صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۸۴۲۵۱
آنچه باید از تروریسم اقتصادی امریکای شمالی علیه ایران بدانیم
با توجه به میزان نسبتا کمتر ارتباطات اقتصادی بین ایران و کانادا، تصویب قطعنامه تحریمی علیه ایران در مجالس کانادا یا تصویب قانون تحریم از جانب کانادا علیه ایران (یا بعضی افراد ایرانی)، ممکن است به خودی خود خطرناک به نظر نرسد. اما مجالس امریکا و کانادا به هم بسیار نزدیکند و لابی‌های اسراییل به ویژه، منافع مشترکی را در این دو کشور دنبال می‌کنند. نباید از یاد برد که در امریکای شمالی «مسبوق به سابقه بودن» یا Precedent و «سبقه داشتن» برای تصویب قوانین مهم است.
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۲ - ۲۷ آذر ۱۳۹۷
نوزدهم آذر ۱۳۹۷ یازدهم دسامبر ۲۰۱۸ شاپرک شجری‌زاده، یکی از #دختران_خیابان_انقلاب که از ایران با کمک مسیح علینژاد خارج شده و به کانادا آمده است، به همراهی لیندا فرام و اروین کاتلر در یک کنفرانس خبری در پارلمان کانادا حضور پیدا کرد و درخواست تحریم علیه ۱۹ نفر از صاحب منصبان نظام سیاسی ایران را تحت «قانون مگنیتسکی» مطرح کرد. اما این اولین بار نیست که سیاستمداران کانادا چند قدم جلوتر از تندروترین سیاستمداران امریکایی و اسراییلی و سعودی، علیه منافع مردم ایران اقدام می‌کنند و اولین‌بار هم نیست که حملات خودشان علیه معیشت و اقتصاد مردم ایران را با چهره‌ها و شخصیت‌های ایرانی تزیین می‌کنند.
 
به گزارش اعتماد، با این حال به نظر می‌آید شهروندان مقیم ایران اطلاع چندانی از مکانیزم‌ها و سازوکار‌هایی که در کانادا و به صورت کلی در امریکای شمالی برای تروریسم اقتصادی علیه ایران استفاده می‌شود، ندارند.

اهمیت تحریم‌های کانادا
با توجه به میزان نسبتا کمتر ارتباطات اقتصادی بین ایران و کانادا، تصویب قطعنامه تحریمی علیه ایران در مجالس کانادا یا تصویب قانون تحریم از جانب کانادا علیه ایران (یا بعضی افراد ایرانی)، ممکن است به خودی خود خطرناک به نظر نرسد. اما مجالس امریکا و کانادا به هم بسیار نزدیکند و لابی‌های اسراییل به ویژه، منافع مشترکی را در این دو کشور دنبال می‌کنند. نباید از یاد برد که در امریکای شمالی «مسبوق به سابقه بودن» یا Precedent و «سبقه داشتن» برای تصویب قوانین مهم است. مارک دوبوویتز، از اعضای بلندپایه «بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها» و یکی از طراحان تحریم‌های اخیر علیه ایران، بار‌ها شخصا در مصاحبه‌ها و شهادت‌های خود برای اثبات درستی مدعایش به وجود سبقه در قوانین اشاره کرده است.
 
برای مثال، پیش از آنکه ترامپ از برجام خارج شود، دوبوویتز در مصاحبه‌های خود اشاره می‌کرد امریکا باید برجام را ترمیم کند و برای اثبات عملی بودن مدعای خود تاکید می‌کرد این موضوع (ترمیم معاهدات) در امریکا دارای «سبقه» است. تصویب قطعنامه‌های تحریمی و قوانین تحریم علیه ایران یا اشخاص ایرانی در کانادا، علاوه بر جوانب اصلی اقتصادی و امنیتی آن، در ایجاد سبقه تحریم و گسترش آن در امریکای شمالی علیه ایران بسیار موثر است.

