صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۵۴۱۵۲
دکتر رضا اسلامی در گفت‌وگو با فرارو بررسی کرد
یک استاد دانشگاه می‌گوید "کیفیت دانشگاه در ایران رو به افول است؛ افولی که بیش از هر چیز به تجاری‌شدن علم‌اندوزی بازمی‌گردد. محیط آکادمیک به‌خصوص در رشته‌های علوم انسانی به حراج زیر قیمت مدارک تحصیلات تکمیلی بدل شده و فساد مالی به فساد فرهنگی و علمی کشانده شده‌است".
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۹ - ۱۷ آذر ۱۳۹۴
فرارو- یک استاد دانشگاه می‌گوید "کیفیت دانشگاه در ایران رو به افول است؛ افولی که بیش از هر چیز به تجاری‌شدن علم‌اندوزی بازمی‌گردد. محیط آکادمیک به‌خصوص در رشته‌های علوم انسانی به حراج زیر قیمت مدارک تحصیلات تکمیلی بدل شده و فساد مالی به فساد فرهنگی و علمی کشانده شده‌است". 

دکتر رضا اسلامی استاد حقوق دانشگاه شهید بهشتی در گفتگو با فرارو گفت: در ابتدا بنده مایلم جمله‌ای را از آقای دکتر ناصر فکوهی نقل کنم. ایشان در مقاله‌ای نوشته‌اند "قدرتِ بی‌کنترل و ثروت بادآورده منجر به فرهنگ فساد می‌شود". من از جمله ایشان استفاده می‌کنم و می‌گویم افرادی که به فرهنگ فساد دامن زده‌اند، نظام آموزش عالی کشور را نیز (حداقل در حوزه علوم انسانی) آلوده کرده‌اند.

از فساد مالی تا فساد فرهنگی
وی در ادامه درباره ورود بی‌اصالتی به عرصه علم اظهار کرد: همچنین به گفته یکی‌دیگر از اساتید، افرادی‌که ثروت بادآورده دارند اصالتا ثروت‌مند نبوده‌اند؛ چرا که ارزش‌های فرهنگی مربوط به ثروت را ندارند و در نتیجه ثروت این افراد به خودنمایی منجر می‌شود. با توجه به این نکته و از نظر من افراد بی‌اصالت به حوزه تحصیلات تکمیلی در حوزه علوم انسانی نیز وارد شده‌اند و قصد دارند با خرید مدرک دکتری خود را دارای ارزش‌های فرهنگی نشان دهند؛ درحالی که آن‌ها با این ارزش‌ها فاصله دارند و تنها با کسب عنوان این اتفاق برای آن‌ها می‌افتد. 

اسلامی تصریح کرد: در چنین افرادی ما با درک از علم روبرو نیستیم بلکه تنها با مدرک آن‌ها روبروییم. در اینجا باید اضافه کنم که در دو دهه اخیر بسیاری از مقامات نیز با خرید مدرک دکتری و بدون تحصیل علم خواسته‌اند در کنار قدرت و ثروتی که دارند، خودشان را شخصیت‌هایی روشنفکر و اهل فرهنگ جلوه دهند. 

شیب تند بی‌کیفیتی علم در ایران
این استاد دانشگاه گفت: شرایط علمی و آکادمیک در حوزه علوم انسانی بحرانی است؛ چه از نظر پذیرش و شرایط پذیرش دانشجو در تحصیلات تکمیلی، چه از نظر رفتار با اساتید و چه از نظر محیط‌های آزاد علمی که باید در آن‌ها کسب علم در نظر باشد. همچنین متاسفانه با گسترش قارچ‌گونه دانشگاه‌های خصوصی با پذیرش بی‌رویه و بدون شاخص‌های علمی دانشجویان نشان از این دارد که در حوزه علوم انسانی با افت کیفیت در استانداردها روبرو هستیم. 

دکتر اسلامی همچنین با اشاره به تجارتی‌شدن کسب مدرک گفت: از نظر من این افت کیفیت شیب تندی پیدا کرده‌است. با تبدیل شدن اخذ مدرک دکترا به یک تجارت رایج، با اندکی بدبینی شاید بتوان گفت حتی اگر تعمدی در تخریب نظام آموزشی در حوزه علوم انسانی نباشد، حداقل شرایط موجود زمینه اقدامات خودسرانه را برای برخی افراد و دانشگاه‌ها فراهم کرده تا نظام آموزش عالی را تخریب بکنند. 

دانشگاه آزاد چه بر سر علم آورد؟
وی در تشریح تاثیر دانشگاه آزاد در ایجاد این وضعیت اظهار کرد: افت کیفیت در نظام دانشگاهی ما از سال‌ها قبل شروع شده بود. اما اقدام دانشگاه آزاد در گسترش بی‌رویه تحصیلات تکمیلی در سال 93 ضربه بزرگی به این تحصیلات و نظام آموزش عالی (به‌خصوص در علوم انسانی) زد. سال گذشته اکثر متقاضیان در مصاحبه دانشگاه آزاد برای دکترا پذیرفته شدند که خود آسیبی جدی به نظام آموزش عالی ما بود.

استاد دانشگاه شهید بهشتی درباره صدماتی که دانشگاه آزاد به نظام تحصیلات تکیمیلی وارد کرده توضیح داد:  دانشگاه‌ آزاد در واحدهایی دوره دکترای رشته‌هایی را ایجاد کرده که آن رشته‌ها دوره ارشد و حتی در مواردی دوره کارشناسی نیز نداشتند. همچنین این دانشگاه در ایجاد برخی رشته‌ها حتی یک عضو هیات علمی، منابع و حتی یک جلد کتاب در رابطه با آن رشته ندارد.

اسلامی تشریح می‌کند: ما در حال حاضر در بسیاری از واحدها شاهد آنیم که افرادی‌که لیسانس و ارشد آن‌ها در رشته‌های فنی و مهندسی بوده، در دوره‌های تخصصی دکتری علوم انسانی شرکت کرده‌اند. این نشان‌ می‌دهد که ما در اینجا تنها با یک تابلو روبروییم! مانند یک فضایی که در آن فقط داربست وجود دارد و سازه‌ای ندارد. مراکز دانشگاه آزاد نیز گویی فقط یک تابلو جلویشان نصب است.

وی ادامه داد: بعد دیگرِ تاثیر منفی دانشگاه آزاد، تاسیس واحدهای آزاد در شهرهای دوردست و کوچک است. در این واحدها ما شاهد حضو شصت نفر در رشته‌ای مانند حقوق هستیم. این درحالی است که این واحد حتی یک عضو هیات علمی ندارد. 

این استاد دانشگاه با اشاره به عیب دیگر دانشگاه آزاد گفت: همچنین در مواردی ما شاهد بوده‌ایم که یک دانشجوی ارشد در کلاس ارشد و یک دانشجوی دکتری در کلاس دکتری تدریس می‌کند. اینها همه نشان‌دهنده این است که اقدامی که دانشگاه آزاد از پارسال شروع کرد چگونه به نظام آموزش عالی آسیب وارد کرده‌است.

تجارت دانشگاه‌های خصوصی و علمی -کاربردی
استاد حقوق دانشگاه بهشتی درباره دانشگاه‌های خصوصی نیز اظهار کرد: در این‌جا ذکر یک نکته لازم است و آن اینکه این شرایط مختص به دانشگاه آزاد نیست. متاسفانه دانشگاه‌های خصوصی فراوانی نیز در حال حاضر وجود دارند که با ایجاد دوره‌های دکتری در رشته‌هایی مانند حقوق و پذیرش بالای دانشجویان آنهم بدون آن‌که اعضای هیات علمی ثابتی داشته باشند، آسیب‌های دیگری را به نظام آموزش عالی می‌زنند. 

