صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۳۰۷۷۶۶
تاریخ انتشار: ۰۱:۲۸ - ۰۹ اسفند ۱۳۹۵
عباس عبدي فعال سياسي اصلاح‌طلب در روزنامه اعتماد نوشت:

سخنان آقاي جهانگيري درباره محتواي گفت‌وگوهاي ايشان با مقام معظم رهبري را مي‌توان نقطه آغاز خوبي براي عبور از گذشته و وارد شدن به دوره جديدي از تعامل و وحدت همه نيروها در ذيل ساختار سياسي كشور و در عين حال حفظ هويت‌هاي تاريخي آنان دانست. شايد اين ذهنيت پيش آيد كه چرا در اين شرايط اصلاح‌طلبان اقدام به چنين ارتباطي كرده‌اند؟ واقعيت اين است كه اتفاقات سال ٨٨ فارغ از علل و عوامل ايجادكننده آن موجب شكاف و گسستي در جامعه سياسي ايران شد كه طمع بيگانگان به اين مرز و بوم را برانگيخت ولي هر دو طرف ماجرا به سرعت متوجه شدند كه حفظ كشور و انقلاب را بايد بر هر عنصر ديگري مقدم شمرد؛ اتفاقي كه اگر در كشورهاي ديگر منطقه رخ مي‌داد، با تبعات فاجعه‌باري همراه مي‌شد ولي در ايران و با تكيه بر يك تجربه سياسي ارزشمند و در نهايت با يك انتخابات آزاد و قابل قبول در چهار سال بعد؛ آن رويدادهاي تاسف‌آور به تاريخ سپرده شد.

در عين حال فراموش نكنيم كه كماكان بدبيني‌ها و رفتار ناشي از آن اتفاقات در دل‌ها باقي مانده بود و هنوز هم هست و برخي گمان داشتند كه مي‌توان التيام اين زخم‌هاي پيش آمده را به دست مرور زمان سپرد ولي معلوم نبود كه اين راه نتيجه‌بخش باشد لذا براي پيدا كردن راهي جهت تعامل و گفت‌وگو اقدام كردند؛ اقدامي كه تاكنون هم انجام آن دير شده بود.

آنچه از اين ملاقات منتشر شده است نشان‌دهنده نگرش تاريخي رهبري نظام نسبت به دو جناح سياسي كشور است كه در گذشته به عنوان چپ و راست و سپس محافظه‌كار و اصلاح‌طلب و اكنون اصولگرا و اصلاح‌طلب شناخته مي‌شوند. واقعيت اين است كه اين دوگانه‌ها را نمي‌توان از جامعه زدود. اينها بخشي از واقعيت اجتماعي هستند.

 از اين رو حتي اگر يك بخش از اين دو گرايش به هر دليل حذف شوند، ‌دير يا زود جناح باقيمانده نيز تقسيم بر دو خواهد شد. چرا؟ به اين دليل هر كسي كه راي مردم را مي‌خواهد بايد به مطالبات آنان پاسخ دهد و چون اين جناح‌بندي كلي در بطن جامعه وجود دارد هر كدام نيروي سياسي متناظر خود را ايجاد خواهد كرد. بنابراين اگر جناح چپ حذف شود، جناح راست به سرعت تبديل به دو جناح راست و چپ جديد خواهد شد، زيرا بخش چپ آن بايد مطالبات چپ جامعه را نمايندگي كند و بر عكس. پس چه بهتر كه سوداي حذف را از سر بيرون كنيم.

سودايي كه تا پيش از اين ذهن همه را به خود مشغول مي‌كرد، در سال‌هاي اخير تبديل به اين شده كه چگونه مي‌توان در كنار يكديگر همزيستي مسالمت‌آميزي را تجربه كرد؟ اين پرسش كه چگونه مي‌توان ستيزه را با رقابت جايگزين كرد؟ براي تحقق اين هدف موثرترين راه و حتي شرط لازم آن داشتن ارتباط نزديك و گفت‌وگوي مستقيم با همه كنشگران سياسي است و مهم‌ترين مقامي كه بايد در سرتيتر اين گزاره قرار گيرد رهبري نظام است.

اصلاح‌طلبي بدون عبور از حكومت و حضور در آن فقط يك شعار پوچ و لقلقه زباني است به همين دليل بايد رابطه تعريف شده و مشخصي را با همه و به‌طور ويژه با رهبري داشته باشد. البته اين ارتباطات بايد همراه با اقدامات روشن و عملي نيز باشد و شامل گفت‌وگو با افراد و گروه‌هاي بيشتري شود. فقط هم به گفت‌وگو ختم نشود. بلكه مي‌توان آن را به امور عملي نيز تعميم داد. براي اعتمادسازي نمي‌توانيم فقط به سخنان يكديگر بسنده كنيم. بهتر از گفتار؛ كردار و رفتار طرفين است. اصلاح‌طلبان مي‌توانند و ‌بايد از سوي خود نقشه راهي براي تحقق اين هدف ترسيم كنند و خود را ملتزم و متعهد به اجراي آن بدانند.

اين نقشه راه بايد كمك كند تا جامعه ايران همدل‌تر از گذشته و با گسست كمتري ديده شود. تنها عاملي كه مي‌تواند اجماع نظري ميان نخبگان كشور ايجاد كند و پيام روشني را نيز به دشمنان اين كشور دهد، كوشش براي تشكيل دادن اين تفاهم است. مجموعه اخبار و اطلاعاتي كه از ديدار آقاي جهانگيري با مقام معظم رهبري به‌صورت رسمي يا غيررسمي منتشر شده، نقطه اميدي را ايجاد كرده است و اكنون اصلاح‌طلبان هستند كه مي‌توانند نقشه راه خود را بر اساس اين ملاحظات تنظيم كنند و زمينه را فراهم نمايند تا براي نخستين بار شاهد شكل‌گيري پيوند دوستي و اتحاد ميان نيروهايي باشيم كه يك بار تا مرز گسست از يكديگر پيش رفته‌اند، هر چند اجازه ندادند اين پيوند براي هميشه قطع و بريده شود.

ارسال نظرات
کبیری
۱۰:۰۰ - ۱۳۹۵/۱۲/۰۹
نقشه راه؟
الان؟
ساعت خواب!
ناشناس
۰۲:۲۱ - ۱۳۹۵/۱۲/۰۹
اینا که معلوم بود تحلیل موضوع چی شد؟