یک فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: مساله امروز اصلاحطلبان نگاه به آینده است تا بتوان بدون اشتباهات گذشته دوم خردادی جدید را بازسازی کرد.
عباس عبدی بعد از ظهر امروز در مراسم گرامیداشت دوم خرداد با عنوان «دوم خرداد، تلاقی مشروطیت و جمهوریت» از سوی انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده فنی با همکاری انجمنهای اسلامی دانشکدههای پزشکی و داروسازی در دانشگاه تهران برگزار شد ضمن تبریک سالگرد دوم خرداد به دانشجویان اظهار کرد: امسال بعد از یک دهه این مراسم به صورت آبرومندانهای برگزار شده است و میطلبد که موضوع درس گرفتن از گذشته را مورد توجه قرار دهیم تا شاید چراغ راه آیندهمان باشد.
وی در ادامه با اشاره به سخنان یکی از دانشجویان در این مراسم که دوران احمدی نژاد را زمستان سرد عنوان کرده بود اظهار کرد: باید دانست که زمستان همواره منافعی را داشته است اما در مورد دورانی که از آن یاد شد موضوع فاجعهآمیزتر از این است که سر و ته آن را به هم بیاوریم.
عبدی خاطرنشان کرد: باید به این موضوع دقت کنیم که دولت احمدینژاد از تخم مرغ شانسی درنیامد و باید از آن دوران درس گرفت تا در نهایت فهمید که آیندهمان را چگونه بسازیم تا به آن وضعیت نیافتیم.
عبدی ادامه داد: جامعه ایران در یک قرن گذشته دو انقلاب و چند جنبش اجتماعی داشته و اگرچه شاید این موضوع را برخی نقطه قوت بدانند و بگویند این موضوع نشانه پویایی مردم یک جامعه است اما باید گفت که معنای دقیقتر رخ دادن این انقلابها و جنبشها این است که با وجود اینها جامعه ایران نتوانست موضوعات خود را حل کند و البته در ادامه یک سوال کلیدی پیش میآید مبنی بر اینکه اگر نتوانسته مسالهاش را حل کند آیا این یک سرطان غیرقابل علاج است یا نه میتوان آن را درمان کرد.
عبدی با تاکید بر اینکه ما نباید هر نقدی را دشمن و تضعیفکننده حکومت بدانیم افزود: نقد ابزاری نیست که از آن فقط علیه دشمن استفاده شود بلکه نقد یک ابزار درونی و باعث حرکت و پویایی است.
وی در ادامه با مورد توجه قرار دادن دوران مدیریت احمدینژاد اظهار کرد: موضوعی که خیلی مورد توجه قرار میگیرد این است که در آن دوره 8 ساله بیشتر به انسان احساس حقارت دست میداد و این سوال پیش میآمد که چرا جامعه ما بعد از دوم خرداد باید به سمتی برود که این چنین به ذلت بیافتد و فکر کردن به این موضوع از هر نوع زندان و شکنجه برای کسانی که میخواستند مسئولانه رفتار کنند بدتر بود.
وی همچنین به اتفاقات خوشایند و ناخوشایند دوره دوم خرداد اشاره کرد و ضمن اینکه قتلهای زنجیرهای و ترور حجاریان را از جمله اتفاقات ناخوشایند آن دوران عنوان کرد و در ادامه گفت: اما بدترین اتفاقی که شاهد آن بودیم اتفاق مربوط به سال 84 بود و کسی گمان نمیکرد که در مخیله اصلاح طلبی بدتر از این اتفاق رخ دهد. با این حال در حال حاضر ما بیشتر نیاز داریم که به خودمان نگاه کنیم و ببینیم که آیا ما نقشی در این فرایندها داشتهایم یا خیر؟
این فعال سیاسی اصلاح طلب در ادامه با بیان اینکه در دوره اصلاحطلبی در سطح نیروهای سیاسی، دولت و در سطح مشترک بین این دو اشتباهاتی رخ داد گفت: نیروهای سیاسی اصلاحطلب از سال 80 به بعد یک اشتباه مهم مرتکب شدند و آن این بود که راهبرد جبههای را نادیده گرفتند راهبردی که دوم خرداد براساس آن شکل گرفت. منطقی که در راهبرد جبههای وجود داشت این بود که تمایزات درونی اصلاحات برای ما اهمیت ندارد.