وی ادامه داد: برخی از این دانشگاه‌های به اصطلاح خصوصی (که هیچ زیرساخت لازمی را ندارند) به‌جای آنکه دوره‌های خود را از سطح کارشناسی شروع کنند از کارشناسی ارشد و دکترا آغاز می‌کنند که دلیل آن ثروت‌اندوزی و تجارت است. 

اسلامی درباره دانشگاه‌های علمی-کاربردی نیز گفت: در ادامه باید به گسترش بی‌رویه دانشگاه علمی-کاربردی اشاره کنم. این دانشگاه با امضای قرارداد با نهادها و موسسات مختلف، دانشگاه‌ها خاص آن مراکز را راه‌اندازی می‌کند. این دسته از دانشگاه‌ها نیز مانند موارد قبل آسیب‌هایی به آموزش عالی وارد کرده‌است. 

رقابت دانشگاه سراسری با دانشگاه آزاد
این استاد دانشگاه در تشریح وضعیت دانشگاه سراسری و افت کیفی آن توضیح داد: به‌نظر من در حوزه علوم انسانی و به خصوص در تحصیلات تکمیلی ما با افت کیفی قابل توجه در دانشگاه‌های دولتی نیز مواجه هستیم. این افت کیفی هم می‌تواند متاثر از اقدمات دانشگاه آزاد باشد و هم به‌دلیل شرایط پذیرش دانشجویان و تجاری‌سازی دانشگاه‌های دولتی.  

رضا اسلامی همچنین اظهار کرد: در دانشگاه سراسری در بخش پذیرش دانشجویان با توجه به مسائل اقتصادی و اجتماعی جامعه ما، دانشجویان به قصد علم‌اندوزی و کسب دانش به دانشگاه‌ها مراجعه نمی‌کنند. آن‌ها عمدتا یا از سر بیکاری، یا عدم امکانِ یافتن شغل مناسب، برای پرکردن وقت خود و اخذ مدرک به تحصیلات تکمیلی مراجعه می‌کنند. این موضوع باعث می‌شود که حد کیفی دانشجویان به طور مرتب رو به افول باشد. 

وی تصریح کرد: علاوه بر این تجاری‌سازی دانشگاه‌ها و استفاده مالی از دانشگاه‌ها هم در دانشگاه‌های دولتی دیده می‌شود. این موضوع را در تاسیس پردیس‌های جداگانه دانشگاه‌های دولتی با هدف کسب درآمد می‌توانیم ببینیم. این پولی‌شدن و کسب درآمد در دیگر فعالیت‌های دانشگاه‌های سراسری نیز دیده می‌شود. مثلا این دانشگاه‌ها تالارها و سالن‌هایشان را به بخش خصوصی برای برگزاری مراسم‌ و برنامه‌های غیرآکادمیک اجاره می‌دهند. بنابراین محیط دانشگاه سراسر تبدیل به یک پارکینگ بزرگ شده که مرتب افراد غیرعلمی در دانشگاه تردد دارند.

وی گفت: یک دلیلِ دیگر احداث پردیس‌ها توسط دانشگاه‌های سراسری رقابت با دانشگاه آزاد در درآمدزایی بوده‌است. این موضوع کیفیت را در این دانشگاه‌ها کاهش داد. 

فروش مدرک با بهایی اندک
دکتر رضا اسلامی درباره تجاری‌شدن تمام دانشگاه‌های در ایران توضیح داد: درنتیجه متاسفانه باید گفت دانشگاه‌ها به صورت تجاری با مسائل علمی برخورد می‌کنند و همچنین باید گفت مدرک دکترا در حوزه علوم انسانی به حراج گذاشته شده‌است. هرکس با اندک پول و زیر قیمت می‌تواند مدرک علوم انسانی تهیه کند. 

این استاد دانشگاه همچنین با اشاره به اینکه رقبت برای رفتن به دانشگاه کم نشده گفت: ما شاهد کاهش رقبت برای رفتن به دانشگاه در مقاطع فعلی نبوده‌ایم. از نظر من اگر کاهشی در تعداد دانشجویان دوره کارشناسی رخ داده، به دلیل این است که آنقدر تعداد دانشگاه‌ها زیاد بوده که پیک جمعیتی ما در حال حاضر به مقاطع ارشد و دکترا رفته است. این لزوما به معنای کاهش رقبت در کارشناسی نیست. 

وی تاکید کرد: البته اگر کاهش رقبت به رفتن به دانشگاه در جامعه رخ داده باشد این جای خوشحالی دارد؛ به این دلیل که جامعه متوجه شده که در حال حاضر دانشگاه محیط علم آموزی نیست و دانش با موانع زیادی در دانشگاه‌ها روبروست. 

معضلی به نام ISI!
این استاد حقوق درباره صدماتی که تاکید بر مقاله‌نویسی به نظام علمی دانشگاه‌های ما زده گفت: یک موضوع دیگر که در پروسه کاهش علم‌آموزی در دانشگاه‌ها نقش دارد، تاکید فراوان دانشگاه‌ها بر نوشتن مقاله است. در دانشگاه آزاد ما در برخی واحدها و حتی در تهران شاهد این هستیم که دانشجویان ارشد پیش از دفاع از پایان‌نامه ارشدشان موظف به دریافت پذیرش انتشار مقاله‌اشان از مجله علمی-پژوهشی هستند. چطور از دانشجوی که سه ترم درس خوانده انتظار می‌رود که مقاله علمی –پژوهشی بنویسد؟ درواقع دانشگاه آزاد با ظاهری علمی‌مآبانه قصد دارد نشان دهد که حتی از دانشجویان ارشد هم مقاله علمی می‌خواهد که این رفتار غیرحرفه‌اس و غیرعلمی است.

اسلامی با اشاره به مقالات ISI اظهار کرد: تشویق دانشجویان دکتر به نوشتن مقاله ISI یکی دیگر از معضلات دانشگاه‌های ما و یک فاجعه است. تشویق دانشجویان و اساتید به نوشتن مقاله ISI بدون آنکه ما بدانیم از چه صحبت می‌کنیم و بدون آنکه بدانیم بسیاری از مجلات معتبر در ISI حضور ندارند.

وی ادامه داد: دانشجویان ایرانی زیادی مقالاتی که حتی خودشان ننوشته‌اند را در کشورهایی مانند تاجیکستان، پاکستان و... با پرداخت پول منتشر می‌کنند تا تنها در لیست ISI قرار بگیرند. 

این استاد دانشگاه همچنین تصریح کرد: به نظر من وزارت آموزش عالی باید با این مسئله مقابله کند و لزوم چاپ مقاله در لیست ISI را بازنگری کند. آن‌ها باید بررسی کنند که چرا دانشجویانی بدون آشنایی با زبان انگلیسی اقدام به انتشار مقاله ISI می‌کنند؟ متاسفانه کسی پاسخگوی این مسئله نیست و این موضوع به تجارتی در میدان انقلاب و جاهای دیگر تبدیل شده است. 

