صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۴۷۲۸۱
تاریخ انتشار: ۱۴:۴۲ - ۱۴ بهمن ۱۳۹۶

سعید رضادوست، پژوهش‌گر و فعّال حقوق شهروندی؛ ۱. امیرالمومنین علی(ع) در فرازی شگفت از دعایِ کمیل می‌موید که: "وَ لا تَفْضَحْنى بِخَفِىِّ مَا اطَّلَعْتَ عَلَيْهِ مِنْ سِرّى: مرا به دلیلِ آگاهی از آن‌چه که در ضمیرِ من می‌گذرد، رسوا و مفتضح نسازی" و امیدوار است که پروردگار، در عقوبتش به کیفر آن‌چه در خلوت انجام داده است، شتاب نورزد: "وَلا تُعاجِلْنى بِالْعُقُوبَةِ عَلى ما عَمِلْتُهُ فى خَلَواتى". هم اوست که بنا بر روایتی، در مواجهه با اقرارِ زناکار، خویش را به تغافل می‌زند تا مگر راهی برای بازگشت و توبه‌ی فردِ خاطی بازگردد و نسبت به خطاکار، "غمضِ عین: چشم‌پوشی" می‌کند نه "غمّازی: سخن‌پراکنی".

۲. فردی در معرضِ اتّهاماتی قرار گرفته که اثباتش منجر به عواقبی بسیار ناخوشایند حقوقی و اجتماعی و روان‌شناسانه خواهد شد. مواجهه‌یِ دینِ خاتم، به همین جهات، نسبت به جرایمِ گره خورده با آبرویِ اشخاص، بسیار دقیق و سخت‌گیرانه است. چنان‌که به عنوان مثال اگر فردی به دیگری، جرمِ لواط یا زنا را نسبت داده و امّا نتواند از عهده‌ی اثباتش برآید، محکوم به "حدّ قذف" شده و ضرباتِ مهلکِ تازیانه را باید تاب آورد.(نوشته‌ی حاضر در این مجال، در پیِ درستی یا نادرستیِ نوعِ مجازاتِ جرایم نیست) و کدام حقوق‌خوانده‌ای‌ست که نداند اثباتِ جرایمِ مذکور بسیار دشوار و گاه نزدیک به محال است. به همین نسبت باید در مواجهه با جرایمِ هم‌خانواده‌یِ جرم‌هایِ دوگانه‌یِ مورد اشاره، با حسّاسیّتِ فراوان مواجه شد. در سیستمِ اخلاقِ دین‌خویانه، آبرویِ افراد، هم‌تراز با جانِ ایشان شمرده شده و بی‌آبرو ساختنِ فرد، چیزی کم از ستاندنِ جانِ وی ندارد.

۳. متّهمِ مذکور در شماره‌یِ پیشین، محاکمه شده و فارغ از میزانِ عادلانه بودنِ فرآیند رسیدگی به جرایمش، تبرئه گردیده. از حکمِ مزبور، رگِ حسّاسیّتِ جامعه جنبیده و صحّت فرآیند رسیدگی و در نتیجه حکم صادره، مورد تردید واقع شده است. دکتر محمود صادقی؛ نماینده‌یِ محترم مردم در مجلس شورای اسلامی، به درستی در پی زدودنِ ابهام‌ها در این پرونده و استقرارِ عدالت برآمده و با زبانی سرخ، خواستِ شاکیان را تکرار و از دستگاه قضایی مطالبه‌ی عدالت می‌کند. نماینده‌ی مردم امّا در کانالِ خبریِ خویش، تصاویری را به عنوان "اقرارهای دست‌نویسِ متّهم" منتشر ساخته که حکمِ برائتِ صادره را محل پرسش و تردید قرار می‌دهد، امّا تصاویرِ مزبور همزمان، آبرویِ متّهم را نیز مورد تعدّی واقع می‌سازد. حتّی اگر اصالت و صحّتِ اقرارهای مزبور را مفروض بیانگاریم، آیا می‌توان اخلاقاً حکم به رواییِ چنین فعلی داد؟ آیا می‌توان اقرارِ افراد به ارتکابِ بزه را (به ویژه در جرایمِ منافیِ عفّت) فاش ساخت؟ به نظر می‌رسد مجازاتِ متّهم با فرضِ ارتکابِ چنان جرایمی، با افشایِ "اقرار"هایِ وی، به گونه‌ای بی‌وجه، مضاعف خواهد شد.

