فرارو- ناصر ملکمطیعی بازیگر پیشکسوت سینمای ایران بامداد امروز به علت نارسایی کلیه و تنگی نفس در سن 88 سالگی درگذشت.
ملک مطیعی در سال 1309 در خیابان بهارستان تهران متولد شد فارغ التحصیل رشته تربیت بدنی از دانشسرای عالی تهران بود و تا قبل از ورود به سینما و تئاتر در مدارس تهران معلم ورزش بود. عاشق ورزش بود و در سوارکاری و کوهنوردی و فوتبال فعالیت می کرد بعدها رئیس اداره تربیت بدنی یکی از نواحی تهران شد.
سال 1327 به هنرستان هنرپیشگی تهران رفت و با ژاله علو؛ جعفر والی و داریوش اسد زاده هم دوره بود از ملک مطیعی نقل شده است که همان جا بود که «ژاله علو به من گفت شما قیافه ات مثل ترون پاول است؛ ترون پاول آن زمان هنرپیشه معروف و محبوبی بود علو این را گفت و ترون پاول شدن افتاد توی سر ما..»
در سال 1328با حضور در فیلم "ورایته بهاری" بازیگری را رسما آغاز کرد. نقش هایش در ابتدا کوتاه بود شاید حتی در حد یک جمله! به تدریج نقشهایش پر رنگ تر شد و حضور در فیلم "ورلگرد" ملک مطیعی را به اوج محبوبیت رساند و می گوید اولین دستمزد حرفه ایش را که 500 تا یک تومانی بود را از این فیلم دریافت کرد.
ظهور فردین و کمرنگ شدن ملک مطیعی
پس از دههٔ ۴۰ شمسی، با حضور "محمدعلی فردین" به عنوان «جوان اول» فیلمها، به تدریج از محبوبیت ملک مطیعی کاسته شد. می گوید "یک روز من و تختی و حسین نوری با همدیگر بودیم. دم سینما مولن روژ. فردین با یک اتومبیل از اروپا آمده بود و قرار گذاشته بودند، آنجا دم سینما مولن روژ که من آنجا ببینمش. آشنایی ما اینطوری بود.
بیشتر بخوانید: دل نوشته محمود صادقی برای «ملک مطیعی»
فردین ارتباط جمعی اش خیلی خوب بود و خیلی خوشمزه بود. هر جا که بود خیلی زود می توانست آدم ها را به خودش جلب کند. مرحوم تختی به من گفت این فردین خیلی شاد است و وقتی توی اردو هستیم، خیلی سرمان را گرم می کند و به نظرم خیلی به درد فیلم می خورد. گفتم باشد. هماهنگ می کنم.
در واقع من خودم فردین را وارد سینما کردم هیچ گاه به این قضیه فکر نکردم که او از من جلو بزند. همیشه خم شدم تا دیگران از من بالا بروند. هیچ وقت حسادت نکردم و از کسی دلخور نشدم. چون به خودم معتقد بودم. مرحوم تختی، فردین را به من معرفی کرد و از من خواست او را به سینما معرفی کنم.
ناصر ملک مطیعی؛ محمد علی فردین و بهروز وثوقی در یک قاب
ظهور دوباره ملک مطیعی با "کلاه مخملی" و "قیصر" که نقطه عطف ملک مطیعی شد
تا قبل از سال 1341، "عباس مصدق" سالها بود در فيلمهاي ايراني در کسوت جاهل ظاهر ميشد و رقيبي نداشت. اما در اين سال براي نخستينبار، ناصر ملکمطيعي در فيلم "کلاهمخملي" به کارگرداني "دکتر اسماعيل کوشان"، لباس جاهلي را به تن کرد. بازي او در اين نقش، بيشتر از مصدق مورد توجه قرار گرفت و تا سالهاي بعد نيز، حضور او در نقشهاي جاهلي، يکي از عوامل تضمين فروش فيلمها به شمار ميرفت. در آن سال ها ملک مطیعی با حرکات دستها و بالا انداختن ابرو، تکیه کلامها و نقلهایش، عامهٔ بیندگان را مجذوب خود می کرد و اوج کار ملک مطیعی ایفای نقش «دانش فرمان» در فیلم قیصر بود.
