صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۷۶۴۳۱
«من تجربه همکاری با سهیل بیرقی را داشتم و وقتی فهمیدم سهیل می‌خواهد چنین فیلمی بسازد، آرزو کردم من هم یکی از انتخاب‌هایش باشم تا این که یک روز با من تماس گرفت. بی‌تعارف خیلی خوشحال شدم و از همان موقع تمرین و رژیم غذایی را با هم شروع کردم. این یکی از شانس‌های بازیگری‌ام بود که چنین نقشی را بازی کنم».
تاریخ انتشار: ۱۱:۵۹ - ۱۶ مهر ۱۳۹۷
 
باران کوثری درباره علاقه‌اش به فوتبال گفت: پدرم همیشه می‌گفت: اگر بروی سراغ فوتبال این ورزش تمام زندگی تو می‌شود و دیگر حتی وقت برای زندگی کردن هم نداری چه برسد به کار هنر!

به گزارش خبرورزشی، شاید توقع از دختر جهانگیر کوثری این بود که خیلی زودتر از این‌ها نقش یک فوتبالیست را در سینما بازی کند؛ ناسلامتی او دختر جهانگیر کوثری، ستاره اسبق استقلال است. اما بازیگر که نمی‌تواند دفتر فیلمسازی به دفتر فیلمسازی برود و بگویم یک فیلم فوتبالی بسازید و نقش اولش را به من بدهید!
 
شاید این کار را باید مادر باران، بانو رخشان بنی‌اعتماد زودتر از این‌ها انجام می‌داد و یک فیلم سینمایی فوتبالی کارگردانی می‌کرد و به جای خون‌بازی مثلاً توپ‌بازی را می‌ساخت یا اصلاً چرا راه دور برویم، خود جهانگیرخان کوثری که تهیه‌کننده سینماست باید خیلی پیش‌تر از این، فیلمی درباره فوتبال می‌ساخت اما... خارج از شوخی و دور از این تصور‌های عمومی، سرانجام باران کوثری در یک اثر سینمایی نقش یک بانوی فوتبالیست را بازی کرد و حضور تحسین‌شده او در عرق سرد و تم فوتبالی این فیلم سینمایی بهانه‌ای شد برای گفتگو با باران کوثری.

بخش‌هایی ازین مصاحبه را در ادامه می‌خوانید:

چقدر از این دوندگی‌ها برای بهتر دیده شدن فیلم به خاطر نگاه فمینیستی فیلم و فعالیت‌های اجتماعی خودتان برای بهبود اوضاع زنان در جامعه است؟
من اسم نگاه فیلم یا پیام فیلم را اصلاً فمینیستی نمی‌گذارم. فیلم درباره یک حق انسانی حرف می‌زند. اینکه یک زن بتواند بدون مجوز همسرش به سفر برود، ربطی به فمینیستی ندارد و نباید عجیب باشد.

ولی هست.
خب، نباید باشد. الان اگر می‌گفتند مردان هم بدون اجازه همسرشان حق خروج از کشور را ندارند، باز همین حرف را می‌زدم... فیلم درباره حقی از حقوق طبیعی یک انسان حرف می‌زند که زن بودنش در اولویت دوم قرار دارد، حقی که جامعه به عمد یا غیرعمد آن را نادیده گرفته است.

شما در محیطی بزرگ شدید که قطعاً به خاطر حضور پدر، محیط فوتبالی بود، دوست داریم بدانیم عاشق فوتبال بودید یا فوتبال‌زده؟
حالا چرا دوقطبی درست کردید؟ مثلاً نمی‌شود حد وسط بود؟ یا سفید یا سیاه... خاکستری هم داریم!

خاکستری هم داریم، ولی تجربه نشان داده بچه‌های فوتبالیست‌ها یا فوتبال‌زده می‌شوند یا شیفته فوتبال و حد وسط ندارد. یعنی یا مثل پدر می‌آیند سراغ فوتبال و یا از فوتبال فاصله می‌گیرند...
من فوتبال‌زده که نبودم، اگر نگویم حد وسط بودم، می‌توانم ادعا کنم فوتبال را دوست داشتم. با بابا می‌نشستیم و فوتبال تماشا می‌کردیم و اصلاً دور نبودم. همین حالا هم بعضی شب‌ها با پدرم فوتبال نگاه می‌کنیم. بابا تفسیر می‌کند و من هم نظرم را می‌گویم.

بچه که بودید، فوتبال هم بازی می‌کردید؟
اگر منظورتان توپ‌بازی است که بله، خیلی، ولی به شکل رسمی نه...

