صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۲۲۹۵۷
مادران امروز یا مادران دیروز
بسیاری، مادران امروزی را مادرهای خوبی نمی‌دانند. از نگاه این "بسیاری"، مادر خوب کسی است که وقتش را صرف فرزندش کند و طبق اصولی که آموخته، او را "خوب" تربیت کند. اما مادری که سرش به تبلت و تلفن همراه و لپ تاپ گرم است، عضو گروه‌های صد من یک غاز است و در شبکه‌های ظاهراً اجتماعی فعالیت می‌کند، مادری که مشغله بیرون از خانه دارد و حتی دغدغه تحصیل؛ در تربیت فرزند یا فرزندانش وسواس به خرج نمی‌دهد و وقتش را بی‌حساب پای آن‌ها نمی‌ریزد.
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۱ - ۱۹ بهمن ۱۳۹۳
فرارو- زهرا فدایی؛ بسیاری، مادران امروزی را مادرهای خوبی نمی‌دانند. از نگاه این "بسیاری"، مادر خوب کسی است که وقتش را صرف فرزندش کند و طبق اصولی که آموخته، او را "خوب" تربیت کند. اما مادری که سرش به تبلت و تلفن همراه و لپ تاپ گرم است، عضو گروه‌های صد من یک غاز است و در شبکه‌های ظاهراً اجتماعی فعالیت می‌کند، مادری که مشغله بیرون از خانه دارد و حتی دغدغه تحصیل؛ در تربیت فرزند یا فرزندانش وسواس به خرج نمی‌دهد و وقتش را بی‌حساب پای آن‌ها نمی‌ریزد.

اما آیا مادر امروزی، مادر واقعی نیست؟ یا آن‌طور که گفته شد، حقیقتاً مادر خوبی نیست؟ آیا مادران در گذشته، خوب بودند؟ مادران دیروز با امروز چه تفاوتی داشتند؟

دهه‌های گذشته، روزگاری بود که هر چیز جای خود را داشت. ارزش‌ها مشخص بود. جایگاه مادر روشن بود و انتظارات از او معلوم. مادر زنی بود اسطوره‌ای؛ مأمن زمینی‌اش خانه بود و جایگاه آسمانی‌اش بهشت. مادران امروز اما بین زمین و آسمان معلق‌اند؛ نه خانه را کامل دارند، نه بهشت را زیر پای خود می‌بینند. ارزش‌هایشان تغییر کرده. جایگاه و وظایفشان دیگر همچون گذشته نیست. خودشان به جبر زمانه چرخیده‌اند و باورهایشان با این چرخش، دیگرگون شده است.

در گذشته مادران، زمان زیادتری داشتند. دانایی‌شان هم بیشتر بود چرا که تجربه، نسل به نسل و سینه به سینه از مادرها و مادربزرگ‌ها به ارث می‌رسید. اما شکاف فرهنگی عمیقی که در دهه‌های اخیر رخ داد، روند انتقال تجربه را یک‌باره قطع کرد. در واقع مادرهای امروز، دخترهای دیروزی هستند که راه و رسم زندگی را پیش مادران خود نیاموختند و دست خالی وارد زندگی مستقل شدند. رفته رفته یاد گرفته‌اند که اطلاعاتشان را زیاد کنند و دانش را جایگزین خلاء دانایی سازند.

در جامعه شهری امروز، مادرها اسیر شتاب زمان شده‌اند. بیشتر وقت‌ها دیر می‌روند، دیر می‌رسند، دیر بازمی‌گردند؛ آن‌قدر در پی زمان می‌دوند که فرسوده می‌شوند. کمبود وقت و شتاب مدام در لابه‌لای شلوغی زندگی شهری، ذهنشان را پریشان می‌سازد و خودشان را عصبی. از طرفی دچار مادی‌گرایی افراطی شده‌اند؛ از مدل وسایل ‌بازی و مارک لباس فرزندشان گرفته تا مهدکودک و مدرسه و معلم خصوصی سعی می‌کنند بهترین‌ها را فراهم کنند و در ازای وقت نداشته امکانات بهتری مهیا کنند.

امروزه مادران پا به پای پدرها و حتی جلوتر از آن‌ها، مشکلات ریز و درشت زندگی را به دوش می‌کشند. گاه سنگینی مشکلات، فشارهای زندگی، استرس، آلودگی هوا، غذاهای ناسالم، کم‌خوابی مدام، دغدغه فکری، ترافیک، ناامنی و ... مادر را خرد می‌کند؛ وجودش را چند پاره می‌کند. مادر امروز آینه تمام نمای زمانه خویش است، وجودی متکثر و خرد خرد. اما در همین وجه‌ چند تکه‌ای است که معنای مادر بودن ظهور می‌کند.

مادر چندپاره امروزی در همین نقطه، یکباره وحدت می‌یابد. این تجسم حقیقت مادرانگی است و اوج انسانیت آدمی؛ "خود را به خاطر دیگری ندیدن"؛ مادر امروز به سحر اهورایی مادرانگی تکه‌های از هم گسیخته خویش را گرد می‌آورد و به آنی مادری می‌شود تمام عیار. آنجا که از خویش غایب می‌شود و تمام دیگری می‌شود.

