صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۸۲۴۲
علیرضا دبیر
تاریخ انتشار: ۱۴:۱۳ - ۱۶ دی ۱۳۸۸


يکي از ورزشکاراني که از ورزش وارد عرصه سياست شد، عليرضا دبير بود که در انتخابات شوراي شهر سوم از سوي مردم تهران انتخاب شد. پس از پخش گلايه هاي محمد دادکان رئيس سابق فدراسيون فوتبال از تلويزيون به سراغ او رفتيم تا او نيز راوي مصيبت هاي ورزش سياست زده باشد.

-مديريت ورزش در دولت هاي فعلي و قبلي را چگونه ارزيابي مي کنيد؟
يک مدير اول بايد کاربلد و حرفه يي باشد و بعد ورزشکار و مدير ورزشکار يک ايده آل است. زماني بود که وقتي مي گفتند ورزشکاران مديريت را به دست بگيرند صداي آقايان درمي آمد که ما اصلاً ورزشکار مدير نداريم.

اما اگر منصفانه نگاه کنيم خيلي از ورزشکاران ما هستند که توان مديريتي بالايي دارند، اکثر ورزشکاران ما داراي تحصيلات فوق ليسانس و دکترا هستند اما جالب است که اين ورزشکاران تحصيلکرده را کنار گذاشته اند و آقايان از سياست وارد ورزش مي شوند. متاسفانه در حال حاضر اکثر مديران باشگاه ها، فدراسيون ها، حتي مديران رده بالاي سازمان تربيت بدني سياستمداراني بوده اند که وارد اين حيطه شده اند.

-تحليل شما از عملکرد ورزشکاراني که وارد سياست شده اند يا سياستمداراني که وارد عرصه ورزش شده اند، چيست؟
اولاً تعداد ورزشکاراني که وارد عرصه سياست شده اند خيلي کمتر از سياستمداراني است که وارد حوزه ورزش شده اند. دوماً اگر عملکرد اين دو دسته را با هم مقايسه کنيد متوجه خواهيد شد همين تعداد اندک ورزشکاران، عملکرد مثبت تري در حيطه سياست داشته اند.

-مصيبت هاي سياسي شدن ورزش از ديدگاه شما چيست؟
اول اين نکته را تاکيد کنم که نگاه من به اين مقوله يک نگاه کلي است و ربطي به دولت فعلي يا قبلي ندارد. متاسفانه نگاه آقايان اين است که ورزش عرصه يي براي جمع کردن راي است اما يادشان مي رود تا کسي براي ورزش کار نکند و عرق نريزد، نمي تواند راي جمع کند. بايد در ورزش ذوب شوند و کار کنند. البته تقصيري هم ندارند چون آشنايي با ورزش ندارند. در نتيجه درک شان از ورزش اشتباه است. به همين دليل هم موفق نيستند. خيلي از آقايان نمي دانند وقتي يک فوتباليست رباط پايش را عمل مي کند يعني چه، نمي دانند وقتي يک ورزشکار براي کم کردن وزن دو ماه رژيم مي گيرد يعني چه، نمي دانند وقتي يک تکواندوکار مي گويد مچ پايم مشکل دارد يعني چه، چون درکي از ورزش ندارند و مشکلات آن را هم نمي فهمند.

-چه چيزي باعث مي شود برخي ورزشکاران نزد مردم تبديل به يک قهرمان و پهلوان مي شوند و برخي مغضوب؟ البته منظورم ورزشکاراني که وارد سياست شده اند و چهره ورزشي شان مخدوش شده، است؟
مثلاً؟

-نمي خواهم وارد مصداق ها شوم. به هر حال مدتي است حرف و حديث هايي در مورد برخي ورزشکاران مطرح مي شود و مطمئناً شما هم در جريان هستيد.
هيچ دولت، فرد يا سازماني نمي تواند يک پهلوان را به وجود آورد. پهلوان را خود مردم انتخاب مي کنند. عده يي قهرمانند و تا آخر هم قهرمان مي مانند مثل خود من. من يک قهرمانم ولي هيچ وقت نتوانسته ام پهلوان شوم. پهلوان را مردم انتخاب مي کنند و عنوان پهلوان را بر او مي گذارند. هيچ دولت يا نهادي اين قدرت را ندارد. تختي را دستگاه پهلوي پهلوان نکرد، اين مردم بودند که او را پهلوان دانستند.

