یادداشت دریافتی- مهدی مستفید؛ واکنش مهدی کوچکزاده ازنمایندگان مجلس به خبر امحاء ۱۷۰۰ تن سیب زمینی در استان فارس بار دیگر موجب نقش آفرینی این محصول کشاورزی در عرصه سیاست کشور شد.
اگر شش سال پیش خرید تضمینی سیب زمینی و توزیع رایگان آن در بین طبقات خاصی از جامعه که از قضا خواستگاه رای جریان سیاسی حاکم بود از سوی رقیب به تطمیع حمل شد، امروز نیز در آستانه انتخابات مجلس دولت در حالی مجبور به تنظیم بازار و جبران زیان کشاورزان با منابعی بسیار محدود نسبت به سال ۸۷ میباشد که امحاء ۱۷۰۰ تن سیب زمینی فاسد شده حربهای برای تخریب جریان حاکم توسط همان جریان متهم سال ۸۸- ۸۷ شده است.
ولی واقعیت امر چیست؟
سالهاست حرکت سینوسی تولید محصولات کشاورزی بخصوص سیب زمینی و پیاز بازار این محصولات را با نوسان عرضه مواجه ساخته است.
نبود سیاست مدون و اقتدار حاکمیتی در بخش تولید کشاورزی و عدم جهت دهی تولیدات بر اساس نیاز سنجی ملی هر ساله دولتها را با کمبود یا مازاد تولید مواجه ساخته است.
امسال نیز تخمین زده میشود (توجه داشته باشید که آمار دقیقی و واقعی از تولیدات کشاورزی در دست نیست) که تولید سیب زمینی از ۷ میلیون تن فراتر رفته است که با توجه به نیاز ۴ میلیون و ۳۰۰ هزار تنی بازار داخل حدود ۲میلیون و هفتصد هزار تن مازاد خواهیم داشت که با توجه به مشکلاتی که در امر بازار یابی و تداوم صادرات این محصول داریم در خوشبینانهترین حالت نیز میزان صادرات این محصول به هفتصد هزار تن نخواهد رسید.
با این حساب با ۲ میلیون تن مازاد تولید مواجه هستیم که سرنوشتی جز فاسد شدن و امحاء نخواهد داشت. با این اوصاف جنجال جناب کوچکزاده و فریاد وا اسفای ایشان برای ۱۷۰۰ تن سیب زمینی فاسد فسا و داراب نیز همچون منتقدین توزیع سیب زمینی توسط احمدینژاد است. که به دلایل ذیل میتوان آن را هیاهوی سیاسی نامید.
۱- آقای کوچکزاده و سایر نمایندگان باید توجه داشته باشند که فساد و امحاء ۲ میلیون تن سیب زمینی با توجه به شرایط حاضر اجتناب ناپذیر است و خوش شانس کشاورزان فسا و داراب هستند که حداقل دولت مبادرت به خرید تضمینی محصول آنها نموده در حالی که همکاران آنها در آذربایجان، همدان و اردبیل به علت عدم خرید تضمینی مجبور به فروش زیر قیمت تضمین (۲۵۰-۳۰۰تومان) یا امحاء محصولاتشان به دست خود هستند و هیچ کس برای استضعاف ایشان نه اعتراض میکند و نه استعفا میدهد!!
۲-بر اساس تخمینهای صورت گرفته امسال یک میلیون و هفتصد هزار تا دو میلیون کشاورز در تولید سیب زمینی کار کردهاند و بر اساس ارزیابیهای فعالان این صنف قیمت تمام شده تولید (صرفا هزینههای مالی و نه سود کشاورز و مالکیت زمین و آب) در مناطق مختلف از ۵۲۰ تا ۷۰۰ تومان متغیر بوده است و قیمت تضمینی اعلام شده توسط دولت تنها ۳۶۰ تومان بوده است.
حال در بخشهای بزرگی از کشور دولت از خرید تضمینی به نرخ خود نیز سر باز میزند.
این وضعیت به این معناست که جمعیتی حدود ۲میلیون نفر در ایران که با افراد تحت پوشششان سر به ۱۰ میلیون ایرانی میزنند امسال به کاری اشتغال داشتهاند که نه تنها سودی از آن کسب نکردهاند بلکه بخشی از سرمایههای مالیشان را نیز از دست دادهاند.
آیا کسی به اسراف شدن سرمایه مالی و جانی این طبقه که عینیت مظلومیت هستند اشاره میکند؟
آیا حیات و اشتغال این طبقه از ملت ایران به اندازه ۶۱۲ میلیون پول دولت ارزش نداشته است که کسی به آن اعتراض کند و یا استعفا دهد؟
آیا کسی به پرداخت نشدن یارانه صادراتی این محصول توسط دولت نیز اعتراض کرد؟
۳- برادران سیاستمدار سپهر سیاست کشور در سالیان اخیر چنان در گیر حذف و تخریب هم بودهاند که تولید و تولید کننده را با تمام مشکلاتشان به سوی نهادهاند و فقط گاه و بیگاه به عنوان حربهای برای تخطئه همدیگر از آن استفاده میکنند بیآنکه خود تدبیر و راه حلی برای وضع موجود ارائه دهند.