"مادر"، امروز و دیروز ندارد. بهتر و بدتر ندارد. "مادر" اگر مادر باشد نه علم می‌خواهد نه زمان. او تنها سرانگشتی است جادویی. نگاهی است مهربان؛ مادرانگی کیفیتی است در ساحت عاطفه؛ نه کمیتی در جهان مادی.

عشق، جادوی مشترک تمام مادرهاست؛ مادرهای آرام خانه‌دار یا مادران پرمشغله کارمند. آن‌ها که شش دانگ حواسشان جمع فرزندان است و آن‌ها که چشم از تلفن همراه برنمی‌دارند. عشق مادرانه بین مادران دیروز و امروز و تمام نسل‌ها مشترک است.

چه بسا نثار بی‌دریغ همین عشق، شاه بیت وظایف مادری است. اگر چیزی مانع بروز عشق مادری باشد شر است و باید از میان برداشته شود. مادر بیرون از خانه، مادر عضو شبکه‌های اجتماعی، مادر دانشجو باز هم مادر است. او زمانی از حیطه مادری خارج می‌شود که عشق را از فرزندش دریغ کند.

مسئله بهتر و بدتر بودن مادران نیست؛ مسئله فقط مادر بودن است.

ارسال نظرات
نریمان
۱۲:۵۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
من وقتی میخوام حتی المقدور منصفانه مادرم رو با همسرم که در آینده احتمالاً مادر فرزندم خواهد شد مقایسه میکنم بسیار بسیار نا امید میشم، این احساسی که من دارم دقیقاً منطبق با چند سطر ابتدایی این مقاله است، همسری که تا به خونه میاد سرش توی مبایلشه و هیچکدوم از وظایفی که عرفاً به عهده داره رو رسیدگی نمیکنه، بسار دلسرد کننده است.
شروين
۱۰:۱۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
مادران امروزي اگه مادر بودن و مث مادراي قديم زحمتكش بودن با اين امكانات رفاهي امروزه چه بچه اي تربيت ميكردن
حيف از اين خوشگذرونيهاي مادران امروزي!!!!
وايبر و لاين و تفريح مجردي و ....
مهمت
۰۹:۵۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
قديم محققين يه ازمايش روي شامپانزه مادر و بچش انجام دادن به اين شكل كه شامپانزه مادر و بچش رو داخل اتاقكي بسته قرار دادن و زير اتاقك رو با شعله گرم ميكردن گرما به حدي رسيد كه تحملش واسه بچه سخت بود شامپانزه مادر بچش رو بغل گرفت كه بچه اذيت نشه ولي وقتي شدت گرما به حدي رسيد كه واسه شامپانزه مادر هم سخت شد، شامپانزه مادر بچش رو گذاشت پايين و خودش رفت روي بچش!!!!!! كه چيزيش نشه!!!!!!
بله مادراي قديمي جونشون رو هم حاضر بودن واسه بچش فدا كنن ولي مادراي امروزي تا يجايي پا به پاي فرزندشون ميان ولي يجايي فرزندشون رو فداي خاسته هاشون(موبايل بازي، رايانه، تفريح و سرگرمي و رفيق بازي و كار و خيلي از داستاناي ديگه) ميكنن و فرزندشون رو زير دست و پاي هوسشون له ميكنن!!!!!!!!!!!!!!!!!