-به عنوان يک ورزشکار که تجربه حضور در عرصه سياست را هم داريد، از ديدگاه شما وظيفه ورزشکاران در مقابل سياستمداران چيست، چون بعضاً مشاهده مي شود در برخي رقابت هاي سياسي از ورزشکاران استفاده ابزاري و تبليغاتي مي شود؟
چند روز پيش با يکي از ورزشکاران مطرح صحبت مي کردم. به ايشان گفتم شما و امثال شما مقصريد، گفتم شماها بايد وارد عرصه مديريت شويد. چرا بايد مربي شويد؟ گفتم شماها که پشتوانه مردمي داريد و مردم هم شما را دوست دارند بايد مديريت را در دست بگيريد، گفتم چرا مربي مي شويد که به هر بهانه يي هم عوض تان کنند. مربيگري را بايد به ديگران بسپاريد و مديريت را در دست بگيريد. من معتقدم ورزشکاران بايد در دوران ورزشي از لحاظ تحصيلات، فعاليت اجتماعي، اخلاقي و... روي خودشان کار کنند و بعد از اتمام دوران ورزش وارد فعاليت هاي مديريتي، اجتماعي و سياسي شوند. بايد از عنوان قهرماني به خوبي استفاده کرد.به ما مي گوييد چرا وارد سياست شده ايد؟ 

چرا نبايد وارد بشويم؟ مگر ديگراني که وارد اين عرصه شده اند چه فرقي با ما دارند. من معتقدم ورزشکاران مطرح و چهره بايد به اين عرصه ورود کنند. اين کار در مقابل مشکلات و مصائب ورزشکاري و قهرماني اصلاً مشکل نيست. به خاطر نسل بعدي بايد وارد عرصه سياست و مديريت شويم. حسن اش اين است که در تصميمات سخت و راديکالي ورزشکاران مي توانند اين تصميمات و فضا را تلطيف و تعديل کنند چراکه قهرمانان قبل از هر چيز قهرمان ملي هستند و برآمده از متن جامعه.

-به طور کلي سياسي کردن، ورزش را آسيب پذير کرده است يا خير؟
ما چه بخواهيم و چه نخواهيم ورزش سياسي است.

-ولي مدتي است که حواشي سياسي ورزش خيلي بيشتر از قبل شده است.
هرکس به ورزش نگاه سياسي کند ضربه مي خورد. هرکسي که کار کند در کنارش مي تواند بهره برداري سياسي هم بکند. اما اگر ورزش را وسيله و ابزار سياسي کنيم مطمئناً نتيجه يي هم نخواهد داشت. مثلاً ما براي رياست سازمان تربيت بدني چهره هاي خيلي خوب و باتجربه يي مثل آقاي دادکان داشتيم. ايشان داراي تحصيلات عالي، تجربه کافي و اخلاق ورزشکاري هستند.مطمئناً اگر ايشان و امثال ايشان مديريت را به دست بگيرند افراد توانمند ديگري هم تمايل پيدا مي کنند که وارد شوند.

اکثر ما ورزشکاران به رياست چهارساله آقاي علي آبادي نقد داشتيم. حتي به دوران فعلي هم انتقاد داريم. من اميدوارم نگاه سياسيون به ورزش تغيير کند. ما ورزشکاراني که وارد عرصه سياست شده ايم هم وظيفه سنگيني داريم. بايد تلاش کنيم اين نگرش سياستمداران به ورزش را تغيير دهيم و اين کار را هم خواهيم کرد. عملکرد شوراي سوم در اين مقوله شفاف و روشن است. ما در اين مدت تلاش کرديم مقوله ورزش را در شورا جا بيندازيم و خوشبختانه عملکرد مثبتي هم داشته ايم.

-يعني شما معتقديد عملکرد ورزشکاراني که وارد سياست شده اند مثبت بوده است ولي سياسيوني که وارد عرصه ورزش شده اند عملکرد خوبي نداشته اند؟
نه، ما سياستمداراني داشته ايم که وارد ورزش شده اند و عملکرد خيلي خوبي هم داشته اند و هنوز هم به نيکي از آنها ياد مي شود. در حال حاضر هم سياستمداران موفقي داريم که اگر وارد ورزش شوند مطمئناً عملکرد خوبي خواهند داشت اما اگر هدف کسب شهرت و کسب راي و تبليغات باشد فايده يي ندارد. ورزش عرصه جذاب و هيجاني است اما يک ويژگي هم دارد، آن هم اينکه جواب خيلي ها را که سياسي کاري مي کنند با نامردي مي دهد و افرادي که وارد اين عرصه مي شوند بايد به اين نکته توجه کنند.

برچسب ها: ورزش دبیر
ارسال نظرات