صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۷۵۸۱۲
اینکه دانشگاه پرینستون برای تامین مالی صدها پروژه تحقیقاتی خود از دهها موسسه آمریکایی یا غیر آمریکایی، دولتی یا خصوصی تامین مالی کرده باشد یک امر طبیعی است که همه دانشگاههای معتبر دنیا بویژه غرب همین کار را انجام می دهند. موسسه پلاشرز هم 70 هزار دلار برای انجام تحقیق و ارائه راهکار جهت حل مسالمت آمیز بحران هسته ای ایران کمک مالی به دانشگاه پرینستون کرده است. لذا طرح ادعاهایی مبنی بر اینکه بنده 70 هزار دلار برای تبلیغ برجام گرفته ام واقعا خجالت آور است.
تاریخ انتشار: ۱۵:۳۵ - ۱۹ خرداد ۱۳۹۵
فرارو- دکتر سیدحسین موسویان عضو و سخنگوی پیشین تیم مذاکره کننده هسته ای ایران است که چندی است در دانشگاه پرینستون به تحقیق و پژوهش مشغول است. با اتهامی که در دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد به وی وارد شد تاکنون افراد مختلفی درباره وی به طرح برخی شبهات و اتهامات پرداخته اند. در این راستا خبرنگار فرارو با دکتر موسویان مصاحبه ای انجام داده و این اتهامات را مورد پرسش قرار داده است. آنچه در ادامه می آید متن این مصاحبه و پاسخ های موسویان به اتهاماتی است که در این مدت به وی وارد شده است.

آقای دکتر! همانطور که می دانید آقای کریمی قدوسی نماینده مجلس عنوان کردند موسویان زمانی که در مجمع تشخیص بود به اتهام جاسوسی محاکمه شد؛ در گاو صندوق اتاق او نیز یکسری اسناد سری و فوق سری پیدا شد که مربوط به ارتباطات او و انتقال اخبار در بحث مسائل هسته‎ای بوده است. وی گفته این مسئله نشان می‎دهد که آمریکایی‎‎ها با شناخت کامل روی این افراد عملیاتی را طراحی و اجرا می‎کنند؛ چراکه یک فرد ایرانی با یک چنین سابقه‎ای در بحث جا انداختن مسائل مربوط به برجام به امریکایی‎ها خیلی می‎تواند کمک کند. نظرتان در این باره چیست؟

ظاهرا جناب کریمی قدوسی از واقعیات پرونده بازداشت من مطلع نیستند. من از ابتدا در مورد محتوی پرونده بازداشتم بخاطر مصالح کشور سکوت کرده ام و تکرار این اتهامات هم موجب نخواهد شد که من منافع نظام را بخاطر مسئله شخصی زیر پا بگذارم. منتهی درمورد روند شکلی و حقوقی پرونده دو واقعیت را ذکر می کنم:

اولا: اسنادی که در منزل من بود،  مربوط به ارتباطات من و انتقال اخبار در بحث مسائل هسته‎ای نبود بلکه کپی نوشته ها و گزارشهای خودم در دوره ماموریتم به عنوان سفیر در آلمان (1369-1376)، یعنی 10-15 سال قبل از بازداشت من، بود که با مجوز مقام مافوق حفظ کرده بودم و قانونی هم بود. در گاوصندوق هم نبود بلکه در کتابخانه ام بود در کنار صدها جلد کتاب. لذا جناب قدوسی یک فرضیه خلاف واقعی را مطرح و بر اساس آن نیز جمع بندی می کنند. اگر جناب قدوسی شک دارند از جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای مبشری رییس وقت دادگاه انقلاب بپرسند زیرا ایشان در جلسه دادگاه آخر من حاضر و شاهد بودند که سئوال اصلی جناب قاضی هم فقط در مورد همین اسناد بود که من مجوز رسمی مقام مافوق را هم تسلیم کردم و دلیل آن را هم گفتم.

ثانیا: من اردیبهشت 86 با حکم آقای حسن حداد معاون امنیت دادستان تهران بازداشت شدم. ایشان در آبان 86 حکم خود را صادر کرد و در مورد هر سه اتهام موجود در پرونده من قرار منع تعقیب صادر کرد. در قرار خود هم تصریح نمود که اتهام جاسوسی در پرونده مطرح نیست و وزارت اطلاعات هم در این مورد ادعایی ندارد. اساسا چنین اتهامی در پرونده موجود نبود. منتهی آقای مرتضوی دادستان تهران حکم آقای حداد را لغو کرد. قاضی رسیدگی کننده بعدی هم در اواخر سال 86 یعنی 8 ماه بعد از بازداشت، اتهام جاسوسی را وارد پرونده کرد و دو سه هفته بعد هم خودش قرار منع تعقیب در مورد این اتهام را صادر کرد.