سال 1348، بيشک نقطهي عطفي در کارنامهي هنري ناصر ملکمطيعي است؛ سالي که او را دوباره احيا کرد. حضور کوتاه و موثر او به نقش "فرمان" در فيلم "قيصر" به کارگرداني مسعود کيميايي، بار ديگر نام او را پرآوازه ساخت. نقشي که ابتدا بنا بود جمشيد مشايخي بازي کند، ولي با عدم پذيرش نقش "خاندايي" توسط محمدعلي کشاورز، مشايخي جايگزين او شد و ناصر هم به جاي "فرمان" انتخاب شد.
ببینید: آخرین صحبتهای ناصر ملکمطیعی
ملک مطیعی در فیلمهای بعدیاش کوشید از سنخجاهل فاصله بگیرد، اما تلاش او همواره توام با توفیق نبود. ملک مطیعی در معدود دفعاتی، مانند سریال "سلطان صاحبقران" علی حاتمی، پذیرای نقشی متفاوت شد که حاصل این همکاری ایفای نقشی شد که ملک مطیعی آن را بهترین بازی همهی عمر خود می دانست و ملک مطیعی را به امیرکبیر سینمای ایران تبدیل کرد. امیری که بعدها اما توسط مسئولان سینما و تلویزیون فراموش شد....
پس از انقلاب ۱۳۵۷ و تغییر چارچوبهای حاکم بر سینمای ایران، ملکمطیعی، هم چون فردین و "بهروز وثوقی"، جایی در سینمای پس از انقلاب نداشتند و زمینه ادامه فعالیت هنری آنها فراهم نشد. ملک مطیعی این دوران را دوران سختی توصیف کرده است. زیرا دچار انزوا و تنهایی و از طرفی، عشق و علاقه مفرطی که به فیلم و سینما داشت. ملک مطیعی درباره آن روزها می گوید: «بعد از انقلاب ما را احضار کردند و یک تعهدی هم از ما گرفتند که کاری برخلاف نظر آنها انجام ندهیم؛ در آن دوران بهروز به خارج رفت، فردین هم مدتی تقلا کرد تا بتواند کار کند، ایرج قادری هم خواست که کار کند و کار کرد. ولی من از کسی تقاضای کار نکردم و خودم را کنار کشیدم.»
پس از انقلاب، در سال 1361 ملک مطیعی در فيلم "برزخيها" به کارگرداني "ايرج قادري" و در نقش يک استوار که در نقطهاي مرزي به همراه روستاييان منطقه و چند زنداني فراري در مقابل دشمن ايستادگي ميکنند بر پرده نقره ای ظاهر می شود بعد از نمايش فيلم و جنجالهايي که در اطراف آن برپا شد، ناصر به همراه محمدعلي فردين، ديگر بازيگر فيلم، از ادامهي فعاليت در سينما منع شدند.
مديران سينمايي در آن دوران، سعي داشتند سينما را از هرآنچه که به اعتقاد خودشان براي بيننده يادآور سينماي قبل از انقلاب بود، پاکسازي کنند و ناصر خان ملکمطيعي نيز مورد اين پاکسازيها قرار گرفت! با اینکه هیچ گاه موضوع ممنوعیت کاری ملک مطیعی به صورت رسمی اعلام نشد اما خود ناصر خان نیز برخلاف برخي از بازيگران همدورهاش، هيچگاه تقاضايي براي ادامهي فعاليت نکرد.
بیشتر بخوانید: ناصر ملک مطیعی: برخی فکر میکنند هنرمندان صبح تا شام مشغول لهو و لعب هستند!
تا جایی که سال ها بعد و پس از فروکش کردن جنجالهاي اوايل انقلاب حاضر به بازی در فیلمی پيشنهاد بازي در فيلم "سربازهاي جمعه" مسعود کیمیایی را رد کرد. ماجرای رد کردن درخواست کیمیای شاید جالب باشد "آقای کیمیایی آمد دم در شیرینی فروشی من و گفت پاشو بیا سر کار. گفتم برو آقا جان. نمیام سر کار (خنده) همینجوری گفتم هیچ وقت یادم نمی رود. شایسته(تهیه کننده) و بهرام رادان هم آمدند و با هم ملاقات کردیم. گفتم من واقعا حالش را ندارم. واقعا هم حالش را نداشتم....
از سفر به آمریکا تا شیرینی فروشی و مشاور املاک در تهران!