موارد گذشته تحریم پس از برجام در کانادا
این اولین بار نیست که پس از برجام، طرح تحریم و قطعنامه علیه ایران در مجالس کانادا مطرح می‌شود. سال گذشته یک سناتور محافظه‌کار طرح تحریم‌های غیرهسته‌ای علیه ایران را در سنای کانادا مطرح کرده بود. بررسی این طرح با ارا‌یه شهادت‌هایی پی در پی از مارک دوبوویتز (مدیر ارشد FDD)، پیام اخوان (ایران تریبونال)، اروین کاتلر (موسس سازمان رائول والنبرگ، مشاور UANI و وزیر دادگستری سابق کانادا از حزب لیبرال)، شهرام گلستانه (مجاهدین) دنبال شد و مورد حمایت جدی سناتور محافظه کار لیندا فرام قرار گرفت. امسال، اما کمی پس از آخرین شهادت مارک دوبوویتز و پیام اخوان، این طرح به رای گذاشته و با شکست مواجه شد.
 
با وجود شکست «طرح» تحریم علیه ایران، در دوازدهم ماه ژوئن، مجلس عوام با همت لابی اسراییل «قطعنامه»‌ای را (که به جهت قطعنامه بودنش الزام‌آور نیست) علیه ایران تصویب کرد که در آن ایران به خاطر مواردی، چون حمایت از تروریسم در نوار غزه و موارد حقوق بشری مثل پرونده سعید ملک‌پور (زندانی ایرانی کانادایی در ایران) و مریم ممبینی (همسر کاووس سید امامی، موکل اروین کاتلر)، محکوم شده است و همچنین، دولت ترودو از ادامه گفتگو با ایران منع می‌شود. این قطعنامه از طرف حزب محافظه‌کار پیشنهاد شد و اعضای حزب لیبرال به رهبری ترودو از آن حمایت کردند.

قانون مگنیتسکی چه خطراتی دارد؟
تحریم‌های تحت قانون مگنیتسکی تحریم‌های حقوق بشری هستند و توسط سازمان رائول والنبرگ علیه ایران دنبال می‌شوند. اروین کاتلر، موسس این سازمان، در ماه مه سال جاری یا اردیبهشت در مونترئال کانادا ششمین سالیانه «هفته جوابگویی ایران» را برگزار کرد، هفته‌ای که در آن زیر-کمیته حقوق بشر در پارلمان کانادا به بررسی و شنیدن موارد حقوق بشری ارایه شده توسط شهادت‌دهندگان و مشخصا موارد ارایه شده توسط سازمان تحت هدایت اروین کاتلر می‌پردازد.
 
اروین کاتلر، سه سال پیش هم، در سالیانه سوم «هفته جوابگویی ایران» برای مریم رجوی و مجاهدین فرصت صحبت فراهم کرد و در پاسخ به نشریاتی که سابقه مجاهدین را خونین می‌دانستند صرفا گفت: خواسته است شهادت‌هایی مربوط به موضوع ارا‌یه شده باشند. جلسات امسال، ششمین سالیانه، با همراهی مازیار بهاری (ایران وایر)، مارک دوبوویتز و پیام اخوان و با تمرکز بر حقوق شهروندان بهایی صورت گرفتند.

درخواست برای تحریم حقوق بشری تحت قانون مگنیتسکی علیه ایران علاوه بر ایجاد سبقه، به خودی خود قادر خواهد بود بر اقتصاد و امنیت ایران تاثیر بگذارد. مارک دوبوویتز و همکارانش که روی لیست افراد پیشنهاد شده برای تحریم کار کرده‌اند بر ابعاد این تاثیر و اقدامات آینده برای گسترش آن بیشتر از دیگران آگاهند، اما نگاهی به قانون مگنیتسکی و جزییات و گستردگی آن تردیدی باقی نمی‌گذارد که امکانات فراوانی برای تحت فشار گذاشتن ایران و توقیف اموالش، از طریق تحریم همان چند فرد معدود، تعبیه شده است.

