دو مرد که برای گرفتن ملکی از جوانی او را به قتل رساندند و جسدش را مثله کردند، جزئیات این قتل را توضیح دادند.
به گزارش شرق، این پرونده در شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران مورد رسیدگی قرار گرفت و در ابتدای جلسه محاکمه نماینده دادستان در جایگاه قرار گرفت و ضمن توضیح کیفرخواست برای سینا، متهم ردیف اول به اتهام قتل عمدی و مثلهکردن جسد و برای کامران، متهم ردیف دوم به اتهام معاونت در قتل و جعل درخواست مجازات کرد.
بعد از نماینده دادستان اولیای دم در جایگاه قرار گرفتند و خواستار صدور حکم قصاص شدند. وقتی نوبت به متهم ردیف اول رسید، سینا در جایگاه قرار گرفت و گفت: من قبول ندارم که فقط ضارب من بودم.
او گفت: من اصلا سعید (مقتول پرونده) را ندیده بودم و با او آشنایی هم نداشتم، کامران به من گفت: اختلافی ملکی با او دارد و از من خواست کمکش کنم. او خودش همهچیز را تدارک دید؛ سنگ خرید و در داخل ماشین قرار داد و همهچیز را خودش برنامهریزی کرد.
او با سعید تماس گرفت و قرار گذاشت و زمانی که سعید سوار ماشین شد، من از پشت با سنگ چند ضربه زدم و بعد کامران هم با قفل فرمان چند ضربه به سر او زد. وقتی سعید مرد، کنار جاده نگه داشت؛ او میخواست اثر انگشت مقتول را روی قولنامه بزند؛ استمپ هم آورده بود.
بعد که اثر انگشت را برداشت، با مایع ظرفشویی و دستمال اثر استمپ را پاک کرد. جسد را به گوشه خلوتی بردیم و با چاقویی که من قبلا از یکی از دوستانم گرفته بود، سر مقتول را بردیم که جسد شناسایی نشود.
متهم گفت: کامران نقشه را طراحی کرد و بعد که گرفتار شدیم، به من گفت: اگر اتهام را قبول کنی، من قول میدهم کمکت کنم؛ بهمحض اینکه بیرون رفتم برایت رضایت میگیرم و همهچیز را جمع میکنم، اما به من دروغ گفته بود.
او با این کار خودش را نجات داد و من ماندم. در ادامه متهم ردیف دوم در جایگاه قرار گرفت؛ او گفت: من اتهام معاونت در قتل را قبول دارم، اما گفتههای همجرمم را قبول ندارم.
من نقشه قتل را طراحی کردم و از سینا خواستم به من کمک کند، چون سعید پول ملک را از من گرفته بود، اما آن را به من نمیداد و من میخواستم هر طوری شده، مدرکی از او بگیرم که بتوانم ملکی که پولش را دادهام، زنده کنم. ما با هم دوست بودیم و رابطه خوبی داشتیم.
بهخاطر اعتمادی که سعید به من داشت سوار ماشینم شد؛ بعد هم سینا او را با سنگ زد و کشت و سر از تنش جدا کرد و جسد را گوشهای رها کردیم. من همه اتهامات خودم را قبول دارم، اما گفتههای سینا را قبول ندارم.
متهم در پاسخ به این سؤال که چرا قبلا اعتراف کرده بود که زمان حادثه او هم با قفل فرمان ضرباتی زده است؛ گفت: من به سینا قول داده بودم کمک کنم کمی از جرمش کم شود بههمینخاطر هم در مرحله دادسرا وقتی در بازداشتگاه با هم بودیم و پیش بازپرس رفتیم، من مقابل بازپرس گفتم ضرباتی هم با قفل فرمان زدم، اما اصلا درست نبود و من دروغ گفته بودم. در شرایطی که من قرار داشتم، امکان اینکه بتوانم با قفل فرمان ضربهای بزنم، وجود نداشت. ما در حال حرکت بودیم و امکان اینکه من خم شوم و از زیر فرمان قفل فرمان را بردارم و به سر مقتول بکوبم اصلا وجود نداشت.
سپس وکلای متهمان در جایگاه قرار گرفتند و دفاعیات خود را مطرح کردند. در ادامه سینا برای بیان آخرین دفاع در برابر قضات ایستاد؛ او گفت: من بار دیگر میگویم در قتل تنها نبودم و کامران هم شریک بود؛ ضمن اینکه من نفعی از این قتل نمیبردم، اما او منفعت داشت. او من را تحریک کرد و فکر همهچیز را کرده بود.
به من گفت: خودش همهچیز را درست میکند، اما هم سعید را قربانی کرد و هم من را. من درخواست بخشش دارم و خیلی از این اتفاق پشیمان هستم.
سپس کامران در جایگاه قرار گرفت و گفت: سینا درباره من دروغ میگوید. من اتهامات خودم را قبول دارم، اما اتهاماتی را که سینا به من وارد کرده قبول ندارم؛ ضمن اینکه از اولیای دم هم عذرخواهی میکنم. با پایان جلسه دادگاه هیئت قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.