پاسخ به پرسش‌هایِ مطروحه، هنگامی آزارنده‌تر است که لحظه‌ای بیندیشیم، معتبرترین ادلّه و اسناد نیز ممکن است مخدوش و مجعول باشند. فرضِ محال که محال نیست؛ بیایید لحظه‌ای فرض کنیم که "اقرارهایِ منتشره‌ی متّهم" عاری از صحّت و اصالت اعلام شوند. آیا آبرویِ رفته به جوی بازخواهد گشت؟

۴. اروینگ گافمن؛ جامعه‌شناسِ کانادایی، در پژوهش‌های خویش از اصطلاحِ "بی‌اعتناییِ مدنی" بهره می‌گیرد. او می‌گوید، زمانی که دو عابرِ ناشناس از کنار یکدیگر می‌گذرند، اخلاق و فرهنگِ برآمده از تمدّن، اقتضا می‌کند که چشم در هم ندوخته و خیره به یکدیگر نمانند. (ر.ک. "در کنج خلوت؛ گفتاری در حق بر داشتنِ حریم خصوصی" از دکتر حسن جعفری‌تبار) از این استنتاج می‌توان در این‌باره بهره برد و گفت که لازم است شهروندان در مواجهه با زشتی‌هایی از آن دست که در این نوشتار آمده (اقرار به جرمی مُنافیِ عفّت)، در سپهر و حوزه‌ی عمومی، با "بی‌اعتناییِ مدنی" گذشته و پیگیری‌هایِ مجدّانه‌ و قاطع‌شان را در مراجعِ قضایی سامان بخشند. در زشتی‌هایی از آن دست که ذکرشان رفت، باید "چشمِ جهان‌بین" را فروبست و "دیده‌یِ جان‌بین" را گشود. "قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ...ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ: به باایمانان بگو (از زشتی‌ها) دیده فرونهند، که این برای آنان پاکیزه‌تر است".

از "سابقه‌یِ لطفِ ازل" نیز نمی‌توان "ناامید" بود و باید ارزیابیِ حافظ را مدام پیشِ چشم داشت: "تو پسِ پرده چه دانی که که خوب است و که زشت؟"

ور خدا خواهد که پوشد عیب کس
کم زند در عیب معیوبان نفس
چون خدا خواهد که‌مان یاری کند
میل ما را جانب زاری کند...