چهره‌های اصلی تروریسم اقتصادی علیه ایران
با توجه به الگو‌های تکرار شونده سال‌های اخیر به نظر می‌آید شناختن افراد و موسسه‌های زیر برای فهم شیوه کار دستگاه تروریسم اقتصادی علیه ایران در امریکای شمالی مهم است:

۱- شناخت اروین کاتلر، موسسه اتحاد علیه ایران هسته‌ای UANI و موسسه حقوق بشری رائول والنبرگ (RWCHR):
اروین کاتلر وزیر سابق دادگستری از حزب لیبرال کانادا و وکیل بین‌المللی حقوق بشر است که برای بیرون آوردن مجاهدین از لیست سازمان‌های تروریستی در امریکای شمالی همراه با سایر اعضای لابی اسراییل تلاش فراوان کرد؛ تلاشی که اورشلیم پست صراحتا نوشته بود در جهت منافع اسراییل است. حمایت اروین کاتلر از اسراییل بسیار صریح و بی‌محابا است و او از اینکه به خاطر اسراییل در مقابل حقوق بشر قرار بگیرد هم ابایی ندارد. برای مثال پس از آنکه دولت نتانیاهو در ماه مه ۲۰۱۸ از طرف دولت کانادا بابت شلیک مستقیم با اسنایپر به یک پزشک فلسطینی کانادایی و شلیک مستقیم به فلسطینیان معترض در نوار غزه مورد سوال قرار گرفت، اموری که حتی در کانادا نقض آشکار و انکارناپذیر حقوق بشر محسوب می‌شدند، اروین کاتلر در توییتی به این اقدام ترودو معترض شد و خواست که به جای آن، حماس مورد سوال قرار بگیرد.

با این حال و با وجود اینکه واضح است که اروین کاتلر شخصیتی متعهد به حقوق بشر شناخته نمی‌شود، او در سال دو هزار و پانزده میلادی موسسه رائول والنبرگ RWCHR را در مونترئال کانادا تاسیس کرد که از طرفی موارد حقوق بشری و دست‌چین شده را پوشش رسانه‌ای می‌دهد و از طرفی، با استناد به آن‌ها بر استفاده از راه‌های قانونی مثل قانون مگنیتسکی برای اعمال فشار و تحریم حقوق بشری روی ایران تمرکز دارد. موسسه حقوق بشری رائول والنبرگ مشخصا بخش مهمی از تمرکز خود را روی تحریم‌های حقوق بشری علیه ایران تحت قانون مگنیتسکی گذاشته است. اروین کاتلر در عین حال مشاور سازمان اتحاد علیه ایران هسته‌ای است. سازمان اتحاد علیه ایران هسته‌ای یا UANI یک سومش بودجه‌اش را در سال ۲۰۱۳ از شلدون ادلسون، اسراییلی-امریکایی حامی ترامپ که خواهان بمباران اتمی تهران شده بود، تامین کرده است. یکی از بنیانگذاران این سازمان مئیر داگان رییس سابق موساد بود و امروز هم یک رییس سابق دیگر موساد و همین‌طور جان بولتون، مشاور جنگ‌افروز ترامپ، از مشاورانش هستند. این سازمان با تمرکز روی مسدود کردن اقتصاد، تحریم و تهدید ایران به طور مرتب جلسه برگزار می‌کند، همایش می‌گذارد و علیه تجارت و ارتباط مالی با ایران در اروپا و حوزه خلیج فارس به شکل وسیع تبلیغ می‌کند. این سازمان لوگوی خود را به «خطر تجارت با ایران» یا Iran Business Risk تغییر داده است.

۲- شناخت لیندا فرام:
لیندا فرام سناتور محافظه کار کانادایی است که سال گذشته ایرانیان را ملتی بدذات خطاب کرده بود و در پی اعتراضات، حتی حاضر به عذرخواهی نیز نشد. برادر او دیوید فرام از مهره‌های تاثیرگذار در حمله به عراق و نویسنده سخنرانی‌های جنگ‌افروزانه بوش و بالاخص نویسنده سخنرانی معروفی بود که در آن ایران «محور شرارت» خوانده شد. همان‌طور که پیش‌تر گفته شد سال گذشته مجلس سنای کانادا لایحه S۲۱۹ در مورد تحریم‌های غیرهسته‌ای علیه ایران را که با حمایت سناتور لیندا فرام و دیگر سناتور‌های محافظه کار مطرح شده بود بررسی کرد.
 