عبدی با انتقاد از وجود فعالیت حزبی در این راستا گفت: فعالیت حزبی برای جامعهای همچون بریتانیا معنا دارد که ثبات و قوام آن مشخص است و بعد از آن نیروهای سیاسی در آن رقابت میکنند اما در جامعه ای که چنین خصوصیاتی ندارد هر نوع رقابت منجر به سوء استفاده نیروهایی که آن را نمیخواهند می شود و وجود کاندیداهای زیاد در آن دوران به این دلیل بود که هر گروهی میخواست نامزد خود را داشته باشد درواقع وقتی فرایند جبههای فراموش شد رکن و اصول اساسی در جبهه دوم خرداد نیز با مشکل مواجه شد.
عبدی وجود شکاف قدرت و مسئولیت در دوره اصلاحات را از مشکلات موجود در سطح نهاد دولت در این دوره خواند و گفت: اینکه قدرت دست یک نفر باشد و مسئولیت دست یک نفر دیگر و حتی برعکس کار درستی نیست. مهم این نیست که قدرت کجاست، مهم این است که هرجا قدرت وجود دارد به تناسب آن مسئولیت هم وجود داشته باشد تا اینطور نشود اگر کسی شکست خورد بگوید ما قدرتش را نداریم در حالی که اگر شخصی قدرت ندارد الزامی ندارد که مسئولیت آن را بپذیرد.
عبدی فراموش کردن شعار حاکمیت قانون در دوره اصلاحات را از دیگر مشکلات موجود در این دوره عنوان و اظهار کرد: قبل از سال 76 که دولت سر کار بیاید شاخص حاکمیت قانون در ایران حدود 25 درصد بود. در دوره اول آقای خاتمی به 49 درصد رسید اما در دوره دوم به حدود 26 درصد رسید و باید دانست وقتی حاکمیت قانون وجود نداشته باشد مهم نیست که چه کسی رییس جمهور است چون مساله ما فرد نیست بلکه محتوایی است که فرد میخواهد آن را اجرا کند.
این فعال سیاسی اصلاح طلب همچنین بی توجهی به موضوع نفت را از دیگر مشکلات در این راستا عنوان کرد و گفت: باید در جهت اصلاح جامعه برای موضوع نفت ایده و برنامه داشت. درآمدهای نفتی دولت ایران از سال 78 افزایش پیدا کرد و وقتی درآمد نفتی ده برابر میشود قدرت دولت هم ده برابر خواهد شد.
وی در ادامه گفت: شاهد بودیم که در سال 84 درآمدهای نفتی آن قدر بود که بگوییم هرکدام از اعضای هیات دولت روی یک بشکه نفت نشسته بودند و شعار من نفت را سر سفره مردم میآورم در خلا به وجود نیامده بود و براساس واقعیت زده شد.
وی اتفاقات رخ داده در سال 92 در عرصه سیاسی را محصول تمام شدن درآمدهای نفتی دانست و اظهار کرد: من پیش از آن هم گفته بودم که موج نفت و سیاست خارجی به زودی میآیند.
وی همچنین وجود صندوق ذخیره ارزی را نیز یک کار صددرصد عقلانی دانست و گفت: به نظرم صندوق ذخیره ارزی باروتی است که زیر دولت اصلاحات گذاشته شد هرچند که به نظرم کار صددرصد عقلانی است.
وی در ادامه تاکید کرد که آنچه در دوره احمدی نژاد اتفاق افتاد تنها یک زمستان سرد نبوده، بلکه یک زلزله 9 ریشتری بوده است.
عبدی در بخش دیگری از سخنان خود تاکید کرد: وقتی ما نقد می کنیم نه میخواهیم کسی را محکوم کنیم و نه به دنبال این هستیم که کسی را حاکم کنیم. اتفاقا نقد به ما آگاهی میدهد و روحیهای که مبنی بر آگاهی باشد سیال و جاری است.
