هفته گذشته صدها دیپلمات از سرتاسر جهان در مقر سازمانملل گردهم آمدند تا در مجمع عمومی این سازمان شرکت کنند. اما یک دیپلمات کار بسیار دشوارتری را نسبت به سایر آنها عهدهدار بود؛ محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه ایران.
به گزارش دنیای اقتصاد، استفان کینزر، پژوهشگر ارشد دانشگاه براون آمریکا در مطلبی که در روزنامه بوستون گلوب به چاپ رسید با تشبیه ظریف به داوود که در برابر جالوت آمریکایی قرار گرفته است، نوشت: رهبران آمریکایی بهگونهای اقدام به تهدید ایران میکنند که تا به امروز هیچ دولت پیشین آمریکایی با چنین لحن فحاشانهای این اقدام را علیه یک کشور انجام نداده است. همراه با تهدید آنها (مقامات کاخسفید) سرسختانهترین تحریمها را که در تاریخ مدرن بیسابقه است علیه ایران وضع کردهاند. ترسیم چهرهای شیطانی از جمهوریاسلامی ایران توسط مقامات آمریکا حتی از مرزهای واقعیت ژئوپلیتیک و منطق نیز فراتر رفته است. در چنین شرایطی تقدیر برای ظریف بهگونهای رقم خورده تا پروژه عقیمسازی کمپینی که تلاش میکند تا کشورش را به زانو دربیاورد و دربرابر خواست آمریکا سرخم کند را عهدهدار شود.
بسیاری از مقامات در واشنگتن ایران را بهعنوان یک واقعیت سیاسی و ژئوپلیتیک به رسمیت نمیشناسند. برای آنها ایران تهدیدی برای تمدن بهشمار میآید؛ تهدیدی که از زمان حمله «ویزیگاتها» به رم بیسابقه است. برای سالهای زیادی از قرن گذشته، غرب، از کلیدواژه «کمونیسم» استفاده کرد. سالهای متعاقب آن نیز با «تروریست» گذشت و اکنون نوبت به «ایران» رسیده است. با یاد کردن ایران بهعنوان جبهه اصلاحناپذیر شیطان، آمریکا بسیاری از اقدامات خصمانه خود را علیه ایران توجیه میکند.
تحریمهای آمریکا با هدف ایجاد قحطی در ایران از طریق وادارساختن همه کسبوکارهای جهانی به خروج از این کشور اعمال شدهاند. کاخسفید با لحن قلدرمآبانه هشدار داده است هر شرکتی که از این فرمان تخطی کند از ادامه تجارت در آمریکا منع خواهد شد. مقامات آمریکایی همچنین از ایران خواستهاند تا این کشور برنامه موشکی خود را بهعنوان اصلیترین نیروی بازدارنده علیه کشورهای متخاصم رها کند، اسرائیل، مهمترین دشمن خود را در آغوش بگیرد، از کمک به دولتهایی که خواستار حمایت تهران هستند دست بردارد، حمایت از حقوق فلسطینیها را متوقف کند و نیروهای شبهنظامی که درحال مبارزه با القاعده و داعش هستند را از سوریه خارج کند. بهعبارت دیگر واشنگتن با طرح این درخواستها از تهران خواسته است تا بدون هیچ پیششرطی تسلیم شود.
در این برهه وظیفه ظریف آن است تا این سونامی را خنثی کند. او مانند هر ایرانی آماده انجام چنین اقدامی است. دیپلمات ارشد ایرانی زمانی که تنها ۱۷ سال سن داشت ایران را ترک کرد و تحصیلات پیش از دانشگاه خود را در کالیفرنیا گذراند. او در دانشگاه دنور در سانفرانسیسکو به دریافت مدارک عالیه در رشته روابط بینالملل نائل شد. اندکی بعد او بهعنوان سفیر ایران در سازمانملل بر یکی از صندلیهای این سازمان تکیه زد و در سال ۲۰۱۳ نیز نام او بهعنوان وزیرخارجه ایران مطرح شد.
