صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۴۲۷۹۳
پروفسور محمدهاشم پسران، اقتصاددان برجسته ایرانی در جهان معتقد است اقتصاد ایران در سال‌های اخیر به واسطه مشکلات موجود در 3 نقطه توقف کرده است؛ «کاهش سرمایه‌گذاری»، «کاهش توان تولید و خدمات» و «رکود و بیکاری» 3 توقفگاه اقتصادی که مورد تاکید پروفسور هاشم پسران است.
تاریخ انتشار: ۰۰:۱۳ - ۱۸ مرداد ۱۳۹۴
 پروفسور محمدهاشم پسران، اقتصاددان برجسته ایرانی در جهان معتقد است اقتصاد ایران در سال‌های اخیر به واسطه مشکلات موجود در 3 نقطه توقف کرده است؛ «کاهش سرمایه‌گذاری»، «کاهش توان تولید و خدمات» و «رکود و بیکاری» 3 توقفگاه اقتصادی که مورد تاکید پروفسور هاشم پسران است.

این اقتصاددان برجسته ایرانی معتقد است برای اینکه اقتصاد ایران به سمت توسعه حرکت کند باید از این 3 توقفگاه عبور کرد و لازمه اصلی این موضوع این است که سیاست‌های اقتصادی این 3 توقفگاه مورد تاکید قرار بگیرد. همزمان با حصول توافق هسته‌ای میان ایران و گروه 1+5 بسیاری از کارشناسان اقتصادی معتقدند اقتصاد ایران به منظور استفاده صحیح از تمام ظرفیت‌های موجود اقتصادی در آغاز گشایش‌های مجدد، نیازمند انجام اصلاحات ساختاری و برطرف کردن عدم‌تعادل‌های مزمنی است که سال‌‌‌هاست اقتصاد را رنجور و ضعیف و در برابر تحریم ضربه‌پذیر کرده است. در همین رابطه پروفسور محمدهاشم پسران، اقتصاددان برجسته ایرانی و استاد اقتصاد کمبریج و کالیفرنیای جنوبی در گفت‌وگو با هفته نامه «تجارت فردا» به تشریح وضعیت اقتصاد ایران در پسا تحریم پرداخته و 3 مسیر پیشنهادی به منظور توسعه اقتصادی را توصیه کرده است.

توصیه اول: افزایش سرمایه‌گذاری
نخستین توصیه‌ای که از سوی پروفسور پسران مطرح شده مربوط به سرمایه‌گذاری منابع ارزی آزاد شده و درآمدهای نفتی است. به اعتقاد این اقتصاددان برجسته منابع بلوکه‌شده ایران در خارج که با رفع تحریم‌ها آزاد خواهد شد نباید مصرفی جز سرمایه‌گذاری داشته باشد، درآمد حاصل از فروش نفت نیز در صندوقی برای سرمایه‌گذاری ذخیره شود و صرفا از درآمدهای این صندوق بتوان هزینه کرد. ضمن اینکه سرمایه‌گذاری در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی باید به‌عنوان مزیت اقتصاد ما صورت بگیرد. پروفسور پسران در این رابطه به وضعیت اقتصادی کشور نروژ اشاره می‌کند: نروژ کشوری نسبتا کوچک خارج از بازار اروپاست؛ اما با این همه توانسته نرخ ارز خود را از نوسانات درآمدهای نفتی تا حدود زیادی ایمن نگه دارد. نروژی‌‌ها با ایجاد یک صندوق ذخیره ارزی که به نوعی یک صندوق بازنشستگی دولتی است، درآمدهای نفتی‌ خود را به آن صندوق واریز و به تدریج از منابع آن برای درآمدزایی کشورشان استفاده کرده‌اند. این اقتصاددان برجسته ایرانی افزود: ممکن است برخی بگویند که اقتصاد ایران مانند نروژ نیست که حرف درستی است، اما نروژی‌ها هم می‌توانستند مانند ما درآمدهای نفتی را در داخل اقتصادشان مصرف کنند که به احتمال فراوان با وابستگی شدید به درآمدهای نفتی، دچار مشکلات اقتصاد ایران می‌شدند، اما آنها در شرایط فعلی یک صندوق برای سرمایه‌گذاری دارند که برای یک کشور پنج میلیون‌نفری بیش از 980 میلیارد دلار منابع ذخیره‌شده دارد. وی ادامه داد: با این همه این‌طور نیست که حالا با این مقدار قابل ‌توجه منابع در هزینه آن دست ‌و دلبازی بی‌حد و حصر داشته باشند، بلکه هرسال حدود سه تا چهار درصد، آن هم صرفا از محل درآمدهای صندوق، مجوز برداشت برای هزینه‌ در اقتصادشان تزریق می‌کنند.

