صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۴۸۷۱۰
نگاهی به دلایل سیر نزولی کیفی مراسم‌های انقلابی
طی سال‌های اخیر بعد از برگزاری مراسم 22بهمن و انتشار گزارش‌های تصویری از این مراسم به وضوح نشان می‌دهد که تغییر و تحول بزرگی در انتخاب نمادها و شیوه برگزاری مراسم ایجاد شده است و دیگر خبری از پوسترهای آیت‌الله طالقانی،بهشتی،مصدقی، شریعتی و امثال اینها نیست و ستاد برگزاری سعی دارد با استفاده از گریم‌های مختلف نمادهای جدیدی خلق کند
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۹ - ۲۷ بهمن ۱۳۹۶

فرارو- سال‌ها است که برگزاری مراسم‌های انقلابی در کشور رنگ و بوی متفاوتی گرفته است. بطوریکه به عقیدی برخی نه تنها حالت فاخر گذشته را از دست داده است بلکه تبدیل به یک کارناوال شده است و بیشتر تلاش می‌شود نمادهایی که موجب جذب شرکت‌کننده می‌شوند، مورد استفاده قرار گیرند. 

 

به گزارش فرارو طی سال‌های اخیر بعد از برگزاری مراسم 22بهمن و انتشار گزارش‌های تصویری از این مراسم به وضوح نشان می‌دهد که تغییر و تحول بزرگی در انتخاب نمادها و شیوه برگزاری مراسم ایجاد شده است. معمولا شاهدی آن هستیم ستاد برگزاری سعی دارد با استفاده از گریم‌های مختلف نمادهای جدیدی خلق کند. گاهی تصویر سازی اسارت نیروهای امریکایی است و گاهی افراد رنگ شده‌ای که در میان جمعیت حضور دارند.

البته این صرفا در میان نمادهای زنده نیست و با نگاهی گذرا هم می‌توان مشاهده کرد که نوع طرحی پلاکاردها نیز دگرگون شده است و بعضا استفاده از شخصیت‌های عامه پسند و لمپن بخش‌هایی از طراحی‌های این مراسم انقلابی است. این در حالی است که در دهه 60 و حتی تا حدودی 70 نمادهای مورد استفاده در چنین مراسمی بسیار متفاوت بود.

 



معمولا مراسم‌های انقلابی از جمله سالگرد پیروزی انقلاب در این دودهه با توجه به اینکه از لحاظ شرایط در موقعیت‌های حادی قرار داشت، حضور در آن ایام همراه با ریسک بود. به خصوص در دهه 60 که سال‌های جنگ بود و همچنان گروه‌هایی همچون مجاهدین خلق دست به اقدامات تروریستی می‌زدند. با این وجود ملت ایران معتقد بودند که انقلاب اسلامی یک فریضه الهی بود و حضور در مراسم سالگردش نیز یک وظیفه است و باید به آن عمل کنند. بنابراین با توجه به خطراتی که متوجه شرکت‌کنندگان بود اما جمعیت بسیاری در این مراسم حضور پیدا می‌کردند.

اما این تنها تفاوت میان مراسم‌های انقلابی دهه 60 و 70 با مراسم‌های امروزی نبود. در سال‌ها نمادها هم تفاوت بسیاری با نمونه‌های امروزی داشت. انچه بیشتر در این مراسم‌ها دیده ‌می‌شد پرچم‌ها و عکس‌هایی از شخصیت‌هایی مانند آیت الله طالقانی، شهید مطهری، دکتر شریعتی، مصدق و... بود. به عبارت ساده تر سالگرد پیروزی انقلاب را با تصاویری از شهدا و بزرگان و تاثیرگذاران انقلاب که به نوعی ادای دینی بود، برگزار می‌کردند. این همان موضوعی است که طی چند دهه اخیر جایشان را به نمادهای کم مایه و پوپولیستی دادند. حتی شعارها نیز رنگ و بوی فانتزی‌تر و سطحی تری گرفتند. به زبان ساده طی 40 سال گذشته نوعی دگردیسی در شیوه و ادبیات مراسم‌های انقلابی اتفاق افتاد. اما چرا؟

 

 