ارسال نظرات
ناشناس
۱۶:۰۹ - ۱۳۹۶/۱۱/۱۴
نوشته منصفانه و رحمانی است
شاید به قوه ی قضائیه انتقادات زیادی وارد بشه و هست اما در این یک مورد استنباط و احساسم میگه کار قوه درست بوده
ناشناس
۱۵:۵۹ - ۱۳۹۶/۱۱/۱۴
انگار بیشتر از خدا یه عده دیگه سعی دارن این جنایت (بخوانید عیب) را سرپوش بذارن
ناشناس
۱۵:۵۹ - ۱۳۹۶/۱۱/۱۴
طرف خودش اقرار کرده و تویه نامه نوشته نیازی به این همه تفسیر و آیه نیست که!
ناشناس
۱۵:۵۶ - ۱۳۹۶/۱۱/۱۴
چه خوب که از آبرو هم چیزی می فهمید .
ناشناس
۱۵:۵۱ - ۱۳۹۶/۱۱/۱۴
کلیت حرف شما درسته.ولی اون در صورتیه که در سیستم قضایی یک کشور عدالت برای همه به صورت یکسان اجرابشه نه اینکه بخاطر حمایت از جایی خاص اجرای عدالت در مورد اون شخص متوقف بشه
بردبار
۱۵:۴۰ - ۱۳۹۶/۱۱/۱۴
میشود جواب این آقا را که حکم بر مستوری جرم میکند داد ؟
اگر این تجاوز شده ها از فرزندان خود ایشان بودند باز حکم به مستوری میدادند ؟ پس چگونه چنین فاسدانی را باید مجازات کرد ؟ حکم تبرئه متجاوز دیگر متجاوزین مریض به کودکان و نو جوانان را جری نمیکند ؟ چون این اعمال را هرگز نمیتوان اثبات کرد و هزاران سئوال بی جواب دیگر .
قبل از انقلاب شخصی بنام اصغر یروجردی را به همین جرم اعدام کردند. لطفا" این مورد را به بحث بکشانید تا آن معلم ورزش مریض هم حرات نکند به نوجوانی یا نوجوانانی دیگر تجاوز کند.
ناشناس
۱۵:۳۸ - ۱۳۹۶/۱۱/۱۴
بی اعتنایی مدنی چه ربطی به این موضوع داره؟
چرا سوءاستفاده می کنید؟
ناشناس
۱۵:۳۱ - ۱۳۹۶/۱۱/۱۴
در جواب نگارنده گرامی عرض می کنم جناب اقای صادقیدر صد تسویه حساب شخصی در این پرونده نیست انچه همگان وبخصوص اقای صادقی را ازرده خاطر می کند برخوردهای دوگانه قوه قضاییهبا متهمین است زمانی که قوه قضاییه در برخورد با سعید امامی های وقاضی عسگر ها وسعید مرتضوی ها وکردمیهن ها و خطاکاران سال88 بااهما برخورد می کند ولی احکام فله ای علیه امثال تاج زاده بهزاد نبوی ومیردامادیو....صادر می کند هر ادم منصف به صادقت این قوه شک می کند ودر صد افشای حاقیق پشت پرده برمی ایدوبخصوص اگر فرد خودش همچون اقای صادقی که حقوق دان باشدوجناب نگارننده محترم در اسلام هیچ چیز بالاتر ازاجرای عدالت نیست وما نباید به خاطر ابروی یک کسی که قاری قران است واز نظر فکری به سران نظام نزدیکبود حقی را پایمال کنیم که این عین ظلم است
ناشناس
۱۵:۲۷ - ۱۳۹۶/۱۱/۱۴
دوستان عزیز بنده اول بگویم که مصلحت اندیشی حماقت بار عده ای برای اطاله فرآیند دادرسی و اعمال نفوذ اینها سبب شد حتی اگر ظوسی هم بیگناه باشد ملت با چشم بدبینی و عدم اجرای عدالت به حکم بنگرند لذا سهم اصلی در این غائله تاسفبار همین آقایان متحجری هستند که البته بعضا نیاتشان خیر است و به خیال خام خود می خواهند از قرآن و نظام دفاع کنند اما نمی دانند این عدالت اموی هست و نه علوی عدالت علوی می گوید حتی عقیل به عنوان فامیل علی(ع)با کوچکترین دستبرد به بیت المال مواخذه می شود و عثمان بن حنیف به سبب نشستن پای سفره اغنیاء از جانب مولا به شدت مورد هجمه قرار می گیرد ولو اینکه فعل حرامی انجام نداده باشد اما عدالت اموی می گوید خالد بن ولید را چون نزدیک به دستگاه حاکمیت است نباید محاکمه قضایی نمود واویلا از حماقت و تحجر که دین خاص و عام بر باد دهد....اما یک نکته بنده به دکتر صادقی ارادت دارم و ایشان را اجمالا تحسین می کنم چون نمی خواهند شجاعت و عدالت را فدای مصلحت کنند اما کمی هم عجول هستند و زیاد شده کاری کرده اند و فورا عذرخواهی نموده اند که نشان از این دارد که باید تانی تامل و تفکر را ضمیمه شجاعت تحسین برانگیز خود نمایند ....