واقعن بايد براي مادران امروزي ابراز تاسف كرد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
امين بديعي
۰۰:۰۱ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
مسأله مادري ، فقط اظهار عشقهاي آبكي به فرزندان نيست ! نه اينكه هيچ فرقي بين مادران امروز و مادران ديروز نيست ، همه مادران مادرند ! خير در يك صحنه آماري و مقايسه كرداري وضعيت دو گروه را بايد با هم و در موقعيتهاي يكسان سنجيد !
در دوران آب سرد و گرم شده توسط انواع آب سرد كنها و پكيج هاي مدل به مدل ،‌ پوشكهاي فانتزي رقم به رقم ،‌شير خشك ها و مكمل هاي غذايي ،‌غذاهاي آماده و لباسهاي راحت ، اطاقهاي گرم و نرم و بي سر و صدا خانه هاي مدرن و معمولي كه حتماً آشپزخانه اي مجزا دارد و توالت هاي داخل خانه و هزاران امكان ديگر از دارو و درمان و واكسيناسيون گرفته تا سوراخ كردن گوش بدون درد و ختنه بدون خونريزي !
مادران امروزي كه تصور بيشتر از دو فرزند برايشان هولناك است اگر مي خواستند 5 يا 6 يا 7 فرزند را در داخل يك يا دو اطاق كه هم اطاق خواب بود و هم سالن پذيرايي و هم آشپزخانه قطعاً جان به جان آفرين تقديم ميكردند !
شستشوي فرزندان هنگامي كه آب بايد از شير كنار حوض برداشته مي شد و گرم ميشد تصورش هم براي مادران امروزي غيرممكن است ! انواع بيماريها و تب و درد فرزند كه فقط مادران نوش دارو بودند امروزه دركش محال است !
كار ، زحمت در داخل و خارج خانه و مانند كوه نثار عشق و علاقه به زندگي و فرزندان و پروريدن نسلي كه عاشقانه با هم ،‌خواهر و برادر زندگي كردن را آموختند هنر مادران قديم بود ،‌چيزي كه امروز كيميا ست ! قديم وقتي به دور و برمان نگاه مي انداختيم به وفور مادران ،‌يا فرشتگان خدا را در زمين ميديديم موردي كه امروز حس و درك آن سخت است .
ناشناس
۱۶:۳۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۰
والا مادرهای قدیم مدام مشت می کوبیدند به سینه شون و بچه شون رو نفرین می کردند !! مادریشون خیلی غریزی بود . در حالیکه مادرهای نسل جدید (مثلا از متولدین دهه چهل به بعد) آگاهی بیشتری دارند و مادری غریزی نمی کنند .
فقط
۰۹:۴۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
فقط آگاهي كافي نيست احساس و شعور و مسئوليت پذيري هم مهمه
چه بسا مادرهاي قديمي هر چند آگاهي نداشتن ولي احساس مسئوليت داشتن و سعي ميكردن فرزندانشون رو تو كانون گرم خانواده پرورش بدن...
ضمنن دليل نميشه يه مادر كه بچش رو نفرين ميكنه اونم قطعن بخاطر بي اخلاقي فرزند نفرين ميكنه رو به پاي همه مادران قديمي نوشت!!!!!!!!!!!!!!!!
فلن هم كه مادران امروزي زيادي دم از روشنفكري ميزنن و قربون صدقه فرزنشون ميرن و در عمل فاقد مسئوليت پذيري و عاطفه مادرانه هستن!!!!!!
اكثر مادراي امروزي به فكر كار و رسيدن به خودشونن
ناشناس
۱۲:۳۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۰
اتفاقا مادران دیروز مثل مادر بزرگم دائم مشغول کار منزل بودند و زمان زیادی صرف تربیت بچه نمی شد کارهایی مثل پختن نان ، باغداری و کشاورزی، دامداری ، آوردن هیزم از کوه ، شستن لباسها با دست و هزاران کار مشقت بار دیگر ...
اتفاقا مادران امروز با آسان شدن کارها وقت بیشتری برای فرزندان خود دارند و در عین حال می توانند هم درس بخوانند و هم کار کنند همه چیز با برنامه ریزی امکان پذیر است
همت
۱۲:۰۲ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۰
دختران و مادران امروز اتفاقن درست برعكس مادران ديروز فاقد عاطفه و انسانيت هستن
به فكر ارايش و جلب توجه در انظار عمومي هستن و اينكه براشون لذت بخش مورد توجه مردان هوسباز جامعه هستن متاسفانه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اصلا از مادر بودن چيزي نميدانن!!!!!!!! و نميدونم چرا بچه دار ميشن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!
همت
۱۲:۰۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۰
آقا مادران ديروز فقط مادر بودند و هستن!!!!!!!!!!!!!!!!

مادران امروز ....................

نمونش مادر بچه خودم كه چندساله جدا شديم ولي حاضر نيست بچش رو نگهداره در صورتيكه اين بچه طفل معصوم دوس داره پيش مادرش باشه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
دريغ از يه ابسيلون شعور و عاطفه مادري!!!!!!!!!!!
كه چي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!
خانم كه لقب مادر گرفته اگه بچه پيشش باشه نميتونه به كارش برسه به درسش برسه و بدتر از همه به عيش و نوشش برسه!!!!!!!!!!!!!!!!!


وامصيبتاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ناشناس
۱۴:۳۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۰
تو که نطق میکنی چرا دوس داری بچه رو بندازی گردن اون!؟
ناشناس
۱۶:۳۱ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۰
حالا اگه این مادر دربه در دادگاه بود که بچه رو نگه داره شما برای اذیت کردنش میگفتی نه ولی الان که می بینی بچه داری دردسر داره میخوای بندازی گردن مادرش ! دستور اسلامه فرزند مال پدره ،نیست ؟؟؟
همت
۰۹:۳۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
اولا بچه تو سن پايين عاطفه مادري رو نياز داره
ضمنن وقتي بچه به مامانش ميگه ميخام بيام پيش تو باشم و مادرش ميگه پيش بابات باش كه چي به خوشگذرونيش بپردازه مث خيلي از مادراي امروزي بازم ميگي بچه با پدره!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
همت
۰۹:۵۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۱
ناشناس ۱۶:۳۱ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۰
مادراي امروزي مثل خودت فقط به اين فكر ميكنن كه به عشق و حالشون برسن، ساپورت بپوشن و با دستاشون برن كوهنوردي و ..... ولي بچشون رو فقط دوس داشته باشن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ناشناس
۱۰:۵۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۰
با این وجود یعنی دختران امروز مادران بدتری خواهند بود که من قبول ندارم و دخترانی را میبینم که خیلی بهتر از مادرانشان فکر و عمل میکنند.
همت
۱۲:۰۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۰
نويسنده ... جنابعالي قطعن يك زن هستي و يك احتمالن مادر امروزي و پرمدعا!!!!!!!!! كه خودت رو برتر و ... ميدوني ولي بدون كه در برابر عاطفه و انسانيت مادران ديروزي هيچي، هيچ!!!!!!!!!!!!
انتظار
۱۰:۰۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۰
نگاه اصلاح طلبی و غیر دینی به مادر!
بهار
۱۰:۰۲ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۰
از نظرات دوستان استفاده کردم.
پیشنهاد می کنم بخش فرزندان کتاب "پیامبرگ اثر جبران خلیل جبران رو بخونید. دید خیلی خوبی به ادم می ده.. دیدی که تقریبن از جامعه ما غایبه و در عوض احساس مالکیت بر فرزند غالب!:
"فرزندان شما به حقیقت فرزندان شما نیستند
آن ها دختران و پسران زندگی اند در سودای خویشتن..
آن ها از کوچه وجود شما می گذرند اما از شما نیستند..."
بهار
۰۹:۵۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۰
از نظرات دوستان استفاده کردم.
پیشنهاد می کنم بخش فرزندان کتاب "پیامبرگ اثر جبران خلیل جبران رو بخونید. دید خیلی خوبی به ادم می ده.. دیدی که تقریبن از جامعه ما غایبه و در عوض احساس مالکیت بر فرزند غالب!:
"فرزندان شما به حقیقت فرزندان شما نیستند
آن ها دختران و پسران زندگی اند در سودای خویشتن..
آن ها از کوچه وجود شما می گذرند اما از شما نیستند..."
ناشناس
۰۹:۲۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۰
بسیاری از مادران امروزی برای رسیدن به سر و وضع خودشون وقت کم میارن .کی به بچه داری میرسن.اگه قدیم می گفتن بهشت زیر پای مادران است واقعا حقشون بود. کو اون فداکاری کو اون از خود گذشتگی .بله بهشت زیر پای مادران است اما بهشت را به بها می دهند نه بهانه.البته این رو هم بگم که هنور هم مادران واقعی پیدا میشن ولی متاسفانه خیلی کم شدن.یاد زندگیهای عاشقانه قدیم به خیر که مرد مرد بود وزن زن .همه دخترا ازدواج می کردندوهیچ طلاقی صورت نمی گرفت.
ناشناس
۰۹:۰۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۰
بسیاری از جملات بر اساس توهم نوشته شده است.به نظرم بسیاری از خانمهای امروزی زندگی سنتی ومدرن را در کنار هم قرار میدن ومی خوان مزایای هردو را به دست بیارن واز طرفی مشکلات هیچکدام را نپذیرند.باید تکلیف را روشن کرد یا سنتی یا مدرن .چطوره که در گرفتن مهریه یا هزینه کردن درامدخانم درامور خانواده مثل جامعه مدرن عمل نمی کنیم ومیگید هزینه زندگی با مرده .ولی مثلا برای بیرون رفتن از خانه میگیم اقا نیاز به اجازه شوهر نیست وجامعه مدرن رو به رخ می کشیم.همین دیدگاههای فمینیستی مانع ازدواج موفق است.
ناشناس
۱۰:۱۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۰
مقاله راجع به مادری است شما راجع به ازدواج موفق صحبت می کنید؟
میت
۰۱:۰۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۰
Contemporary mothers, however, fi nd themselves in the midst of a “socially con-
structed paradox” between the traditional image of the self-sacrifi cing mother and
the modern career woman with needs of her own and a desire for an identity that
exists apart from her children (Ex & Janssens, 2000 , p. 884). Elvin-Nowak and
Thomsson ( 2001 ) identifi ed three distinct perspectives refl ecting contemporary
mothering beliefs about the good mother among employed mothers in Sweden. One