در جریان مذاکرات کشورهای ۱+۵ و ایران که منجر به عقد توافق هستهای شد او وظیفه رهبری تیم مذاکرات ایران را برعهده داشت. با در اختیار داشتن سالها تجربه نیز او اکنون آماده چیزی که قرار است با آن مواجه شود نیست. در واقع هیچ تجربهای نمیتوانست او را برای شرایط کنونی آماده کند. هیچ دیپلماتی در تاریخ مجبور نبوده است تا با چالش چند وجهی مانند آنچه اکنون ظریف با آن مواجه است، روبهرو شود.
اگر او ماموریت خود را با موفقیت به سرانجام نرساند کشورش که تا ۱۰ برابر، تاریخ دیرینهتری نسبت به ایالاتمتحده دارد با شرایط بسیار بحرانی مواجه میشود. همه ادعاهایی که ترامپ در رابطه با ایران از تریبون سازمانملل اعلام کرد درست است، تنها در صورتی که نام ایران را با عربستان سعودی تغییر بدهیم. در واقع اتهاماتی مانند بزرگترین حامی تروریسم، تزریق میلیاردها دلار به عملیات کشتار در سوریه و یمن تنها در چارچوب اقدامات عربستان میگنجد.
همه مطالعات مهمی که در قرن بیستویکم در رابطه با بررسی و شناخت تروریسم انجام شده به این نتیجه رسیده است که منابع مالی که در اختیار القاعده، طالبان، داعش و چنین گروههای تروریستی قرار گرفته از سوی عربستان تامین میشود. این امر اتفاقی نیست که اسامه بنلادن، رهبر سابق القاعده و بسیاری از افرادی که در حمله تروریستی ۱۱ سپتامبر حضور داشتند شهروندان عربستان بودند. هیچ کشور دیگری حتی پاکستان مانند عربستان تا این حد سنگدلانه از «ترور» حمایت نکرده است.
تنها روشی که میتوان از ایران بهعنوان یک کشور حامی تروریسم نام برد تعریف ترور برای مقابله با قدرت آمریکا است. و این در واقع گناه اصلی ایران بهشمار میآید. تهدیدهای اخیر جان بولتون، مشاور امنیتملی آمریکا نیز این موضوع را تایید میکند.
جهنمی که بولتون ایران را به آن تهدید کرده است؛ در واقع قرار دادن فرقه دیکتاتوری مجاهدین خلق بهعنوان دولت بعدی ایران است. با توجه به اینکه این گروه در سالهای نخستین انقلاباسلامی دست به ترور مقامات و مردم ایران زد و علاوه بر آن در جنگ با عراق در کنار صدام حسین ایستاد گروه بسیار منفوری در ایران بهشمار میآید. اما در میان حامیان این فرقه دیکتاتوری، از همه مهمتر رودی جولیانی، وکیل ترامپ حضور دارد.
او هفته گذشته در سخنانی مدعی شد که سرنگونی حکومت ایران دیر یا زود رخ خواهد داد. وظیفه ظریف در این برهه خطیر متقاعد ساختن جامعه بینالملل برای طغیان علیه دستورات ترامپ است. او تاکنون نیز به موفقیتهای نسبی در رابطه با هند، روسیه، چین و ترکیه دست یافته است. اما مهمترین ماموریت او به دست آوردن همراهی کامل اتحادیهاروپا است. او این هفته نیز در این رابطه به پیشرفتهایی رسید.
پس از مذاکره با فدریکا موگرینی، مسوول سیاستخارجی اتحادیهاروپا این اتحادیه اعلام کرد که بر سر ایجاد یک مسیر قانونی برای پرداخت پول نفت ایران با تهران به توافق رسیده است. مایک پمپئو، وزیرخارجه آمریکا نیز این اقدام را ناامیدکننده توصیف کرده است.
اقدام اروپا در مخالفت با چنین موضوعی که برای واشنگتن تا این حد اهمیت دارد را میتوان به مثابه یک نقض آشکار اتحاد فراآتلانتیکی دانست که در طول ۷۰ سال گذشته موجب استحکام سیاستخارجی آمریکا شده است. ظریف اکنون باید اروپاییها را قانع کند که چنین مخالفتی با آمریکا در راستای منافع آنهاست. البته این توقع بسیار زیادی حتی از دیپلمات کارکشتهایمانند ظریف است.
و انکار در عمل مانند ایجاد اخلال در نظام اقتصادی