بعد از مدتی رفتم ایالات متحده به پسرم سر بزنم. قصد این را داشتم که مدت طولانی آنجا بمانم و نمی شد که هیچ کاری نکنم، آنجا به یک سوپرمارکت رفتم و خواستم در آنجا کار کنم. خیلی از ایرانی ها می آمدند و ناراحت می شدند که چرا اینجا کار می کنید؟ بعد از آن بود که به همه می گفتم من در آن سوپرمارکت مدیر هستم تا دل کسی برای من نسوزد! یک روز با خودم گفتم من که اینجا همه کار می کنم، بهتر است بروم در مملکت خودم کار کنم. به تهران آمدم و در حیاط خانه ام یک شیرینی فروشی راه انداختم.
6،5 سالی شیرینی فروش بودم و مردم می آمدند صف می کشیدند. به خاطر من می آمدند. تماس من با مردم و نزدیکی ای که با مردم داشتند خیلی مرا سر شوق می آورد. از هر جای تهران سوار تاکسی که می شدید آدرس شیرینی فروشی ملک مطیعی را می دادید مستقیم شما را می رساند. پخت شرینی در منزل بسیار دشوار بود و خانه به هم ریخته شده بود. دیگر نمی شد راحت زندگی کرد. روزی یکی از دوستانم آمد و گفت:«بلند شو برویم. به عنوان مدیر روابط عمومی بنگاه مسکن آ. ب. آ مشغول شو! خسته نشدی این همه شیرینی پختی.»
بازگشت ملک مطیعی به پرده سینما با "نقش نگار"
در نهايت در سال 1392 حضور در پشتصحنهي فيلم "نقش نگار" به کارگرداني علي عطشاني ملک مطیعی را وسوسه ميکند و همهي اشتياق خفتهي اين سالها را در او زنده مينمايد و نقشي کوتاه در اين فيلم بازي ميکند. نقشي که خودش آن را اگرچه کوتاه ميداند ولي میگفت براي شروع دوباره، خوب است.
ملک مطیعی می گوید "یک روز آقای علی عطشانی کارگردان فیلم «نقش نگار» از من دعوت کرد به سر صحنه فیلمبرداری فیلمش بروم و به صورت نمادین یکی از سکانس های فیلم را کارگردانی کنم، کلی با هم حرف زدیم و با گروه درباره خاطراتم صحبت کردیم، متاثر شدند و گریه کردند و پیشنهاد بازی در فیلم را مطرح کردند که نقش یک بزرگ تر خانواده و کسی که نصحیت کننده است بازی کنم. من هم پذیرفتم"
بیشتر بخوانید: پشت پرده دعوت ناصر ملکمطیعی به تلویزیون!
رد پیشنهاد حسن فتحی برای "نقش بزرگ آقا"
آقای فتحی نقش بزرگ آقا در سریال شهرزاد را به من پیشنهاد کرده بود. با شهرام ناصری رفتیم آنجا و برایم توضیح داد که نقش چه نقشی است. من گفتم این نقش ممکن است شبیه شعبان جعفری باشد که مثلا دستور شلوغی و غیره می داد. من نقش آن طوری را نمی توانم و نباید بازی کنم. به فتحی گفتم مردم توقعات زیادی از من دارند و من نمی توانم آدم بدی باشم ولی این نقش بعضی وقت ها آدم بدی است.
تلخ ترین خاطره زندگی
میگوید بدترین خاطره تلخی که دارم مربوط به چندوقت پیش بود وقتی که میخواستم از کنار خیابان به پیادهرو بروم ولی نمیتوانستم از جدول بپرم و از یک مرد جوان کمک خواستم و او وقتی من از کمک کرد به من نگاه انداخت و با ناراحتی گفت ناصرخان تویی!! تو که بزن بهادر فیلمها بودی!!
اولین و آخرین حضور ناصر ملک مطیعی در صداوسیما که هیچگاه پخش نشد
زمستان سال گذشته دو برنامه صداوسیما هم زمان ملک مطیعی را دعوت کردند و مصاحبهای با ستاره سینمای ایران ترتیب دادند اما این مصاحبهها هرگز اجازه پخش پیدا نکرد. معلوم هم نشد چرا این مصاحبه ها پخش نشدند عدهاي گفتند که دليلش، رقابت بين سازندگان اين دو برنامه بوده و هرکدام خواستهاند اولين برنامهاي باشند که ناصر ملکمطيعي را به مخاطبان نشان ميدهند، عدهاي دیگر گفتند؛ حضور ملکمطيعي باعث پخشنشدن و متوقفشدن اين دو برنامه شد.