افتخار دولت‌های پیشین به تولید آمار علم
رضا اسلامی دلیل تاکید بر مقالات ISI را در دولت‌های قبلی خوانده و اظهار کرد: متاسفانه تاکید بر مقاله ISI  به این دلیل بوده که دولت‌های قبلی به داشتن آمار در تولید علم افتخار می‌کرده‌اند. در حالی که این اقدامات تنها به تضعیف علم در جامعه ما دامن زدند. 

ور همچنین در ادامه گفت: همه این موارد باعث شده که افراد مختلف از هر قشر و صنف و جایگاه از قضات، وکلا و ... به خرید مدرک دکتری روی آورده‌اند چرا که می‌دانند در دانشگاه‌ها مدرک دکترا به حراج گذاشته شده است. 

اساتید دانشگاه‌ها چه وضعیتی دارند؟
دکتر اسلامی درباره نسبت میان دانشجو و استاد در کشور ما گفت: اگر استانداردهای جهانی مدنظر ما باشد، حداقل در علوم انسانی نسبت منطقی میان اساتید و دانشجویان وجود ندارد. طبیعی است که با توجه به گسترش بی‌رویه تحصیلات تکمیلی در علوم انسانی و پذیرش بیش از حد دانشجویان و یا پذیرش تمام متقاضیان نسبت منطقی بین دانشجویان و اساتید وجود ندارد. بنابراین نه در دانشگاه آزاد و نه در دانشگاه دولتی متناسب با پذیرش دانشجو جذب اعضای هیات علمی وجود ندارد. 

وی ادامه داد: در این پروسه اساتید زیادی به دلیل مشکلا معیشتی وارد عرصه فروش مدرک دکتری شده‌اند. جالب است بدانیم که بسیاری از پردیس‌ها قبل از شروع دوره هزینه دوره را می‌گیرند اما در پرداخت حق الزحمه اساتید اجحاف می‌کنند. 

این استاد دانشگاه تصریح کرد: نکته دیگر در رابطه با اساتید این است که همراه با گسترش پذیرش دانشجوی دکتری و مقالات ISI، ما با پدیده‌ای تحت عنوانِ غلط‌انداز ارتقای کیفیت علمی اساتید روبروییم. این در حالی است که ما با شرایطی سخت برای ارتقای اساتید مواجه هستیم. حداقل در علوم انسانی رفتار با اساتید کرامت‌محور نیست. به طور سیستماتیک اساتید دچار تحقیر هستند. 

وی با توضیح شرایط دانشجویان اظهار کرد: به عنوان مثال در تبدیل وضعیت اساتید و در ارتقاء آن‌ها به دلایل واهی و یا به دلایل نداشتن امتیازات فرهنگی لازم افراد زیادی از ارتقاء محروم می‌شوند. افراد زیادی هستند که در تمام کشور به عنوان استاد یک رشته شهرت دارند، در حالی که در دانشگاه محل خدمت خودشان از ارتقاء محروم می‌شوند. 

اسلامی با اشاره به دخالت‌ هیات‌های ممیزی بدون صلاحیت اظهار کرد: همچنین باید به دخالت نابجای هیات‌های ممیزه اشاره کنم که به ارزیابی علمی اساتید می‌پردازند، در حالی که شرایط علمی این اساتید در کمیسیون‌های تخصصی به اثبات رسیده است. هیات‌های ممیزه بدون صلاحیت در این‌باره اظهار نظر می‌کنند. درواقع باید بگویم بسیاری از اساتید علی‌رغم صلاحیت از ارتقاء محروم هستند. 

دانشگاه‌های ایران چه فرقی با جهان دارند؟
وی همچنین در مقایسه دانشگاه‌های خارج از کشور با ایران ادامه داد: با توجه به ارتباطی که با برخی دانشگاه‌های خارج کشور دارم، می‌توانم بگویم در این کشورها دانشگاه محلی برای علم‌آموزی، تربیت نیروی مورد نیاز جامعه و ارتباط دانشگاه و صنعت است. دانشگاه در این کشورها در پی ارتباط محکمی که با جامعه دارد و به همین خاطر بودجه خوبی از صنعت و بخش‌های خصوصی به سمت دانشگاه سرازیر است؛ بودجه‌ای که می‌تواند تلاش مفیدی را در دانشگاه ایجاد کند. 

این استا دانشگاه اظهار کرد: این در حالی است که در کشور ما با گسترش‌های بی‌رویه در تحصیلات تکمیلی هیچ استانداردی بین نیاز جامعه و تربیت نیروی متناسب با آن وجود ندارد. در بسیاری از واحدهای دانشگاه‌های مختلف ما در سطح بسیار بالایی دانشجویان فارغ التحصیل می‌شوند بدون آنکه نیاز مرتبط با رشته‌ آن‌ها وجود داشته باشد. 

رضا اسلامی در ادامه تصریح کرد: وقتی دانشگاه هیچ اطلاعی از نیاز جامعه ندارد یا اگر اطلاع داشته باشد مسئله‌اش نیست که چه مقدار نیرو باید برای جامعه تربیت شود، متوجه می‌شویم این پذیرش بی‌رویه تنها در جهت فروش مدرک انجام می‌پذیرد.