group of mothers held a conviction that a mother’s accessibility to her children is
critical to their healthy psychological development. A second group took the stance
that motherhood involves personal fulfi llment beyond the needs of the child.
Another group of women offered an additional perspective focusing on women’s
adult roles such that motherhood and work are valued as individual spheres for
identity fulfi llment. A study by Johnston and Swanson ( 2006 ) had fi ndings that
were notably consistent with those in the Swedish study. The results also seem to
suggest that mothers construct their ideas about good mothers on the basis of their
employment status; the stay-at-home mothers’ defi nition of good mothering as
“always being there,” automatically disqualifi es full-time working mothers from the
ranks of good mothers. The construction of the happy mother with happy children
by part-time and full-time employed mothers eliminates the mother at home from
the category of “happy,” because she has failed to develop her identity apart from
her children. The researchers concluded that these narrowly defi ned constructions
of good and bad mothers have limited women’s freedom of choice.
Barnes, D.L. (2014) Women’s reproductive mental health across the lifespan, New York, Springer Seienee+Business Media. صفحه 83
ناشناس
۰۰:۵۱ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۰
در فامیل ما چه کارمند وچه خانه دار همه عاشقانه فرزندانشان را دوست دارند واز هیچ گونه محبتی دریغ نمی کنند وبا تمام وجود احساس مادرانه خود را به پای فر زندانشان می ریزند الحق بهشت زیر پای مادر است
ناشناس
۰۰:۲۱ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۰
مگه پدرهای امروز مثل پدرهای سابق هستن که انتظار داری مادرها هم مثل مادرهای سابق باشن؟
پدر میشناسم که دنبال دختری افتاده بود که هم سن پسرش بود
اخلاق داره از ما ایرانی فرار میکنه
زن و مرد نداره
باسواد و بیسواد نداره
دکتر و مهندس و معلم و تاجر نداره
داریم بی احساس میشیم
داریم مثل ماشین میشیم صبح تا شب فقط دنبال پولیم
پول پول به هر قیمتی شده
پول خوبه خیلی هم خوبه ولی فرزند صالح خیلی واجبتره
خانواده های رو همه ما دیدیم که از نظر مالی تامین هستن و یه فرزند ناخلف زندگی همه اعضای خانواده رو سیاه کرده
گذشت اون زمانی که ده تا بچه بزرگ میشد
الان تربیت یه بچه خیلی سخته
لطفا اگر از هر نظر توانایی تربیت بچه رو نداریم چه از نظر مالی چه از نظر حوصله چه از نظر وقت گذاشتن برای تربیت یه طفل معصوم رو وارد این دنیا نکنیم که بخاطر بی مسولیتی ما بیچاره بشه و اون هم در آینده بخواد کس دیگه ای رو بیچاره کنه
ولی اگر حس میکنی همه جور میتونی تربیتش کنی و باهاشون مثل دوست باشی هر چقدر میتونید بچه دنیا بیارید و از زندگی لذت ببرید
ناشناس
۰۰:۰۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۰
میگویند بهشت زیر پای مادران است. یعنی زیر پای برخی مادرهای امروزی که هیچ حس مادرانه ای ندارن؟ تصورش سخته بهشت زیر پای اینا باشه. مادر هم مادرهای قدیم.
ناشناس
۲۳:۱۱ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۹
زن امروزی شاید برای داشتن حس ارزشمند بودن نیاز داشته باشه شغلی خارج از خانه داشته باشه و اگر اینطور نباشه شاید خودش از لحاظ روحی به اندازه لازم اماده تربیت فرزند نباشه، ولی این نباید باعث بشه فرزند در سطحی برابر شغل قرار بگیره.
فرزند همواره باید مهم تر از خود فرد تلقی بشه چون فرزند (نا بالغ) نیاز به مراقبت داره در حالی که والدین دوره مراقبت رو طی کردن.
اینکه مادران دیروزی و امروزی رو مقایسه کنیم درست نیست. محیط شرایط و ویژگی های مورد نیاز مادر رو تعیین میکنه.
تنها چیزی که تغییر نمیکنه اهمیت تربیت فرزند هست که در هر دوره و زمانی اگر نادیده گرفته بشه، اون پدر و مادر رو پدر و مادر بدی میکنه.
سینا
۲۲:۲۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۹
اول میخواستم بهتون تبریک بگم که وسط این همه شلوغی به فکر نوشتن مقالاتی هستید(بخصوص مقاله قبلی تون-فقط یکبار...-) که کمی خواننده رو به فکر در رابطه با اصل زندگی میندازه..
ولی بهتر بود وضعیت مادران به قول خودتان امروز متوجه وضعیت-ببخشید که اینو میگم- وخیم فعلی میکردید که واقعا معلوم نیست که این بچه ها که با این امکاناتی که تکنولوژی و دنیای اطلاعات در اختیارشون میذاره و مادرانی که وقت رسیدگی و کنترل آنها را ندارند چگونه و با چه طرز فکری رشد میکنند.
ناشناس
۲۲:۰۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۹