اما واکنش ملک مطیعی به این اتفاقات چیزی دیگری بود ملک مطیعی گفت" دوست نداشتم توی تلویزیون با مردم این طور روبرو شوم. تلویزیون هم برای مملکت خودمان هست و آنها هم لابد دلایلی دارند. بارها گفتم و صمیمانه و از ته دلم می گویم که هیچ گله و شکایتی از کسی ندارم چون من تابع و شهروند این مملکت هستم و قواعد آن برای من محترم است. از هیچ کس به خاطر ممنوع الکاری و ممنوع التصویری گلایه ای ندارم.چرا که در این ۴۰ سال همیشه در قلب مردم بوده ام."
سرانجام در بامداد امروز جسم ناصر ملکمطیعی در 88 سالگی از حرکت باز ایستاد. اما خودش سال ها پیش از این رفته بود، می گویند بازیگر وقتی نتونه بازی کنه میمیره ناصر خان 40 سال پیش مُرد! حالا که داش فرمون رفت پیش علی بی غم ،قیصر و اعظم رو دریابیم....
بازتاب در گذشت ناصر ملک مطیعی در صفحات مجازی
خبر درگذشت ناصر ملک مطیعی در شبکه های اجتماعی بازتابی زیادی داشت و بازیگران سینما و تلویزیون با انتشار پست هایی در فضای مجازی درگذشت وی را تسلیت گفتند
اصغر فرهادی
«تسلیت اصغر فرهادی برای درگذشت ستاره سینمای ایران ناصر ملک مطیعی. این مرد بزرگ امروز زندگی را بدرود گفت در اوج احترام و محبوبیتی که برازنده و شایسته شخصیت مردمدوست، بلندنظر و فرهیختهاش بود .یادش برای همیشه به نیکنامی در این سرزمین باقی خواهد ماند.»
باران کوثری
فرمون فرمون که میگن این آقاست – سلطان این آقاست – استاد این آقاست – جاودان که میگن این آقاست – هر جا که باشه – یه مرد بود، یه مرد…
حمید فرخ نژاد
دلشکسته رفتی فرمون خان
پرویز پرستویی
انالله و اناالیه راجعون
با نهایت تاسف و تاثر، دقایقی پیش ناصر ملک مطیعی، بعد از تحمل مدتها بیماری و نامهربانی، ستاره ماندگار سینمای ایران دار فانی را وداع گفت.
درگذشت این هنرمند عزیز را به خانواده محترمش و جامعه هنری
بهخصوص هنرمند در غربت بهروز وثوقی
تسلیت میگویم.
قیصر داداش فرمونت رفت…
مهناز افشار
شب با تابوت سیاه
نشست توی چشماش
خاموش شد ستاره
افتاد روی خاک
قیصر کجایی که داش فرمون هم رفت
بهروز وثوقی
«برادرم رفت.»
سعید سهیلی
یا خدااااااااا …. چه مى توان گفت جز یا خدا ، جز وااااااى ، جز دااااااد ، جز حسرتا ، جز دریغا ، جز افسوس ، جز اشک ، جز سکوت ، جز نفرین بر کسانى که بغضش را ندیدند و حرفهایش را نشنیدند ، اى نفرین بر شما …او اولين سوپر استار و يكى از بهترينهاى سينماى ما بود ، چرا قدرش ندانستيم ؟ فردا صدا و سيما خبر رفتن او را خواهد خواند ، همان صدا و سيمايى كه مردم را در حسرت گذاشت ... در يك حسرت بزرگ ... در حسرت صدا و سيماى او...
مهراب قاسمخانی
خيلى دردناك و بى رحمانه ست كه توى اوج باشى و يهو مجبورت كنن چهل سال بشينى گوشه خونه... ولى شايد اين دردناك تر باشه كه يكى رو چهل سال با قلدرى خونه نشين كنى، ولى بازم نتونى از ياد و قلب مردم پاكش كنى... تسليت ميگم.
