صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۶۳۷۰۱
بررسی سیر ظهور و بروز گروه‌های فشار از ابتدا تاکنون
به نظر می‌رسد بار دیگر گروه‌های جدید پا به عرصه گذاشته اند که قصد دارند شرایط برای حضور بیشتر خودشان را فراهم کنند اما هنوز مشخص نیست که این گروه‌ها از کجا هدایت می‌شوند و توسط چه کسانی مورد حمایت قرار گرفته‌اند. زیرا به طور قطع گروه فشار از خود استقلال سياسي و مالي ندارد و به طور كلي، این گروه‌ها ابزار برخی افراد براي پيشبرد بعضي از مقاصد سياسي است
تاریخ انتشار: ۱۴:۵۲ - ۲۸ خرداد ۱۳۹۷

فرارو- بعد از اینکه نمایندگان در خصوص ماجرای تصویب fatf اعلام کردند که از سوی برخی افراد یا گروه‌ها ناشناس پیامک‌های تهدیدآمیز دریافت کرده‌اند، برخی منابع خبر از آن دادند که گروه جدیدی از نیروهی خودسر مدتی است که پا به عرصه گذاشته است و حالا به دنبال فعالیت در عرصه کلان کشور هستند. اما ماجرای گروه‌های فشار در ایران از کجا آغاز شد؟

به گزارش فرارو؛ «گروه‌های فشار» واژه غریبی در ادبیات سیاسی ایران نیست و با نگاهی به صد سال اخیر می‌توان نمونه‌های زیادی از فعالیت‌های این‌گروه‌ها مشاهده کرد، اما اگر قرار باشد فعالیت این گروه‌ها در سال‌های بعد از پیروزی انقلاب مورد بررسی قرار دهیم لازم است به همان روز‌های نخست سال ۵۸ بازگردیم. دقیقا زمانی که برخی به واسطه تفکرات رادیکالی و فضای موجود دست به اقداماتی در خیابان‌های کشور زدند و این موجب واکنش‌هایی از سوی مقامات کشور شد. شاید نخستین ماجرا در خصوص حجاب رقم خورد.

واقعیت این است که گروه فشار دلالت بر ضعف نهاد‌های سیاسی و مدنی جوامع دارد، زیرا این نهاد‌ها قادر نبوده اند تمامی قدرت را در سازمان قانونی جامعه بگنجانند. با این رویکرد حضور گروه‌های فشار غیرطبیعی است، اما منافاتی ندارد که از منظر دیگر وجود این گروه‌ها در جوامع در حال گذار یا بسته طبیعی باشد، اما در نهایت حضور آنان دلالت بر ضعف سازماندهی قدرت یا استفاده نادرست از آن دارد.

با اینحال دهه ۶۰ به واسطه فضای پس از انقلاب و جنگ تحمیلی شرایط متفاوتی داشت. آن روز‌ها دو گروه در قالب گروه‌های فشار فعالیت می‌کردند. یک طرف سازمان مجاهدین خلق قرار داشت که هدفش تحت فشار قرار دادن حاکمیت بود. اما گروه دوم گروهی بودند که برداشت متفاوتی از فرمایشات امام یا برخی دیگر از علما داشتند. به همین دلیل تاریخ آن دهه مملو از اقدامات خودسرانه‌ای بود که در خصوص حجاب صورت می‌گرفت. اما بعد از آن دوره شرایط و ساختار گروه‌های فشار تغییرات چشمگیری داشت.

نخستین اقدامات آن‌ها موجب رقم خوردن حوادثی بود که تحت عنوان «قتل‌های زنجیره‌ای» شناخته می‌شود و هدفشان حذف جریان روشنفکری کشور بود و بازوی اجرای آن در داخل وزارت اطلاعات قرار داشت و یک گروه مخفی بخش عملیاتی را برعهده داشتند. البته برخورد با روشنفکران و روزنامه نگاران صرفا به حذف فیزیکی آن‌ها ختم نشد، اما شرایط به گونه‌ای بود که عرصه بر این قشر بسیار تنگ شده بود. آن‌ها به نوعی بر این باور بودند که اگر دگر اندیشان را آزاد بگذارند از میان آن‌ها واتسلاو هاول‌هایی بیرون خواهد آمد که شرایط را برای آن‌ها بسیار ناخوشایند خواهند کرد.

با پیروزی سیدمحمدخاتمی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶ و افشای قتل‌های زنجیره‌ای تاحدود زیادی این گروه‌های فشار به حاشیه رانده شدند. اما این به معنی آن نبود که آن‌ها به طور کامل از عرصه سیاسی حذف شدند و صرفا از ساختار‌های قانونی خارج شدند و این شروع فصل جدیدی برای آن‌ها بود. زیرا پس از آن دوران هشت ساله خاتمی با بحران سازی گروه‌های خودسر لباس شخصی از جمله انصار حزب الله سپری شد. آن‌ها از ساختار دولتی خارج شده بودند با حضور در کف خیابان‌ها به حیات خود ادامه می‌دادند و گاه بی‌گاه اقدام به برهم زدن مراسم سخنرانی‌ها می‌کردند. در همین راستا بود که به عنوان مثال مراسم عباس عبدی که آن روز‌ها عضو شورای سردبیری روزنامه سلام بود یا محسن آرمین سردبیر هفته نامه عصر ما و هادی خامنه‌ای در شهر قم با حمله این افراد برهم خورد و حتی سخنرانان را با سنگ و چوب مضروب کردند.