پروفسور پسران با ذکر این مثال بر این موضوع تاکید می‌کند که ایران هم می‌‌تواند در این جهت گام بردارد: اقتصاد ایران طی سال‌های گذشته خودش را تا حدودی با نظام تحریم تطبیق داده است و اکنون ساده‌تر می‌تواند چشمش را بر درآمدهای نفتی ببندد و آنها را در صندوقی ذخیره کند. ایران هم مانند نروژ می‌تواند صندوقی ایجاد کند و به جای اینکه اصل منابع صندوق را هزینه کند از بازدهی و درآمد صندوق خرج کند. یعنی می‌تواند منابع حاصل از درآمدهای نفتی را در بازار رقیب سرمایه‌گذاری کند و درآمدی را که از آن طریق به دست می‌آورد هزینه کند. دقت داشته باشید که این صندوق با صندوق توسعه ملی که هم‌اکنون در ایران وجود دارد متفاوت است چون منابع صندوق توسعه ملی درحال حاضر عمدتا در پروژه‌های داخلی هزینه می‌شود، اما منابع صندوقی که مدنظر من است باید در خارج از کشور سرمایه‌گذاری شود و تنها از درآمدهای آن بتوان هزینه کرد. امکان انجام این کار وجود دارد و با این اتفاق سدی در برابر شوک‌های ارزی به اقتصاد ایجاد می‌شود. ضمن اینکه اقتصاد ایران از درآمد هم بهره‌مند می‌شود. پروفسور پسران افزود: آمار بانک مرکزی نشان می‌دهد اثر تحریم‌ها بیشتر روی حوزه تولید و به ویژه کاهش سرمایه‌گذاری بوده است تا در حوزه مصرف. بر اساس این آمار در دوره سال‌های 1391 تا 1393 میزان تولید حدود 8 درصد کاهش یافته است. در همین دوره میزان سرمایه‌گذاری هم 16 درصد کاهش نشان می‌دهد اما مصرف بخش خصوصی تنها 7/ 1 درصد افت کرده است. بنابراین لازم است اکنون که در حال خروج از شرایط تحریم هستیم عدم تعادل بین سرمایه‌گذاری و مصرف را برطرف کنیم. یعنی به جای اینکه مصرف را بالا ببریم باید بیشتر سرمایه‌گذاری کنیم.

توصیه دوم: افزایش توان تولید
دومین توصیه که از سوی پروفسور پسران برای دوران پسا تحریم پیشنهاد شده توجه به افزایش توان تولید است. به گفته استاد اقتصاد کمبریج و کالیفرنیای جنوبی با توجه به کاهش بیشتر تولید نسبت به مصرف طی سال‌های گذشته، اولویت باید در احیای ظرفیت تولید کشور باشد. به خصوص تولیداتی که توان صادراتی دارند. در این مسیر حتی نیازی به تلاش برای یکسان‌سازی نرخ ارز هم نیست چون با قوت گرفتن ارزآوری در اقتصاد، فاصله بین دو‌نرخ به مرور کاسته شده و در نهایت یکی خواهد شد. وی گفت: در واقع هر اقدامی که بتوانیم انجام دهیم که به تولید و صادرات کمک کند خود یک نوع اولویت است. چون به‌صورت خودبه‌خود تولید ناخالص داخلی را بالا می‌برد یعنی رشد اقتصادی ایجاد می‌کند؛ برای کشور درآمد ارزی ایجاد می‌کند و در واقع به کاهش فاصله نرخ ارز آزاد و مبادله‌ای کمک و ما را به یکسان شدن نرخ نزدیک‌تر می‌کند.

