چهار سال پیش بود که نام شیرین گرامی در ورزش ایران مطرح شد؛ ابتدا کسی شناخت زیادی از شیرین نداشت، ولی رفتهرفته آگاهیها نسبت به او افزایش یافت؛ شیرین گرامی از لندن به ایران سفر کرده بود تا مجوز حضور در رقابتهای سهگانه (دو، شنا و دوچرخهسواری) در لندن را بگیرد.
به گزارش شرق، میتوانست بدون اینکه نیازی به نامهنگاری با ایران داشته باشد در این رقابتها شرکت کند، ولی شیرین هدفش این بود که با پرچم ایران در رقابتهای سهگانه لندن فعالیت کند. قبل از اینکه مجوز نهایی از وزارت ورزش وقت ایران را بگیرد، روزنامههای انگلیسی خبرش را منتشر کردند؛ گاردین در مطلب بلندی از او بهعنوان «اولین زن ایرانی که قرار است در سهگانه لندن شرکت کند» نام برد، ولی داستان در ایران پیچیدهتر از چیزی بود که شیرین و انگلیسیها فکرش را میکردند.
ماجرا از این قرار بود که مسئولان ورزش سهگانه ایران درخواست شیرین گرامی را تازه دریافت کرده بودند و برای بررسی درخواستش نیاز به زمان بود؛ از طرفی وزارت ورزش هم بحث جدیای درباره حجاب شیرین گرامی برای شرکت در این مسابقات داشت؛ آنهم در سه مادهای که در آن زمان حساسیت زیادی را برانگیخته بود؛ عمدهترین مشکلش لباسی بود که گرامی باید برای شنا و بعد دوچرخهسواری میپوشید و این مسئله با چالشهای زیادی همراه شد.
در نهایت درخواست شیرین گرامی رد شد و او نتوانست در آن دوره در سهگانه لندن شرکت کند. بعد از شش ماه رفتوآمد، شیرین گرامی بالاخره جواز حضور در این رقابتها را از وزارت ورزش گرفت؛ آنهم با شرطهای مختلف. داستان این بود که وزارت ورزش برای لباس شنای شیرین گرامی ابتدا نپذیرفت که او از لباس غواصی استفاده کند چون معتقد بود برجستگیهای بدن این ورزشکار پوشیده نمیشود. در نهایت اما شیرین گرامی با مسئولان برگزارکننده رقابتهای لندن به توافق رسید تا راه میانبری پیدا شود. شیرین باید بلافاصله از آب بیرون میآمد و سوار بر دوچرخه میشد؛ موضوعی که مورد مخالفت وزارت ورزش قرار گرفته بود.
بااینحال برای گرامی چادری نزدیک انتهای خط پایان شنا تعبیه شد تا او با واردشدن به آن، پوشش را اصلاح کند و بقیه مسابقه را که شامل دوچرخهسواری میشد ادامه بدهد. اینطور شد که بالاخره او توانست نامش را در تاریخ به ثبت برساند و «اولین زن ایرانی لقب بگیرد که توانسته در رقابتهای مشهور سهگانه لندن شرکت کند». او از آن بهبعد دوبار دیگر هم در این تورنمنت به میدان رفته و علاوهبرآن تورنمنتهای دیگری را در مالزی و کانادا تجربه کرده؛ تجربهای که همه را با پرچم ایران انجام داده و به نام یک ورزشکار ایرانی در این رقابتها شرکت کرده است.
اگرچه این ورزشکار ایرانی ساکن لندن، چندوقت است که با پوشش اسلامی کامل در رقابتهای مختلف شرکت میکند، ولی هنوز هم رسانهها و ورزشکاران خارجی با این کارش کنار نیامدهاند؛ همین چند روز پيش بود که نشریه «تین ووگ» دوباره به سراغ شیرین گرامی رفته بود و از او درباره پوشش ویژهاش برای شرکت در این رقابتها پرسید.
شیرین گرامی میگوید: «چیزی که میپوشیم بیانگر این نیست که چه کارهایی میتوانیم انجام دهیم. ما در دنیای وسیعی زندگی میکنیم؛ جایی که به دلایل مختلف مردم میخواهند پوشش داشته باشند؛ حالا این دلایل میتواند برای حفظ سلامتی، اعتمادبهنفس یا مذهب باشد. البته این موضوع فقط هم مربوط به مسلمانان نیست، بلکه ارتدکسهای یهودی و مسیحی هم چنین کاری را انجام میدهند».