آن‌ها تا حدی مورد حمایت و توجه برخی نهاد‌ها بودند که حتی تا داخل مجلس هم پیش رفتند. در آن دوره که اصلاح‌طلبان موفق شده بودند انتخابات مجلس ششم را پیروزمندانه پشت سر بگذارند تصمیم به اصلاح قانون مطبوعات گرفتند که در مجلس تمام اصولگرای پنجم تصویب شده بود. درست زمانی که قرار بر این بود که این طرح در صحن علنی مورد بررسی قرارگیرد، افرادی با لباس‌ها و مدل‌های موی یکسان وارد مجلس و در سکو‌های بالا مستقر شدند.

وقتی موضوع بررسی مطرح شد این گروه شروع به ریختن اعلامیه بر سر نمایندگان کردند که در آن اعلامیه‌ها به نمایندگان فحاشی شده و آن‌ها را تهدید و نمایندگان را منافق خطاب کرده بودند. مهدی کروبی که ریاست مجلس را برعهده داشت با توجه به وضعیتی که به راه افتاده بود و بسیار فضای متشنجی بود، مجبور به تعطیل مجلس شدند. آن روز شنیده‌ها حاکی از این بود که برنامه آن گروه، ابتدا برهم زدن مجلس بود و اگر موفق نمی‌شدند قصد داشتند در‌های مجلس را قفل و زنجیر و بعد نمایندگان را بازداشت کنند؛ بنابراین در آن دوره هم شرایط برای کشور مطلوب سپری نشد و موارد زیادی از حضور این نیرو‌ها بحران‌های گوناگونی را رقم زد.

اما با پیروزی محمود احمدی‌نژاد اقدام‌های پرشمار خودسرها، انگشت‌شمار شد و گروه‌های فشار از خیابان به پشت میز‌ها کوچ کردند و بخشی از آن‌ها حتی موفق به حضور در مجلس نهم شدند. در آن دوره شاید تنها چند مورد از جمله حمله به سخنرانی مرحوم آیت الله هاشمی رخ داد که توسط برخی منتسبان به حلقه پرتو که نزدیک به آیت الله مصباح یزدی بودند، انجام شد. اما حوادث پس از انتخابات ۸۸ گسل‌های حاکمیت یکدست محافظه‌کاران را فعال کرد و برخی طیف‌های این جریان سیاسی که در غیبت اصلاح‌طلبان با خیال آسوده فعالیت می‌کردند را به هدفی برای خودسر‌ها تبدیل کرد.

طی آن سال در خطبه‌های نمازجمعه آیت‌الله امینی، آیت‌الله استادی و آیت‌الله جوادی آملی، اخلال ایجاد شد. در این رخداد‌ها که سخنرانی هرکدام از ائمه جمعه به طور جداگانه برهم زده شد، شعار «مرگ بر ضدولایت فقیه» نقطه مشترک بود. اخلال در خطبه‌های نمازجمعه با تجمع در مقابل بیت آیت‌الله جوادی آملی و شعار دادن و تعرض به ایشان ادامه یافت؛ تجمعی که بار دیگر مقابل دفتر آیت‌الله صافی گلپایگانی هم تکرار شد.

حمله به بیت آیت الله منتظری در روز خاکسپاری ایشان در سال ۸۸، حمله به دفتر قم در سال ۸۹، حمله به دفتر آیت الله صانعی در قم، کاشان در سال ۸۸ و ۸۹ و ۹۰، حمله به مهدی کروبی در قم، قزوین، تهران، ضرب و شتم در نمایشگاه مطبوعات، نیمه تمام ماندن سخنرانی سیدحسن خمینی در مرقد بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران در سال ۸۹ از جمله این موارد بود. اما هرچه به دوران پایانی محمود احمدی نژاد نزدیک می‌شدیم تعداد این حملات افزایش پیدا کرد و حتی علی لاریجانی رئیس مجلس هم از این مسئله در امان نماند.

اما با پیروزی حسن روحانی، باردیگر عرصه برای این افراد تنگ شده و حضورشان در خیابان‌ها افزایش پیدا کرد و چراغ اول در شهریور سال ۹۲ رخ داد. درست زمانی که حسن روحانی از سفر به نیویورک باز می‌گشت و این افراد در فرودگاه مهرآباد در انتظار وی نشسته بودند و کمیته صیانت از منافع ایران متشکل از نمایندگان برخی تشکل‌های دانشجویی در اطلاعیه‌ای، مسئولیت این تجمع را بر عهده گرفت. آنان این تجمع را هشداری جدی به رئیس جمهوری خواندند. بعد از آن هم که مسئله توافق ژنو و برجام پیش آمد و این بر افزایش فعالیت‌های ان‌ها تاثیر بسزایی داشت و با توجه به اینکه نمایندگان تندرو همچنان در مجلس حضور داشتند، آن‌ها هم در این خصوص سنگ تمام گذاشتند.

