صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۳۲۸۰۸
سینرژی منفی در نظام آموزشی ایران!
کاوه بهلولی قشقایی
تاریخ انتشار: ۱۳:۳۲ - ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۴
یادداشت ارسالی- کاوه بهلولی قشقایی؛ حتما داستان علی کنکوری را شنیده‌اید، جوانی که برای ورود به دانشگاه، چند سال تلاش و کوشش می‌کند و در انتها نیز موفق نمی‌شود.

شاید کسانی که در ابتدا طرح کنکور (الگوی ایرانی) را بنا نهادند نیتشان خیر بود و درصدد دستچین نخبگان بودند، اما ندانستند که روزی موجب بی‌انگیزگی و انفعال جوانان این سرزمین گردند.

معضل کنکور و تبعات آن در ایران به حدی رسید که لقلقه افواه کاندیداهای ریاست جمهوری و مجلس، عمدتا حذف آن و یا تعدیل کنکور شد!

در همه کشور‌ها، مدرک دانشگاه نماد هوش و استعداد افراد در یک رشته یا حوزه علمی می‌باشد اما در بخشی از کشور‌ها و بالاخص ایران، همین مدرک تبدیل به عنصر هویتی شده است! یعنی دارنده این مدرک را افرادی اکنده از معرفت و اگاهی و اخلاق و... می‌دانند!

وانگهی اینگونه در اذهان باب شده که دارندگان مدرک دانشگاهی، به شغلی آسان و پردرامد و همچنین، پرستیژ بالا نائل خواهند شد اگرچه چند سال اخیر، این دیدگاه در حال تغییر می‌باشد. لذا زمانی که مقوله‌ای به عنصر هویتی تبدیل شود طبیعیست که انسان‌ها برای رسیدن به آن، از هیچ کوششی دریغ نورزند!

 تبدیل شدن مدرک تحصیلی به عنصر هویتی در ایران؛ موجب شده که اکثر قریب به اتفاق خانواده‌ها، تمایل شدید به حضور فرزندانشان و کسب مدرک از دانشگاه داشته باشند که این خواسته، فی نفسه دارای اشکال نیست. بنابراین کارگزاران آموزشی، راه حل را در ایجاد نهادهای موازی آموزشی (دانشگاه غیر انتفاعی، آزاد، پیام نور، فنی حرفه‌ای، علمی کاربردی و غیره) دیدند که مجددا نیز، این نهاد‌ها و ایجاد آن‌ها، فی نفسه دارای اشکال نمی‌باشند. لذا همه این‌ها را نهادهای غیر انتفاعی نام نهادند.

همانطور که می‌دانیم نهاد انتفاعی به سازمان یا ارگان و یا سیستمی گفته می‌شود که بدنبال رفع نیاز و یا ایجاب اقتضایی در جامعه باشد و همانطور که از اسمش پیداست ابدا به دنبال منفعت مالی نیست! لذا صرفا بدنبال تحقق آرمان‌های غیر انتفاعی می‌باشد که در هر سیستمی، آرمان‌هایی متناسب با نیت بنیان گذاران تدوین می‌شود.

از طرفی می‌دانیم که رقابت، اصل اساسی در دنیای اقتصاد و تولید می‌باشد یعنی اگر از اقتصاد امروزی، رقابت را حذف کنید، به مثابه گرفتن تمام خون یک انسان می‌باشد! در نهاد اقتصادی، گردش مالی بالا، همراه با سود حکمفرماست به عبارتی نهادی انتفاعیست، لیکن در نهاد غیرانتفاعی؛ کیفیت کار و میزان تحقق منویات ابتدایی سازمان و بنیانگذاران سیستم حکمفرمایی می‌کند. لذا نهاد انتفاعی و غیر انتفاعی، دقیقا در مقابل هم قرار دارند (از حیث مالی).

حال تصور کنید که نهادی که در ابتدا نیتی غیر انتفاعی داشته است به مرور تغییر نگرش داده و تبدیل به انتفاعی شود و یا اینکه، همزمان بخواهد انتفاعی و غیر انتفاعی باشد! طبیعیست که تولیدات این نهاد‌ها نیز، جنبه انتفاعی پیدا می‌کنند و سود و گردش مالی، حکمفرما می‌شود و از همه جالب‌تر، مثل کالاهای اقتصادی، وارد عرصه تبلیغات و جذب مشتری می‌شوند- اشاره به نهادهای اموزشی که در روزنامه‌ها و تلوزیون به دنبال مشتری (دانشجو) هستند!

در سیستم اقتصادی، کالا باید بیشترین مطلوبیت را برای مشتری داشته باشد و زمانی که نهاد آموزشی جنبه انتفاعی پیدا می‌کند ناگزیر از جذب دانشجوی بیشتر است و عرصه را برای جولان بخشی از جوانان راحت طلب باز می‌کند!

اینجاست که جوان باهوش مشاهده می‌کند، پسر عمو یا دختر خاله‌اش، بدون اندکی زحمت تبدیل به مهنس می‌شود و لذا جوان باهوش؛ دلیلی برای تلاش کردن نمی‌بیند و این دیالیکتیک تکرار می‌شود تا جایی که شاهد فارغ التحصیلی می‌شویم که در یک جمله که می‌نگارد، حداقل ۳ غلط املایی دارد!

اگر این روند یا سینرزی منفی ادامه یابد بدون شک در آینده شاهد مهندسینی خواهیم بود که جدول ضرب را هم نمی‌دانند! لذا باید تا دیر نشده است چاره‌ای اندیشیده شود.
ارسال نظرات