لیندا فرام، پس از آن قطعنامه‌ای را برای رای در سنای کانادا علیه ایران آماده کرده بود که قصد داشت همزمان با جلسه خبری شاپرک شجری‌زاده آن را ارایه کند. او یازدهم دسامبر یا بیست آذر در توییتی ابراز تاسف کرد و نوشت به دلیل بازی‌کاری سیاسی موفق به ارایه قطعنامه‌اش نشده است ولی حزب محافظه‌کار به مبارزه برای حقوق بشر در ایران، تحریم‌های مگنیتسکی، قرار دادن سپاه پاسداران ایران در لیست سازمان‌های تروریستی و تامین امنیت شهروندان اسراییل، وفادار خواهد بود.

۳- مارک دوبوویتز و FDD:
به مارک دوبوویتز، بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها و دامنه فعالیت‌های‌شان در مجالس امریکایی و رسانه‌های فارسی زبان فراوان پرداخته شده است. آنچه امروز بیشتر از همیشه اهمیت دارد توجه به مرکزیت و شیوه کار بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها در طراحی تحریم و مشاوره به نهاد‌های عالی امریکای شمالی است. همکار نزدیک دوبوویتز امسال در تلویزیون ایران اینترنشنال با رضا پهلوی حضور داشته است، خودش در جلسه حقوق بشری رائول والنبرگ همراه با مازیار بهاری از ایران وایر سخنرانی کرده است، همراه با سایر همکارانش به سنای کانادا رفته‌اند و برای تحریم ایران مکررا همراه با پیام اخوان و همکارانش شهادت داده‌اند، در جلسات اتحاد علیه ایران هسته‌ای شرکت داشته‌اند، رسانه‌های امریکای شمالی اعم از روزنامه و تلویزیون را پر کرده‌اند و از همه مهم‌تر، بسیاری از پیشنهاد‌های آن‌ها توسط ترامپ عملی شده است. بر اساس قرائن می‌توان حدس زد که دوبوویتز و FDD طراح نامه سی نفر به ترامپ برای تقاضای تحریم و همین‌طور ارتقای رضا پهلوی به چهره مرکزی اپوزیسیون است.

۴- شهادت‌دهندگان بومی:
نام پیام اخوان و مازیار بهاری در بین شهادت‌دهندگان علیه ایران در جهت تحریم‌ها در بسیاری از جلساتی که با هماهنگی اروین کاتلر یا دوبوویتز برگزار می‌شوند به چشم می‌خورد، همین‌طور شبکه‌ای از شهادت‌دهندگان جدید به دعوت ایشان و شخص اروین کاتلر و لیندا فرام به این جمع اضافه می‌شوند. چهره‌های جدید ایرانی مثلا کاوه شهروز و اردشیر زارع‌زاده، در انتخابات مجالس کانادا و انتخابات درون احزاب کانادایی شرکت کرده‌اند، از طرف همین لابی (فرام، دوبوویتز، کاتلر) حمایت شده‌اند و علیه ایران شهادت داده یا فعالیت کرده‌اند.
 
ورود شاپرک شجری‌زاده از این جهت اهمیت داشت که این‌بار با نام آزادی زنان و انرژی مضاعف مسیح علینژاد در کار رسانه‌ای توام شده بود و رنگی نو به پروژه‌ای می‌بخشید که از مدت‌ها پیش با کمک اشخاصی، چون مازیار بهاری و رسانه ایران وایر، پی گرفته می‌شد و پس از برجام، نیازمند نفسی دوباره بود.

تحریم ثانویه چیست؟
تحریم‌های ثانویه افراد یا شرکت‌هایی را مورد هدف قرار می‌دهند که با نهاد‌ها یا اشخاص ِ. پیش‌تر «تحریم شده» در ارتباط مالی باشند. به این ترتیب شبکه تحریم‌ها روز به روز گسترده‌تر می‌شود و فشار اقتصادی به مرور در حوزه‌های مختلف گسترش پیدا می‌کند.

