فدراسیون فوتبال کشورمان بهتازگی «بازی» دیگری را به راه انداخته که هنوز مشخص نیست نتیجهاش قرار است چند چند شود! ماجرای جدید، اشاره دوباره خفیف و مبهمی به موضوع «حق پخش تلویزیونی» دارد؛ البته نه به شکل سنتیاش.
حق پخش سنتی همان بحث کسلکنندهای بود که یک طرف دعوا میخواست دوربینهای تصویربرداری را به ورزشگاه راه ندهد و طرف دیگر دعوا هم میخواست ثابت کند آنقدر قدرت دارد که از این «تهدیدها» نمیترسد. در نهایت هم همان طرفی که اهل قدرتنمایی بود، برنده شد و دودش به چشم فدراسیون فوتبال رفت (کافی است به ضرر و زیانی که شرکت تبلیغات محیطی به فدراسیون وارد کرد، نگاهی انداخته شود). بعد از آن داستان کار به «کدخدامنشی» کشیده و گفته شد در جلسات مختلف با نهادهای مربوطه، موضوع حق پخش تلویزیونی حلوفصل خواهد شد؛ موضوعی که تا به امروز همچنان در حد یک حرف مانده و با توجه به ادعای مسئولان فدراسیون فوتبال کشورمان، هنوز صداوسیما ریالی بابت پخش فوتبال به فدراسیون و باشگاهها پرداخت نکرده است.
حالا اتفاقا سر همین «عدم پرداخت» تابهامروز است که بار دیگر موضوع تهدید حق پخش تلویزيونی به شکل «مد روز»تری عنوان شده است. در سناریوی جدید، مسئولان فدراسیون فوتبال کشورمان اعلام کردهاند دوربینهای واحد سیار که قرار است بازیها را پخش مستقیم کند، میتواند وارد ورزشگاه شود ولی بقیه دوربینها از شبکههای تلویزیونی و خبرگزاریها که قصد «تولید محتوا» از کنار فوتبال را دارند، اجازه ورود به ورزشگاهها را ندارند.
به عبارت سادهتر، دیگر به غیر از پخش زنده فوتبال، دوربینی اعم از برنامههای ٩٠، ورزشومردم و مشابه، اجازه فیلمبرداری و تولید محتوا را ندارد؛ مگر اینکه «پول حق پخش» را بپردازد. این موضوع حتی شامل بخشهای خبری هم میشود و آنها در صورت ندادن «حق پخش»، مجاز هستند فقط از عکسهای مربوطه استفاده کنند نه فیلم.
هوشمند و عاقلانه ولی بدون ضمانت اجرائی
برنامه تازهای که فدراسیون فوتبال چیده، هوشمندانهتر از قبل است؛ قبلا با تهدید میخواستند کاری را که «قانون» مجاز اعلامش کرده بود، دور بزنند. به عبارت سادهتر، قانون میگوید صداوسیما نهادی دولتی است و نباید به نهاد دولتي دیگری مثل فدراسیونهای فوتبال و... پولی بپردازد.
در نتیجه راهندادن دوربینها به ورزشگاه ایراد قانونی داشت. اینبار اما کاری دقیقتر صورت گرفته؛ به این معنی که بازیها پخش میشود ولی دیگر برنامههایی که میخواهند از کنار فوتبال روی آنتن بروند، باید هزینه لازم را بپردازند. درست مثل کاری که در بسیاری از کشورهای پیشرفته و توسعهیافته صورت میگیرد؛ اینکه فقط شبکهها و برنامههایی میتوانند از کنار فوتبال تولید محتوا داشته باشند که پول حق پخش را داده باشند.
