جوانی که مردی رمال را در خانه‌اش به قتل رسانده و پول‌های او را به سرقت برده بود، در زندان در انتظار جلسه محاکمه به‌سر می‌برد.
به گزارش شرق، تحقیقات درباره این پرونده از زمانی آغاز شد که به کارآگاهان جنایی استان فارس خبر دادند جنازه مردی ثروتمند در خانه‌اش پیدا شده است. وقتی مأموران در محل حاضر شدند و تحقیقات خود را آغاز کردند، به این نتیجه رسیدند که مرد مسن به مرگ طبیعی فوت نکرده است، بلکه او را خفه کرده‌اند. متخصص پزشکی قانونی که در صحنه جرم حضور یافته بود، اعلام کرد خفگی با استفاده از جسمی نرم و قابل انعطاف مانند پارچه اتفاق افتاده است.
کارآگاهان بعد از اینکه مطمئن شدند با پرونده‌ای جنایی مواجهند، به بررسی درباره زندگی مقتول پرداختند و فهمیدند او از مدت‌ها قبل از خانواده خود جدا شده بود و تنها زندگی می‌کرد. همچنین کشف ابزارآلات مربوط به رمالی و دعانویسی فاش کرد این مرد از طریق رمالی زندگی می‌کرد و درآمد بسیار زیادی داشت.
افسران جنایی بعد از جمع‌بندی شواهد اولیه به این نتیجه رسیدند که قتل با انگیزه سرقت رخ داده است. قاتل کسی است که قربانی را از قبل می‌شناخته و به همین دلیل به‌راحتی توانسته است وارد خانه او شود و این پیرمرد را غافلگیر کند.
تحقیقات فاش کرد مقتول با جوانی به نام ساسان روابط دوستانه و صمیمانه‌ای داشت و ساسان تنها شخصی بود که به منزل مرد رمال رفت‌وآمد می‌کرد. اگرچه مدرکی علیه این جوان وجود نداشت، مأموران سراغ او رفتند تا از این فرد تحقیق کنند، اما فهمیدند ساسان از زمان وقوع جنایت محل سکونت خود را ترک کرده و به مکانی نامعلوم رفته است.
فرار متهم سوء‌ظن به او را تقویت کرد و مأموران با تحقیقات گسترده‌ای که انجام دادند توانستند این جوان را به دام بیندازند.
ساسان ابتدا منکر ارتکاب قتل بود، اما وقتی تحت بازجویی‌های فنی قرار گرفت به کشتن مرد رمال اقرار کرد و گفت: من می‌دانستم این پیرمرد مبلغ زیادی پول در خانه‌اش نگهداری می‌کند. از طرفی می‌دانستم او تنها زندگی می‌کند و کسی را ندارد؛ به همین دلیل به فکر سرقت از او افتادم. روز حادثه به بهانه سرزدن به خانه‌اش رفتم و در یک لحظه او را غافلگیر کردم. ابتدا دست‌و‌پای مرد رمال را بستم و سپس با پارچه‌ای او را خفه کردم و پول‌هایش را دزدیدم.
متهم بعد از اعتراف به جرم خود، صحنه قتل را نیز بازسازی کرد. سپس قرار مجرمیت و کیفرخواست علیه او صادر شد.
بنا بر این گزارش، متهم اکنون در زندان به سر می‌برد و منتظر است جلسه محاکمه برگزار شود.