رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا حالا به مرحلهای رسیده است که رایدهندگان میتوانند تقریبا در انتخاب خود مطمئن باشند. دوئل ماه نوامبر احتمالا بین هیلاری کلینتون و دونالد ترامپ بهعنوان نامزدهای حزبهای دموکرات و جمهوریخواه خواهد بود.نشریه تلگراف مینویسد: با وجود این هنوز چارچوب سیاستهای اقتصادی هر یک از این دو نامزد بهطور کامل شفاف نیست. به گزارش نشریه تلگراف، تحلیلگران موسسه سیتی بر این باورند انتخابات پیشروی آمریکا آبستن بزرگترین خطرات برای نظام مالی جهان است.
واحد اطلاعات اکونومیست هم اعلام کرده ریاستجمهوری ترامپ به اندازه داعش برای اقتصاد جهانی مخرب است.میشله مارکوسن، اقتصاددان سوسیته جنرال میگوید این رقابت انتخاباتی همچون «یک فیل بزرگ در یک اتاق» است. نااطمینانی آن، لرزه بر جهان میافکند و بر همهچیز تاثیر میگذارد، از تصمیمات برای سرمایهگذاری تا افزایش نرخ بهره آمریکا. استفن لوویس، اقتصاددان ارشد مرکز ایدیامایاسای میگوید: «هیچ نقطهنظری نمیتواند در پیشبینی چشمانداز میانمدت برای سرمایهگذاری، عوامل سیاسی را نادیده بگیرد و حالا به نظر میرسد که صحنه سیاسی طی 12 ماه آینده بهشدت تغییر خواهد کرد.»
وجه تمایز هیلاری و ترامپکلینتون حامی افزایش اندازه دولت است. او افزایش هزینه، مالیاتها و مقررات را ترجیح میدهد و طرحهایی جدید را برای مدارس، زیرساختها، بخش انرژی و بهداشت در دست دارد. ترامپ گرچه میگوید که طرفدار عکس این موضوع است، اما هنوز روشن نکرده است که دقیقا چگونه قصد دارد دولت را کوچک کند. این نامزد جمهوریخواه گفته است که از مالیاتها و هزینههای اضافی خواهد کاست اما نتوانسته است جزئیاتی را در مورد اینکه از کدام مالیاتها و کدام هزینهها خواهد کاست ارائه کند. از سوی دیگر طرحهای کلینتون نیز فاقد انسجام هستند. مایکل لووی، اقتصاددان ارشد آمریکایی در مرکز برنبرگ میگوید که فهرست طولانی او از هزینههای جدید و افزایش قابلتوجه مالیاتها، منجر به کسری بودجه خواهد شد.
برای بسیاری از آمریکاییها، رویکردهای متفاوت این دو نامزد در بحث سیاست نظام مالیاتی مهمترین عامل در تصمیمگیری انتخاباتی محسوب میشود. هر دو نامزد طرفدار کاهش مالیات اقشار کمدرآمد هستند اما رویکرد آنان در قبال ثروتمندان بسیار متفاوت است.کلینتون در مبارزات انتخاباتی خود خواهان افزایش مالیات پردرآمدها شده است و با تغییر محل فعالیت بنگاههای اقتصادی برای فرار از مالیات مخالف است. برخی بنگاهها برای فرار از مالیاتهای سنگین آمریکا، در خارج از آمریکا مالیات پرداخت میکنند و این کار را از طریق خرید یک شرکت رقیب خارجی انجام میدهند.
ترامپ اما ترجیح میدهد بر سادهسازی نظام مالیاتی تمرکز کند و برخلاف نظر کلینتون میخواهد نرخ مالیات بنگاههای اقتصادی بزرگ را از 35 درصد به 15 درصد کاهش دهد. وی علاوه بر این طرح کاهش تعداد تبصرههای مالیاتی را مطرح کرده است و میخواهد نرخ مالیات اقشار کمدرآمد را به صفر برساند. البته بر خلاف اینکه ترامپ مدعی است کاهش مالیات بر درآمد هیچ تاثیری بر درآمدهای دولت برجا نخواهد گذاشت، لوویس به این نکته اشاره میکند که کاهش مالیات بر درآمد که ترامپ پیشنهاد میکند، طی یک دهه آینده میتواند بالغ بر 10 تریلیون دلار معادل 7 تریلیون پوند کسری بودجه برای آمریکا بهبار آورد.
