صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۴:۲۰ - ۱۹ فروردين ۱۳۹۶
بهمن فرمان‌آرا در روزنامه «شرق» نوشت: پنجشنبه عصر به عادت هفت، هشت ماه گذشته به دیدن عباس رفتم. مطابق معمول شب‌هاى جمعه چهار پنج نفرى از شاگردان سابقش بر سر مزار بودند. ولى همیشه باید یک چیزى باشد که دل آدم را بشکند، پنجشنبه هم یکى از همان روزها بود.

سال گذشته شب عید به همت مینا اکبرى و گروه «شما تنها نیستید»، نهال درخت گیلاسى را کنار مزار عباس کاشتیم. خیلى‌ها بودند. مسعود کیمیایى، جعفر پناهى، علیرضا داوودنژاد، مهوش شیخ‌الاسلامى، محمدرضا اصلانى، همایون ارشادى و عده زیادى از دوستداران عباس در این مراسم حضور داشتند.

امروز که سر مزارش رفتم، دیدم شخص یا اشخاصى حتى نتوانستند درخت گیلاس را کنار مزار عباس تحمل کنند و آن را با پیت حلبى‌اش از جا در آورده بودند.

شکستن سنگ قبرها، سیمان‌ریختن روى سنگ قبر و از ‌ریشه درآوردن نهال درخت گیلاس از کنار مزار مردى که صدها افتخار براى سینما و مملکت ما به ارمغان آورد، آن هم وقتى که در هندوستان و جاهاى دیگر دنیا به نام او درخت گیلاس می‌کارند! چرا ما باید تا این حد بى‌حرمتى را تحمل کنیم؟

روز کاشتن نهال، روز خوبى بود و همه حضار شاد بودند از اینکه به این مرد بزرگ سینماى ایران اداى احترام مى‌کنند. فقط یک جوان که اتفاقاً تى‌شرتی سفید با عکس عباس روى آن به تن داشت تصویربردارى می‌کرد و جلوى چشمان شاگردان عباس، نوارش را به یک پژوى‌آردى تحویل داد.

البته ما به این چیزها عادت کردیم و چون کارى جز احترام‌گذاشتن به فیلمساز بزرگ مملکتمان نمی‌کردیم، باکى نداشتیم؛ ولى همان‌طور که پرونده پزشکى عباس، کم‌کم از یاد رفته است، حتى یک درخت گیلاس هم به عباس روا نداشتند و طعم شیرین گیلاس در دهان ما تبدیل به زهر‌مار شد.

خدایا ما را از گزند تنگ‌نظران محفوظ بدار.
ارسال نظرات