صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۶۵۷۷۱
تاریخ انتشار: ۱۵:۰۱ - ۲۲ اسفند ۱۳۹۴
یادداشت دریافتی- مهدی رحیمی راد*؛ انتخابات مجلس دهم برگزار شد و طبق آمار ارائه شده حدود 80نفر از اصلاح طلبان تا به حال به طور قطعی وارد مجلس شده اند و تکلیف ورود 64 نماینده به دور دوم کشیده شده است.

این بدین معنی است که ممکن است تعداد اصلاح طلبان حاضر در مجلس دهم افزایش یابد. اما تا فرصت کوتاه دور دوم نمایندگان اصلاح طلب شهرهای مختلف می بایست چه اقداماتی انجام دهند؟

اصول گرایان خود را وصل و یا حتی عین نظام می دانند و آنقدر در این زمینه پافشاری و ابرام دارند که تو گویی انتقاد از آن ها به معنی انتقاد از نظام و زیر سوال بردن آن است. وضع موجود مطلوب آن هاست.

منافع اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی آن ها در گرو حضور چنین وضعیتی است. پس طبعاً در جنگ قدرت برای حفظ وضعیت موجود از ابزارهای مختلفی استفاده می کنند. از هژمونی صدا وسیما و تبلیغات یک سویه آن تا تخریب علیه جناح مقابل.

این هژمونی اصول گرایی آنقدر قوی عمل کرده که هرگونه فعالیت سیاسی (حداقل در شهرهای کوچک تر) بر مبنا و مقیاس اصول آن ارزش گزاری می شود و تو گویی هیچ نوع آلترناتیوی وجود ندارد.

آن ها بر موج شعارهای پوپولیستی سوار و یکه تازی می کنند و علی رغم تلاش گسترده اصلاح طلبان، آن ها در برخی نقاط توانسته اند رای اکثریت را به خود اختصاص دهند.

«ایران فقط تهران نیست»، این را اصول گرایان در پی شکست خود در تهران مدام تکرار می کنند و این گونه استنباط می کنند که در سایر نقاط به پیروزی مطلق رسیده اند.اما تا حدی نیز حق با آن هاست.چرا؟

در برخی از شهرها نماینده اصلاح طلب اصلا برای مردم شناخته شده نبود. هم مجمع در انتخاب نماینده آن استان اشتباه کرده بود و هم آن نماینده تلاشی برای ارتباط با بدنه جامعه نکرده بود.

این نمایندگان- مخصوصاً برای دور دوم- باید ارتباط منطقی و مناسب با بدنه جامعه خود برقرار کنند. ارتباطی که پوپولیسم نباشد بلکه برنامه چهار ساله ارائه دهد و از مردم بخواهد به برنامه وی رای دهند نه به وی.

آن چه که برای اصلاح طلبان می تواند درست و منطقی باشد روح و فکر اصلاح طلبی و وزنه مناسب آن در مجلس و در بین بدنه است.

اگر برنامه اصلاح طلبی رای بیاورد خیلی مناسب تر و بهتر از این است که برخی از اصلاح طلبان رای بیاورند و بدون هیچ اقدام و عملی صرفا چهار سال در مجلس حضور فیزیکی داشته باشند.

اصلاح طلبان می بایست یک برنامه یک پارچه تهیه و تبلیغ نمایند که حالت مرام نامه ای به خود بگیرد.همه نمایندگان هم براساس آن اقدام نمایند.

چندی پیش و قبل از انتخابات در یک خبرگزاری نظرسنجی مشاهده کردم... به چه دلیل باید در انتخابات شرکت کنیم؟ 1- رای آوردن لیست دلخواه 2- عدم رای آوری لیستی که مورد پسند نیست .3-..... . نکته جالب این بود که بیش از 50 درصد افراد به گزینه دو رای داده بودند. این بدان معناست که به جنبه سلبی انتخابات بیشتر از جنبه ایجابی آن توجه می کنیم.

مشکل و مسئله اصلاح طلبان، اصول گرایی نیست. مسئله این نیست که آن ها در مجلس حضور حداکثری نداشته باشند بلکه مسئله اساسی رای به اصلاحات است.

ممکن است افراد غیر مقبول رای نیاورند اما هیچ تضمینی نیست که فرد دلخواه به مجلس راه بیابد. بلکه بهتر است به افراد دلخواه و مقبول رای داده که این مسئله خود به خود موجب حذف جریان غیرمقبول می شود.

تا فرصت کوتاه دور دوم انتخابات، اصلاح طلبان می بایست با توده مردم فارغ از هرگونه شعارهای پوپولیستی و عوام فریبانه ارتباط برقرار سازند.

یک اصلاح طلب با اخلاق خارج از قدرت، بهتر از یک اصلاح طلب شعارگو پوپولیست داخل قدرت است.

لازمه این ارتباط، ارتباط شخص نامزد با توده مردم نیست بلکه میتوان از نخبگان هر شهر استفاده شود.

همچنین بهترین مشارکت، مشارکت و رای دادن به برنامه است نه به فرد. اصلاح طلبان برنامه مناسب و منطقی چهارساله ارائه کنند و از مردم شهر خود بازخورد بخواهند.


*کارشناس ارشد جامعه‌شناسی

این ارتباط دوسویه موجب محبوبیت هرچه بیشتر تفکر اصلاح طلبی و تأیید آن می شود.

ارسال نظرات