ظاهرش بیشتر به کوچهپشتی شبیه است تا به فرعی یکی از انقلابیترین خیابانهای جهان و ضلع غربی یکی از مهمترین دانشگاههای جهان! خیابان ١٦ آذر، خیابانی است در مرکز تهران به طول ٧٥٠ متر که پای پیاده حدود ١٠ دقیقه طول میکشد تا به انتهایش برسیم؛ جویباری است با شیب ملایم از شمال به جنوب که در آن کارمندان، دانشجویان، استادان، کسبه، تاکسیرانها، رهگذران و کارگران در جنبوجوشی آرام پیش میروند تا در انتهایش به رودخانه خروشانی به نام خیابان انقلاب سرازیر شوند.
به گزارش شرق، در تحلیل جامعهشناختی فضاهای شهری، میتوان از جنبه نوع قدرتی که بر فضا مسلط است، روابط جمعی فضا را فهم کرد. قدرت به شیوههای متفاوت بر فضای اطراف و شکل محیط اطراف ما اثر میگذارد؛ فضا هم از قدرت تأثیرپذیر و هم بر مناسبات قدرت تأثیرگذار است. اگر خیابان را بهمثابه یک فضا در نظر بگیریم، خیابان ١٦ آذر یکی از مرکزیترین، مهمترین و راهبردیترین فضاهای شهر تهران است. با شناخت مالکان گذشته و کنونی این خیابان، میتوان فهمید یک فضای عمومی درواقع به چه کسی تعلق دارد و کدام گروهها سعی داشته و دارند که بر فضای دانشگاه مسلط شوند.
فضا دقیقا به معنی مکان نیست؛ فضا در مراودات، روابط و بدهبستانهای انواع مختلف قدرت معنا مییابد. برای شروع کمی پوزیتیویستی به خیابان نگاه کنیم و بشماریم؛ درحالحاضر در خیابان ١٦ آذر بیش از ٢٥ ساختمان وجود دارد؛١ از این تعداد – بر اساس تابلوهایی که بالای درِ ساختمانها نصب شده است - حدود هشت ساختمان متعلق به دانشگاه تهران است که شامل زمین و ساختمان تربیتبدنی، پارکینگ دانشگاه، کلینیکهای درمانی دانشگاه، انتشارات دانشگاه، معاونت دانشجویی و سازمان مرکزی و دانشگاه میشود؛ دو کافه، دو ناشر پزشکی، چند ناشر کتابهای مذهبی و روانشناسی، جهاد دانشگاهی، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری، پایگاه مقاومت بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، حسینیه هنر و چند دکان و زیرپله کوچک کپی و پرینت نیز هستند.
ساختمان مسکونی، اغذیهفروشی، مراکز خرید و فروشگاههایی که مایحتاج روزانه مردم را تأمین کند، در این خیابان دیده نمیشود.
پیش از انقلاب نام این خیابان «٢١ آذر» بوده است؛ پس از اشغال ايران در شهريور ١٣٢٠، متفقين متعهد شدند كه شش ماه پس از پايان جنگ عليه آلمان، ايران را ترك كنند. انگليس و آمريكا به تعهد خود عمل كردند اما شوروي به بهانههاي مختلف از انجام اين كار سر باز زد.
قوام السلطنه، نخستوزير وقت ايران، براي متقاعدكردن استالين به ترك ايران، به مسكو سفر كرد و پس از ديدار با رهبر شوروي، با زيركي و دادن وعدههاي سياسي و اقتصادي، او را به صدور فرمان عقبنشيني ارتش سرخ از آذربايجان واداشت. در ٢١ آذر سال ١٣٢٥، ارتش ايران پس از سالها در ميان استقبال مردم، به تبريز وارد شد و حكومت فرقه دموكرات سرنگون شد. از آن پس، ٢١ آذر در حكومت پهلوي به نام «روز نجات آذربايجان» جشن گرفته ميشد.
نام این خیابان بعد از انقلاب به دلیل نقش مهم دانشجویان در بهثمررسیدن انقلاب و زندهنگهداشتن نام سه دانشجویی که در ١٦ آذر ١٣٣٢ شهید شدند، به خیابان ١٦ آذر تغییر یافت.
بین سالهای ١٣٥٨-١٣٦٠، ساختمان شماره ٣٨ در این خیابان متعلق به حزب توده بود؛ از فروردین ١٣٥٨، افسران تودهای به همراه فردی به نام علی خاوری، دفتر علنی حزب توده را در خیابان ١٦ آذر- روبهروی دانشکده فنی دانشگاه تهران - گشودند و آن را به مرکز فعالیت مطبوعاتی و سیاسی حزب توده بدل کردند؛ تابلوی «مردم» بعد از ٢٥ سال در بالای درِ همین ساختمان موجودیت علنی حزب را اعلام کرد. مصاحبه مطبوعاتی کیانوری و عموئی با روزنامه کیهان و بسیاری از تحرکات پیدا و پنهان اعضای اصلی حزب توده در ساختمان شماره ٣٨ خیابان ١٦ آذر انجام شد,٢ پس از برچیدهشدن حزب توده، این ساختمان به انتشارات بعثت تعلق گرفت؛ اکنون در طبقه اول این ساختمان، کتابفروشی نشر بعثت فعال است که ویترینش با کتابهایی مثل «راز بهتر زیستن»، «کیمیای خوشبختی»، «آموزههای وحیانی»، «زن شرقی، مرد غربی» و «چگونه قلب شکستهتان را درمان کنید»، پر شده است.