تولید کننده بخصوص از نوع کشاورز آن مرغ عزا و عروسی سیاسیون شده است. در دوران وفور دلارهای نفتی با واردات بیبرنامه و ترجیح محصولات خارجی به داخلی کمر کشاورزان و دامداران را شکستید و در دوران تحریم به بهانه نبود توان مالی از حمایت این جماعت سر باز میزنید حمایتی که نه صرفا از نوع مالی که عمده آن میتواند مدیریتی باشد.
۴- آقای نماینده شما که از به فحشا افتادن از فرط گرسنگی عدهای در کشور سخن میگویید به خواستگاه این گرسنگان نیز اندیشیدهاید؟
آقای نماینده بسیاری از این گرسنگان کشاورزان و کشاورز زادگانی هستند که به دنبال سیاستهای غلط چند سال اخیر و غیر اقتصادی شدن کشاورزی رو به پایتخت آوردهاند و در وانفسای رکود اقتصادی موجود مجبور به کارتون خوابی، گرسنگی و بزه کاری شدهاند.
۵- آقای نماینده و عالیجنابان دولتی آیا میدانید (شاید چنان درگیر کشمکشهای سیاسی هستید که نمیدانید) که: روند کاهش تصدیگری دولت در بخش کشاورزی به جایی رسیده است که هیچ سیاستگذاری و حمایت و ترغیبی برای مدیریت میلیونها کشاورز این سرزمین صورت نمیگیرد.
در حالی سالانه میلیونها تن محصول کشاورزی را به همراه کرامت کشاورزانمان در این کشور امحاء میکنیم که خود یکی از وارد کنندگان محصولات کشاورزی هستیم.
آیا تاکنون از خود پرسیدهاید که چرا کشوری که ۲ میلیون تن مصرف شکر دارد باید نیمی از آن را وارد کند و کشت چغندر قند در کشور ما اقتصادی نباشد! و کشاورز چغندر کار نتواند پول محصولش را بر مبنای قیمت نازلی که دولت میدهد به موقع از کارخانههای قند و شکر بگیر؟
آیا میدانید ۹۸ در صد روغن نباتی کشور وارداتی است و زارعان دانههای روغنی چگونه حمایت میشوند؟
آیا میدانید سالهاست یکی از بزرگترین وارد کنندگان چای و بزرگترین امحاء کننده چای داخلی هستیم ولی هنوز نمیدانیم متناسب نبودن چای ایرانی با ذائقه مردم به علت تفاوت در گونه بوته چای است یا روش فرآوری تا آن را اصلاح کنیم!
آیا میدانید اقتصاد مقاومتی یعنی چه؟؟!!
۶- مسئوولین مملکتی، وعالیجنابان سیاسی که تکیه کلامتان وطن وطن کردن است آیا میدانید عدم تعهد دولتهای برآمده از هر دو تفکر شما بر تامین و نظارت نهادههای کشاورزی اعم از بذر و سم و کود چه بلایی بر سر کشاورزی وطنتان آورده است؟
آیا میدانید ترویج بذور خارجی که عمدتا یک یا چند ساله و فاقد توان بذر گیری است چه بر سر غنای ژنتیکی محصولات کشاورزی و به تبع آن امنیت غذایی ایرانیان خواهد آورد؟
وابستگی به بذرهای دستکاری شده خارجی تولید ملی کشاورزی را همانند تولید خودرو ملیمان کرده است که در صورت اخلال در ارائه این بذور توسط بیگانگان کشاورزی ما زمین گیرتر از خودرو سازی ما خواهد شد.
در آخر به عنوان احدی از ملت ایران و به عنوان احدی از فعالین بخش تولید کشاورزی از دولتیان و مجلسیان و تمامی آنان که خود را عنصری در سپهر سیاسی کشور میدانند خواهش میکنم به جای اینکه مزار کشاورزی کشور را زمین بازی سیاسیتان کنید راهکاری ارائه کنید برای احیای کشاورزی و کشاورزانی که در این سالیان کرامت انسانیشان نیز در کنار توان اقتصادیشان به فنا رفته است.
جناحها و جریانهای سیاسی کشور، اگر برای این موضوع که همسو با سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی و پدافند غیر عامل کشور است برنامهای ندارید برای چه برنامه دارید؟
هر روز بیشتر از دیروز با تهدیدات خارجی و زوال منابع داخلی (آب، زمین، درآمدهای نفتی و...) روبرو میشویم آیا وقت آن نرسیده است که در عرصه سیاسیمان دست در دست ملت مقاوم و صبورمان جهت حمایت از تولید و تولید کنندگان در برابر مافیای واردات، قاچاق و فساد، که کاخ آمالش را بر خرابههای تولید داخلی بنا نهاده است متحد شویم؟