مهدی مطهرنیا تحلیلگر و پژوهشگر سیاسی طی گفت‌وگو با فرارو در پاسخ به این چرایی عنوان کرد:« انقلاب اسلامی در ایران دچار یک پارادوکس درونی است. از یک طرف به انقلاب اسلامی اشاره دارد و از طرف دیگر به سرعت در پی آن برامد که تبدیل نظام جمهوری اسلامی ایران شود. انقلاب‌ها در سه وجه انقلاب‌های کلاسیک، انقلاب‌‌های توسعه‌گرا و جنبش‌های نوین اجتماعی، تا دهه 80 خود را به نمایش گذاشته بودند. لذا انقلاب جمهوری اسلامی ایران با توجه به ویژگی‌هایش، یک انقلاب سه وجهی است. از یک سو یک انقلاب کلاسیک است و رهبری کاریزماتیک دارد و تا حدودی با خون و خونریزی و ادعای تغییر و تحول کامل و همه جانبه در سطوح مختلف ملت ایران است.»

وی ادامه داد:« از سوی دیگر امید به توسعه را در وعده‌های خود شکل می‌دهد و در درون خودش تغییر و تحول‌های عظیمی دارد اما در عمل محافظ کار و کنسرواتیو می‌شود و در نهایت به یک ساختار قدرت تمرکزگرا تبدیل می‌شود. از طرف دیگر این انقلاب با وجود اینکه مدعی توسعه است و شعارهای توسعه گرایانه مطرح می‌کند و چشم‌انداز روشن از رشد، پیشرفت، توسعه، ترقی و... را تصویر می‌کند که نه تنها در مسائل معنوی رخ می‌دهد بلکه دنیایی از مادیات رفاه محور مشروع در جلوی دیدگان مخاطبان خود قرار می‌دهد، مدعی است که تمام اقشار جامعه در آن شرکت دارند. اگر چه رهبر دارد، رهبر خدمتگذار مردم است، اگرچه طبقه به نام روحانیت در آن حضور دارند و در برابر دیگر می‌ایستند اما این طبقه جدای همه مردم نیستند از مردم و با مردم هستند و از این جهت فرهنگیان،کارگران، کارمندان و دانشگاهیان در آن شرکت دارند و هیچ طبقه‌ای نسبت به دیگری برتری ندارد. از این جهت تنه به تنه جنبش‌های اجتماعی نیز می‌زند.»

این استاد دانشگاه افزود:«اما زمانی که انقلاب پیروز می‌شود به سرعت تلاش دارد، آن شتاب موجود در پیروز شدن در دوره انفجار انقلابی را به یک وضعیت انقلابی یعنی نهادینه کردن نهادهای قدرت به نفع ایدئولوژی انقلاب را رقم بزنند. لذا در عین حال که تغییر و تحول در همه ابعاد را خواستار بود، به سمت ایجاد یک فضای کنسرواتیو در حفظ نهادهای سنتی و تعریف نهادهای جدید برآمد. بنابراین شهربانی، ارتش حفظ شد و در کنارش سپاه پاسداران، کمیته و امثال اینها به وجود آمد. به این ترتیب نوعی حرکت محافظه‌کارانه جای روند انقلابی را گرفت.»

او تاکید کرد:«در ادبیات سیاسی وقتی انقلاب پیروز می‌شود دیگر دوران انقلاب تمام می‌شود و وارد دورانی می‌شوند که ساختار به طرف کنش‌گران و بازیگران آن می‌رود و قانون اساسی ایجاد می‌کنند و ساختار قدرت در چارچوب این قانون اساسی و قوانین دیگری که ناشی از قوانین اساسی است، محتوا می‌پذیرد. بنابراین ما دیدیم که به سرعت قانون اساسی تصویب می‌شود و نظام جمهوری اسلامی ایران قبل از آن به رای گذاشته می‌شود. اما رویکرد انقلابی می خواهد باقی بماند و مدعی صدور انقلاب به کل جهان نیز است. لذا از یک طرف جهت‌گیری‌های انقلابی دارد و از طرف دیگر جهت‌گیری‌های حکومتی و نظام محورانه.»

مطهرنیا ادامه داد:«اینجا است که به سمت و سوی شکل دادن سازمان‌دهی شده به جشن‌های انقلابی هم روی میاورد. از یک طرف می‌خواهد انقلاب را نه تنها در سالگرد در ادبیات سیاسی خود زنده نگه دارد و هرکجا که به نفعش است، انقلاب را استفاده کند و مخالفان را ضد انقلاب اصیل بخواند و هرکجا به نفعش بود نظام جمهوری اسلامی را به کار ببرد و خواهان آن شود که جهت‌گیری‌های انقلابی در چارچوب تعریف نظام جمهوری اسلامی خود را بیان کند. لذا این پارادوکس درونی در این سال‌ها خودش را به نمایش می‌گذارد و هرچه می‌گذرد این پارادوکس عریض و طویل‌تر می‌شود. همین موجب می‌شود ضرب المثل معروف انقلابی که می‌گوید«انقلاب‌ها فرزندان خود را می‌بلعند» نیز نمود عینی پیدا کند.»