جعفر پناهی
«رفت و به آرزويش كه ديده شدن بر پرده سينما بود نرسيد. چه كسى بايد پاسخگو باشد؟»
احسان کرمی
«تو جشن شهرزاد وقتى اسم محترمشونو بردم سالن منفجر شد...گفتم خيلى حرفه كه سى و چند سال كار نكنى و هنوز مردم اينجور برات هورا بكشن...سوپراستار يعنى ناصر ملك مطيعى. ناصر ملك مطيعى كه مردونه سالها بى مهرى كشيد و دم نزد. بى معرفتى ديد و چشماشو بست.»
پولاد کیمیایی
فرمون سینمای ایران در گذشت و باز با حسرت و دل گرفتگی مثل فردین كه برای مجوز كار باید پشت درهای بسته منتظر میماند.... آخرین بار هم با دلشكستگی در تلویزیون ملی كه همه چیز نام دارد جز ملی كارنامه او را انكار و برنامه را قطع كردند ..
زمان و مکان تشییع پیکر ناصر ملک مطیعی اعلام شد
امیرعلی ملک مطیعی فرزند زنده یاد ناصر ملک مطیعی درباره زمان تشییع پیکر پدرش گفت: طبق برنامه ریزی انجام شده پیکر پدرم فردا یکشنبه ۶ خرداد ماه ساعت ۹:۳۰ از مقابل ساختمان شماره ۲ خانه سینما تشییع می شود.
پیکر ناصر ملک مطیعی یکشنبه از مقابل خانه سینمای شماره ۲ به سمت قطعه هنرمندان بهشت زهرا تشییع می شود.
وی افزود: پیکر پدرم در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده می شود.
مرده ام زنده ام
روحت شاد
"ملک مطیعی برای سینمای ایران زحمت زیادی کشید."
استخوان خورد کرده تر و گرم و سرد چشیده تر از کسانی همچون مشایخی در سینمای ایران داریم!
از ناصر ملک مطیعی گرفته تا ایرج قادری و محمد علی فردین و بهروز وثوقی و حبیب و ویگن و . . . . . . . . .
آیا حاضر هستید در حضور مادر و خواهر و همسر و دختر و عمه و خاله و..خانواده تان بدون شرم و خجالتی به فیلمهای ناصر ملک مطیعی نگاه کنید بدون اینکه عرق شرم بریزید ؟ اگر پاسخ شما " نه " است که وای به حال شما که یک مشت دررو و ریاکار و ..هستید اما اگر پاسخ شما " بله " است باز هم صدهزار " وای " و " تاسف " برای " خانواده شما که دریغ از کلمه ای حکمت که با چنین خانواده ای گفتن ..!!
ما از مرگ ی هموطن که از قضا بازیگر خوبی هم بود ناراحتیم،به نظر شما خوشحال باشیم؟!
ناراحتی شما برا چیه؟!
سیروس،بیژن و اردوان!!چرا با اسم های فارسی کامنت میزاری؟!
بازيگراي فعلي ما هم كه كلا درگير خودنمايي و اينستا گردي و جلب توجه كردنن! اينا كجا امثال ناصرخان كجا!!!!
در حد بازيگر سينما و تياتر هم نيستن بهتره برن كنار خيابون وايستن نمايش خيابوني برگزار كنن!!!!!
به اصطلاح سليبريتهاي تازه به دوران رسيده ما بهتره تو همون فضاي مجازي چرخ چرخ كنن تا ملت واسشون به به چه چه كنن....!!!!!
سرمان را پایین بیاندازیم!
در سینمایی طلایی
فردین، ملک مطیعی، وثوقی و...
یكی از شعرا پیش امیر دزدان رفت و او را ثنا گفت ، امیر دزدان فرمود تا جامه از وی بركشیدند و از ده بیرون كردند . مسكین برهنه در سرما همی رفت ، سگان در قفای او افتادند ، خواست تا سنگی بردارد . زمین یخ بسته بود گفت : این حرامزاده مردمان هستند كه سنگ را بسته و سگ را گشوده اند !
امیر دزدان از غرفه بشیند و بخندید و گفت : ای حكیم از من چیزی بخواه ، گفت : جامهٔ خود را خواهم اگر از روی كرم انعام فرمایی .
امیدوار بود آدمی به خیر كسان
مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان قابل توجه اردوان پارسا روزبه ومهران وامیردزدان مرتضی احمدی هم خدابیامرز این جور فیلما بازی میکرد فقط صحبت نه اینه و نه اونه فقط صحبت نونه که انشااله بموقع سر از اخر بردارید که مدیون مرده نشید ساندیس خورا
ناصرخان روحت شد مرامت پر رهرو
از فرارو بعید بود...