واقعا با خوندن اکثر نظرات متاسف شدم. واقعا به جایی رسیدید که مادران زحمت کش خودتونو که با سختی زیاد و شرایط سخت دهه 50 -60 شما رو بزرگ کردن بیسواد میدونید ؟ شمایی که الان هم اکثرتون زحماتتون هنوز به عهده مادراتونه و حتی بچه هاتونم اونا دارن رسما بزرگ می کنند.خواهشا چشماتونو باز کنید. با یه مدرک لیسانس که امروزه همه دارن خودتونو با سواد میدونید؟در حالی که اکثر مادرهای امروزی هیچ چیز جز حسادت و چشم و همچشمی به بچه هاشون یاد نمیدن و اکثر بچه ها مشکل تربیتی دارن . طفلکها حق هم دارن زیر دست کسانی هستن که مادر خودشونو بی سواد و ببخشید نفهم میدونن. برای ایران و ایرانی متاسفم که خودشو چنان گم کرده که سختی های مادرش یادش رفته. درود بر همه مادر های قدیم . درود بر مادر عزیز خودم که خاک پاشم بشم زحماتش جبران نمیشه.ممنون مادر قدیمی خودم
ناشناس
۰۸:۲۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۰
هزار تا لایک
ناشناس
۰۹:۳۲ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۰
قبول دارم که بعضی کامنت ها خیلی تند رفتند اما نقدی که دارند کاملا درسته.
یک کم از احساسات که فاصله بگیریم، عقل و منطق راه حل درست رو نشون می ده.
ناشناس
۱۰:۱۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۰
ناشناس عزیز این مادرهای امروزی هم تربیت شده نسل قبل هستند همانطور که شما گفتید مادرهای امروز چیزی جز حسادت و... به بچه هاشون یاد نمیدن با فلسفه شما باید پذیرفت که مادرهای قدیم هم در تربیت فرزندانشان کامل نبودند
در هر صورت بهتر است همگی یاد بگیریم قضاوت نکنیم
اون کامنت از من بود
۱۱:۱۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۰
عشق به مادر نباید باعث بشه که حقایق رو نادیده بگیریم. من عاشق مادرم هستم و بهش افتخار میکنم. ولی ته قلبم دلم براش میسوزه که به خاطر ناآگاهی نتونست از زندگیش لذت ببره. ممکنه یه لیسانسه خیلی هم باسواد نباشه اما قطعا بیشتر از یه آدم کاملا بیسواد میفهمه. دانش یه قدرته و هرچی آدم بیسوادتر و ناآگاهتر باشه دیگران بیشتر ازش سوءاستفاده میکنن.
اون کامنت از من بود(2)
۱۱:۳۱ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۰
مادر من فقط سه کلاس سواد داره و الان در سن 60سالگی میخوام کم کم راضیش کنم که کتاب بخونه. چون وقتی در جمع هست و معنی بعضی کلمه ها رو نمیفهمه خجالت میکشه. شما هم اگه این واقعیت رو نادیده بگیری و فقط به به و چه چه کنی لطف خاصی در حق مادرت نکردی.
جواب به اون کامنت مال من بود
۱۳:۴۱ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۰
عزیزم شما اگه خیلی به فکر مادرت بودی تو سن 60 سالگی نمیفرستادی درس بخونه خیلی زودتر میفرستادیش .کوتاهی خودتو نزار به پای چیزای دیگه . کاری که من در حق مادرم کردم و ایشون الان لیسانس دارن. برای طرز تفکرتون متاسفم واقعا
ناشناس
۱۳:۴۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۰
و در جواب کسی که نوشته کمی از احساسات فاصله بگیریم. واقعا خنده داره وقتی در رابطه با مادر از احساسات فاصله بگیریم درباره چی احساس داشته باشیم؟ مگر نهاینکه مادر منبع تمام احساسات دنیاست. کاش یه کم منصفانه حرف یزنیم حداقل درباره مادرمون
اون کامنت از من بود(3)
۱۸:۳۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۰
من24 سالمه و از20سالگی م تا الان دارم سعی میکنم راضیش کنم.ولی وقتی کسی خودش نخواد پیشرفت کنه دیگران هم نمیتونن کاری براش بکنن. لیسانس مادر شما هم اول به خاطر تلاش و انتخاب خودش بوده و اگه شما دراین راه بهش کمک کردی باید به خودت افتخار کنی. درضمن شما که مادر بیسواد نداشتید هیچوقت جای من و امثال من نبودید تا بدونید چه حسی داره. چیزایی که شما توو 10سالگی از مادرت یادگرفتی و باعث پیشرفتت شد من توو 20سالگی از کتابها و دوستها و تجربیات تلخ زندگی یاد گرفتم و الان توو 24سالگی دارم سعی میکنم به مادرم یاد بدم. بیسوادی او باعث نشده که کمتر دوستش داشته باشم یا خدای نکرده بهش بی احترامی کنم و میدونم که هرکس فقط خودش مسئول زندگی خودشه ولی این یه حقیقت تلخه که هیچوقت هم به رووی ماردم نیاوردم. فقط میخوام این اشتباهات رو درحق فرزندم تکرار نکنم.یه مادر آگاه و مستقل که حس خوبی نسبت به خودش داره و از زندگیش راضیه بهتر از یه مادر ناآگاه و وابسته و افسرده است. یه مادر که به حقوق انسانی خودش احترام میذاره و اجازه نمیده کسی مانع پیشرفتش بشه(پیشرفت فکری شغلی مادی معنوی) به طور غیرمستقیم همین رفتار رو به بچه ش یاد میده.
محمد رضا
۲۱:۴۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۹
ماهیت خیلی از مقوله ها در قدیم آمیزه ای از آموزه های دینی و تأیید و رسمیت یافتن آن به وجه غیر قابل تغییر بوسیله ی مردان بود . چون قوانین کمتر به ضرر مردان بود و بیشتر تآمین کننده ی منافع آنان. مادر در وجه اعلای سنتی خودش کسی بود که وجود خویش را به رسمیت نمی شناخت و قربانی تام و تمام زندگی و شوهر و فرزند بود و یک عمر کلیشه ی بهشت زیر پای مادران است ما به ازای اینچنینی داشت!...بعضی جلوه های تغییر یافته ی زندگی امروز را نمی پسندم چون خالی از وجوه مثبت یک تغییر سازنده رو به کمال است اما آرزوی صرفا مردانه ی بازگشت به سنت ها(در شکل خشک و متصلبش) نیز قدری ظالمانه و غیر انسانیست.. بر بانوان گرامی هم واجب است گول ظواهر بعضی به اصطلاح آزادیها و مظاهرامروزه آنرا نخورند که در بطن خود اسارتی بدتر از آنچه که حاکمیت تفکر سنتی در زندگی بر آنها تحمیل کرده بود دارد...با احترام به مقام شامخ مادر
