صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۲۱۴۳۲
«کارآگاه حقیقی» تحسین شده‌ترین سریال 2014
مجموعه تلویزیونی کارآگاه حقیقی(True Detective)، سریالی جنایی، درام و رمزگونه است. فصل اول این سریال در 8 قسمت 60 دقیقه‌ای از سوی شبکه «اچ‌بی‌او» ارائه شده است. این مجموعه توانست مورد تحسین بسیاری از منتقدان قرار بگیرد.
تاریخ انتشار: ۱۷:۴۴ - ۰۵ بهمن ۱۳۹۳


فرارو- مجموعه تلویزیونی کارآگاه حقیقی(True Detective)، سریالی جنایی، درام و رمزگونه است. فصل اول این سریال در 8 قسمت 60 دقیقه‌ای از سوی شبکه «اچ‌بی‌او» ارائه شده است. این مجموعه توانست مورد تحسین بسیاری از منتقدان قرار بگیرد.

وب گاه «راتن تومیتوس» بر اساس نظر منتقدان امتیاز 8.4 به آن داده و آن را یکی از برترین سریال‌های خود نامیده است. شخصیت کارآگاه «راستین کول» هم با بازی «متیو مک کانهی» در سایت «آی‌ام‌دی‌بی» بهترین شخصیت در فیلم و سریال‌های سال 2014 شناخته شد.  
 
خالق این مجموعه، «نیک پیزولاتو» (Nic Pizzolatto) است و کارگردانی تمام اپیزودهای فصل اول را «کری جوجی فوکوناگا» (Cary Joji Fukunaga) بر عهده‌ داشته است. منبع اصلی این مجموعه از مجله‌های زرد قرن بیستم و به خصوص مجله‌ای با همین نام الهام گرفته شده است.  

داستان از سال 1995 آغاز می‌شود، زمانی که کارآگاه مارتین هارت و کارآگاه راستین کول درگیر پرونده‌ی قتل زنی به‌نام «دورا لانج» می‌شوند؛ جسد او سوخته و در یک مزرعه پیدا شده است. نشانی بر روی پشت زن نقاشی شده و تاجی از شاخ‌های گوزن بر سر دارد. خود نمایش این صحنه در ابتدای فیلم قابل توجه است و این تنها آغازگر صحنه‌هایی اینچنینی در این سریال 8 قسمتی است.
 


کارآگاه حقیقی بین زمان حال و وقایع 17 سال گذشته در رفت و آمد است. پس از گذشت 17 سال از این پرونده، حال پرونده قتلی مشابه در جریان است و این دو همکار قدیمی برای پاسخ به برخی از ابهامات و سوال‌ها به سازمان پلیس مراجعه می‌کنند. 

مردم در طول فیلم شاهد رابطه این دو کارآگاه با هم و همچنین تاثیر این پرونده بر روابط آنان چه کاری و چه شخصی هستند. آنچه که بیش از همه موجب تحسین این فیلم در نگاه منتقدان شده، دیالوگ‌های قوی آن است. دیالوگ‌هایی که کمتر در قالب سریال‌های تلویزیونی، آن هم در اثری جنایی می‌بینیم. سناریوی قوی این سریال حاصل قلم نیک پیزولاتو است. رمان نویس و نمایشنامه‌‍ نویس آمریکایی که تا به حال دو کتاب از او منتشر شده و دو قسمت ابتدایی سریال کشتار ( The Killing) را هم نوشته است. توانایی او در نوشتن موجب شد تا سناریوی کارآگاه واقعی نه تنها متفاوت که یکی از غنی‌ترین سناریوهای نوشته شده تا به امروز باشد.  
 
این متن قوی در کنار بازی فوق العاده متیو مک‌کانهی (Matthew McConaughey) و وودی هارلسون (Woody Harrelson) ایراد گرفتن از این سریال را مشکل کرد.  
 
مک‌کانهی با بازی‌های اخیرش ثابت کرده که تا به امروز تمام پتانسیلهایش را نشان نداده است و این تنها آغاز ماجراست.