حقیر هم طوسی را سالهاست میشناسم و هم برخی شکات را .. دوستان عزیز می دانید که تمامی احکام دادگاه الان تو فضای مجازی هست شکات بنا به تدین بسیار زیادی که داشته اند جهت دفاع از ساحت قرآن و تخفیف ضربات روحی فرزندان تصمیم می گیرند صرفا جهت گوشمالی طوسی وی ممنوع التصویر شود و لذا شما در احکام و شکایات منتشره امری دال بر اتهام تجاوز به معنای حکم اعدام نمی بینیند و هر آنچه بوده مصادیق اقل از اینها بوده که همگی مذموم و شایسته مجازات است..اما حماقت مورد اشاره و خودداری از پاسخ به این خواسته بحق سبب شد شکات به سیم آخر زده و اسناد را منتشر کنند و این سبب شد طوسی هم صدها برابر آنچه احتمالا بوده مجازات شود و از یک ملامسه و مشت و مال و ملاعبه که مدعای شکات بوده به تجاوز آن هم 19 مورد برسد که اصلا مدعای شکات هم نبوده یعنی می شد طوسی که فردی چندان شناخته شده هم نبود برود و این حکم 4 سال را تحمل کند(شکات کاملا از این حکم راضی بوده و آن را متناسب می دیده اند حتی قبل از این شکایت اگر فشار و اعمال نفوذ نبود به ممنوع التصویری و کنار گذاشته شدن طوسی هم راضی بوده اند)و شایعاتی که هیچ مبنایی نداشته نیز دامنگیر وی نگردد ولی متاسفانه خود ایشان هم بازی خورد و تصور کرد تبرئه به هر وجهی حتی اعمال نفوذ به صلاح وی و قرآن است ...نهایتا معتقدم یک حماقت و مصلحت اندیشی متحجرانه از سوی افرادی که تقریبا برای جامعه روشن شده اند سبب شد هم طوسی ضربه بخورد هم شکات گرفتار آسیبهای روحی و خشم از مقامات شوند و هم قرآن کریم و دین مخدوش گردد..در حالی که همه می دانیم برصیصای عابد که در قرآن ذکر شده مستجاب الدعوه بود و یک لحظه آلوده به فحشا گردید و الی الابد ضرب المثل اهل شقاوت گردید یعنی خود قرآن می گوید هر کسی می خواهی باش اگر مراقبت و تقوا پیشه نکنی ما چک سفید امضا به کسی نداده ایم...حتی به زنان پیامبر خطاب می کند شما گناه کنید عذاب شما دو برابر است ..حالا برخی بدون توجه به اینکه گناه متولیان دینی مضاعف است به بیراه ای رفتهاند که سبب شده مردم هم بر اثر دیدن بی عدالتی و تبعیض و از روی خشمی مقدس به قضاوتی نا عادلانه و غیر منصفانه دست بزنند اینکه...اسلام این است و مسلمانی همین (به جایی که بگوییم گرگی بود در لباس گوسفند و نفاقی بود در لباس اسلام خالص و علوی) ..همه این غائله از این امر ناشی می شود.....هدف مقدس یعنی حفظ حیثیت اسلام وسیله را که اینجا بی عدالتی در حق شکات باشد را توجیه می کند ....و صد البته غیر از این مصلحت اندیشان خام اندیش شاکی متشاکی حامیان و مخالفان حکم یعنی همه ماها به درجاتی در این غائله شریکیم که مجالی برای آن نیست
ناشناس
۱۵:۲۵ - ۱۳۹۶/۱۱/۱۴
این صادقی تا کی میتونه گند بزنه و با عذر خواهی دادگاهی نشه؟
ناشناس
۱۵:۱۸ - ۱۳۹۶/۱۱/۱۴
اینجور که برای ابروی متهم رگ گردن بعضیا زده بیرون کاش برای اون شاکیان بی پناهم میزد بیرون اندکی وجدان لطفا
ناشناس
۱۵:۱۴ - ۱۳۹۶/۱۱/۱۴
آبروی متهم مهمه ولی زندگی نابود شده چند نوجوان اهمیتی نداره!!! این مقاله اصرار بر کتمان آسیب های اجتماعی میکنه که باعث تعجب فراوانه!!! فراموش نکنیم که تو این جامعه اینقدر این موضوع تابو هست که هیچ انسانی بیهوده آبروی خود را در راهروهای دادگاه ها نبرد!
ناشناس
۱۵:۱۰ - ۱۳۹۶/۱۱/۱۴
فقط مونده بود از حاج طوسی حمایت کنی که کردی