شما حتی با تمایلات قلبی مردم هم مخالفید!!؟
خوب شد نمردیم و قبلی ها را دیدیم و نظر جدیدها را هم دیدیم. اگه فوت شدی و نظر مثبت مردم باهات بود راست گفتی وگرنه کلک بودی!
دلیلش حتما این بوده ادمایی مثل تورو در این چهل سال دیدند به اسم حسین چه جنایتها کردید از دین فراری شدند
40 سال جفا به هنرمندانی که هیچ تقصیری نداشتند جواب تاریخ را چه جوری خواهید داد؟
متاسفم برای این صدا و سیما که خبر فوتش رو هم تکذیب کرد ناصر خان ملک مطیعی جای شما تو قلب ماست همیشه دوست داریم چه بخوان چه نخوان
به زان نبود که خاطری «شاد» کنی ..
انشالله که شایعه باشه ولی ملک مطیعی هنرپیشهای بود که مروج مردی ومردونگی بود وهنوز اثارش رو در جامعه در انسانهای نیک اندیش میبنیم ولی نه در امثال اردوان که فقط بفکر اخور هستش
خوب، از مسئولین عزیز یه دغدغه ملی کم شد
دیگه مسئولین ناراحت نیستن که بازی کنه یا نکنه؟
سانسور بشه یا نشه؟
فیلم نامه بده یا نده؟
.
.
.
خلاصه از این به بعد مسئولین راحت تر به مشکلات مردم رسیدگی میکنن
همانا مرگ شما را در بر خواهد گرفت ولو آنکه در کاخهای / برجهای/ آهنین و مستحکم باشید ..
آن باد بغبغب انداختنهای ناصر ملک مطیعی در فیلمهای آبگوشتی و مغرور به دو روز استقبال یک مشت تماشگر لمپن کجا و این عاقبت زار و مرگ و نیستی کجا ....کاش در زمان توانایی انذکی بفکر این عاقبت محتوم بود با عرض پوزش از طرفداران تیفوسی و کم عقل ناصر ملک مطیعی که توپخانه فحش و بد و بی راه شان لاینقطع به کسانی که مثل آنها فکر نمی کند شلیک می کند خدای شما را با ناصر ملک مطیعی تان و ملعبان و مطربان و ..محشور گرداند.
ضمنا شما با این ادبیات واژه لمپن را جانی تازه بخشیدید.
ناراحت آن هستم که برخی امثال شمارا نشان مسلمانی میدانند.
اگر بمن میگفتند برای تخریب دین و مذهب آمده اید تعجب نمیکردم.
حتی به مرده مسلمان هم رحم نمیکنید متعجبم از شماها
و نیکو رفتار را پاداش می دهد ولو اینکه هیچ کس او را دوست نداشته باشد.
مطمئن باش ملاک فقط انسانیت هست و بس
اینجوری در مورد هیچ آدمی قضاوت و رای صادر نکنید
فقط خدا ازدل ما آگاهست.
ایشون هم که زندگیش را میکرد کاری به کسی نداشت.
و فاتحه و طلب رحمت برای همه اموات واجب است
این دنیا متاسفانه با امثال شماها آن هم به ناچاری و اسارت محشور یودیم و زجر کشیدیم ، ای کاش در آن دنیا با امثال ملک مطیعی محشور شویم و جائی باشیم که هیچ اثری از شماها نبینیم .
شــــــــــــــک نداشته باشید
همه مردمو کارشونو راه مینداخت. انسان خاکی ای بود طوری که یه بار که نه چندین بار خواستن بزارنش کنار اما موفق نشدن. مردم برای این اومدن که از جنس خودشون بود نه دزد و اختلاسگر. کاش میشناختینش و میدیدین کی بود. اصلا اون تشکرات و تسلیت سران میدونین برای چی بود!؟ برای رد گم کنی.
که این ماجرا بر تو هم بگذرد..