ناشناس
۱۹:۴۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۹
اینکه زنان موجوداتی هستند که باید در اختیار مردان باشند، زیبایی زنانه باید عاملی باشد در برانگیختن «میل» مردانه، یا زنان باید در زیبایی خود خلاصه شوند که از این حکم، اندیشه ای به شدت پدرسالارانه بیرون کشیده شود که زنان تنها باید در نقش مادر، همسر و خواهر، کنش و حضور اجتماعی داشته باشند، باز هم ناشی از همان کلیشه ها است که سرایت مرگباری به کل بشریت یافته و در ذهن و عمل انسان ها درونی شده اند. شکی نییست که مادر بودن، خواهری و همسری ارزش هایی مهم هستند اما پدر بودن، برادری و همسری مردانه نیز به همان اندازه ارزشمند هستند و به این دلیل نیست که بتوان از عدم حضور مردانه در سایر عرصه های زندگی صرف نظر کرد
رحیمی
۱۸:۵۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۹
با عرض سلام ... خانم فدایی، متن شما خالی از استدلال است و در برخی موارد مطالبی شاعرانه و فانتزی است. مادری که شما تعریف کرده اید، کسی است که بچه ای را به دنیا آورده و از این حیث کسی مادر تر از دیگری نیست! اما مفهوم مادر بودن فقط این نیست و «عشق» آنگونه که شما تعریف کردید بی قید و بی حد نیست. مادری که عشق او به فرزندش همانند دوستی خاله خرسه باشد و او را اسیر ابتلائات مادی و معنوی کند، با مادری که آگاهانه و از روی علم، زمینه های تعالی فرزندش را فراهم کند یکی نیست. مادری فقط کیفیتی در ساحت عاطفه نیست بلکه کوهی است از مسئولیت و احساس وظیفه. و هر مادری این بار مسئولیت را آنطور که شایسته است بر نمی دارد. هرچند که به قول شما جادوی مشترک میان تمام مادرها یعنی عشق به فرزند را در دل داشته باشد. مادر میتواند عاشق باشد اما جاهل باشد! چطور میتوان عالم بودن یک مادر را در مادر بودن او موثر ندانست و گفت: «"مادر" اگر مادر باشد نه علم می‌خواهد نه زمان ... ». آنچه شما از مادر بودن مد نظر داشته اید، حقیقتی عاطفی و دلبستگی فطری یک مادر به فرزند خویش است که لازمه مادری است که معنای بسیار عمیق و زیبایی هم دارد اما همۀ مادری نیست.
ناشناس
۱۸:۲۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۹
به نظرم کار بیرون خونه مادر بهتری می سازه. مادر منکارمند بود و شاید وقتی بچه بودم نمیفهمیدم کهچرابیرون کار کرده، اما الان بهشافتخار می کنم. خوشحالم که مادرم خانه دار نبوده، درکخوبی از پول درآوردن داره و جامعه اش رو میشناسه درباره زن مادی گرا و ...به نظرم زن هایخانه دار بیشتر به این مشکل مبتلا می شن هم درک صحیحی نمی تونن از درآمد داشتن و خرج کردن داشته باشن و هم این که عملا افسرده میشن به خاطر این که کم کم به حس پوچی می رسن.
ناشناس
۱۷:۰۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۹
بعضی ها مادر بودن رو در این می بینن که مادر خودش رو فدای بچه بکنه و هر چقدر که بیشتر استرس داشته باشه و دچار دلشوره بشه میگن این مادر خوبیه ، اما اگه مادری با دانش و آگاهی در مورد همه چیز با بچه اش برخورد کنه در موارد بیماری از پزشک و دستورات اون با دقت و با آرامش پیروی کنه و در تربیت بچه و درسش تعادل رو رعایت کنه بهش میگن مادر بی خیال و هزار انگ دیگه
ناشناس
۱۶:۱۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۹
مثلا اون مادرای دیروزی که نه سواد داشتند نه شغل خوب بود؟ همیشه دلم میخواست مادرم باسواد و شاغل باشه ولی نبود. دلم میخواست یه کم به خودش اهمیت بده ولی نمیداد. و این زحمتهای زیادی و غیرلازم که برای من کشیده فقط باعث عذاب وجدان منه نه چیز دیگه.
ناشناس
۱۶:۵۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۹
بابا فداکار
ناشناس
۱۶:۰۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۹
مادرهای دیروز دانایی شون بیشتر بود؟ همون مادرهای مدرسه نرفته را میگویید که یا زیادی سخت میگرفتند و یا اگر میخواستند محبت کنند از آن طرف بام می افتادند و بچه های وابسته تربیت میکردند؟
در گذشته مادری یک اجبار بود یک روال عادی و روزمره در زندگی هر زن. ولی امروز یک اختیار است. طبیعتا کسیکه از روی اختیار یک مسئولیت را میپذیرد احساس تعهد بیشتری دارد.مطمئنا مادران امروز آگاهتر از گذشته هستند به این دلیل که کلا انسان امروز آگاهتر است
ناشناس
۱۵:۴۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۹
مگه بچه فقط مال مادره؟ پس پدر چه کاره هست؟ عصر حجر زندگی نمی کنیم که مادر در غار بمونه بچه داری کنه و پدر بره شکار خرس!
ناشناس
۰۸:۴۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۰
:)))))))))))))
قلی
۱۵:۲۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۹
"مادر"، امروز و دیروز ندارد. بهتر و بدتر ندارد. "مادر" اگر مادر باشد نه علم می‌خواهد نه زمان.