اما در مورد حمایت بنده از برجام و ادعای طراحی عملیاتی دشمن روی امثال بنده بخاطر تایید برجام، ایشان می دانند هم ایران و هم دولت های گروه 5+1 تلاش زیادی کردند که برجام را برای افکار عمومی داخلی خود و در سطح جهانی جا بیاندازند. بنده هم از سال 1390 و از دوره ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد تلاش کردم که در افکار عمومی جهانی، دیپلماسی صلح آمیز هسته ای را جا بیاندازم تا جنگ طلبان و منادیان تحریم علیه ایران منزوی شوند.

طراحی عملیاتی نظام جمهوری اسلامی این بود که بدون ورود به جنگ، ضمن تامین حق غنی سازی، ساختار تحریم های یکجانبه و بین المللی تحریم های هسته ای را در هم بشکند. روح برجام هم همین است و نظام هم در این طراح عملیاتی موفق شد که دشمنان خارجی برجام را هم شکست دهد. بنده هم سعی کردم برای موفقیت طراحی عملیاتی نظام جمهوری اسلامی، در سطح افکار عمومی جهان روشنگری کنم. گمان می کنم این تلاش خدمتی به منافع ملی ایران بوده و هست.

آقای عطاءلله سلطانی گفتند شورای عالی امنیت ملی باید پاسخگو باشد که چه اتفاقی افتاده تا افرادی مثل حسین موسویان که از ناحیه ملت ماموریت پیدا کرده بودند از حقوق و منافع ملت دفاع کنند از دشمنان ملت کاسبی می‎کنند؟ وی گفته حسین موسویان نیز یکی از این کاسبان تحریم است و عددی نیست و کسانی که امثال این افراد را به کار گرفتند باید در محضر ملت پاسخگو باشند که چرا نشناخته افرادی را که عرق ملی ندارند و حاضرند با دشمن کار کنند در پست‎های حساس برمی‎گزینند. همچنین حجت‌الاسلام موسی غضنفر آبادی، رییس دادگاه انقلاب تهران هم گفتند کاسبان تحریم بیش از این هستند و افرادی مثل حسین موسویان جزئی از یک کل است، اما کاسبان عمده این موضوع امریکا و اسرائیل هستند.
بنده در سال 1387 و در دوران ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد و طی حکمی از سوی دادگاه انقلاب به مدت 5 سال از داشتن پست دیپلماتیک و کار در روابط بین الملل محروم شدم و با فشار جناب احمدی نژاد هم از وزارت خارجه بازنشسته شدم. لذا ناچار شدم برای فرصت مطالعاتی به خارج بروم. ازسال 1388 هم در دانشگاه پرینستون آمریکا به تدریس و تحقیق اشتغال یافتم و صرفا هم از این دانشگاه حقوق گرفتم مانند هزاران ایرانی که در دانشگاههای دنیا شاغلند و شرافت مندانه کار می کنند و حقوق دانشگاهی میگیرند.

بعد از انتخاب جناب روحانی به ریاست جمهوری هم هیچ پستی دولتی نداشته ام و بعنوان یک سرباز بی جیره و مواجب برای دفاع از منافع ملت در صحنه های بین المللی تلاش کردم. این چه کاسبی از تحریم است که جناب سلطانی و جناب غضنفرآبادی بنده را متهم می کنند؟ تحریم ها که در دوران آقای احمدی نژاد صورت گرفت و کاسبان آن هم در آن دوران کاسبی کردند و بنده هم در آن دوران پستی نداشتم و در خارج مشغول کار شریف تدریس و تحقیق علمی بودم.

بنده  که قبل از انقلاب در خانواده ای متمول بدنیا آمدم و به لطف خدا هیچگاه نیاز مالی نداشتم و حتی دریافتی 30 سال خدمت کارمندی خود از دولت را در طول سی سال گذشته مستمرا صرف امور خیریه کردم. در هر صورت امیدوارم که طرح ادعای جناب سلطانی تلاشی برای لوث کردن موضوع کاسبان تحریم و برای انحراف افکار عمومی از واقعیتهای مربوط به کاسبان تحریم نباشد.

اما یک نکته جناب غضنفر آبادی درست است که کاسبان تحریم فقط داخلی نبودند بلکه کاسبان عمده آمریکا و اسراییل بودند که در دوران تحریمها اجناس و کالاهای مورد نیاز ایران را صدها برابر فروختند. بعد از یکی از سخنرانی هایی که در اروپا داشتم یک شرکت اروپایی نزدم آمد و گفت فلان شرکت آمریکایی با ما تماس گرفته و گفته چه اصراری به رفع تحریم دارید ما از سنگاپور فلان پروژه مخابراتی را به ده برابر قیمت به ایران فروخته ایم.

اما جناب غضنفرآبادی هم قاعدتا عنایت دارند که همه کسانی مثل بنده که برای رفع تحریم ها کوشیدند در واقع علیه منافع آمریکا و اسراییل کار کردند. ضمن اینکه این عزیزان همیشه توجه داشته باشند که صهیونیسم بین الملل و سعودی های وهابی و جناح بازهای آمریکا در صدر مخالفین برجام در جهان بودند و دهها میلیارد دلار برای شکست آن هزینه کردند و الان هم به این توطئه ادامه می دهند.

