حسین راغفر در گفتگو با فرارو تحلیل کرد
«آراء این افراد صاحب نفوذ در سیاستهای اقتصادی و قوانین مقررات خود را نشان میدهد، جایی که نابرابریها بازتولید میشود و فقر از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود و منابع عمومی کشور نه برای حل مسائل عموم مردم بلکه با نفوذ گروههای پرقدرت در جاهای خاصی مصرف میشود و در حقیقت منافع گروههای پرنفوذ را تامین میکند.»
جایی که نابرابریها بازتولید میشود و فقر از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود و منابع عمومی کشور نه برای حل مسائل عموم مردم بلکه با نفوذ گروههای پرقدرت در جاهای خاصی مصرف میشود و در حقیقت منافع گروههای پرنفوذ را تامین میکند.
پس انقلاب و مردم سالاري و شعارها و جنگ تحميلي به مردم براي چه بود؟؟؟؟
اگر اين سيستم حاكم است كه بايد فكر اساسي كرد.
درود بر فریدون
درود بر دخایر انقلاب
روحانی مچکریم
ولی اینطور عمل شد که عدهای که بر وزارتخانههای صنایع نفت و تعاون و..... تسلط داشتن خودشون خصوصی سازی را اعلام کردند و بعد همینها وامهای کلان گرفتند و صنایع را با وام خریدند و بعد با درآمد اینها اومدند پول وان را کم کم دادند ، به همین سادگی !
خوب این چه خصوصی سازی هست؟
این که تیشه به ریشه اقتصاد و صنعت هست.
مدت ها است در این مرز و بوم، نگاه بخشی و در واقع کاسبکارانه در مدیریت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... جای خود را به نگاه ملی و فرا بخشی داده است، مگر نبود شهردار بسیار خوش فکری! که برای حل مشکل بودجه مغازه خود (اداره شهرداری و سیاست های ملی شهر سازی را با اداره یک مغازه اشتباه گرفته بود!) تدبیر طلایی کرد که همه جوره فروش تراکم و قانون آزاد است و نتیجه آن سیاست مشعشع را ملت ایران برای قرنها و همیشه، در معماری و شهرسازی متراکم و غنی شده با هزاران مشکل ناشی از یک تصمیم اشتباه و بخشی آن مدیر باید بپردازند و اتفاقا توسط جمعی از مردم و صاحبان فکر! (مانند آقای ... و برجامش) به عنوان موفقترین مدیران تاریخ معاصر ایران نام برده می شوند!..پس حالا چرا بانک مرکزی و وزارت اقتصاد در نقش یک صرافی نتوانند عمل کنند که اتفاقا برای برخی و سهم آنها از سفره انقلاب بسیار مثمر ثمر هم بوده !