توصیه سوم: خروج از رکود
سومین توصیه پروفسور پسران خروج از رکود است که به اعتقاد وی اولویت اصلی اقتصاد ایران در شرایط کنونی است. به گفته این اقتصاددان برجسته ایرانی برای خروج از رکود و ایجاد اشتغال الزاما نیازی به سیاست‌های تورم‌زا نداریم و می‌توانیم راهی را برویم که آمریکا بعد از بحران مالی 2008 طی کرد. راه توسعه اقتصاد ایران حرکت در جهت خصوصی‌سازی اقتصاد است. وی با بیان اینکه درست است که باید مراقب افزایش مجدد تورم باشیم و کوشش کنیم تورم را به سمت کاهش بیشتر سوق دهیم، تصریح کرد: اما فکر می‌کنم شرایط کنونی ایران به‌گونه‌ای نیست که توسعه اقتصاد الزاما منجر به تورم شود. این به نظر من اشتباه است. این‌طور نیست که یک عده فکر کنند مساله منحنی فیلیپس است که اگر بخواهیم تورم را کاهش دهیم حتما رکود ایجاد می‌شود یا برعکس اگر بخواهیم از رکود خارج شویم افزایش تورم اجتناب‌ناپذیر است. اقتصاد آمریکا بعد از بحران مالی 2008 را ببینید. پروفسور پسران تاکید کرد: آمریکا در این زمینه بسیار موفق عمل کرده است. آمریکا اقتصاد خود را از بحران خارج کرد و رونق بخشید بدون اینکه تورم ایجاد کند. بر اساس آخرین آمار در فاصله سال‌های 2010 تا 2014 تولید ناخالص داخلی آمریکا به‌طور متوسط 2/ 2 درصد رشد داشته و متوسط نرخ تورم در همین دوره معادل 8/ 1 درصد محاسبه شده است. وی افزود: در حالی که بسیاری افراد معتقد بودند سیاست‌های دولت برای خروج از بحران تورم ایجاد می‌کند و نرخ بهره بالا می‌رود. اغلب محافظه‌کاران چنین عقیده‌ای داشتند، اما دیدید که چندان هم این‌طور نبود. دلیلش هم این بود که یک ظرفیت استفاده‌نشده در اقتصاد آمریکا وجود داشت. اکنون هم همان‌طور که گفتید اغلب شرکت‌های تولیدی در ایران با نیمی از ظرفیت خود کار و تولید می‌کنند. این بنگاه‌ها با مقداری کمک و گشایش می‌توانند ظرفیت تولید خود را به حداکثر برسانند بدون اینکه تورم جدیدی ایجاد کنند.

این اقتصاددان برجسته ایرانی تاکید کرد: در آمریکا برای توسعه اقتصاد به دنبال این رفتند که ببینند چه پروژه‌هایی تصویب شده و هنوز اجرا نشده است یا چه پروژه‌هایی در حال اجرا است و می‌توان به اجرای آن سرعت بخشید. در اقتصاد ایران هم پروژه‌های نیمه‌تمام بسیاری وجود دارد. پروژه‌هایی که می‌توان به اجرای آن سرعت داد. ما نیازی به تعریف پروژه جدید نداریم که هزینه زیاد و وقت بسیاری نیاز دارد تا به تولید برسد، اما پروژه‌هایی داریم که بیش از 60 درصد پیشرفت کرده و اکنون نیمه‌تمام باقی مانده است.