حجت الاسلام والمسلمین سید محمود نبویان نماینده مجلس نهم درخصوص کمک مالی موسسه امریکایی به دانشگاه محل تدریس شما گفته: این کمکی که به حسین موسویان شده، پاداش دفاع از توافق برجام بوده. کار و پولی هم که امریکا می‎داد نشان داد که در برجام کاملا برد با آمریکاست. وی گفته: ماهیت تیپی مثل حسین موسویان برای ملت ایران روشن بود و قبلاً نیز به جرم جاسوسی با او و چند نفر دیگر برخورد شد، اما اکنون بیشتر مشخص شده و جاسوسی معنایش همین همنوا شدن با خواسته‎های دشمن است.
درک بنده از نکته اصلی جناب نبویان این است که دولت آمریکا حامی برجام است، برنده برجام هم آمریکاست، دفاع از برجام هم همنوا شدن با آمریکا و لذا یک نوع جاسوسی است. در این مورد ذکر چند نکته بسیار مهم است:

اولا: همه مراجع رسمی و کلیدی جمهوری اسلامی با برجام موافقت و همراهی کردند. مجلس شورای اسلامی در دوره ای که جناب نبویان نماینده بودند نیز با برجام همراهی و آن را تصویب نمود. لذا با این نوع استدلال همه مراجع تصمیمی گیری ایران متهم می شوند.

ثانیا: رژیم صهیونیستی و اعراب وهابی به رهبری عربستان و جناح تندرو داخل آمریکا که قائل به براندازی جمهوری اسلامی بوده و هستند، در راس مخالفین برجام بوده و هنوز هم هستند. با این نوع استدلال جناب نبویان آیا ما می توانیم همه مخالفان برجام در داخل ایران از جمله خود ایشان را متهم به همراهی و همنوایی با دشمن صهیونیستی نموده و جاسوس دشمن کنیم؟ خیر چنین منطقی درست نیست.

در ایران موافق و مخالف برجام داریم که هر دو جناح هدفشان تامین منافع ملی ایران است. در آمریکا هم مخالف و موافق برجام هست و هدفشان تامین منافع ملی آمریکاست. آنهایی که در آمریکا موافق برجام هستند؛ آنها بدنبال جلوگیری از ورود آمریکا به جنگ با ایران هستند چون آمریکا هزاران میلیارد در جنگ افغانستان و عراق هدر داد.

در ایران هم با برجام موافقت شد زیرا که هم موجب جلوگیری از حمله نظامی شد، هم تحریم های جدید با اجماع جهانی به بهانه هسته ای متوقف شد؛ هم غنی سازی ایران پذیرفته شد و هم تحریم های هسته ای مرتفع شد هرچند اجرایی شدن آن ممکن است مقداری طول بکشد و شاهد این هستیم که آمریکا هم کارشکنی می کند. فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری در مورد بدعهدی آمریکا بجاست. منتهی درایت و تصمیم صحیح نظام در مورد برجام یک مسئله است و بدعهدی آمریکا یک مسئله دیگر.

ثالثا: جناب نبویان که خود استاد دانشگاه هستند باید مطلع باشند که هر محقق در هر رشته و در هر دانشگاهی در آمریکا و اروپا طرح تحقیق خود را به دانشگاه می دهد و از دانشگاه هم حقوق می گیرد و این وظیفه دانشگاه است که برای تامین مالی طرح تحقیق از موسسات دولتی و یا خصوصی تامین مالی کند.

کار تحقیقی من هم در دانشگاه پرینستون از دوران ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد در مورد راههای حل مسالمت آمیز بحران هسته ای ایران، جلوگیری از جنگ علیه ایران و رفع تحریم ها و فشارها علیه ایران و نیز راههای کاهش دشمنی آمریکا علیه ایران بوده که هر دو تحقیق هم در دوره ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد انجام و یا شروع شد. نتیجه تحقیق هسته ای هم در سال 1391 یعنی در دوران ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد در سطح جهانی منتشر شد و مسئولین وزارت خارجه دوران آقای احمدی نژاد هم بابت این کار از من تشکر کردند.

حالا اینکه دانشگاه پرینستون برای تامین مالی صدها پروژه تحقیقاتی خود از دهها موسسه آمریکایی یا غیر آمریکایی، دولتی یا خصوصی تامین مالی کرده باشد یک امر طبیعی است که همه دانشگاههای معتبر دنیا بویژه غرب همین کار را انجام می دهند. موسسه پلاشرز هم 70 هزار دلار برای انجام تحقیق و ارائه راهکار جهت حل مسالمت آمیز بحران هسته ای ایران کمک مالی به دانشگاه پرینستون کرده است. لذا طرح ادعاهایی مبنی بر اینکه بنده 70 هزار دلار برای تبلیغ برجام گرفته ام واقعا خجالت آور است.
ارسال نظرات