فرارو- آرمان شهرکی: در نوشتار کوتاه ذیل سعی میکنم تا به اختصار ویژگیهای مضر و خطرناک سریالهای پخش شده از شبکه تلویزیونی GEM TV را برشمرم.
اگرچه در مثلث اثر- مخاطب - جامعه، شکافتن و تحلیل ساختار، تنها ناظر است بر وجه «اثر» از وجوه سه گانه، اما باید بپذیریم که در تحلیل ایده نگرانه (idiosyncratic)، اینکه ویژگیهای مخاطب اثر چیست، تاثیری قاطع بر شیوهی درک او از متن/اثر دارد و فیلم، کتاب یا پیام در هرشکلی که باشد؛ حیاتی مستقل از خالق خویش خواهد داشت.
1) سریالهای تلویزیونی شبکهی مورد نظر خط بطلانی است بر مفید یا بی طرفانه بودنِ ایده یا نظریهی "هنر برای هنر". یعنی اینکه به هرترتیب به هرچیزی نمیتوان برچسب "اثر هنری" زد. تفاوتهایی هست میان هنر متعالی و هنر مبتذل.
2) دوگانگی یا تقابل شدید جنسیتی: مردان در برابر زنان و بالعکس. ردِ "همزیستی مسالمت آمیز مردان و زنان در جوار یکدیگر".
3) تداعی مردانگی با مردسالاری: مردانِ خوبِ عاشق پیشه به وفور با خصلتها و ظاهر لمپن مآب تصویر میشوند همچون سبیلهای از بناگوش دررفته، یقههای باز و دریده که سرشان برای دعواهای ناموسی درد میکند.
4) تداعی زنان با مفهوم عامِ "زن سرکوفته": زنان بیشتر در آشپزخانه و سر میز غذا به کنشگری میپردازند. زنها موضوع بسیاری از رخدادها هستند نه فاعل آن.
5) تداعی زنان همچون اُبژههای جنسی: زنان مورد التذاذ جنسی مردان قرار میگیرند.
6) تداعی زنان در دو تیپ منسوخ، بسیط و مبتذل: زن بدسرشتِ اغواگر {Femme Fatale} و زن پاک و منزه. جالب اینجاست که زن بدطینت معمولا زنی فعال در جامعه و کنش ورز است و زن خوب داستان، کسی است که همواره قربانی بوده و منفعل است.
7) تداعی زنان با عقدههای روانی {psychological complexes}: زنان در نقشهای گوناگون (مادرزن، مادر شوهر، خواهر، همسر) پر از عقدههای واپس خوردهای هستند که در طول داستان گشوده و تخلیه میشود. بسیاری از خرده روایتها همچون منبع و بستری برای پالایش روانی {catharsis} عقدههای زنانِ روان رنجور عمل میکنند.
8) تمرکز بر تن و پیکر زن همچون میدان نبرد: بسیاری از شخصیتهای زن واجد اندامها و پوششی کام گرایانهاند {erotic}که نقطهی آغاز و نیز اوج واقعهی دراماتیک را با به چالش طلبیدن و کشاندن پای مردان به نبردی انتقام جویانه و معرکهای خونین و پر از عصبیّت، رقم میزنند.
9) بُت وارگی کالایی {commodity fetishism} همچون یک موتیف: تمامی لوکیشنها در دریایی از تجمل، زرق و برق و مادی اندیشی مستغرق شده و روابط به شدت کالایی هستند.
10) استفاده از قواعد ملودرام و عامّه فهم برای طرح موضوعاتی به شدت حساسیتزا همچون خیانت، تعدد روابط جنسی، طلاق و...که اصولا سانتی مانتالیزمی سیاه و تلخ را رقم میزنند.
11) سوء استفادهی روایی از کودکانِ خُردسال به عنوان برانگیختن حس ترحم مخاطب.
12) روایتهای کلامی متراکم به جهت نقص و آشفتگی در فیلمنامه.
13) تصویرگریِ جدال زنان علیه زنان.
14) سرقت هنری که برای مخاطب نخبه و فیلم آشنا بسیار آزاردهنده است: استفادهی نابجا و ناروا از آثار موسیقاییِ هنرمندان برجسته.
15) استعمال بیرویه و به وفور از الفاظ رکیک و مبتذل که به عنوان راه حلهای کلامی و عینی در مجادلات عمل میکنند.
16) نواقص و خدشههای فنی و تکنیکی که ابتذال محتواییِ اثر را تکمیل میکند: استفادهی ناآگاهانه و سردستی از اسلوموشن، کلوزآپ، برشهای متوالی و.....
سریالهای GEM TV در زمانه و هنگامهی کنونی ضمن ارایهی تمام و کمال "امر مبتذل"، حاوی خشونتی به مراتب مخربتر از فیالمثل کلیپهای کوتاهی هستند که صحنههای کشتار انسانها توسط داعش را به تصویر میکشند. هر دو در پی عرضهی آمیزهی "ابتذال/خشونت".
مردان سریالهای GEM TV با موهای روغن زده و اتوکشیده، کراواتهای رنگارنگ، سبیلهای چرب، هوسهای تنانه و لمپنیسم فکری و زنانش به مثابهی بردگان جنسی که به هیچ چیز حتی به ابتذال نیز نمیاندیشند مرا به یاد کلیپی کوتاه میاندازند که مردان داعش را نشان میداد با قهقهههایی مستانه پس از فتحی خونین، آنگاه که بر سر تقسیم زنان به اسارت گرفته شده با یکدیگر بگومگو میکردند و یکی میگفت چشم سبزها گرانتر و زیباترند.