به نقل از یکی از ساکنان خیابان ١٦ آذر، در ابتدای کوچه بهنام روبهروی ساختمان نشر بعثت، تا اواخر دهه ٨٠ شمسی ساختمانی متعلق به مؤسسه صراط قرار داشت؛ یک ساختمان دوطبقه که طبقه اول مؤسسه صراط و طبقه بالای آن مؤسسه معرفت و پژوهش دایر بود؛ این مؤسسه از سوی سروش دباغ مدیریت میشد. پس از مدتی افراد ناشناسی چندبار به مؤسسه صراط حمله کردند، بعد از آن این ساختمان به دانشگاه تهران فروخته شد. اکنون ساختمان کاملا تخریب و تبدیل به پارکینگ شده است؛ مؤسسه صراط نیز در خیابان فلسطین دایر است.
دانشگاه تهران از روز تأسیس یعنی از بهمن ١٣١٣ تا ١٣٢١ در زمره یکی از ادارات وزارت فرهنگ محسوب میشد. در دورهای ١٢ساله (١٣٢١-١٣٣٣) دانشگاه تهران از وزارت فرهنگ تفکیک شد و بنا بود به شکل مستقل به اداره امور علمی بپردازد؛ این شرایط تا سال ١٣٣٣ پایدار ماند و پس از عزل علیاکبر سیاسی، دوباره دانشگاه زیرمجموعه وزارت فرهنگ قرار گرفت. امروز دانشگاه تهران وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است. درختان چنار باشکوه خیابان ١٦ آذر بیش از ٨٠ سال عمر دارند؛ طراحی پردیس دانشگاه را موسیو گدار، معمار فرانسوی، بر عهده داشت، او ابتدا طرح خیابانهای اطراف و داخل دانشگاه را ارائه کرد و در بهمن ۱۳۱۳، عملیات اجرائی با کاشت نهالهای درختان سایهگستر چنار در کنار خیابانها آغاز شد,٣
هفت در ورود و خروج دانشگاه تهران در خیابان ١٦ آذر واقع شده است؛ اکنون فقط دو در از آنها برای ورود و خروج دانشجویان باز میشوند؛ به گفته تعدادی از دانشجویان و کسبه خیابان، پس از حوادث سالهاي گذشته این درِ ورودی دانشکده فنی بسته شد و دیگر باز نشد.
یکی دیگر از بخشهای خیابان ١٦ آذر سالن تئاتر مولوی است که به تالار تئاتر دانشجویان یا سالن تئاتر دانشگاه تهران مشهور است. این تالار در سال ١٣٤٧ با مدیریت خانم پری صابری بهعنوان یکی از زیرمجموعههای دانشگاه تهران آغاز به کار کرد، از سال ١٣٥٩ همزمان با انقلاب فرهنگی برای مدت سه سال تعطیل شد و بعد از آن از زیرمجموعه دانشگاه تهران خارج شد و بهعنوان یکی از زیرمجموعههای جهاد دانشگاهی- مهمترین ارگان شورایعالی انقلاب فرهنگی- آغاز به کار کرد.
در سال ١٣٨٩ از مدیریت جهاد دانشگاهی خارج شد و زیر نظر اداره کل امور فرهنگی و اجتماعی دانشگاه تهران قرار گرفت,٤ یکی از دانشجویان هنر دانشگاه تهران درباره تالار مولوی میگوید: «اینجا در ظاهر به نام دانشجویان است و قرار است سناریوهایی که ازسوي دانشجویان نوشته میشود اجرا شوند و بهخصوص به کارهای غیرمتعارف و تجربی مجوز اجرا بدهند، اما در عمل تنها کسانی که اینجا اجرا ندارند دانشجویان هستند و کارهایی که اجرا میشوند رئالیستی هستند، مگر اینکه برگزیدگان جشنواره دانشجویی باشند و مسئولان مجبور باشند به آنها سالن بدهند، خیلی از افرادی که اینجا اجرای تئاتر دارند، نه دانشجو هستند و نه ربطی به دانشگاه دارند؛ کسانی هستند که میتوانند جاهای دیگر سالن بگیرند، اما میآیند تالار مولوی و نوبت اجرا به دانشجویان داده نمیشود، البته دانشجوها بهعنوان تماشاچی میآیند، چون بلیت ١٠ هزار تومان است و قیمت مناسبی دارد، اما نمیدانند که اینجا باید گروههای تئاتر دانشجویی اجرا کنند و بارها شده که به دختران دانشجو بهخاطر نوع پوشش آنها اجازه ورود ندادهاند، انگار اینجا کاملا برنامهریزیشده است که چه کسانی میتوانند بیایند و چه کسانی نمیتوانند بیایند».