چرا نه؟ یعنی اصلاً وسوسه نشدید به شکل حرفه‌ای سراغ فوتبال بروید؟
وسوسه شدم، ولی بابا می‌گفت: اگر بروی سراغ فوتبال این ورزش تمام زندگی تو می‌شود و دیگر حتی وقت برای زندگی کردن هم نداری چه برسد به کار هنر.

آها، یعنی شما وسوسه شده بودی همزمان فوتبال بازی کنی و بازیگر سینما باشی؟
بله، بیشتر راغب به هنر بودم و بابا اعتقاد داشت نمی‌شود هر دو کار را با هم انجام داد. بازیگری هم مثل فوتبال، یک حرفه تمام‌وقت است و تمام زندگی‌ات را درگیر می‌کند.

یاد یک موضوعی افتادم؛ بعد از نمایش فیلم در جشنواره، انگار گفته بودی فوتبال خیلی سخت است و سوءتفاهم شده بود گفته‌ای فوتبال از بازیگری سخت‌تر است.
دقیقاً اسمش سوءتفاهم یا سوءبرداشت بود. من اصلاً چنین حرفی نزدم و نمی‌شود چنین مقایسه‌ای انجام داد. من فقط گفتم فوتبال هم مثل سینما سخت است. اینکه کدام سخت‌تر است واقعاً قابل قیاس نیست. هر کدام سختی‌های خودش را دارد و هر کدام به تنهایی تمام زندگی‌ات را درگیر می‌کند. سر فیلم عرق سرد متوجه شدم اینکه پدرم می‌گفت: فوتبال خیلی سخت است یعنی چه... تازه آتوسا حجازی عزیز به من لطف کرده و اجازه داده بود در جام رمضان برای تیم یاران حجازی بازی کنم و تجربه بازی رسمی در فوتبال داشته باشم.

تجربه خوبی بود؟
راستش کمی اذیت شدم، چون فوتبالم در سطح بازیکنان تیم آتوسا و بازیکنان تیم‌های مقابل نبود، ولی به این تجربه نیاز داشتم و همان بازی‌ها خیلی به من از لحاظ فوتبالی کمک کرد.

اصلاً چه شد وارد پروژه عرق سرد شدید؟
من تجربه همکاری با سهیل بیرقی را داشتم و وقتی فهمیدم سهیل می‌خواهد چنین فیلمی بسازد، آرزو کردم من هم یکی از انتخاب‌هایش باشم تا این که یک روز با من تماس گرفت. بی‌تعارف خیلی خوشحال شدم و از همان موقع تمرین و رژیم غذایی را با هم شروع کردم. این یکی از شانس‌های بازیگری‌ام بود که چنین نقشی را بازی کنم.

چقدر وزن کم کردید؟
۲۲ کیلو.

واقعاً؟ ظرف چه مدت؟
ظرف ۲ ماه... البته جا دارد از پریا احمدی و طنین نراقی تشکر کنم که در این پروسه تمرین و کاهش وزن، کمکم کردند.

۲۲ کیلو ظرف ۲ ماه خیلی زیاد است، راستش سینما هم خیلی سخت است (خنده) من فکر می‌کردم فوتبال از سینما سخت‌تر است، اما الان نظرم عوض شد...
هر کدام سختی‌های خودش را دارد، ولی من واقعاً با علاقه این کار را انجام دادم. این نقش و این فیلم را دوست داشتم.

خیلی دوست دارم بدانم انتهای قصه این آدم‌های واقعی که شبیه افروز هستند، چه شده و آیا آن‌ها در زندگی واقعی به نتیجه خوبی رسیده‌اند؟ خود شما چطور در این مبارزه‌ها برنده شدی؟
خیلی‌های‌شان توانسته‌اند و بعضی‌ها هم نه... خودم هم یک جا‌هایی موفق بودم و یک جا‌هایی نه، البته همان‌طور که گفتم از یک جایی به بعد، مسئله خود مبارزه است و بردن یا باختن مهم نیست. این که برای حقت تلاش کنی، عقب نکشی، حرفت را بزنی و بدهکار خودت نباشی.