شیرین میگوید میخواهد نمایندهای برای زنان مسلمانی باشد که دوست دارند در رقابتهای اینچنینی به میدان بروند، ولی درحالحاضر تواناییاش را ندارند: «برای من کاملا مشخص است که شرکتکردن با چنین پوششی در این رقابتها میتواند به نمایندگی از جمع کثیری باشد که فعلا توانایی شرکت در رقابتهای سهگانه را ندارند».
اولین دختر «آیرونمن» ایرانی
شرکتکردن در رقابتهایی مثل سهگانه لندن که باید در آن یک مایل شنا کرد، ٢٥ مایل دوچرخهسواری کرد و نزدیک به شش مایل هم دوید برای خودش به اندازه کافی سخت است، ولی شیرین گرامی از همان ابتدا نشان داد که کاملا مصمم است تا غیرممکنها را ممكن کند. او که چندوقتی میشود در جمع دوستانش لقب تازهای هم پیدا کرده (شیز، برگرفته از اولین حروف اسمش به لاتین و جمله she is انگلیسی) اسبش را زین کرد تا در تورنمنت «کونا» در هاوایی شرکت کند.
کونا به این معروف است که مادر همه رقابتهای سهگانه است و کسی نمیتواند بهسادگی در آن شرکت کند. با نگاهی به مواد این رقابتها کاملا میتوان پی برد که در مقایسه با کونا، رقابتهای سهگانه لندن کاملا شوخی بوده است! در این رقابتها که معروف به رقابتهای «آیرونمن» (مرد آهنی) است ورزشکار باید ٢,٤ مایل در آبهای اقیانوس شنا کند، ١١٢ مایل را با دوچرخه طی کند و در نهایت هم ٢٦ مایل را بدود!
این تمام داستان نیست چون هر ورزشکاری فقط ١٧ساعت فرصت دارد تا این موارد را انجام دهد وگرنه عبور از خط پایانی برایش در کار نیست. شیرین میگوید: «برای بررسی مسیری که در سهگانه طی کردهام، وقتی به سالهای اخیر (٢٠١١) فکر میکنم واقعا متعجب میشوم؛ آن زمان تازه به باشگاه سهگانه دانشگاه دورام پیوسته بودم. همانموقع داشتم فکر میکردم اینها کاری است که نمیتوانم انجام دهم.
این را قبل از اینکه در اولین مسابقه دو شرکت کنم به خودم گفتم. برای تست شنا هم گفتم فقط میروم و خیلی آرام شنایم را شروع میکنم و در نهایت میخواهند به من بگویند که از آب بیرون بیا! وضعیت برای دوچرخهسواری هم همینطور بود و تصور میکردم نمیتوانم انجامش دهم. بااینحال تست که تمام شد، نتیجه بهتر از چیزی بود که تصورش را میکردم. همانموقع بود که متوجه شدم خیلی از ماها قبل از اینکه کار را شروع کرده باشیم با این تصور که امکانش وجود ندارد اصلا انجامش ندادهایم».
با تمام این مسائل، حضور در رقابتهای کونا یا همان آیرونمن برای شیرین گرامی چندان هم ساده نبود؛ او با توجه به لباسهایی که داشت احتمال سوختگی برایش میرفت و نمیشد دست به ریسک زد؛ البته او برای این مشکل هم راهحلی پیدا کرد؛ همکاری با «روکا» شرکتی که برایش لباسهای ویژه با همان نوع پوشش اسلامی تهیه کرد.
در نهایت این لباسها، هم بسیار مفید بودند و هم به شیرین اجازه چرخش در زمان شنا و دوچرخهسواری را میدادند و هم جنسشان بهگونهای بود که دیگر مشکلی از قبیل سوختگیهای خفیف به وجود نمیآورد. این همکاری زمانی جوابش به بار نشست که شیرین «آیرونمن» شد. او توانست در رقابتهای آیرونمن، در زمان ١٣ساعت و ١١ دقیقه از خط پایان بگذرد. شیرین وقتی از خط گذشت، پرچم ایران را در دست داشت و اولین زن آیرونمن ایران لقب گرفت.