دقیقا همینه اگه خودمون برای رفع مشکلات اجتماعی جوانان کاری نمیکنیم حداقل از کارهای انجام شده توسط دیگران استفاده کنیم و کینه توزانه آنها رو نکوبیم!!
اتفاقا سریالهای ترکیه اکثرا آموزنده هستن و تقریبا بطور جامع در مور همه بزهکاریها و ناهنجاریهای احتماعی سریال ساختن و روش کار کردن.
سوال اینه؟ ما چیکار کردیم؟ وایستادیم فقط تماشا کردیم! و ازبین رفتن خانواده ها و خودکشی جوانان رو حتی در آمار هم نخاستیم واقعی نشون بدیم.
فرار منتشر کن لطفا.
من دیگه سالهاست نگاه نمیکنم جم رو هم هرگز ولی ماجرایهای هر دو را از دوستان شندیم و در منازلشون شاهد پیگیریش بودم هر دو تاسف آور
توجه کنید که برخی از این سریالها دهه های قبلی جامعه ترکیه را روایت می کنند که بسیار مردسالار و خشن بوده است.
من بعد از این جنگ روانی که بر علیه این سریالهای افتاد، تقریباً اکثر سریالهای روز شبکه جم را از اول تماشا کردم، البته با دید انتقادی و نه از سرگرمی
به عنوان یک شهروند، مسائل این سریال را در کشور خودمان هم دیدم، البته نه آنگونه که باید با آن برخورد شود، به نمونه هایی از آن اشاره میکنم
1- در جامعه ما اگر به دختر تجاوز شود، آینده آن چیست؟ چرا نباید به دختران و کودکان بیاموزیم که قانون حامی آنهاست و ظالمان هر چند صاحبان زر و زور باشند باز هم به پای میز محاکمه کشیده می شوند
2- در خانواده ای که با دختران جوان و زیبا اداره می شود، نقش والدین چیست؟ رفتار عشقی و اجتماعی دختران چگونه مدیریت شود؟ اگر دچار عشقهای آتشین و داغ شدند و شکست عشقی خوردند، چگونه باید با آنان رفتار کرد؟
3- آیا مسائلی که با آنها مواجه میشوم، خاص من است یا در جامعه مثل من زیادند؟ امروز کلیپ صوتی استفتایی به دستم رسید که پاسخ دهنده سعی داشت مراجعه کننده را سرکوب کند که حرام است حرام! و اینکه فقط شما اینگونه اید! در حالیکه واقعاً این موضوعات، موضوعات روز جامعه است
4- بنظر شما اگر کسی به همسرتان - چه زن چه شوهر- نظر داشت، چگونه با آن برخورد باید کرد؟
6- آیا راهکار تمامی این مشکلات روحانی محله سریالهای ماه رمضان است؟
7- بطور اتفاقی گذرم به یکی از مراکز نیروی انتظامی افتاد، اتاقی بود بنام مشاوره، ولی اتاق درش قفل بود و انباری شده بود، بنظر شما نیروی انتظامی وظیفه مشاوره دارد؟ شهرداری چی؟
بنده به عنوان یک شهروند، اتفاقاً پیشنهاد میکنم این سریالهای را با ترجمه فارسی و تحلیل کارشناسی - نه از نوع سیمای میلی ما!- از نوع منصفانه در شبکه های سراسری پخش کنند و بعداً تیمهای مشاوره اجتماعی را برای مشاوره مردم و جوانان و نه استهزاء ایشان به اقصا نقاط کشور ارسال کنند
همه بد نیستند، ما هم ایراداتی داریم
مثلا همین سریال فاطما گل وفتی تو آلمان پخش میشده کلی ببنده و کلی بازخورد مثبت داشت و چندین سمینار آسیب شناسی حول موضوع اون برگزار شد.
همش غم و بدبختی و...
اتفاقا" همین سریال فاطماگل که همه ازش انتقاد میکنن را اگر از زاویه دیگه ای دیده میشد دارای نقاط مثبت بود که در ذیل به این موارد اشاره میکنم:
متاسفانه بسیاری از دختران در همه کشورها مورد آزارو اذیت جنسی و تجاوز قرار میگیرند که خیلیها هم بعد از این موارد زندگی را تمام شده میدونن و دست به خودکشی میزنن و یا به داروهای اعصاب و افسردگی روی میارن ..
اما این سریال نشون داد که اگر این اتفاقات برای زنان و دختران بوجود آمد , آخر زندگی نیست و زندگی مجددا" میتواند شیرین شود و عاشق شد و برای مردان هم نباید ازدواج کردن با این افراد کریه و بی غیرتی باشد , و در آخر هم زندگی این متجاوزان نابود شد(یعنی چوب خدا صدا ندارد ) ...
ما برای این دختران و زنان در کشور چه کاری انجام دادیم و چه فیلم و سریالی ساختیم؟؟؟
متاسفانه این افراد که در کشورما هم تعدادشان زیاد هست بحساب نمی آیند.
ترکها بخصوص در سریال سازی خیلی هوشمندتر از ما هستند.
امیدوارم فرارو نظر من را نشون بده..
عالی بود