صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۰۸۳۱۶
تاریخ انتشار: ۱۵:۱۳ - ۰۵ مهر ۱۳۹۳
مطلب زیر را آقای محمد حسنوند برای فرارو ارسال نموده‌اند


واکنش افخم سخنگوی وزارت امور خارجه به اظهارت کامرون نخست وزیر بریتانیا که دیروز در مجمع عمومی سازمان ملل گفته بود "ما اختلافات زیادی [با ایران] داریم. حمایت ایران از سازمان‌های تروریستی، برنامه هسته‌ای، نحوه برخوردش با مردم ایران اینها همه باید تغییر کنند". اشاره ای درست به یک واقعیت تاریخی است که به دور از هیاهوی غرب بر سر مبارزه با تروریسم، ریشه واقعی بحران داعش و دیگر مصائبی که این روزها خاورمیانه درگیر آنهاست، را به خوبی نشان می دهد.

در واقع همان طور که خانم افخم اظهار داشت؛ این سخنان آقای کامرون "تداوم دیدگاه خود محورانه دولتی است که سابقه نابسامانی در منطقه ما را دارد و بسیاری از مشکلات این منطقه به دلیل سیاست های نادرست آن دولت است." این یک واقعیت است که ریشه بسیاری از جنگها و اختلافات قومی، مذهبی و مرزی خاورمیانه را می توان در سیاست های دولت انگلستان از زمان تجزیه عثمانی و بعد از آن دانست.

همان زمانی که پس از شكست امپراتوري عثماني در جنگ جهاني اول، طرف‏هاي پيروز تصميم به تجزيه اين امپراتوري و الحاق متصرفات عثماني به سرزمين خود گرفتند. و در اين راستا پيمان استعماري سايْكْسْ - پيكو، كه توسط وزراي امور خارجه انگلستان و فرانسه تهيه و امضا شده بود، زمینه را براي تفكيك اراضي خاورميانه و تجزيه مستملكات آسيايى امپراتوري عثماني فراهم آورد.

کشور کنونی عراق که تا قبل از جنگ جهانی اول بخشی از امپراتوری عثمانی به‌شمار می‌آمد، با آغاز جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراتوری عثمانی، تحت اشغال انگلستان درآمد و با تصویب جامعه ملل، عراق تحت قیومت انگلستان قرار گرفت.

در سال 1932 ، عراق به استقلال رسید و رژیم پادشاهی اداره امور این کشور را بر عهده گرفت. سرانجام فرانسه و انگليس توافق كردند تا متصرفات خاورميانه‏اي خويش را به اميرنشين‏هاي متعدد تبديل نمايند و در هر اميرنشين، احساسات قومي، نژادي، زباني و مذهبي را عليه عثماني تحريك كنند تا راه شكست نهايى عثماني از اين طريق فراهم شود.

به همین سبب امروز عراق کشوری است با قومیت ‌های گوناگون و پراکنده! کشوری که ساکنان آن را عرب، کرد، ترکمن، آشوری، کلدانی، مندایی و صابئین و غیره تشکیل می‌دهند.

کشور عراق از نظر ساختار اجتماعی فرهنگی به سه حوزه کاملاً متفاوت قابل تقسیم است. در حوزه مرکزی عراق اعراب سنی، در شمال کردها و در جنوب شیعیان سکونت دارند و هر کدام از این گروه‌ها دارای شاخصه‌های فرهنگی و اجتماعی خاص خود هستند. البته در کنار این سه گروه اصلی، هویت‌های فرهنگی اجتماعی کوچک‌تری نظیر ترکمن‌ها، آشوری‌ها و یزیدی‌ها نیز وجود دارند که دارای فرهنگ و عقاید متمایزی می‌باشند .

درواقع امراستعمارگران با تقسیم عثمانی به کشورهایی دربرگیرنده فرهنگ های متکثر، بی آنکه دارای تاریخ زیست مشترک بوده باشند و یا ایجاد کشورهای فاقد هویت تاریخی و خودساخته همچون امیرنشین های عربی کوشیدند تا آینده منطقه را به نحوی رقم بزنند که همواره پتانسیل بروز اختلافات و کشمکش های قومی و مذهبی پابرجا بوده و راه برای تسلط همیشگی انها بر منطقه هموار باشد در واقع قرارداد سایکس – پیکو یکی از مظاهر بارز نیرنگ و فریبکاری در سیاست و دیپلماسی امپریالیستی بود.

این عهدنامه تبلوری است از سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن ((divide and conquer دولت بریتانیا که بارها توسط این دولت بر علیه کشورهای مختلف اجرا شده است سیاستی مبتنی بر تقسیم و غلبه و یا تفرقه بینداز و شکست‌بده ویا تفرقه بینداز و تسخیرکن.

سیاستی که امروز هم دولت انگلیس مجدانه آن را دنبال می کند و می کوشد در غیاب اقتدار از دست رفته خود همچنان نفوذ خود را در اقصی نقاط جهان از جمله خاورمیانه حفظ کند.

داعش و سایر گروه‌های افراطی، نیز مولود همین بذر اختلاف و نفاقی است که استعمار پیر در قلب خاورمیانه کاشته است و امروز تلاش دارد تا ثمره کاشته خود را ببیند.

کما اینکه داعش در ابتدای کار خود تلاش نمود خود را نماینده اهل سنت عراق در مقابل دولت مسلط شیعه معرفی کند در حالی که در سوریه نیز همین استراتژی را اجرا نموده بود ادعایی که گرچه پوج و مضحک به نظر می رسد اما این یک واقیت است که داعش حملات خود را در عراق از قلب عراق و در مناطقی آغاز نمود که آتش تفرقه زیر خاکستر پنهان بود و منتظر برای شعله ور شدن !

هنوز یادمان هست که روزهای نخستین رسانه های غربی داعش را پیکارجویان سنی می خواندند که سودای احقاق حقوق بخشی از ملت عراق را دارند، و این روند ادامه داشت تا روزی که داعش سر خبرنگار انگلیسی و البته دسته خود را برید تا امروز همانها درگیر نبرد با داعش باشند، حالا داعش هر چقدر هم بد باشد لااقل بهانه خوبی است برای توجیه حضور مجدد استعمار در منطقه و البته این بار در لباس مبارزه با تروریسم!

ارسال نظرات