خداوند ناصر ملک مطیعی را رحمت کند اما دوستانی هستند که از جانب مردم و دل و قلب مردم حرف می زنند !! شما چطوری دل مردم را جایگاه مطرب و ملعب و بازیگر و ..قرار می دهید از کجا حکم صادر می کنید که کسی مثل ملک مطیعی بر قلب مردم فرمان می راند شاید بیش از 60 /70 درصد مردم اصلا ایشان را نشناسند و اگر هم بشناسند در حد یک بازیگر که نقشی ایفا کرد و رفت در همین حد !! بنابرای 500/400 نفری که مشتری دائم " فرارو " هستند و در زمره پرستندگان ناصر ملک مطیعی هستند را به کل مردم ایران عمومیت ندهید .که استدلال و نتیجه گیری باطل و دور از حقیقتی است .
شما هم مشتری دائم فارس نیوز و رجا نیوزی!!
خدا بیامرز را کاری کردند کم کم کشتن
تف بر این مسلک
یادش گرامی
فرمون خان روحت شاد...
قیصر داش فرمونت رفت.
ابر مرد سینمای ایران که بخشی از تاریخ سینمای این سرزمین است و تاریخ را هم هیچوقت نمی توان حذف کرد
این خبر قابل توجه کسانی باشه که دو دستی به میز ریاست چسبیده اند و کسانی چون فردین و ملک مطیعی رو از دور خارج کردند.مرگ برای همه است
ناصر خان ملکمطیعی، بزرگ بودی، بزرگ رفتی و بزرگ خواهی ماند... درسته برای دیدنت رو پرده سینما صبر کردیم و نشد اما بدون تو قلبمون چنان ریشهای داری که تا ابد ماندگاری. روحت شاد داش فرمون
الکی...میگه
باباپنج علی تون.!
واقعا شما درست می فرمائید که گاهی اعمال و رفتار یک انسان " باعث تباهی و بدبختی صدها هزار و شاید هم میلیونها نفر " می شود ، مثالهای این اعمال و رفتار زیاد است :
- مثل آن برادری که در جلسات چفیه بر دوش می انداخت و میلیونها دلار را برداشت و سر از کازینوهای کانادا در آورد .
- مثل آن آدمی که توان اداره یک نانوائی را نداشت اما بدون داشتن لیاقت در راس پست و مقامات عالی قرار گرفت و با سرمایه مادی و معنوی چند نسل بازی کرد .
- مثل آن آدمی که فقط برای فرقه و باند خود ارزش قائل بود و اموال مردم را به اتفاق آنها سر سفره ای که معتقد بودند ارث پدری آنها است ، خوردند و بردند .
می بینی برادر اردوان یا دلواپس یا مکتبی یا هر اسمی که داری ، که بیچاره این ناصر خان با دیدگاه تو هم که نگاه کنی طفل نوباوه و شاگرد در خانه بسیاری از دوستان شما هم جساب نمی شود .
اگر فقط همون سواد خواندن و نوشتن داشته باشی نظرات و تعداد آرا رو ببین. انوقت میفهمی مفلوک واقعی چه کسیه!!!
که نام بزرگان به زشتی برد
همینقدر که مرام پهلوانی و جوانمردی و حفظ ناموس رو در مردم ترویج میدادن به صدها فیلم دوزاری این زمان می ارزه
سوم اینکه اگه تباهی جوانان تقصیر بازیگران هست پس اینهمه طلاق و هرزگی و تجاوز به کودکان و اعتیاد رو باید از چشم کاسه لیسان ببینیم.
اون قسمتشو خوندی که گفته حاضر نیست نقشی شبیه شعبان جعفری بازی کنه؟ سواد داری؟ عقل داری؟ ایشون نقش جوانمرد بازی میکرده تازه بقیه که نقش منفی داشتند فیلم بوده میفهمی فیلم بوده!! فیلمه میفهمی یا نه؟ بگذریم از سینمای بعد انقلاب که کاملا مزخرفه.
ترافيك شديد مانع اين شد به موقع برسيم وحدود ظهر تو راه پله هاي منتهي به املاك جنتلمن موقري رو ديدم كه داشت ميرفت خونه ...
ناصر خان درب رو باز كرد دوباره برگشت داخل ازمون استقبال كرد و مدتي صحبت كرد .
ايشون تركيب كاملي از "كاريزما و ادب و معرفت " بود.
مرده انست که نامش به نکویی نبرند
واقعا متاسفم.... چقدر حیف شد... اول فردین عزیز، بعد ناصر عزیز...... روحت شاد مرد
برای خانواده محترم ایشون ارزوی سلامتی و صبر دارم
تسلیت به جامعه هنری ایران
و
تسلیت به مردم نجیب و فهیم ایران