با همه این تفاسیر گروه‌های فشار باردیگر به کف خیابان‌ها برگشته بودند و با راهپیمایی و تجمع‌های مختلف سعی داشتند دولت را تحت فشار قرار دهند و حتی به مراسم سخنرانی برخی مقامات و فعالان سیاسی از جمله حسن روحانی در مرقد امام، موسوی لاری در ورامین و علی مطهری در شیراز حمله کردند که بنابر گفته علی مطهری این افراد توسط برخی نهاد‌ها هدایت می‌شدند. البته گفتنی است که مراسم‌های انقلابی از جمله مواردی بوده است که همیشه مورد توجه این گروه‌ها قرار گرفته است و معمولا سالانه در مراسم‌هایی مانند ۲۲ بهمن یا روز قدس اخباری در خصوص حضور این افراد در خیابان‌ها و حمله به مقامات در رسانه‌ها منتشر شده است که نمونه نزدیک ان حمله به علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی هسته‌ای در روز قدس امسال است.

با اینحال ماجرای تحرکات گروه‌های فشار به همین جا‌ها خلاصه نشد و به واسطه اینکه نیرو‌های تندروی کشور نتوانسته بودند کرسی‌های زیادی در مجلس دهم را به دست بیاورند فعالیت آن‌ها در خیابان‌ها ادامه پیدا کرد و این روند به حمله نیرو‌های خودسر به سفارت عربستان ختم شد که موجب برهم خوردن رابطه دیپلماتیک ایران و عربستان سعودی شد و مشکلات زیادی به بار آورد. از سوی دیگر مسئله برجام، سند ۲۰۳۰ از جمله مواردی بود که علاوه بر اینکه دولت و نمایندگان را تحت فشار قرار دادند بلکه تحرکات خیابانی خود را افزایش دادند.

اما با فروکش کردن این مسائل باردیگر این روز‌ها صحبت از افزایش فعالیتشان در رسانه‌ها به گوش می‌رسد و ماجرا بر سر تصویب fatf است. fatf یک سازمان بین دولتی است که در سال ۱۹۸۹ به ابتکار کشور‌های عضو گروه «جی ۷» تشکیل شد تا بررسی‌هایی درباره وضعیت قوانین مبارزه با پول‌شویی در بازار‌های مختلف مالی را در سرتاسر جهان انجام دهد و نتیجه آن را در جلسات هر چهار ماه یک بار خود به اطلاع کشور‌های عضو برساند تا این کشور‌ها بتوانند ریسک سرمایه‌گذاری در بازار‌های مالی هدف را بررسی و در مورد سرمایه‌گذارانی که به «کشور‌های مشکوک» می‌روند احتیاط کنند.

با طرح شدن این مسئله فشار بر دولت و نمانیدگان مجلس از داخل بهارستان و خارج آن آغاز شد. اما ماجرا زمانی به اوج خود رسید که برخی نمایندگاه خبر از دریافت پیام‌های تهدیدآمیز از سوی منابع نامشخص خبر دادند. اما این‌بار هم بعد بررسی گزارش‌ها مشخص شد که مبدا این پیام‌ها مشهد است و در همین خصوص علی مطهری نیز به نکته جالبی اشاره کرد و گفت: «به نظر می‌رسد این پیامک‌ها توسط همان کسانی ارسال شده که کنسولگری عربستان در مشهد را نیز مورد حمله قرار دادند. درواقع مسائلی درباره منشا ارسال این پیامک‌ها مطرح شده که البته هنوز به اثبات نرسیده است.»

وی ادامه داد: «این افراد نزدیک به گروهی از تندرو‌ها هستند که حتی جبهه پایداری را هم قبول ندارند. درواقع این افراد حتی از جبهه پایداری هم تندروتر هستند. شاید بهتر باشد درباره هویت این افراد از نمایندگان مشهد سوال کنید. آن‌ها اطلاعات خوبی دارند. گویا این طیف خاص در همان منطقه مشهد و خراسان شناخته شده هستند، اما نه آنقدر که در سطح کشور شناخته شده باشند. درواقع این افراد در همان منطقه خودشان شناخته شده‌اند.»

بنابراین به نظر می‌رسد بار دیگر گروه‌های جدید پا به عرصه گذاشته اند که قصد دارند شرایط برای حضور بیشتر خودشان را فراهم کنند، اما هنوز مشخص نیست که این گروه‌ها از کجا هدایت می‌شوند و توسط چه کسانی مورد حمایت قرار گرفته‌اند. زیرا به طور قطع گروه فشار از خود استقلال سیاسی و مالی ندارد و به طور کلی، این گروه‌ها ابزار برخی افراد برای پیشبرد بعضی از مقاصد سیاسی است؛ لذا آنچه که بیشتر باید مورد توجه قرار گیرد، افرادی هستند که از این گروه‌ها در راستای اهداف خود استفاده می‌کنند.

ارسال نظرات