رفتاری که ترامپ بهعنوان یک نامزد غیرعادی از خود نشان میدهد، نمایانکننده این واقعیت است که او با کلینتون، این سیاستمدار کارکشته تقریبا هیچوجه اشتراکی ندارد. با وجود این، در زمینه تجارت، هر دوی این نامزدها نظرات مشترکی دارند. لووی بر این باور است که همه نامزدهای عمده انتخابات ریاستجمهوری سال 2016 آمریکا «بهطرز موثری مخالف تجارت آزاد هستند هرچند که مکانیسمهای مخالفت آنان بسیار متفاوت است.»
ترامپ با تجارت بینالملل سر جنگ دارد و اعلام کرده چین در نرخ یوان دستکاری میکند و برای مکزیک نیز جریمههای سنگین در نظر دارد. این در شرایطی است که دو کشور بزرگترین شرکای تجاری آمریکا هستند. لووی میگوید که برنامههای ترامپ «دستکم برای تجارت بینالملل بسیار اخلالگر
خواهد بود.»
از سوی دیگر کلینتون در مخالفت با تجارت تا این حد صریح نیست اما برنامههای او میتوانند بخش اعظم تجارت را به همین نحو غیرممکن سازند. او طرفدار کمک بسیار بیشتر به آنهایی است که در مراودات تجاری ضرر میکنند و بهعنوان یک حامی سرسخت کارگران و حقوق بشر شناخته میشود. رویکردهای ترامپ و کلینتون آخرین پنجهها را بر تابوت «شراکت دو سوی اقیانوس آرام» (TPP) خواهد کشید. این پیمان پیش از این نیز بین آمریکا و 11 کشور دیگر بارها با مشکل مواجه شد. لوویس میگوید: «احتمالا تلاش مضاعف سیاسیون لازم خواهد بود تا کنگره پیمان شراکت دو سوی اقیانوس آرام را بپذیرد و در چنین شرایطی هیچیک از نامزدها تمایلی به چنین تلاشی از خود نشان نمیدهند.»
حالا که پیمان «شراکت دو سوی اقیانوس آرام» (TPP) در خطر است، پیشرفت پیمانی همچون «شراکت تجاری و سرمایهگذاری دو سوی آتلانتیک» (TTIP) بسیار دور از ذهن خواهد بود. این پیمان بین آمریکا و اتحادیه اروپا بهعنوان یک طرح در دست بررسی بود. لووی بر این باور است که گذشته از اینکه چه کسی در انتخابات ماه نوامبر پیروز خواهد شد، میتوان به یقین گفت که هیچیک از این نامزدها در حال حاضر طرحی منسجم برای هزینههای دولت در دست ندارند. او میگوید: «هیچیک از چارچوبهایی که این نامزدها برای مالیات و هزینهها در دست دارند، نمیتواند بر بودجه دولت فدرال بیفزاید و این موضوع بهویژه در مورد برنامههای ترامپ قطعی است.»
بسیاری این امید را دارند که سایر بازوهای دولت آمریکا بتواند طرحهای افراطی نامزد پیروز در انتخابات را تعدیل کند. به نظر نمیرسد که هیچیک از این نامزدها پس از یاد کردن سوگند به آسانی بتوانند وعدههای انتخاباتی خود را عملی سازند. پل دونووان، اقتصاددان مرکز یوبیاس، به این نکته اشاره میکند که آمریکا در نوامبر امسال نهتنها با یک انتخابات مواجه خواهد بود، بلکه بیش از 30هزار انتخاب پیشرو خواهد داشت. او میگوید: «آنچه در کنگره روی خواهد داد چنان اثرگذار خواهد بود که به اندازه رقابتها برای ورود به کاخ سفید تغییر ایجاد خواهد کرد.» تحلیلگران بر این باورند که گرچه دونالد ترامپ بیش از هیلاری کلینتون بر طبل ملیگرایی اقتصادی میکوبد، اما نمیتوان در کل انتظار داشت که رئیسجمهوری آینده آمریکا چندان بتواند به مراودات تجاری این بزرگترین اقتصاد جهان با سایر کشورهای دنیا رونق بخشد. با توجه به آنکه موتور محرکه آسیایی رشد اقتصادی جهان، چین، هم به تقاضای داخلی چشم امید بسته و شاهد کندی رشد اقتصادی خود و افت صادرات و وارداتش شده است، میتوان پیشبینی کرد که جهان پس از انتخابات آمریکا اگر نگوییم به لحاظ ملیگراییهای افراطی سیاسی و اجتماعی، دستکم به لحاظ مراودات اقتصادی و تجارت بینالملل از سوی دو غول بزرگ اقتصاد جهان، چین و آمریکا، به فضایی بستهتر تبدیل خواهد شد.