این استاد دانشگاه شهید بهشتی در انتها گفت: دانشگاه محل انجام پروژه‌های علمی شده‌است. تمام بخش خصوصی و سایر نهادها اگر پروژه‌ای داشته باشند باید آن را در دانشگاه به مرحله انجام برسانند. اما متاسفانه درکشور ما چنین نیست. نهادها و ادارات ما خودشان به انجام پروژه‌ها تحت عنوان زیرمجموعه‌ای به نام پژوهشگاه می ‌پردازند. دلیل این امر این است که چون خروجی دانشگاه بی‌طرفانه است، مقامات آن را نمی‌پسندند. در نتیجه پژوهشگاه‌های زیادی تحت مدیریت افرادی در نهادهای مختلفی ایجاد شده‌اند. 
ارسال نظرات
ناشناس
۱۱:۰۶ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۸
البته این هم درست نیست که بگین هرکی رفته دانشگاه آزاد یا پردیس بی سواده و فقط دانشجویان دانشگاههای دولتی نخبه هستند. تو تمام دانشگاههای دینا برای تحصیل پول می گیرن. مشکل پولا گرفتن نیست. چه بسا از اول نباید پدیده ای به نام دانشگاه دولتی وجود می داشت. اون کسانی که پول میدهند و شایسته هم هستند بار مالی شون از رو دوش جامعه برداشتند. این تفکر قالبی هم در اساتید داشنگاهها شکل گرفته و دامن زده شده که دانشگاه را دولتی و غیر دولتی کردن در حالی که شمکل سام دانشگاه و پولی بودنش نیست. مشکل شیوه و سبک دانشجو گرفتن و روند تحصیلات تکمیلی هست. دانشگاههای امریکا مگه پول نمیگیرن؟ انگلیس آلمان و همه دانشگاههای دیگه..
ناشناس
۱۰:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۸
تحقيق دانشجو بايد براساس مطالعاتي باشد كه انجام داده است اينجانب موضوع رساله دكتريم مطالعه بر روي مرد كشي در ايران است دانشگاه ازاد اعلام كرده كه بايد براي فارغ التحصيلي مقاله علمي پژوهشي داشته باشيد اينجانب هم براساس موضوع رساله ام مقاله اي نوشتم ولي وقتي با گذشته بيش از هجده ماه متوجه شدم كه نشريه به دلايلي رغبتي به انتشار مقاله ام ندارم آمدم آن مقاله را به نشريات ديگري نيز ارسال نمودم نتيجه اين بود براي اينكه موضوع مقاله ام به اهداف نشريه منطبق باشد عنوان مقاله ام را به صور زير تغيير دادم مثلا براي نشريه اقتصادي نوشتم تحليل اقتصادي مرد كشي يا براي نشريه بين المللي نوشتم علت جهاني شدن مرد كشي و به اين ترتيب توانستم پس از تغيير عنوان و ارسال مقاله به نشريات مختلف از يكي از آنها پذيرش بگيرم من سوالم از مسئولين محترم دانشگاه ازاد اين است كه چرا باعث چنين اقداماتي مي شوند
ناشناس
۱۰:۴۷ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۸
من دانشجويي هستم كه مقاله ام در يكي از نشريات وابسته به اكسفورد در رشته حقوق پذيرفته شده است دانشگاه صدور دانشنامه ام را منوط كرده به ارائه اكسپت نهايي از دانشكده حقوق اكسفورد انگلستان حالا با گذشت دوسال و با كمك يك وكيل ايراني مسلط به زبان انگليسي حقوقي و ساكن لندن توانستم از جورنال وابسته به اكسفورد پذيرش مقدماتي بگيرم نشريه ارسال پذيرش نهايي را منوط به پرداخت حداقل پانصد پوند كرده كه تقريبا مي شود دو ميليون و هفتصد هزار تومان تا اينجا اخذ مشاوره با آن وكيل ايراني و مراحل اوليه برايم چهار ميليون تمام شده با اين حداقل پانصد پوند مي شود حدود هفت ميليون ايا اين درست است كه هزاران دانشجوي دانشگاه ازاد ارز خارجي را براي انتشار مقالاتشان به درك واصل كنند
تازه هزينه چاپ از پانصد پوند تا دوهزار و پانصد پوند است خودتان حساب كنيد چند هزار نفر در سال بيايند پانصد پوند ارسال كنند ان وقت چقدر ارز از كشور خارج مي شود در حالي كه مي توان از اين ارز در زمينه هاي ديگري استفاده كرد خواهش مي كنم تدابيري انديشيده شود
ناشناس
۱۰:۴۰ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۸
من وقتي براي انتشار مقاله ام با نشريه اي انگليسي و تحت پابليش اكسفورد مكاتبه كردم گفتند به ما داوري معرفي كن كه بتواند مقاله ات را از نظر حقوق ايران ارزيابي كند و معلوم شود كه اين مطالب را خودت نوشته اي و ثانيا اين مطالب براساس اخرين اطلاعات از نظام حقوقي ايران در بحث عقود بانكي است من الان شش ماه دنبال چنين استادي مي گردم گفتند از ايران نبايد باشد بايد از يك دانشگاه معتبر حقوق بين المللي باشد و مسلط به ادبيات حقوقي ايران به انگليسي حالا سوال من از پژوهش دانشگاه ازاد اين است ايا مي توانند ليست اساتيد ايراني را در سايتشان اعلام كنند كه بتوانند اين نياز دانشجوها را براي اخذ كسپت تامين كنند يا فقط بدون بررسي لازم رشته حقوق را با رشته ميكروب شناسي مقايسه مي كنند كه طرف با ديدن يك اتفاق كوچك زير ميكروسكوپ مي تواند حرف جديدي داشته باشد اقايان محترم اين رشته از نظر محتوا متفاوت است بيشتر حقوق ايران از فرانسه امده و از متون فقهي اسلامي ايا نبايد به جاي نشريات غربي به فكر نشريات جهان اسلام باشيم كمي تفكرمان را در مورد علوم انساني تغيير دهيم و آن را با علوم تجربي علوم رياضي علوم رايانه علوم ديگر مقايسه نكنيم در بحث نشريات توجهمان به نشريات جهان اسلام باشد دانشگاه ازاد اسلامي عبارت مقدس اسلامي را دارد ما بايد براي اشاعه اسلام ناب محمدي كوشش نماييم ما بايد با رد و بدل كردن اطلاعاتمان با كشورهاي مسلمان شيعي دانش حقوقي را براساس مقتضيات جامعه مورد نقد، توسعه قرار دهيم
ناشناس
۱۰:۳۳ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۸
اين پيام يكي از نشريات در صفحه نخست سايتش است
دفتر مجله از دریافت مقاله مجدد از نویسندگانی که سابقه ارسال مقاله به سامانه را دارند معذور است مگر آنکه:
حداقل یک شماره از هنگام انتشار مقاله پیشین گذشته باشد یا
نتیجه ارزیابی مقاله پیشین دال بر غیر قابل پذیرش بودن باشد .


دست اين نشريه درد نكند خسته شديم اين قدر نام يك نفر را يا با يك دانشجوي ديگر در اين نشريات ديديم به نظر مي رسد برخي از نشريات فقط متعلق به هيات تحريريه آنهاست
ناشناس
۱۰:۲۹ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۸
ما يك كشور اسلامي هستيم به جاي رواج مقاله ISI در نشريات انگليسي و امريكايي بياييد باعث رواج حقوق اسلامي شويم در نشريات جهان اسلام و اين كار بايد با اصلاح بخشنامه هاي دانشگاه آزاد اسلامي صورت پذيرد كه تا اين اندازه دانشگاهي كه نامش اسلامي است به جاي اهميت به نشريات جهان اسلام به نشريات غربي اهميت داده است
ناشناس
۱۰:۲۹ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۸
سال‌ها پیش یک ایرانی به چین رفت و در رشته‌ی اژدهاشناسی تحصیلات خود را با موفقیت گذرانیده و پس از اخذ مدرک دکترای اژدهاشناسی به ایران بازگشت. اما زمانی که وی به ایران بازگشت با این حقیقت تلخ مواجه شد که برای وی بازار کاری وجود ندارد؛ زیرا در ایران نه اژدهایی وجود داشت و نه نیازی به شناخت آن احساس می‌شد؛ لذا زمینه‌ی کاری برای وی فراهم نیامد. پس از چند سال بیکاری نهایتاً وی راه‌حل بسیار خوبی را برای رفع بیکاری خویش یافت. دانشکده‌ی اژدهاشناسی تأسیس کرد و به پرورش نسلی از اژدهاشناسان مبادرت جست؛ اما پس از مدتی که نخستین فارغ‌التحصیلان اژدهاشناسی وارد بازار کار شدند بحران دوچندان شد؛ زیرا برای آن‌ها نیز کار نبود؛ لذا آن فرد دانشکده‌ی اژدهاشناسی را به دانشگاه تبدیل کرد و از آن‌ها به‌عنوان اساتید و کارمندان دانشگاه استفاده کرد. پس از چندی نسل‌های زیادی اژدهاشناس تربیت شدند و بحران به نحو عمیق‌تری تکرار شد، هرچند آن بزرگوار با این راه‌حل هوشمندانه‌ی! خود توانسته بود وضعیت را برای مدتی کنترل کند، اما از این غافل بود که تنها با به تعویق انداختن بحران و به قیمت تشدید آن در میان‌مدت چنین هدفی حاصل شده است و این هوشمندانگی مآلاً گریبانگیر خواهد شد!
ناشناس
۱۰:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۸
طبق بخشنامه جديد دانشگاه آزاد بايد مقالات در نشريات بين المللي تخصصي هر رشته منتشر شود و آمده 146 نشريه از دانشگاه هاروارد استنفورد اكسفورد و كمبريج را گذاشته در سايت پژوهش دانشكده حقوق و گفته در يكي از اين 146 تا مقالاتتان را منتشر نماييد اكنون با گذشته چند ماه هيچ دانشجويي نتوانسته در يكي از آنها مقاله اي منتشر نمايد و دانشگاه عقب نشيني كرده چون فهميده جز محالات است گفته در يك نشريه علمي پژوهشي انگليسي زبان مي توانيد مقاله خارجي اتان را منتشر نماييد حالا كاشف به عمل آمده كه ما اصلا نشريه حقوقي د ر داخل نداريم كه به زبان انگليسي مقالاتش را منتشر نمايد فقط چكيده ها به زبان انگليسي در انتهاي نشريه ها قرار مي گيرند من سوالم اين است اگر هدف نشريه تخصصي است پس چرا الان به نشريان اقتصادي علوم انساني بانكداري و غيره قضيه منحرف شده اگر اين كار نشدني است پس طوري بخشنامه را بنويسيد كه قابل انجام باشد
ناشناس
۱۰:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۸
انشاالله روزي فرا رسد كه رساله هاي ما يك صفحه اي باشند ولي آن يك صفحه حاصل تراوشات ذهني نويسنده رساله باشد و آن يك صفحه حرفهاي جديدي در زمينه توسعه علم و دانش باشد
ناشناس
۱۰:۱۰ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۸
فاتحه همه چیز خوانده شده یکی از آنها مدرک
Mehbod
۰۸:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۸
زمانی گرفتن دیپلم در رشته ریاضی یا تجربی کار بزرگی بود. واقعا باید فیزیک ، شیمی ، جبر و ... بلد بودید تا نمره بگیرید. زمانی که ما دانشگاه می رفتیم ، نمره مفت به کسی دادن اصلا در مخیله هیچ کس نمی گنجید. بچه هایی را می شناختم که خیلی هم درس می خواندند ، ولی توان ذهنی برای درس ها ی ترم های بالاتر مقطع کارشناسی را نداشتند . اینها با کلی دوندگی مدرک معادل فوق دیپلم می گرفتند و می رفتند دنبال زندگی شان.