ارسال نظرات
ناشناس
۱۴:۲۹ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۸
به خودم اميدوار شدم چون من هم فكر ميكنم تهنا با اين سه گزينه ميشود اصلاحات اقتصادي صورت پذيرد
سعید
۱۴:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۸
توصیه جناب پسران شاید در کشوری مثل نروژ جواب دهد که داده است اما در ایران هیچ تضمینی نیست که اگر چنین صندوقی هم تأسیس شد و درآمدهای نفتی هم در آن واریز شد، دولت بعدی یکباره همه را صرف خرید آدامس و ادوکلن و چیزهای دیگر نکند.
احمد یاداور
۱۴:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۸
نامه 50 اقتصادان نادیده گرفته شد وهیچ حساسیتی هم نشون داده نشد که فتنه اقتصادی داره کمر ملت وکشور وخرد میکنه فقط فتنه های دیگه مهمه وحالا معلوم شد که فتنه اقتصادی بالاتر از فتنه سیاسی بود
ناشناس
۱۳:۵۱ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۸
بیان غیر تخصصی و غیر پیچیده ولی بسیار گویا و روان و ساده.
ناشناس
۱۰:۲۵ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۸
اینو ماهم میدانیم . عرض کرده بودیم دولت یک کارگروه تشکیل بده بره در کل ایران بفهمد چه کارخانه های و کارگاههای ساخته شده و سوله هائی لانه موش شده اند و شروع کمد نه اجر میخواهد و نه سیمان و نه آهن و میلگرد و نه برق و اب و گاز و لوله کشی انها !!50 % همینها را هم راه بیندازد ! اقای روحانی میشوود اولین رئیس جمهور تاریخی ایران مثل کوروش کبیر که در شاهان ایران اول است !!
ناشناس
۰۹:۳۳ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۸
در اینکه پول نفت و پول های آزاد شده پس از تحریم باید صرف سرمایه گذاری تولیدی و توسعه زیر ساخت ها بشود حرف درستی است اما اینکه تمام این پول را در خارج از کشور سرمایه گذاری کنیم و فقط از آن سود برای سرمایه گذاری استفاده کنیم منطقی بنظر نمیرسد.
ناشناس
۰۹:۱۶ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۸
برخی‌ از دوستان و صاحب نظرن، بسیار در مورد پسا تحریم و تغییرات و رونق اقتصادی و به خصوص سرازیر شدن موج وار سرمایه و تکنولوژی جهان پیشرفته به ایران صحبت میکنند... با نهایت احترام و با اینکه واقعاً باید خوشحال بود که چنین شود، ولی‌ با تاسف باید گفت که این دوستان بسیار خوشبیانه به قضایا نگاه میکنند، از همان دست خوشبینی‌هایی‌ که مثلا مردم مصر پس از بٔر کناری مبارک داشتند و تصور میکردند به سرعت کشور مصر تبدیل با یک ژاپن جدید میشود!...دوستان، مساله ایران با غرب و رونق اقتصادی و همکاری آنها فقط مساله هسته‌ای نیست، مساله اصلی‌ که همه شواهد نشان میدهد که همچنان به قوت خود باقی‌ است و پس از توافق حاد تر هم خواهد شد، این است که هنوز مسئولان داخلی‌ مانند مسئولان چین یا وییتنام به این جمع بندی برای همزیستی‌ با غرب نرسیدند و پشت سر هم می‌گویند فقط در مورد هسته‌ای و تحریمهای آن به مزکره پرداختیم... بسیار تفاوت است بین تشخیص چینی‌ها که به این واقعیت رسیدند که لزوما همه چیزی که از غرب میاید، مضر یا براندز یا تهاجم فرهنگی نیست و در عین حال غرب برای لبخند چینی‌ها سرمایه گذاری نمیکند بلکه به دنبال برد خود نیز هست... مثلا دوستان در مورد همین مساله مک دونالد ببینید... چینی‌ها تمام بازار خود را برای ورود فست فودهای آمریکا باز گزاردند، تا ضمن اینکه آنها سود خود را از بازار چین میبرند، چینی‌ها هم رموز کار که در واقع علم بهره وری و مدیریت این فروشگاه‌های زنجیره یی است را یاد بگیرند و آن را بومی کنند... ولی‌ در ایران هنوز هم از مک دونالد به عنوان تهاجم فرهنگی‌ یاد میشود.... خلاصه اینکه تمام چیزی که باید واقع بینانه نگاه کنیم این است که ایران کشوری است ۸۰ میلیون نفری با دهها چاله و مشکلات و کمبود‌های اساسی‌ و ساختاری که در بهترین حالت در دو تا ۳ سال آینده ، میتواند ۲ میلیون نفت ۴۰ دلاری به فروش برساند (یعنی‌ ۳۰ میلیارد دلار! در برابر با مثلأ واردات ۱۵۰ میلیارد دلاری ویتنام!) به اضافه اینکه همچنان همه شرکت‌های غربی را امپریالیستی یا استکباری میداند و ارزش‌های غربی را به سخره می‌گیرد و هر زمان ممکن است که دوباره بین ایران و غرب تنش ایجاد شود... این کمپانیها باید حداقل برای ۲۰ تا ۳۰ سال خیال آنها راحت باشد تا به سرمایه گذاری مبادرت کنند ولی‌ با این داستان‌ها، تنها کاری که خواهند کرد مانند همه ۵۰ سال گذشته، صادرات چند کالای مصرفی تا بتوانند همان ۳۰ میلیارد دلار نفت ایران را به غرب بٔر گردانند
ناشناس
۰۹:۰۹ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۸
ببخشید فرق پس از تحریم با پسا تحریم چیه؟ کدومش بهتره؟ اونم مثل برجام باید به تصویب کنگره برسه؟ پسادل واپسان چی؟