می‌توان گفت در فیلم کارآگاه حقیقی دو شخصیت اصلی در مقابل یک دیگر قرار گرفته‌اند اما هیچ کدام به صورت کامل دو طرف طیف نیستند. یعنی نه کاملا سیاه  و نه کاملاسفید. تصویری واقعی و خاکستری از افراد جامعه. آنان هم اشتباه می‌کنند و شرایط بر قضاوتشان تاثیر می‌گذارد. 

وودی هارلسون که در نقش کارآگاه مارتین اریک هارت ظاهر شده کارآگاهی معمولی و ساده است. او متاهل است و دو دختر دارد. اما به دلیل مشکلات زناشویی و همچنین خیانتی که به همسرش می‌کند زندگی‌اش از هم می‌پاشد. او همچون هر کارآگاه دیگری سعی می‌کند تا معمای پرونده‌هایش را حل کند اما اگر در جایی به مشکل بخورد پرونده را به رئیسش باز می‌گرداند. 

در مقابل اما کارآگاه راستین کول متفاوت است. او که نقشش را متیو مک‌کانهی بازی می‌کند، فردی جامعه گریز است. او که به تازگی دختربچه‌اش را در تصادف رانندگی از دست داده برای پوشاندن دردهایش به مواد مخدر و الکل پناه می‌برد. کول که حال دیگر تنها زندگی می‌کند به پوچی رسیده و معاشرت با او سخت است. او در عین حال اما وظیفه شناس است و سعی دارد به خوبی کارش به عنوان یک کارآگاه را انجام دهد. مک کانهی به قدری این نقش را خوب بازی کرده که مخاطب در غیر واقعی بودن آن شک می‌کند.

او که از نگاه منتقدان برترین شخصیت فیلم و سریال سال 2014 شده است در باره نقشش می‌گوید: «ابتدا با پیشنهاد تولیدکنندگان قرار بود نقش مارتین هارت را بازی کنم. نقش هارت را خواندم و متوجه شدم که چرا با این نقش به سراغ من آمده‌اند، این نقش نزدیک‌تر به کارهای گذشته‌ام بود. اما نقش کول را قبلا بازی نکرده بودم. من عاشق طرز فکر او  بودم و در جوابی به آنها گفتم با کمال میل در این کار شرکت می‌کنم اما در واقع دوست دارم نقش کول را بازی کنم.»
 
همان طور که شخصیت این دو فرد با هم متفاوت است، دید آنان نسبت به مسائل نیز با هم فرق می‌کند. مثلا در صحنه‌ای که آنان با جسد زن سوخته مواجه می‌شوند، مارتی آن را یک قتل معمولی از سوی یک دیوانه می‌داند در صورتی که کول با مطالعاتی که در اسطوره شناسی و نشانه‌های اهریمنی دارد این قتل را متفاوت می‌داند. قتلی که در آن پیغامی نهفته شده است.  
 


منتقدان بر این باورند که جزئیات در این فیلم بیداد می‌کند. به گفته آنان برای درک بهتر سریال باید هر قسمت 60 دقیقه‌ای آن را حداقل 3 بار دید تا تمام جزئیات مورد نظر سازندگانش  را دریافت. در جای جای صحنه‌های این فیلم نکاتی در مورد شخصیت‌ها به ما نشان داده می‌شود که ما به راحتی از کنار آن می‌گذریم.  
 
اصطلاحات و جملات به کار گرفته شده در سریال سنگینند. در قسمت‌های مختلف آن به کتاب «پادشاه زردپوش» (The King In Yellow) نوشته رابرت چمبرز (Robert W. Chambers) اشاره شده است. کتابی که 10 داستان دارد؛ داستانهایی عجیب و غریب، تاریک و خشن با پس زمینه‌های ماورائی.

مثلا در قسمت دوم این سریال کول قسمتی از خاطرات «دورا لانج» را می‌خواند که در آن گفته شده: «چشمانم را بستم و شاه زردپوش را در حال قم زدن در جنگل دیدم؛ کودکان شاه علامت گذاری شده بودند و حال دیگر فرشته بودند.»
 