من یک شرکت کوچک خصوصی را اداه می کنم . در سال های اخیر ، در مصاحبه های استخدامی با متقاضیان بسیاری با مدرک لیسانس و فوق لیسانس مصاحبه کردم و واقعا شگفت زده شدم از اوج بی سوادی برخی ، سواد ریاضی برخی از این متقاضیان در حد بچه های دبستانی هم نبود.
ناشناس
۰۸:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۸
سلام دوستان دل ما از این وضعیت علمی کشور خون است از تدریس بگی، از سرفصل دروس که بیشتر رشته ها غیر مرتبطه بگی از نوع جذب اساتید حق التدریس و هیات علمی بگی،از حضور نیمه وقت بیشتر اعضای هیات علمی بگی، از انتخاب مدیران بگی از انتخاب کارمندان بگی از نحوه نمره دادن از نوع مدرک دادن واقعاً که این راه به ....است.
حمید
۰۷:۱۶ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۸
سلام دکتر جان واقعا گل گفتی دستت درد نکنه ولی شما باید مسئولین دولتی را مقصر اصلی بدانی نه دانشگاه ها را چون خود دولت و سازمانها هستند که استخدام و یا هر چیزی را اول و آخر به مدرک ربط میدهند به همین دلیل است که در ایران همه دنبال مدرک هستند نه تخصص و علم آموزی جانم
ناشناس
۲۳:۵۶ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
اولین مصیبت ها از «کنکور» شروع می شود. بعد از این که همه وارد دانشگاه می شوند. بعد این که با وجود بیسوادی بسیاری از اساتید دوره تحصیلات تکمیلی را هم داریم. بعد هم ظرفیت های نجومی دوران تحصیلات تکمیلی. کلا همش مصیبته. من نمی دونم درست می شه بشه یا نه.
ناشناس
۲۳:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
من یک سوالی از این استاد عزیز دارم و اون این که وقتی در سال 90 در دانشگاه های دولتی قرار شد که برای این که افراد پولشون را در همین ایران خرج کنند و خارج نرن ظرفیت ها را نجومی افزایش دادن آیا اون وقت ایشان و همکاران عکس العملی نشان دادند؟ یا گفتند که بد هم نیست که بالاخره ما هم هر کدوم 10 تا دانشجوی دکتری می گیریم و یک پولی هم (ولو ناچیز) گیر ما می آید؟
ناشناس
۲۳:۳۹ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
ظلم کردیم. به استاد و به دانشجو ظلم کردیم. حال باز اساتید یک نونی براشون داشت این بحث تحصیلات تکمیلی و اعتراضی هم نکردند و حکم سنگ مفت گنجشک مفت را داشت ولی به این جوون ها ظلم کردیم. می گذاشتیم برن سر یک شغل آزادی لااقل پول تو جیبیشون را خودشون در می آوردن. البته ممکنه بگید که کسی مجبورشون که نکرده بود ولی خدایی پدر و مادرها را که گول زدیم که حتما بچه هاشون را بفرستن دانشگاه و بنده خداها هزینه کنن و آخرش هم بیکاری بچه هاشون را ببینن.
ناشناس
۲۳:۳۵ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
در تایید نظر استاد مبنی بر گسترش بی رویه و غیر متناسب تحصیلات تکمیلی باید بگویم که هم اکنون بیش از نود(90) دانشجوی دکتری ریاضی در بخش ریاضی دانشگاه ما (دانشگاه دولتی یکی از مراکز استانها) در حال تحصیل هستند!!!!!!!!!!! متاسفانه سطح علمی اساتید محترم هم بسیار پایین است. نظارتی هم نیست. قانون مسخره ای هم گذاشته اند که با توجه به رتبه علمی استاد که در کشور ما معمولا با بودن در کارهای اجرایی ارتقاء رتبه حاصل می شود تعداد دانشجوی دکتری تعیین می شود. خلاصه وضع خوبی نداریم. یکی هست که فکری کند؟!!
ناشناس
۲۲:۴۲ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
استاد گرامی ای کاش غیرتی ملی در جامعه علمی می بود تا قبل از آنکه این فساد ریشه های علمی این دیار را بطور کلی نابود کند به مسیر اصلی خود برگرداند. استانداردی تعریف شود. همه خود را با آن هماهنگ کنند. برگردیم به دانشگاههای دهه شصت. برایت زبان امتحان می دهند، مقاله می نویسند و دفاع هم می کنند. میدانید چرا چون ادمی که شب وروزش هزار کلک را ساز می کند بشود استاد تمام با مقالات پولی و پولی و پولی بعدش هم سر و ته این فرد را نگاه می کنید به اندازه تکنیسین سال 60 اطلاعات ندارد البته تکنیک چاپ مقاله را دارد چون این را میخواند از سویس ازز نظر تولید علمی جلو می زنیم ولی آیا واقعا جلوییو؟
زینب
۲۱:۵۷ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
این بی عدالتی است که بگیم دانشگاه آزاد بد است . شاید 85 درصد دانشگاههای دولتی بدتر از دانشگاه ازاد می باشند. بنده دوره کارشناس و کارشناسی ارشدم را در دو دانشگاه دولتی گذرانده ام که یکیش دانشگاه کلان شهر و دیگری تهران بود. در این دو دانشگاه دولتی هر ترم حداکثر 9-10 جسله کلاس می رفتیم ولی در دوره دکتری در دانشگاه علوم و تحقیقات دانشگاه ازاد برای هر ترم ما 16 جلسه کلاس می رفتیم. حالا خود قضاوت کنید
احسان
۲۱:۵۰ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
این همه مدرک بگیر از دانشگاه های معتبر دولتی- کلی هم مقاله کنفرانسی و علمی پژوهشی بده سربازی هم برو بعد میبینی با این رزومه قوی با فوق لیسانس هر جا بری میگن رکوده کار نیست اونجام که هست پارتی نداری
تو میمونی با یه رزومه قوی و جیب خالی و . . .
ناشناس
۲۰:۴۴ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
تمام گفته هاي إستاد كما بيش صحت دارد ،أعضا هيات علمي دانشگاه بايد با دوندگيهاي فراوان و پرداخت پول زياد امتياز جمع كنند و تازه بعد از آن نوبت به امتياز فرهنگي ميرسد ،يك اقدام من دراوردي و عقب نگهدارنده در دولت دهم .متاسفانه اوضاع دانشگاهها تعريفي نداره و انگيزه آموزش درست گرفته شده.
ناشناس
۲۰:۰۹ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
من یک مقطع رو در دانشگاه آزاد خوندم یک مقطع رو دانشگاه دولتی
فرق چندانی بین اونها نیست
کل سیستم آموزش از ابتدایی تا عالی دچار مشکل است
ناشناس
۱۹:۴۰ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
از شدت سواد اخیرا رغبت را با ق مینویسند
یک معلم
۱۹:۱۱ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
غم نامه این استاد عزیز یاد اور" به کجای این شب تیره ... "نیما است مشکل مهمتر این است که زیر ان داربست هم چیزی نیست استاد عزیز اگر تعملی درسیستم اموزش وپرورش ومقایسه ان با دیگر کشورها بنمایند متوجه خواهند شد که خیلی وقت است که خانه از پایبست ویران است.
علی
۱۸:۱۹ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
متاسفانه برخی مدرسان دانشگاه آزاد که فاقد توانایی لازم در تخصص رشته علمی مربوطه بوده اند، در 15 سال اخیر با استفاده از رانتهای قدرت هر دو گروه اصلاح طلب و اصولگرا وارد دانشگاههای دولتی شده اند و با در اختیار گرفتن مدیریت دانشگاههای دولتی ، ساختار علمی و آکادمیک برخی دانشگاههای دواتی قدیمی را در حد ساختار یک دانشگاه آزاد منطقه دورافتاده ای تنزل داده اند.
میلاد
۱۶:۲۸ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
من یکسالی هست که مدرک کارشناسی ارشدم رو گرفتم.بعد از دفاع از پایان نامه یک مقاله علمی - پژوهشی پایان نامه ام نوشتم که یکسال طول کشید تا چاپ بشه...حالا هم دو تا مقاله نوشتم که ارزش علمی - پژوهشی داره اما هیچ مجله ای چاپ نمیکنه و میگن حتما باید اسم استاد توش باشه!!!! آخه چرا؟ منی که تنهایی یک مقاله تهیه کردم اسم یکی دیگه توش بیاد؟ مجلات علمی - ترویجی هم میگن مقالات رو بدید 6 یا 9 ماه دیگه جواب میدیم که آیا مورد قبول هست یا نه!!!! خوب چه انگیزه ای میمونه برای من که مقاله مینویسم و هیچ پولی هم برام نداره و برای چاپش هم باید کلی خرج کنم روبندازم!
ناشناس
۱۶:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
دلیل تاسیس دانشگاه آزاد این بود که مدیران دولتی فاقد مدرک داشتیم زمان آقای رفسنجانی می خواستند مدارک لیسانس و بالاتر رو بگیرند دلیل پولی بودن هم این بود که هزینه را دولت رفسنجانی می داد یه مقدار هم فکر اقتصادی این خانواده بود و دانشگاه آزاد تاسیس شد
به این ترتیب بنیاد علم بر باد رفت
ناشناس
۱۶:۱۱ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
مثلا دانشگاه دولتی چه گل زده گه ازاد نزده.
استاد گرامی در این مملکت هم چیز باید به هم بیاید مگر میشود دانشگاه دولتی تافته جدا بافته باشد
نیما
۱۹:۰۷ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