وی اظهار کرد:«به این ترتیب می‌بینیم که هرگاه برخی جناح‌های سیاسی و مفسران و بازتعریف‌کنندگان انقلاب اسلامی، با جهت‌گیری‌های مختلف سیاسی و عقیدتی و.... با قبول انقلاب اسلامی و اصیل بودن این انقلاب، سخنی خلاف قرائت حاکم می‌گویند، به انها برچسب زده انقلاب زده می‌شود و هرگاه در راستای قرائت حاکم صحبت می‌شود، انقلابی و حامی انقلاب لقب داده می‌شوند. این پرادوکس خود را آنقدر نشان می‌دهد که دیگر جهت‌گیری‌های موجود انقلاب اسلامی از اصالت اولیه‌اش دور می‌شود و شاهد این هستیم که طی سال مراسم‌های انقلابی سازماندهی شده با قالب‌های دور از رفتارها و کنش‌های انقلابی و پذیرش جهت‌گیری‌ها و تفسیرهای گوناگون از انقلاب 57 هستیم که شخصیت‌های تاثیرگذار و بزرگ و عکس‌هایشان به کناری می‌رود و این مراسم‌ها تبدیل به کارناوالی سالانه و برنامه ریزی شده، می‌شود. در اینجا کسانی که برنامه ریز هستند با وجود آگاهی از این مسئله در یک محدوده معناداری قرار می‌گیرند که چاره‌ای جز برگزاری این مراسم‎‌ها در این ریل تعیین شده، چاره‌ای ندارند.»

این تحلیلگر مسائل سیاسی گفت:«مجموع این مسائل موجب می‌شود که دیگر شاهد این نباشیم که به عنوان مثال در مراسم 22بهمن عکس‌های مصدق و دکتر شریعتی و امثال اینها آورده شود. زیرا اگر الان چنین اقدامی از سوی مردم صورت گیرد و نمادهایی از افرادی که قرائت متفاوت از انقلاب دارند، با خود به مراسم بیاورند،برخورد مناسبی با آنها صورت نمی‌گیرد. تجربه نشان داده است که این برخوردها منفی خواهد بود چه در قالب گروه‌های فشار و چه در رفتاربرخورد رسمی رفتار مناسبی انجام نمی‌شود. لذا به مرور زمان این عکس‌ها و نمادها کنار می‌روند و جایشان را نمادهایی مانند افراد گریم شده یا پوسترهای سخیف می‌گیرند.»
او تصریح کرد:«البته این را یادآور شوم که نگاه به امثال مصدق، شریعتی یا حتی آیت الله طالقانی و بهشتی و مطهری تغییری نکرده است اما نگاهی در حاکمیت نسبت به آنها تغییر کرده که موجب شده نه تنها عکسی از این افراد نباشد بلکه اثری از اندیشه‌هایشان هم نمی‌بینیم. به طور مثال جملات شهید بهشتی که درباره ارکان اصلی قانون اساسی دارد، تا چه اندازه در این مراسم‌ها و رسانه‌ها دیده می‌شود؟ جملات مشهور ایشان از متن به حاشیه رفته است . یا جملات معروف شهید مطهری در باب حجاب که در کتاب حجاب دارند یا حماسه حسینی ایشان.»

مطهرنیا در پایان عنوان کرد:« نباید فراموش کنیم که در این 40 سال ما شاهد این بودیم که کتاب‌های دکتر شریعتی از کتابخانه‌های عمومی بودیم که خواندن آنها در یک وضعیت ماقبل انقلابی به صلاح می‌دانستند. اکنون اگر پدر و مادر ما متهمیم یا کتاب کویر منتشر شود و مورد بازخوانی قرار گیرد و در ترازیابی با وضع موجود قرار گیرد، چه پیامدها و قضاوت‌هایی درباره بسیاری از رفتارها از دریچه ادبیات انقلابی دکتر شریعتی می‌توان دید؟ لذا چندان دیگر از چنین افرادی در مراسم‌های انقلابی یاد نمی‌شود.»

ارسال نظرات