این تنها استفاده نیک پیزولاتو از دیگر داستان‌های تاریک و ترسناک نیست. بلکه به گفته منتقدان او خیلی وقت صرف کرده و کتاب‌های زیادی را مطالعه کرده است تا بتواند سناریویی به یادماندنی را از خود به جای بگذارد.

خود او به وال استریت ژورنال گفته که از آثار نویسنده‌های زیادی برای نوشتن این سناریو بهره برده است. او آثار تنی چند از دیگر نویسندگانی چون کارل ادوارد، لرد بارون، جان لنگن و سیمون استرانت‌زاس را برای مطالعه توصیه کرده است. وی الهاماتی هم از فلسفه پوچ‌گرایی از کتاب‌هایی چون «در گرد و خاک این سیاره» و «بهتر بود که نمی‌بود» برده است. 

این سریال بین نمایش‌های تلویزیونی در میان دسته فیلم‌هایی که نویسندگی و کارگردانی با حوصله و دقتی داشته قرار گرفته است. برخی منتقدان آن را در سطح برکینگ بد ( Breaking Bad) می‌دانند. به گفته آنان سریال کارآگاه حقیقی بیننده را میخکوب می‌کند.  
 
مک‌کانهی و هارلسون آنچنان در نقش‌هایشان جای گرفته‌اند که دو تا از بهترین بازی‌هایی که می‌توانید در تلویزیون و یا حتی فیلم‌های 2014 را ببینید را در این سریال مشاهده می‌کنید. بیش از این قرار بود تا تلویزیون برادر کوچک سینما باشد. که در آن بازیگران خوب گذشته سینما و یا تازه واردان برای کسب درآمد بازی کنند. اما حال داستان به گونه دیگری است.

گاهی بازی‌هایی در سریال‌های جدید تلویزیون می‌بینم که تا به امروز در بهترین کارهای سینمایی هم مشاهده نکرده‌ایم.



مثلا در همین سریال کارآگاه حقیقی، آنچنان به نقش‌ها پرداخته شده و در طول زمان غنی شده‌اند که در هیچ جا امکان و یا حتی زمان کافی برای آن وجود نداشت. چیزی که آنان ارائه دادند حتی از آن چه که طرفدارانشان از آنان انتظار داشتند فراتر رفته است.

کارآگاه حقیقی بیش تر شبیه یک رمان فوق العاده است. کتابی که در آن شاید شخصیت‌های فردی خسته کننده و یا غیر مرتبط به نظر بیاید اما تمام داستان‌ها در نهایت در قالب یک داستان کل به پایان می‌رسند. بنابر آمار این سریال 3.5 میلیون تماشاگر داشته و بینندگان قسمت آخرش هم 50 درصد بیش‌تر از بینندگان قسمت اول بودند.