آخه این چه جمله ایه؟چه منطقی پشت سرشه خواهر من.این که نشد استدلال.اتفاقا مادر امروز شدیدا باید با علم و زمان پیش بره...خود شما هم قطعا همینطوری.وگرنه به جای مای بی بی از کهنه استفاده می کردی و به جای لباسشویی داشتی الان با دست می شستی.
سوسن
۱۵:۰۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۹
محبت يك بخش از مادر بودنه. مادر واقعي براي تربيت فرزندش وقت ميذاره. خانم فدايي شما بفرماييد داستان بچه مردم جلال آل احمد رو بخونيد تا ببينيد بعضي از مادران در اين دنيا در چه سطح پاييني از مادري قرار دارندو بلانسبت در حد گربه. فقط ميزايند و شير ميدهند بعد هم انگار نه انگار.
ناشناس
۱۳:۳۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۹
اين گوشي تلفن همراه هم شده خار تو چشم مفسران و حكمرانان ايران , هر چي ميشه ميندازن گردن تلفن همراه .
ناشناس
۱۳:۰۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۹
مادر امروزی بیشتر فکر لباس مهد کودک گران است تا تربیت بچه
ناشناس
۱۲:۲۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۹
خیلی جالبه! آقایانی که در مورد وظایف مادری اظهار نظر می کنن خودشون چقدر وظایف واقعی ییک پدر رو درتربیت بچه انجام میدن؟!
ناشناس
۱۲:۲۲ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۹
موافق نیستم.
عشق فقط بخشی از وظایف پدر و مادر هست.
بخش اصلی تربیت فرزند هست وگرنه عشق مفرط موجب پرورش فرزند وابسته و خود محور میشه.
به نظر مادر و پدر امروزی باید بین سطح درامد و رسیدگی به خانواده یک تعادل نسبی بر قرار کنه.
شاید زندگی با درامد کمتر ولی با فرزندان سالم تر در اینده نتایج بهتری برای خانواده و جامعه داشته باشه.
ناشناس
۱۷:۴۱ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۹
عالی بود
ناشناس
۱۲:۰۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۹
کاملا درسته و من بعنوان یک پسر بچه پررو در قبال مادرم حرفی ندارم.
ناشناس
۱۱:۲۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۹
اگر نميتوانيد براي فرزندتان وقت بگذاريد لطفا مادر نشويد
ناشناس
۱۱:۵۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۹
مادري كه شاغله ..مجبور كار كنه مي فهمي از خودت دستور صادر نكن. اما در زمانيكه پيش فرزندش هست از هيچي كم نمي گذاره
ناشناس
۱۲:۳۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۹
اگر اعصاب درستی ندارید هم لطفا مادر نشوید
ناشناس
۱۳:۵۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۹
شما هم لطفا پیشگیری را سخت نکنید!
s
۱۶:۰۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۹
ما 5 تا جاری هستیم که 3 تامون کارمندیم جالبه بدونی اونایی که کارمندیم بچه هامون نرمال تر و درسخوان تر و مودب ترند و اصلا پرخاشگر نیستند اونی که تو خونه است بچه اش از سوئ تغذیه رنج می بره و تا حالا 3 تا روانشناس و 10 تا مهدکودک عوض کرده و بچه اون یکی هم همش تو خیابونا پلاسه.دیت رو عوض کن.مامان من زن خوندار بود ولی اصلا بهم محبت نمی کرد خاله و مادربزرگ و عمه هام هم همینطور.جعمش کنید
ناشناس
۱۶:۵۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۹
sجان شما وفامیلت کلاًپدیده هستید.
ناشناس
۱۷:۴۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۹
تا بوده همبن بوده .مادران گذشته هم پا به پای مردان و پدر ها کار میکردند و بچه هایی مثل ما( دهه 50)دکتر و معلم و وکیل تحویل جامعه دادند
ناشناس
۱۱:۲۲ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۹
جانا سخن از زبان ما می گویی
ناشناس
۱۱:۱۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۹
مقدمه را مي پسندم و با ذي المقدمه مخالفم؛ يعني با حرف اصلي خانم فدايي موافق نيستم و توجه برخي مادران که ايشان در صدد توجيه آنها هستند، معطوف به جاي ديگري است که پسنديده نيست.
یه دختر
۱۶:۱۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۹
مطمئنا هیچ پدر مادری از هیچ نظر برای بچه ش کم نمیذاره مگر افراد بی مسئولیت یا ناآگاه که جنسیت هم هیچ نقشی درابن باره نداره. اما بعضی افراد هی دلشان میخواهد دیگران را مورد قضاوت قرار دهند و برای راحتی کار، افراد را در دسته بندیهای جنسیتی، قومیتی، عقیدتی قرار میدهند تا قضاوتشان وقت کمتری بگیرد!