صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۳۲۶۷۵
تاریخ انتشار: ۱۶:۴۰ - ۲۳ مهر ۱۳۹۶
صابر صدیقی*؛ مکان در دیدگاه پدیدارشناسی بخشی از وجود آدمی و جایی است که انسان در آن «امکان‌های» خود را محقق می‌سازد. درواقع مکان جایی است که انسان می‌تواند «بودن» را در آن تجربه کند؛ مکان فرصت باهم بودن و شکل‌گیری روابط اجتماعی پایدار را فراهم می‌آورد.

زمانمند بودن و اجتماعی بودن انسان بسته به این موضوع است که به کدام مکان تعلق دارد. درواقع مکان در زمان‌های انضمامی (فعالیت‌ها، حوادث، رخدادها) و توسط اجتماع محلی معنای خود را می‌یابد؛ اما در شیوه تولید سرمایه‌داری مکان به‌منظور کسب سود و فروش در بازار تولید می‌گردد؛ به‌عبارت‌دیگر مکان در زمان انتزاعی (مثلاً یک هفته، یک ماه یا یک سال) تولید می‌گردد و نه‌تن‌ها چنین مکان کالایی شده‌ای به‌واسطه روابط اجتماعی معنا نمی‌یابد؛ بلکه روابط اجتماعی را از قبل انتزاع می‌کند. 

درواقع روابط مکانیکی جایگزین روابط ارگانیکی می‌شوند. این مسئله می‌تواند منجر به خطی شدن انسان، گسستگی از تاریخ فرهنگی، رابطه مکانیکی افراد با یکدیگر، احساس پوچی و بی‌معنایی، بی‌هویتی، بیگانگی فردی و مسائل اجتماعی، روان‌شناختی و فرهنگی متعددی شود.

در کشور ایران، اصلاحات ارضی سال ۱۳۴۱ هجری شمسی و افزایش درآمدهای نفتی دولت زمینه ساز کالایی شدن زمین، مسکن و بطور کلی مکان را فراهم آورده اند. انباشت سرمایه‌های نفتی به خصوص در دهه ۵۰ هجری شمسی و مهاجرت میلیون‌ها روستایی به کانون‌های شهری بواسطه اصلاحات ارضی منجر به تشدید تقاضا برای زمین و مسکن را فراهم آورده است.

عدم آمادگی شهر‌ها (سازمان فضایی و ساختار فضایی شهرها) برای جذب مهاجرین تازه وارد زمینه ساز مسائل و مشکلات زیادی بوده است. افزایش قیمت زمین‌ها بواسطه بورس بازی زمین، و در نتیجه افزایش قیمت مساکن آن هم به شکل‌های یکسان و نبوه زمینه ساز کالایی شدن زمین، مسکن و مکان در ایران بوده اند. 

روستاییانی که در روستا‌ها و مکان‌های خود، نیازهای اجتماعی خود را در مکان‌های زندگی خود مرتفع می‌کردند، خود را در شهرهای و جاهایی یافتند که از محیط خود بیگانه و روابط اجتماعی پایدار خود را از دست دادند. این روند زمینه ساز رشد مفاسد و نزاع‌های اجتماعی را فراهم می‌کرده است.

در دهه‌ی اول انقلاب اسلامی، بواسطه حرکت‌های خودجوش نهاد‌ها تا حدودی نابرابری فضایی شهر‌ها و روستا رو به زوال گذاشت؛ اما با روی کارآمد دولت سازندگی و اجرای سیاست‌های تعدیل ساختاری، بار دیگر مهاجرت روستا‌ها به شهر‌ها شدت گرفت و کالایی شدن مساکن و مکان‌ها به خصوص در اطراف شهرهای بزرگ شدت گرفت. 

این روند در دولت اصلاحات هم پی گیری شد و در دولت‌های نهم و دهم بواسطه انجام «پروژه مسکن مهر» به اوج خود رسید. ساخت شهرک‌های شبیه هم و انتزاعی، کافی نبودن فضاهای فرهنگی، مذهبی، ورزشی و تفریحی منجر به از دست رفتن روح مکان و احساس تعلق به مکان شده است. 

به طور کلی عوامل بسیار زیادی در کالایی شدن مکان در ایران تاثیر گذار بوده اند، اما آنچه که به این روند همواره دامن زده است، نگرش رشد اقتصادی صرف به مقوله پیشرفت و توسعه بوده است. از این رو نیاز است تا مسئولان و تصمیم گیران به امر اجتماعی به اندازه امر اقتصادی توجه نمایند.

*دانشجوی دکتری جغرافیا دانشگاه شهید بهشتی
ارسال نظرات