قرار است تا در سال جدید سری دوم این سریال ادامه پیدا کند. با توجه به آن که ساخت این فیلم به سبک آنتولوژی است، قرار است بازیگران جدیدی به پروژه بیایند. سبک آنتولوژی به این معناست که در پایان هر فصل داستان هم به پایان رسیده و فصل جدید با داستانی تازه و بازیگرانی جدید آغاز می‌شود. بنابر خبرها کالین فارل (Colin Farrell) در نقش ری والکوره و وینس واون (Vince Vaughn) در نقش فرانک سایمون بازی می‌کنند. شاید هم این طوری بهتر بود. این به این معناست که دیگر خدشه‌ای به تصویر فصل این سریال خوب وارد نمی‌شود و آنان تا ابد در اوج باقی می‌مانند. 
ارسال نظرات
ناشناس
۱۷:۳۲ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
ما هم باید به سمت تقویت فیلمنامه هامون بریم وگرنه همین طوری پیش بریم به جایی نمی رسیم
ناشناس
۱۱:۲۸ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
عالی عالی.....دیالوگهای مک کانهی و طرز سیگار کشیدنش و بی توچهیش به بازجوهاش...
مخصوصا دیالوگش کنار چادر اون کشیشه عالی بود
آراز
۱۰:۴۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
چقدر عالی که به سریال های روز دنیا اهمیت می دین ، مخصوصا این سریال که واقعا عالیه
ناشناس
۱۰:۴۸ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
به این سریال هیچ خرده ای نمی توان گرفت.
از نظر بازیگری، فیلم نامه، کارگردانی و ... .
هرچند که برکینگ بد و بازی تاج و تخت بسیار زیبا بودند.
اما این سریال نه مانند برکینگ بد، روال سریال به کندی پیش میره و نه مانند بازی تاج و تخت، شلوغ پلوغ و ...
مزدک
۱۰:۰۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
شاهکاره ... ممنون ازفرارو بابت این مطلب . لطفن راجع به بریکینگ بد هم مطلب بگذارید
ناشناس
۰۹:۳۸ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
اين سريال دوبله لازم داره و با زير نويس بسيار خسته كننده است
ناشناس
۰۸:۳۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
فقط مک کانهی. بازيش عاليه.
ناشناس
۰۸:۲۷ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
حتمن ببینید . بعد این که این سریالو ببینید دیگه هر سریالیو نمیتونید ببینید.. عالیه.. از تیترازو موسیقیش تا فیلنامه و صحنه پردازیو دیالوگاش...
ناشناس
۰۸:۰۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
همه چيزش عالى بود بجز گره گشايى اصلى داستان در قسمت آخر كه انصافاً آبكى بود.
ناشناس
۱۲:۰۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
موافقم
اون نوره كهكشاني آخرش چي بود اصلا؟؟؟
ناشناس
۲۲:۲۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۵
کاش می شد این. سریال و از قبیل این سریال ها رو با دوبله حرفه ای و قوی دوبلور های وطنی خودمون می دیدیم
ناشناس
۰۸:۳۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
عزیز مثل اینکه شما فراموش کردی که در دوبله های وطنی گاهی داستان عوض میشه ...
ناشناس
۲۱:۱۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۵
دستت درد نکنه big bang دیگه بی مزه شده بشینیم یه سریال تازه تماشا کنیم تلویزیون خودمون که هیچی نداره
ناشناس
۲۰:۱۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۵
سریال فوق العاده زیبا با دیالوگا و استایل به یاد موندنی راستی کول (مک کانهی)
به نظرم از بازی تاج وتخت زیباتر و قویتر بود
ناشناس
۲۳:۵۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۵
بازی تخت وتاج خیلی گسترده تراز کارگاه های حقیقیه.ولی بااین وجود چیزی از بازی تخت وتاج کم نداره
ناشناس
۰۰:۳۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
دادا سریالی که یه فصل اومده رو با سریالی که 8 فصل اومده مقایسه نکن
ناشناس
۱۹:۳۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۵
اگر جای این سریال های دوزاری تلویزیون خودمون، صدا و سیما پول بده پای یک همچین سریال هایی دیگه هیچکس سراغ ماهواره و اینها نمیره!
ناشناس
۲۳:۱۸ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۵
بخاطر موضوعش نمیشه ولی واقعاً عالیه ببینید
ناشناس
۰۰:۳۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
پول نمی خواد بدی من دانلودش کردم خودم مجانی به صدا سیما میدمش , اما مسئله اینه صدا سیما سریال ها و فیلم هایی رو پخش میکنه که باید یا همه گریه کنن یا فلان زن به شوهرش خیانت کنه و بعد حاجی بیاد نجاتش بده از فساد
ناشناس
۰۹:۱۸ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
اتفاقا خریدهاشون بد هم نیست اما اینقدر از سر وته داستان میزنن و اینقدر توی دیالوگاش دست میبرن که آخرش نمیشه فهمید کی به کیه
علی
۱۰:۳۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۰۶
صدا و سیما و این کارها؟! فکر کن مثلا به صدا و سیما پیشنهاد بدی چندگانه اره (Saw) رو نشون بده. خیلی باحاله.