تحریم هوشمند وجود ندارد
«تحریم هوشمند» تحریمی است که افراد یا شرکت‌هایی مشخص را هدف قرار می‌دهد. در واقع هوشمندی این تحریم‌ها در این است که بدون تحریک افکار عمومی و برانگیختن توجه منفی یا امکان بسیج عمومی، در دوره زمانی کمی طولانی‌تر، دقیقا همان اهدافی را به دست می‌آورند که سایر انواع تحریم‌ها می‌توانستند به دست بیاورند. مشخصا مارک دوبوویتز و بنیاد تحت هدایتش (که شغل‌شان طراحی تحریم در جهت فلج کردن اقتصادی ایران است)، روی لیستی که امروز ارایه می‌شود به عنوان اهداف تحریمی استراتژیک، از مدت‌ها پیش کار کرده‌اند و حتی نه در راهرو‌های مجالس امریکای شمالی، بلکه به شکل عمومی منتشرش کرده‌اند.

چرا باید با هرگونه تحریمی مخالفت کنیم
بخش مهمی از پیشنهاد‌های مارک دوبوویتز را در سال‌های گذشته مجموعه‌ای از تحریم‌های هوشمند و تحریم‌های ثانویه تشکیل داده‌اند. همان‌طور که گفته شد، تحریم‌های هوشمند به این نحو تبلیغ می‌شوند که گفته می‌شود اشخاص معین و محدودی را هدف قرار می‌دهند، اما بعد با تحریم‌های ثانویه دنبال و پیگیری می‌شوند، به این معنی که شرکت‌ها و افراد ایرانی و غیرایرانی که به نحوی با افراد ِ. «هوشمندانه» تحریم شده در تعامل باشند، تحریم خواهند شد و از این جهت توانایی فلج کردن اقتصاد و امنیت ایران را به مرور بیشتر خواهند داشت.

مضاف بر آن، افراد و شرکت‌های خارجی (خصوصا اروپایی و حوزه خلیج فارس) همیشه تحت تاثیر تبلیغات سازمان‌هایی نظیر اتحاد علیه ایران هسته‌ای (با لوگوی «خطر تجارت با ایران» Iran Business Risk) خواهند بود و از ترس تحریم با ایران وارد معامله نخواهند شد، چون عملا هرگز حدود تحریم‌های ثانویه مشخص نیست؛ به عبارت دیگر شرکت‌های تجاری همیشه در این ترس و اضطراب هستند که ممکن است همکاری‌های اقتصادی‌شان با ایران یا سرمایه‌گذاری‌های در ایران، تخطی از تحریم‌های ثانویه تعریف شود و آن‌ها مشمول مجازات‌های سنگین شوند. ترس و اضطرابی که به صورت پیشگیرانه مانع حضور و سرمایه‌گذاری شرکت‌های خارجی در ایران می‌شود.
 
مارک دوبوویتز، پیش از آنکه ترامپ از برجام خارج شود این راه را برای تحت فشار گذاشتن اروپا برای ترمیم برجام پیشنهاد می‌کرد و بعد از خروج امریکا از برجام نیز مکررا به این روش برای تحت فشار گذاشتن اروپا و فلج اقتصادی ایران پرداخته است. از این جهت می‌توان مطمئن بود که نام این ۱۹ نفر بی‌جهت چنین انتخاب نشده است. احتمالا این بار با لیستی مواجه هستیم که عکس‌ها و نام‌هایش هم بتواند افکار عمومی را قانع کند (به تبلیغات‌شان دقت کنید و نحوه انتخاب، چگونگی کنار هم چیدن و اندازه عکس‌ها) و با تحریم همراه سازد، هم کم و بیش و به مرور با همراهی تحریم‌های ثانویه بر حوزه اطراف دست‌کم برخی از این افراد، فشار اقتصادی و امنیتی بر ایران چند برابر شود.
 
اما این بازی امروز نیست، سال‌هاست که همین افراد و نام‌ها در امریکای شمالی به این ترتیب به اقتصاد ایران صدمه زده‌اند. از این رو دقیق‌ترین سوال شاید امروز این باشد که: «آیا بالاخره به جایی رسیده‌ایم که بدانیم تحریم‌ها تحقیر کلیت ملت و کلیت تاریخ ایران است و ربطی به دولت مستقر ندارد؟»
ارسال نظرات