بنده دانشگاه دولتی تحصیل کردم بدتر از آزاده
ناشناس
۲۳:۰۶ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
دوست عزیز مسئله حجم زیاد دانشگاه های بی کیفیت است مثل تولید انبوه اتومبیل های بدون ایمنی مثل کشاورزی زوری و خودکفایی فرمایشی در سال های گذشته است که دیگه آبی زیر زمین نمانده است. مثل تولید نسل بی حساب و کتاب دهه 60 است که حالا تبدیل شده اند به میلیون ها دختر و پسر بیکار بی آینده بی خانواده مثل تولید خروار خروار کیک زرد و اورانیوم غنی شده ای که باید تحویل بدهیم مثل هزاران دو پا توی یه لنگه کفش کردن هایی است که تمامی ندارد.
مصطفی
۱۵:۳۵ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
همه اینا ک گفته درسته
اما واقعا باید اشاره هم می کرد که خود اساتید هم عموما دچار چ مادی گرایی و بی اخلاقی ای در این سیستم شدند:
مثلا استادی که بخاطر برنداشتن پایان نامه باهاش، با ی دانشجوی بدبخت بد میشه و نمرشو کم میده یا هزار جور بلا سرش میاره
منی که دارم توو دانشگاه تهران به عنوان دانشگاه اول این کشور درس می خونم بخاطر سوء استفاده ی استاد باید همش مس موش و گربه فرار کنم چرا؟ چون ایشون که می دونه من چند تا کتاب ترجمه کردم و مترجمه خوبیم گیر داده ک بیا ترجمه کن اسم منم بزن نشر دانشگاه تهرانم چاپ کن ک امتیاز علمی بیشتری داره در حالی که منه دانشجوی بیچاره دنبال ی مقدار پولم
یا از بی اخلاقی اساتید بسیاری نام برده نشده که در هر درسی از دانشجو مقاله علمی پژوهشی می خوان مثلا اساتیدی در همین دانشگاه تهران داریم که اجازه دفاع ب دانشجوی شهرستانی با هزار مشکلی که داره نمیدن بهش میگن اول گواهی تایید مقالاتتو بیار
خب اینا همه تبعات سیستماتیک ی سیستم معیوبه
توو سطح فردی هم بیاید دانشجو ها رو ببینید
دانشجوهای ناامیدی که هیچ انگیزه ای ندارن و با هزار استرس روز و شب می کنن که آیا بعد تحصیلشون چ بشه یا چ نشه
کاش تدبیر و عقلانیتی وجود داشت و با بی ارزش شدن نهاد علم مواجه نمی شدیم
ناشناس
۲۳:۴۵ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
متاسفانه خیلی وقت بود که نشانه های این فاجعه هویدا بود اما عده ای نخواستند ببینند و حتی بر عکس مشکل را پوشاندند و الان وضع بحرانی به نظر می رسد.
ناشناس
۱۰:۲۲ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۸
هزار تا لایک
ناشناس
۱۰:۵۷ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۸
کاش
ali
۱۴:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
ای بابا دانشگاه آزاد و دولتی نداره دانشگاه رو واسه چی درست میکنن واسه اینکه یه سری فارغ التحصیل شن برن به یسری دیگه درس بدن آخرش بیوفتن تو دور باطل نه آقا دانشگاه باید به صنعت تولید کمک کنه
الانم که وضع کشور معلومه
ناشناس
۱۴:۵۹ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
توی این مملکت همه چی را به گند کشیده اند علم و دانش هم یکی از این موارد. وقتی توی هر ده کوره ای یک دانشکده مهندسی از نوع آزاد یا جامع علمی کاربردی یا غیر انتفاعی یا دانشگاه پیام نور یا بین الملل و پردیس راه انداخته اند و با خواهش و التماس دنبال دانشجو پولی هستند توقع دارید نتیجه چه شود!؟ بعد هم مهم نیست طرف از کجا و با چه سوادی مدرک گرفته است فقط بر اساس رانت و پارتی استخدام و حتی صاحب پست و مقام می شود.
نتایج افتضاح این نوع مدیریت ها در حال ظهور و نمایان شدن است. باش تا صبح دولتش بدمد کین از نتایج سحر است.
ناشناس
۱۴:۳۴ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
همونطور که گفتن پیک جمعیتی ما الان در مقطع ارشد و خصوصا ورود به دکترا هست ، یعنی همون دهه شصتی ها.. برای همین باید وارد شوند چون صندلی ها خالی مونده، چرا که متولدین هفتادی کمتر هستند
ناشناس
۱۳:۵۰ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
سینا جان این روشی که شما می گویید مربوط به چند سال اخیر است الان با کرامت دانشگاه آزاد ورود به دانشگاه آزاد و خروج از آن به راحتی آب خوردن است
محمد
۱۳:۲۹ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
هدف ازدانشگاه آزادو حصوصی این است که مدرک بگیرند و پست ها را ازدست بقیه خارج کنند .
تبعات آن بی سوادی ازدیاد چابلوسان خواهد بود که مشاهده میشود
محمد
۱۳:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
علم دانشگاهای دولتی رو هم در مدیران این مملکت که اکثرا در دانشگاه های خاص دولتی مدرک گرفتند میبینیم!!!
اگه علم داشتند که وضع مملکت این نبود!!؟
ناشناس
۲۳:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
کشور ما ظرفیت دوره تحصیلات تکمیلی را ندارد. کسانی که این دوره را در کشور راه انداختند به کشور خیانت کردند. البته این ها برای خودشان نون و آب درست کردند.
محمد
۱۳:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
من دانشجوی ارشد حسابداری دانشگاه ازاد هستم،هیچ تفاوتی از نظر علمی بین مدرک من و بقیه که از دانشگاه دولتی مدرک گرفتن وجود نداره..
در ضمن حس رقابت رو شماها کشتید با این همه پارتی بازی که توئ مملکت راه انداختین،آخه وقتی شبکه بهداشت و درمان شهر ما 15 نفر از فرزندان کارکنان رو یهویی استخدام میکنه،دیگه چه فرقی میکنه که از کدوم دانشگاه مدرک گرفته باشی؟!!
من بچه کشاورز باید خودم رو بکشم تا دانشگاه دولتی قبول بشم،بعد همین بغل گوشم همون مدرک رو دوستان به آسونی بدست بیارند..
در نهایت کی برای زحمت من ارزش قائل میشه؟؟!!
ناشناس
۱۳:۱۱ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
سخنان این استاد بزرگوار دقیقا گویای افتضاحی است که سیاست های کسانی همچون رفسنجانی و دار و دسته اش ایجاد کردند. دانشگاه های ازاد بار شومی به افتضاح کشیدن علم و عالم و تعلیم و دارالعلم را به دوش کشیدند. من معتقدم به افتضاح کشیدن علوم انسانی یک سیاست بالادستی بوده است. امیدوارم منتشر کنید که دل خونی داریم. کاش یک جنبش علیه این دانشگاه دانش کش شکل می گرفت.
ناشناس
۱۵:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
با هاشمی مشکل داری عزیز
سینا
۱۲:۴۱ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
هر چند ورود به دانشگاه در دیگر کشورها ساده است اما فارغ التحصیلی مشکل است درست بر عکس ما
نکته دیگر تحصیل در دانشگاهای معتبر خارجی غالبا تمام وقت است و دانشجو موظف است در ازمایشگاه و یا کتابخانه و.... حضور داشته باشد. اما در ایران حضور دانشجویان در دوره کارشناسی ارشد و دکترا یکروز در هفته است.اینجانب در دوره دکترا در هند همیشه در دانشگاه حضور داشتم و به تحقیق اشتغال داشتم و حتی برای مراجعه به ایران استاد به سختی اجازه می داد
ناشناس
۲۲:۳۴ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
تازه انهم هند!!!
ناشناس
۲۳:۴۹ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
شما متوجه نیستید. حضور در دانشگاه همان یک روزش هم تلف کردن وقت است. استاد راهنمای بنده همه هفته را به تدریس دروس پایه ای و اشتغال در امور اجرایی می گذراند و سالهاست که نمی داند در علم دنیا چه می گذرد. البته چون با همین کارهای اجرایی استاد تمام هم شده است پس طبق قانون حق دارد هم زمان چندین دانشجوی دکتری داشته باشد. دانشجو هم در برابر این ها حق هیچ انتقادی را ندارد. انتقاد مساوی است با مشکل فارغ التحصیلی.
وارونه
۱۲:۳۰ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
واي با اين متخصصين بيسوادي كه سكان هدايت كشور به دستشون مي افته چه آينده مبهمي در انتظار كودكانمان است خدايا ؟؟!!!!!!!!!!!!!!!! ايا كسي در اين مملكت پاسخگو است ؟
ناشناس
۱۵:۵۶ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
با عرض احترام
لیکن دوست عزیز باید به استظهار برسانم که فارغ التحصیلان دانشگاه های دولتی نیز گاها ، چنان لعبتی نیستند
در چندین مورد مهندسینی از دانشگاه هایی همچون شریف، علم و صنعت ، امیر کبیر را من به چشم خود دیده ام که از دانشجویان متوسط دانشگاه آزاد نیز پایینتر بوده اند و این جای بسی تامل دارد
تعجب
۱۹:۲۲ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
استحضار !!!!!