استفاده از اهرم فشار؟
موضوع تازه ظاهری شکیل دارد و به نظر میرسد کاملا هم قانونی است؛ در اینکه صداوسیما به صورت کاملا یکطرفهای در موضوع حق پخش تلویزیونی «حقبهجانب» است و تمایلی به نشاندادن «نرمش» ندارد، شکی نیست. این «حقبهجانب»بودن به گونهای است که به فدراسیون فوتبال اجازه مذاکره با شبکههای خصوصی خارجی هم (به منظور رعایت مصالح ملی) داده نمی شود. در نتیجه چوب این «نیمهقلدری» صداوسیما را فقط فوتبال میخورد.
اما سؤالی که ذهن را درگیر میکند، این است که آیا ضمانتی اجرائی برای این برنامه تازه وجود دارد؟ در نامهای که سازمان لیگ به امضای «حسن عابدینی»، سرپرست سازمان اقتصادی و بازاریابی فدراسیون، خطاب به مدیریت مجموعه آزادی منتشر کرده، آمده است: «پیرو قرارداد در شرف انعقاد، خواهشمند است دستور فرمایید در مسابقههای پیش روی لیگ برتر از ورود هرگونه دوربین فیلمبرداری به جز واحد سیار پخش زنده صداوسیما به ورزشگاه و محوطه برگزاری مسابقه جلوگیری به عمل آید».
این کلمه «در شرف قرارداد» همان جایی است که نشان میدهد «هنوز چیزی قطعی» نیست و به نظر میرسد فدراسیون دست پیش را گرفته تا در ادامه راه بتواند به حداقل خواستهای که دارد، برسد. البته عابدینی در صحبتهایی که با «ایسنا» داشته، به مورد دیگری هم اشاره کرده که میتواند حکم «کد» دیگری را هم داشته باشد: «محتوا را ما تولید میکنیم و برای دریافت پول باید جلوی سازمان صداوسیما دست دراز کنیم.
با این وضعیت باشگاههای ما باید از کجا هزینههای خود را تأمین کنند؟ حقوق تلویزیونی در ایران رعایت نمیشود. حتی مسابقات لیگ یک هم محتوای مربوط به خود را دارد. با مصوبه جدید فدراسیون، از این پس محتوای فوتبال در اختیار یک شرکت قرار میگیرد که با آنها قرارداد بستهایم».
خطونشانکشیدن برای برنامه «٩٠»
مورد مشخصی که این طرح دارد و فعلا با سکوت عجیبی از سوی اهالی صداوسیما روبهرو شده، این است که برنامههایی را نشانه گرفته که از کنار فوتبال تولید محتوا میکنند؛ مشخصا برنامههایی مثل «ورزش و مردم» یا «شبهای فوتبالی» که از شبکه اول سیما و شبکه ورزش پخش میشوند اثر چندانی روی مخاطب فوتبالی ندارند و حتی در عرصه گرفتن تبلیغات تلویزیونی هم به حدی نیستند که درآمدی برای فوتبال داشته باشند.
اصلیترین برنامهای که از این طرح فعلی، متضرر میشود، برنامه «٩٠» است؛ برنامهای که عادل فردوسیپور تهیهکننده و مجریاش است و حسابی هم تأثیرگذار و موفق بوده. اتفاقا از لحاظ گرفتن تبلیغات و درآمدزایی هم برای صداوسیما کلی منفعت داشته است. پس در گام اول برنامه «٩٠» هدف قرار گرفته است. ضمن اینکه نباید از کنار این موضوع هم بهسادگی عبور کرد که هستند در صداوسیما افرادی که دل خوشی از عادل فردوسیپور و برنامهاش ندارند.
پس شاید برای عدهای در داخل صداوسیما هم بد نباشد که این طرح عملی شود. در این میان البته راه میانبری هم وجود دارد که میشود نامش را «بدهبستان» گذاشت؛ اینکه اگر قدرت فدراسیون فوتبال در این طرح تازه چربید و عملی شد، صداوسیما با تعامل با عادل فردوسیپور و شاید کمکردن بخشی از قدرت این مجری تأثیرگذار، حاضر شود اعتبارات لازم به فدراسیون فوتبال برای تداوم این برنامه پرطرفدار را بپردازد.