فرارو- نبیالله رشنو*؛ کثرت مجادلات سياسي و حضور گسترده قدرتهای بین المللی در طولانی ترین مذاکرات دیپلماتیک با عنوان موضوع فناوري هستهاي جمهوري اسلامي ايران، نه تنها ريشه در تعارضات پیچیده سیاسی و ايدئولوژيك دارد، بلکه واقع مطلب آن است که سیر پرونده توافق هسته ای جمهوری اسلامی ایران بیانگر آغاز بسیاری از تحولات جدید در نظام بین الملل و سیاست جهانی قرن بیست ویکم است.
رشد توانمندیهای علمی ایران در حوزه پیشرفتهای هسته ای فراهمكننده بستر مهيجي در جهان سياست بوده و تحولات ناشي از آن نيز همواره منجر به شكلگيري دور جديدتري از صف بندي قدرتها و تداوم پيچيدگيهاي استراتژيك در نظام بينالملل بوده است. در سال 1382با مطرح شدن تدريجي اين موضوع در فضاي بينالمللي، مذاكرات پيچيده و متعدد آن به ميزباني شهرهاي ژنو، استانبول، وين، مسكو، بغداد، آلماتي و لوزان سوئيس با دو هدف اثبات ماهيت صلح آميز بودن برنامه هستهاي از سوي ايران و نيز تضمين لغو تحريمهای تصویب شده در قطعنامههاي 1737، 1747، 1803، 1835، 1929، از سوي گروه 1+5، تا دستيابي به برنامه اقدام مشترك در ژنو (1393) و صدور بيانيه لوزان در فروردين 1394 و بخصوص مذاکرات فشرده و نفس گیر وین در ماههای خرداد و تیر 94، همواره با كش و قوسهاي گوناگون تبليغاتي، سياسي و امنيتي همراه بوده است.
با اين حال، مجموعه فراز و نشیبهای حاکم بر این طولانی ترین جدال در تاریخ دیپلماسی بین المللی، در نهایت با رسیدن به ایستگاه وین باید ضمن تحقق دو هدف صدرالذکر، گشایشگر فضای نوینی در تحولات و توافقات بین المللی باشد.
تحقق این مسئله، مستلزم درک شرایط حاکم بر استراتژی گذار نظام جهانی و بررسی و شناخت ویژگیها و شاخصه های منحصر بفرد دستور کار دیپلماسی جهانی قدرتها و نیز چگونگی تعاملات بین المللی آنان در فرآیند پرونده هسته ای جمهوری اسلامی ایران می باشد. لذا برخی از مشخصه های ماندگار نشستهای هسته ای (توافق) وین که تاثیرات گسترده ای را بر فضای بین المللی و صحنه سیاست جهانی قرن کنونی ایجاد خواهند کرد، می توان به شرح زیر مطرح نمود:
- نشستهای هسته ای وین، منجر به یک توافق بدون امضا خواهد شد. صورت مسئله حاکی از لزوم بررسی و تائید پارلمانهای کشورهای دو طرف می باشد، لیکن همین توافق به تدریج اجرا می گردد. زیرا بسترهای ذهنی و تفکرات حاکم بر دستور کار جهانی قرن کنونی به دنبال جاری شدن الگوههای نوین در اعتبار بخشیدن به توافقات قابل پذیرش در افکار عمومی است. بسیاری از تنشها و درگیریهای تاریخ تحولات بین المللی ناشی از تهدیدات یکجانبه و قدرت نمائی هایی بوده است که طرفهای چیره برای پیگیریها و اعمال فوری توافقات امضا شده، صورت داده اند.
- طولانی ترین جدال در تاریخ دیپلماسی بین المللی: حضور پیوسته قدرتهای بین المللی در جدال نفس گیر پرونده هسته ای ایران و تلاش پر فراز و نشیب طرفین برای دستیابی به تفاهم، حاکی از رعایت اصول دیپلماتیک و لزوم توجه به پایبندی در مذاکره و اهمیت اقناع افکار عمومی و نیز پرهیز دنیای جدید از تهدیدات و تنشهای فراگیر است.
- وزن ژئوپلیتیک توافق هسته ای وین در نظام جهانی: اوضاع حاكم بر نظام ژئوپليتيك جهاني بیانگر آن است كه نظام بينالمللي كنوني كمخطرتر اما بينظمتر از دوره جنگ سرد بوده و خطر آني آن كمتر است. لذا توافق وین که با مشارکت و مسئولیت پذیری قطبهای قدرت جهانی و با حضور جدی مسئولین ارشد طرفین همراه بوده است، بیانگر یک الگوی فراگیر درصحنه سیاست جهانی و سطوح تعامل و رقابت در عرصه های بین المللی می باشد.
- ارتقاء وزن ژئوپلیتیک ایران: توانمندیهای گوناگونی که منجر به تعامل ایران در یک میز مذاکره طولانی مدت با مجموعه قدرتهای جهانی گردد، قطعا چشم انداز گسترده ای را در توجه ویژه قدرتها به لزوم نقش آفرینی موثر ایران در تعاملات بین المللی به ارمغان خواهد آورد. لذا این همان موضوعی است که اضطراب و کارشکنی برخی از دول عربی و اسرائیل را به همراه داشته و حتی سبب ائتلاف غیرمتعارف آنان گردیده است.
- اوجگیری قدرت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران: با تحقق اهداف توافق وین، ایران مجددآ و همانند دهه های 50 تا 70 میلادی به سطح اول قدرت منطقه ای برمی گردد. ویژگی منحصر بفرد اقتدار کنونی این خواهد بود که ذیل چتر نظام جمهوری اسلامی بوده و می تواند پایه گذار قطب قدرت اسلامی در صحنه های رقابتهای جهانی باشد.
مع الوصف، با توجه به مجموعه رويكردهاي ژئوپليتيكي و جريان پيچيده تحولات سياست بین المللی و نیز با توجه به پتانسيلهاي پيشرفت و توسعه فناوريهاي هستهاي ايران، از يك سو دنياي قدرت براي تحقق ثبات بينالمللي به ويژه در منطقه خاورميانه و حوزهخليجفارس بايد در محاسبات و معادلات متعدد نظام بينالملل، جمهوري اسلامي ايران را بعنوان يك واقعيت هستهاي و كشوري سرنوشتساز بپذيرد و از سوي ديگر با تأكيد بر اين اوضاع جديد و نقش آفريني منحصربفرد ژئوپليتيك ايران در تحولات بينالمللي، برقراري هرگونه امنيت و ثبات پايدار در ايران نيز مستلزم نگاهي جامع و راهبردي به مقوله منافع ملي و درك متناسب از اوضاع جاري نظام بينالملل و به ويژه در مناسبات (اجماع يا كشمكش) ميان قدرتهاي جهاني است.
*دکترای جغرافیای سیاسی و استاد دانشگاه