اینجا سواد و معرفت تعطیل است....
بهنام
۰۰:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۸
استحضار
ناشناس
۱۱:۰۱ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۸
استحضار
ناشناس
۱۲:۲۲ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
مثال جالبی زده
دانشگاه آزاد داربستی بدون سازه
دست حاج آقا درد نکنه
ناشناس
۱۲:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
درود
ناشناس
۱۲:۱۸ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
رشد علمی توی این دولت سقوط کرده نه دولت فبل 3800 بورسیه غیر قانونی که می گفتین دروغ بود ماهواره شریف رو چرا پرتاب نکردین!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ناشناس
۱۲:۱۵ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
الهی کرور کرور شکر صد هزار مرتبه شکر
ناشناس
۱۱:۴۷ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
کلا اسم دانشگاه علمی کاربردی را باید گذاشت بنگاه مدرک پراکنی .... واقعا چرا به وضعیت این دانشگاه و ضربه سنگینی که به حوزه آموزش و علم وارد می کند، رسیدگی نمی شود!!!؟
ناشناس
۱۸:۳۴ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
اینا رو ولش کن این پرچم کدوم کشوره؟
ناشناس
۲۳:۵۲ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
الان دیگه رقابت دانشگاه ها از رقابت علمی بدل شده به رقابت اقتصادی. دولتی و آزاد و علمی کاربردی هم فرقی نمی کند. دولتی هم دارد پولش را از وزارت میگیرد و تعداد بیش تر مساوی پول بیشتر است. با گوش خودم از رئیس دانشگاه شنیدم که می گفت که ما دانشجوی دکتری می گیریم که بتوانیم از طریقش پول آب و برق دانشگاه را از وزارت بگیریم. والسلام
ناشناس
۱۱:۴۴ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۷
اجازه بدهید رو راست به سر اصل موضوع بروم، در دهه ۶۰ و بعد از انقلاب فرهنگی‌ در یکی‌ از بهترین دانشگاه های ایران مربی‌ آموزشی‌ بودم، با تمام وجود اعتقاد دارم مشکلات امروز جامعه ما به تصمیم کاملا سیاسی و اشتباه آن سال ها مبنی ٔبر پذیرش دانشجویان ٔبر اساس سهمیه‌های مختلف و نه شایستگی علمی‌ و علاقه و رقابت علمی ٔبر می گردد، در بسیاری از دوره‌ها شاید کمتر از ۱۰ درصد دانشجویان پذیرفته شده از سهمیه منطقه یک یعنی‌ از کسانی‌ که تنها معیار پذیرش آنها بالاترین رتبه علمی‌ در کنکور بود، بودند و این میزان با نهایت تاسف در دوره‌های تکمیلی، بورس و دکترا به صفر میل می کرد، یعنی‌ همان ده درصد نیز هیچ شانسی برای رسیدن به مدارج بالا نداشتند.