این فعال سیاسی اصلاح طلب همچنین به تبعات حاصل از اشتباهات رخ داده در دوره اصلاحات پرداخت و اظهار کرد: دستاوردهای 4 سال دوم دولت اصلاحات قابل مقایسه با هیچ دورهای نیست و نابودیهای اقتصادی بعد از 84 نتیجه رکود سیاسی دوره دوم اصلاحات است و این رکود سیاسی منجر به تبعاتی میشود. چنانچه دیدیم دولت به شکل نسبی در مقایسه با انتظاراتی که وجود داشت زمین گیر شد و در نتیجه نیروها از کنارش پراکنده شدند.
وی زیاد شدن شکاف درونی بین اصلاحطلبان را از اشکالات بعدی این دوره عنوان و اظهار کرد: اصلاح طلبان بیشتر به مسائل خودشان میپرداختند تا مسائلی که جبهه با آنها درگیر بود.
عبدی همچنین گفت: ما میتوانیم به بخشی از اصول اصلاح طلبی برگردیم و آن را احیا کنیم البته این که فقط به حرف و بیان به آن ملتزم باشیم کافی نیست. راهبرد اصلاحات سر جای خود است اما آنچه که موجب نقص آن شده، نبود تشخیص مصادیق و تعیین تاکتیک است.
وی همچنین اظهار کرد:به لحاظ شخصی امیدوارم امسال سالی باشد که ما بتوانیم به فضای گذشته برگردیم و بهترین زمینه در این راستا هم انتخابات مجلس است. در این راستا نباید برای ما مهم باشد که طرف مقابل می خواهد چه کاری انجام دهد ما نمیتوانیم برای آن تعیین تکلیف کنیم اما باید بدانیم که بازی اصلاحطلبان میتواند بازی دیگران را هم شکل دهد. چرا که اصلاح طلبان مهم ترین نیروی سیاسی کشور هم برای حال و هم برای آینده است.
وی خاطرنشان کرد: این دولت هر کاری میخواهد بکند بکند اما نباید زیر بار شکاف قدرت و مسئولیت برود و قطعا باید قدرت لازم برای سیاست خارجی وجود داشته باشد چرا که این فاجعه است که قدرت جایی باشد و مسئولیت جای دیگری قرار بگیرد. اگر مسئولیت وجود نداشته باشد یک نفر میتواند جلوی وزیر خارجه بایستد و عربده بکشد. در این راستا دیدیم همان کسانی که میخواستند مدیریت جهانی را برپا کنند آخرش گفتند نمی گذارند ما پرونده هستهای را حل کنیم و کنار کشیدند.
وی با تاکید بر اینکه نباید از حاکمیت قانون عدول کرد گفت: اگر از حاکمیت قانون پایین بیاییم باید از هر جای دیگری نیز عقبنشینی کنیم.
عبدی با مورد توجه قرار دادن موضوع نقد و اهمیت آن اظهار کرد: اصلا نباید از نقد بترسیم ؛ چرا که نقد ابزاری قدرتمند همچون یک اسلحه است و البته باید دانست که آن را فقط علیه دیگران به کار نبریم بلکه علیه خودمان نیز به کار برده شود.
وی گفت: بگذاریم کلیشهها شکسته شود و گذشته را بازنگری کنیم ما نه میخواهیم مدالی را از سینه کسی برداریم و یا اینکه به سینه کسی مدال بزنیم. مساله امروز ما این است که نسبت به آینده چه نگاهی داشته باشیم و با این رویکرد است که میتوانیم بدون اشتباهات گذشته دوم خرداد جدید را بازسازی کنیم.
جناب عبدی شما سال 88 خواب تشریف داشتید؟!!
البته قابل توجیه است با فکر شما که :
"منطقی که در راهبرد جبههای وجود داشت این بود که تمایزات درونی اصلاحات برای ما اهمیت ندارد"
یعنی همان حرفی که یکی از خانم های اصلاح طلب خارج نشین در سال 88 گفت که ما با دیگر مخالفان (منافقان و سلطنت طلب ها و ...) هدف مشترک داریم و همین کافی است!
این یعنی عدم مسئولیت پذیری یه گروه سیاسی!!! این یعنی از آب گل آلود ماهی گرفتن! این یعنی جریان اصلاحاتی در ایران!
ان شاالله