند

حنیف براری

 «طلا» فیلمی به تهیه‌کنندگی مشترک رامبد جوان و محمد شایسته است که خردادماه در تهران فیلمبرداری شد. پیش از این خبری از طرف محمد شایسته منتشر شده بود که طلا برای اکران آماده می‌شود و در جشنواره حضور نخواهد داشت، اما به هر ترتیب طلا به جشنواره‌ی سی و هفتم رسید.

پرویز شهبازی کارگردان سرشناسی که پیش از این با فیلم‌های "نفس عمیق"، "عیار ۱۴"، "دربند" و "مالاریا" در جشنواره فیلم فجر خوش درخشیده است، این بار نویسندگی، تدوین و کارگردانی طلا را به عهده دارد. کست جلو و پشت دوربین این فیلم انتطارات را برای دیدن یک فیلم مدعی در جشنواره امسال بالا می‌برد. پیمان شادمان‌فر برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلمبرداری در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر فیلمبرداری این فیلم را به عهده دارد. همچنین بازیگران این فیلم هومن سیدی، نگار جواهریان، مهرداد صدیقیان، طناز طباطبایی، احترام السادات برومند و هدی زین‌العابدین هستند.

هفتمین ساخته‌ی پرویز شهبازی که همیشه دغدغه‌ی مسائل مربوط به جوانان را داشته است، طبق روال گذشته‌ی این فیلمساز مضمونی اجتماعی دارد و باز هم به نسل دهه‌ی شصت می‌پردازد. نسلی که حالا در دهه‌ی چهارم زندگیشان هنوز هم سوژه‌ی اصلی فیلمسازانی همچون شهبازی هستند.

ویژگی مهم طلا گره‌های متعددی است که در طول داستان ایجاد می‌شوند و هرکدام برای مدتی ما را با تعلیق و استرس همراه می‌کنند، اما به راحتی باز می‌شوند و هیچ یک بغرنج نمی‌شوند. این گره‌های پرتعداد مخاطب را با فیلم و کاراکترهایش تا آخرین لحظه همراه می‌کند. لیلا تا مرز لو رفتن نزد صاحب کارش می‌رود، اما در آخرین لحظه پولی که از حساب محل کارش برداشته بود و به منصور قرض داده بود جور می‌شود و با چاشنی یک دروغ از مهلکه می‌گریزد، منصور به امید گرفتن مچ همسر برادرش او را تعقیب می‌کند و برایش پلیس می‌آورد، اما او در یک خانه مشغول کارگری است، پدر رضا برای دادن پول به او مخالفتی نمی‌کند و پول را در اختیارش می‌گذارد، مسئول صدور جواز راضی می‌شود و...

هر چه کاراکتر‌های اصلی فیلم شهبازی واقعی و ملموس هستند، شخصیت‌های فرعی که در طول فیلم با آن‌ها مواجه می‌شویم، در حد سریال‌های کمدی تلوزیونی‌اند. منصور، دریا، رضا و لیلا جوان‌های معاصر امروز تهران هستند، با همه‌ی ویژگی‌های مثبت و منفی‌شان. زندگی می‌کنند، عشق می‌ورزند، خیانت می‌کنند، درگیر مشکلات مختلف هستند و صادقانه اشتباه می‌کنند. اما شهبازی طبق روال گذشته‌ی خود سعی دارد هر طور شده برخی معضلات اجتماعی را در فیلمش بگنجاند که فقط و فقط باعث مخدوش شدن یک‌دستی فیلمش می‌شوند. مثلا سکانس ابتدایی فیلم و تجمع کارگران اخراجی نه تنها جایی در فیلم ندارد، بلکه به‌شدت هم ساختگی و نچسب از آب درمی‌آمده است. یا سکانس درخواست رضا برای صدور جواز کسب و رفتار کارمندان اداره. این سکانس به جز خنده گرفتن کارکرد دیگری ندارد و ما همگی با این موضوعات و معضلات آشنایی داریم.

پرویز شهبازی به شکلی استادانه با تصویر و میزانسن (زبان اصلی سینما) داستان و کنش‌ها و حالات روحی کاراکترهایش را نشان می‌دهد. اما همیشه اصراری بی‌مورد دارد که روی این تصاویر بیانگر، کاراکتر‌ها دیالوگ‌هایی بگویند که تمام حس صحنه را به کلی زایل کنند. صحنه‌ی خداحافظی منصور و دریا به خودی خود پر از احساس و بیانگر عشق دریا به منصور است. نیازی نیست که منصور با گفتن دیالوگ‌های دم دستی احساس صحنه را بکشد؛ و یا حتی سکانس پایانی که به زیبایی و ماهرانه تنش و استرس منصور را به ما منتقل کرده است، به راحتی می‌تواند با همان افتادن منصور و نمای کج دوربین از پای قاچاقچیان تمام شود و هیچ لزومی ندارد که آن‌ها به نازیبا‌ترین شکل ممکن در دیالوگ‌هایشان صحنه را شرح دهند.

طلا با فیلمنامه‌ی قابل قبول خود می‌تواند از نامزد‌های دریافت سیمرغ بلورین در جشنواره‌ی امسال باشد. همچنین هومن سیدی که هر سال توانایی‌های خود را بیشتر به منصه ظهور می‌گذارد نیز می‌تواند نامزد دریافت سیمرغ بلورین نقش اصلی مرد باشد. نامزد شدن نگار جواهریان برای نقش مکمل زن و پرویز شهبازی برای کارگردانی نیز دور از انتظار نیست. طلا با وجود رقبای سرسختی همچون "تختی"، "آشفتگی"، "مسخره‌باز" و "متری شش و نیم" باز هم می‌تواند از مدعیان امسال جشنواره فجر باشد.


بیشتر ببینید: (تصاویر) حواشی حضور رامبد جوان و نگار جواهریان در مراسم «طلا»


 

ارسال نظرات