در مورد خود افروز چی؟ چقدر با او همذات‌پنداری کردی؟
خیلی... به نظرم تمام بانوان ایرانی به خصوص آن‌ها که ورزش حرفه‌ای می‌کنند، می‌توانند با افروز همذات‌پنداری کنند. من هم طبیعی بود برای بازی در این نقش، خودم را تمام و کمال جای افروز بگذارم. البته من به عنوان باران کوثری قطعاً تمام رفتار‌های افروز را تأیید نمی‌کنم و در زندگی واقعی وکیل مدافع افروز و یا افروز‌ها نیستم، ولی وقتی پای دفاع از حقوق انسانی وسط باشد، موضوع فرق می‌کند. برای من اصلاً پذیرفتنی نیست که کسی را از حقوق انسانی‌اش محروم کنند، در هیچ شکلی نمی‌توانم بپذیرم یک انسان چه زن و چه مرد از حق طبیعی‌اش محروم شود.

حتماً می‌دانید که مخاطبان خیلی از فیلم راضی بودند، چه در جشنواره و چه همین روز‌ها که اکران فیلم، تازه شروع شده...
مردم به ما لطف دارند. خوشحالم که مردم راضی بودند. عرق سرد فقط یک فیلم ورزشی نیست و فراتر از آن به موضوعاتی می‌پردازد که در جامعه وجود دارد و خیلی خوب است که مردم توانسته‌اند با این فیلم ارتباط برقرار کنند. ما تبلیغات تلویزیونی نداریم و شرایط اکران‌مان هم خوب نیست، چون حوزه هنری فیلم را تحریم کرده و در همین تهران ۹۷ سینما را برای نمایش نداریم و همین که تعداد بیننده‌های فیلم روز به روز بیشتر می‌شود، نشان می‌دهد آن‌هایی که فیلم را دیده‌اند، دارند برای ما تبلیغ می‌کنند.

در تمام این سال‌ها به نظر می‌رسید پدرتان عامدانه شما را از فوتبال دور نگه داشته است...
اصلاً چنین چیزی نیست. قبول دارم که همیشه از حاشیه‌های فوتبال دور بودم و در این دور ماندن از حواشی، راهنمایی‌های پدرم هم نقش داشت، ولی این شکلی نبود که بابا به عمد یا به زور، من را دور از فوتبال نگه دارد.

ولی در این سال‌ها بسیاری از همکاران شما وارد بحث‌های جانبداری از تیم‌های ورزشی و... شدند و...
از این نظر طبیعی است که تجربه‌های پدرم در فوتبال و آگاهی او از محیط فوتبال خیلی به من کمک کرد، ولی این که فیلم فوتبالی بازی کنم یا نکنم، ارتباطی به فوتبالی بودن بابا نداشت. تا الان پیش نیامده بود... بابا در همین عرق سرد هم به من و به فیلم کمک زیادی کرد.
 
این فیلم نگاه‌تان به فوتبال را تغییر داد؟
نگاهم را که نه، فوتبال را دوست داشتم و هنوز هم دوست دارم، ولی به واسطه این فیلم، دوستان خوبی پیدا کردم، با بچه‌های تیم ملی آشنا شدم، با خانم شهرزاد مظفر که جا دارد از همکاری و همراهی ایشان تشکر کنم... از این به بعد سعی می‌کنم برای تماشای بازی‌های تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان به ورزشگاه و سالن بروم و این رابطه‌های جدید را حفظ کنم.


دوست داشتیم درباره علایق فوتبالی شما هم حرف بزنیم، اما، چون گفتید همیشه از حاشیه‌های فوتبال دور بودید، منصرف شدیم... به هر حال شرایط سختی است. حاشیه درست شود، باید جوابگوی آقاجهان باشیم (خنده).
خوب کاری کردید، دوست ندارم وارد این حواشی شوم. فوتبال تخصص من نیست که درباره‌اش حرف بزنم و نظر‌های شخصی هم معمولاً سوءتفاهم پیش می‌آورد. من هم ممنونم که عرق سرد را دیدید و از فیلم حمایت کردید. برای خودم که بازی در این فیلم لذت‌بخش بود. جدا از جنبه هنری‌اش، گل زدن، شادی گل، پاس دادن و تجربه کردن یک مسابقه فوتبال برایم جالب بود. همیشه وسوسه تلفیق هنر و فوتبال وجود داشته و خوشحالم که این تلفیق را در عرق سرد تجربه کردم. البته باز هم تأکید می‌کنم عرق سرد فقط یک فیلم فوتبالی و ورزشی نیست و بیشتر یک فیلم اجتماعی است که تم ورزشی دارد.

یک سؤال و البته آخرین سؤال؛ اگر در سناریو، افروز به جای فوتبالیست، والیبالیست یا بسکتبالیست بود، چه کار می‌کردی؟
حتماً تمام زورم را می‌زدم که سهیل بیرقی را راضی کنم ورزش را عوض کند و بستر قصه، فوتبال باشد.
ارسال نظرات