عزیزانی که با سهمیه یا رانت علمی‌ جای آن ها پذیرفته می شدند علیرغم نداشتن شایستگی علمی‌ به مدارج بالا رسیدند و در نتیجه امروز اکثریت قاطع بدنه اجرایی و مدیریتی کشور در تمام سازمان ها و ارگان ها همان فارغ تحصیلانی هستند که به گواهی و شهادت همه استادان عل‌رغم اینکه بسیاری از آنها انسان های نجیب و شریفی بودند ولی‌ از آنجا که شایستگی و در بسیاری از موارد حتی علاقه علمی نداشتند. فکر می‌کنید نتیجه مدیریت آن ها بهتر از چیزی می شود که کشور هم اکنون با آن مواجه است و جالب است اکثر همان ۱۰ درصد شایستگان علمی‌ از آنجا که هیچ آینده‌ای برای خود در این کشور متصور نبودند از همان زمان شروع به مهاجرت کردند و حالا نخبه ایرانی‌ بهترین دانشگاه های کشورهای پیشرفته هستند!

البته من نیز کاملا اعتقاد دارم که عزیزانی که پدر یا برادر یا جان و سلامتی‌ خود را در جهت دفاع از وطن از دست داده‌اند باید مورد حمایت قاطع قرار می گرفتند ولی‌ این حمایت نباید در جهت بالا کشیدن علمی‌ آن ها در یک رقابت نابرابر می بود، چون غیر از اینکه بی‌ عدالتی بود، ظلمی آشکار به خود این عزیزان بود که با وجود عدم علاقه مجبور به رفتن راهی‌ شدند که ثمری برای میهن نداشت و وضعیت امروز بهترین گواه این تصمیم اشتباه بود. از این زاویه و با نهیات تاسف باید به عرض برسانم که امیدی در کوتاه مدت و حتی در میان مدت به بهبود وضعیت ندارم چرا که چند ده سال زمان می برد تا بتوانیم این اشتباه را اصلاح کنیم.

اما چرا آمریکا همچنان در همه عرصه‌ها کما بیش پیشتاز است، بدون تعارف عرض کنم که در همان سال های دهه شصت علی رغم اینکه خودم سربازی را در کردستان و در اوج درگیری ها طی کردم و فرزند یک نظامی درگیر جنگ بودم ولی‌ به هر حال نمی توانستم از هیچ سهمیه یی استفاده کنم و تحصیلات تکمیلی من در ایران غیر ممکن بود تصمیم گرفتم برای ادامه تحصیل به آمریکا بیام و نتیجه اینکه توانستم ببینم تفاوت این سیستم آموزشی با کشور من از زمین تا آسمان است، در این جا تنها و تکرار می‌کنم تنها معیار برای پذیرش در دانشگاه ها فقط و فقط شایستگی علمی‌ است و فارغ از اینکه سیاه باشی‌ یا سفید، سوسیالیست باشی‌ یا کمونیست، مسلمان باشی‌ یا مسیحی‌ یا یهودی، اما در محیط علمی‌ تنها معیار برتری شایستگی علمی‌ است و علیرغم اینکه در آمریکا هم برای سربازان ارتش بعد از پایان خدمت امتیاز‌های بسیار مالی و شغلی‌ در نظر گرفته می شود ولی‌ هرگز این امتیاز‌ها برای ورود به دوره‌های علمی‌ نیست. این می شود که از ۱۰۰ دانشگاه برتر دنیا هم اکنون ۹۰ تای آن در آمریکا است و چندتای باقیمانده در انگلیس و آلمان و طبیعی‌ است که نتیجه داشتن این سیستم آموزشی‌ داشتن بهترین و کارآمد‌ترین بدنه مدیریتی در اقتصاد جهانی‌ است.

البته چین نیز مانند کشور ما در زمان انقلاب فرهنگی‌ همین اشتباه را مرتکب شد و انواع امتیاز‌ها به اعضا و خانواده‌های عضو حزب کمونیست تعلق می‌گرفت که نتیجه آن فقر و فلاکت ده ۶۰ و ۷۰ میلادی چین بود ولی‌ بعد از دنگ شیاپنگ در ده ۸۰ میلادی چین ضمن اصلاح این اشتباه و ملاک قرار دادن فقط سطح علمی‌ دانشجویان برای ورود به تحصیلات تکمیلی همه ساله صدها هزار نفر از آنها را به کشورهای پیشرفته آمریکا و اروپا اعزام می‌کنند که نتیجه آن را در بهروزی و رشد حیرت انگیز اقتصادی، سیاسی، تکنولوژی چین در سال های اخیر شاهد هستیم.
ناشناس
۰۷:۴۱ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۸
بسیار عالی...بسیار عالی....احسنت. دقیقا درست است...
مصطفی
۱۰:۰۴ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۸
"البته من نیز کاملا اعتقاد دارم که عزیزانی که پدر یا برادر یا جان و سلامتی‌ خود را در جهت دفاع از وطن از دست داده‌اند باید مورد حمایت قاطع قرار می گرفتند" به اطلاع می رسانم که از شهدا فرزندی نمانده ، برادر و خواهر شهید هم که سهمیه ای ندارند(من برادر شهید هستم بعد از سیزده سال هنوز قراردادی هستم اما فرزندان جانبازان و شهدا بعد از یک سال تبدیل وضعیت می شوند)، چیزی که فاجعه است فرزندان جانبازان 25 درصد به بالاست که هنوز زنده اند و زاد وولد هم دارند.
از کل سهمیه ها ده درصد سهم فرزندان شهدا است و بقیه به جانبازان و فرزندان محترمشان می رسد.
علیرضا
۱۰:۴۸ - ۱۳۹۴/۰۹/۱۸
سلام بر فراروییان و ناشناس عزیزیم که این نظر را درج کردند. در تأیید آن، بنده حدود 22 سال است که کارمند ارشد یکی از دانشگاه ها هستم. واقعیت امر همین است که در این پست بیان شده ولاغیر.
یک سری از آدم ها با رانت، کانال و سهمیه های حق یا ناحق مدرک گرفته اند و پست های کلیدی را هم گرفته اند که متاسفانه نه علم را هضم کرده و انصاف به خرج می دهند.