یکی از تاکسیرانهایی که بیش از ٢٠ سال است در این خیابان مسافر سوار میکند، میگوید: «اینجا خیابان دانشجوهاست، قبلا همه درهای دانشگاه باز بود، اما چند سال است بسته شدهاند، ما کاری به دانشجوها و کتابفروشها نداریم، فقط دنبال مسافریم، ٢٠ سال است کارمان همین است». یکی از کسبه خیابان ١٦ آذر كه کارش کپی و پرینت است، میگوید: «اینجا قانون امنیت اماکن دارد؛ ما اگر بعد از ساعت ١٢ شب کار کنیم، مغازه را پلمب میکنند.
جمعهها هم خیابان برای برپایی نماز جمعه تا ساعت دو بعدازظهر بسته است و اجازه کسب نداریم. دانشجوها هم پول ندارند كه بتوانند مشتری دائم ما شوند. چند روز پیش یک دانشجوی خیلی خوشتیپ آمد و گفت از این آگهی برایم هزارتا بزن. وقتی خواندم دیدم آگهی فروش کلیه است. پرسیدم چرا؟ گفت سرمایه ندارم، باید کاری شروع کنم و برای شروع کارم به این پول نیاز دارم. من هم هزارتا برایش کپی کردم و پولش را نگرفتم، دانشجو میآید اینجا برای پول ١٠ تا پرینت با من چانه میزند».
فضای دانشگاه به مثابه ساخت قدرت دارای نشانههایی مانند معماری، پراکندگی فضا، اشغال مکان، میزان ساختوساز و آرایش فضا، تفکیک رشتهها و دانشکدهها، محل کلاسها، بوفهها، غذاخوریها، مسجد و نمازخانه دانشگاه، خیابانهای داخل و خیابانهای اطراف دانشگاه، ورودیها و خروجیهای دانشگاه و پیادهروهای نزدیک دانشگاه و مواردی از این دست در ساخت قدرت اثرگذار هستند و از سوی دیگر مناسبات بین انسانهایی که بهنوعی با دانشگاه مرتبط هستند مانند روابط مدیران و کارمندان دانشگاه و مهمتر از آن روابط استادان و دانشجویان، نوع پوشش بازنمود انواع گوناگون قدرتی هستند که بر فضا مسلط است. قدرتی که بر خیابان ١٦ آذر مسلط است، به شکل دقیقی محسوس و قابل تعریف نیست.
قدرت عملی است که موجب تغییر یا جهتدادن به رفتار دیگران میشود؛ قدرت ساختار کنشی است که به منظور نظارت و بهنجارکردن صورت میگیرد؛ بر این خیابان - به تعبیر فوکویی - نوعی «قدرت انتظامی» تسلط دارد که اتفاقا پیدایش این نوع قدرت با پیدایش دستگاههای خاص دانش، مانند دانشگاه و تکوین علوم انسانی پیوند دارد، همچنانکه بعد از انقلاب نام خیابان تغییر کرد، بعد از انقلاب فرهنگی نیز، نما و مناسبات این خیابان دگرگون شد؛ در کنار گزینش استاد، گزینش دانشجو، اسلامیکردن جو دانشگاه و تغییر برنامههای آموزشی دانشگاهها، گزینش فضا و مکان نیز اضافه شد - چه کسانی مالک خیابانها و ساختمانهای اطراف دانشگاه باشند و چه کسانی نباشند - ﺗﺮﻛﻴﺐﺑﻨﺪﻱ ﻓﻀﺎ ازسوي جريانهاي ﺳﻴﺎﺳﻲ صورت میگیرد؛ این نوع ترکیببندی با هدف ﺍﻧﻀﺒﺎﻁ ﺑﺪﻧﻲ ﺳﻮژﻩﻫﺎﻱ ﻣﺪﺭﻥ - در اینجا بهخصوص دانشجویان – به معنی چگونگی و زمان حرکت و راهرفتن در خیابان و همینطور ﺑﺎ هدﻑ ﺍﺻﻼﺡ ﺍﺧﻼﻗﻲ ﻃﺒﻘﺎﺕ مختلف مردم برای نظارت و کنترل رفتارهای جمعی صورت میگیرد.
پینوشتها:
١- اغلب اطلاعات و آماری که در این مقاله آمده است با روش مشاهده میدانی و چند مصاحبه با کسبه، دانشجویان و افرادی که در خیابان ١٦ آذر ساکن هستند جمعآوری شده است بنابراین احتمال دارد در چند مورد دقیق نباشد.
٢-http://www.rahetudeh.com/rahetude/mataleb/nagofteha/html/nagofteha-١٧.html
٣- وبسایت دانشگاه تهران
٤- https://cultural.ut.ac.ir/?page_id=٢٨