صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۲۰۳۲۱۰
روز "۲۸ مرداد ۱۳۳۲" در تهران چه خبر بود؟
در این تاریخ مصدق که به دنبال تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت، بیش از دو سال پیش به نخست وزیری رسیده بود در مذاکرات پی در پی با دولت بریتانیا حاضر به سازش نشد و حتی شکایت انگلیس به دیوان لاهه و شورای امنیت سازمان ملل متحد را نیز بی نتیجه گذاشت؛ پس از آن دولت انگلیس چاره را در برکناری نخست وزیر از سمت خود دید.
تاریخ انتشار: ۰۸:۵۳ - ۲۸ مرداد ۱۴۰۱

فرارو- در روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در پی موفقیت کودتا و سقوط کابینه دوم دولت ملی دکتر مصدق، سرلشکر فضل‌الله زاهدی عهده‌دار تشکیل کابینه جدید شد.

کودتای ۲۸ مرداد یکی از حوادث سرنوشت‌ساز در تاریخ معاصر ایران بود که در دوازدهمین سال حکومت پهلوی دوم به وقوع پیوست و سبب تثبیت حاکمیت او تا ربع قرن دیگر شد. تابستان سال ۱۳۲۰ در میانه جنگ جهانی دوم، نیروهای بریتانیا و شوروی وارد ایران شدند. رضاشاه پهلوی عملاً از کشور تبعید شد و محمدرضا به جای پدر بر تخت سلطنت نشست. عدم اقتدار نسبی شاه جوان، بویژه در سال‌های ابتدایی، به تنش میان نیروهای سیاسی و تزلزل نهادهای قدرت دامن می‌‌زد.

در فاصله سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۰، یعنی دهه اول سلطنت محمدرضا شاه، حدود پانزده بار نخست‌وزیر عوض شد؛ افرادی چون احمد قوام‌السلطنه، علی سهیلی، محمد ساعد، ابراهیم حکیم‌الممالک و عبدالحسین هژیر در این دوران به مقام نخست‌وزیری رسیدند.

از سوی دیگر، با پایان جنگ دوم جهانی جنبش‌های استقلال‌طلب در دنیا رو به گسترش بودند و در ایران نیز نگاه ملی‌گرایانه جایگاه ویژه‌ای در سیاست پیدا می‌‌کرد. در همین شرایط بود که جبهه ملی ایران در سال ۱۳۲۷، با ائتلاف طیف گسترده‌ای از نیروهای سیاسی که شاید تنها در نگاه ملی‌گرایانه خویش مشترک بودند، تأسیس شد. یکی از پایه‌های اصلی این جبهه دکتر محمد مصدق بود. رویارویی دکتر مصدق با بریتانیا در آغاز دهه ۳۰ خورشیدی موضوع تازه‌ای نبود. سال ۱۳۰۲، در دوره تصدی وزارت امورخارجه در کابینه مشیرالدوله نیز مصدق با آنچه بریتانیا منافع خود در ایران می‌‌دانست، به مخالفت پرداخته بود. بلافاصله پس از مشیرالدوله، رضاخان سردار سپه به نخست‌وزیری رسید و مصدق از قدرت فاصله گرفت.

ظهور مجدد و مؤثر مصدق در عرصه سیاست ایران تنها پس از اشغال کشور و برکناری رضاشاه از سلطنت ممکن شد. در اولین انتخابات پس از رضاشاه (دوره چهاردهم مجلس شورای ملی)، مصدق بیشترین رأی را در تهران کسب کرد و با تلاش او طرحی در مجلس تصویب شد که به دولت اجازه نمی‌داد در حین اشغال در مورد نفت با خارجی‌ها مذاکره کند. یکی از نقاط مهم حیات سیاسی مصدق انتخابات دوره شانزدهم مجلس شورای ملی بود که اعتراض به وقوع تقلب‌های گسترده در آن، برخی ملی‌گرایان و مخالفان دربار را بیش از پیش به هم نزدیک کرد. جبهه ملی نیز به کمک معترضانی چون محمد مصدق، حسین مکی و مظفر بقایی تأسیس شد که ورودشان به مجلس شانزدهم (در دور دوم انتخابات) راه را برای تصویب طرح ملی شدن صنعت نفت هموار کرد و سرانجام به رهبری مصدق، ملی‌ شدن نفت ایران از طرح به قانون بدل شد. جو میهن‌پرستی و بیگانه‌ستیزی در ایران بالا گرفته بود و ترور نخست‌وزیر وقت، سپهبد حاجعلی رزم‌آرا توسط فدائیان اسلام زنگ خطر دیگری بود هم برای شاه، هم برای کسانی که «خائن» و «مزدور بیگانه» نامیده می‌‌شدند. حسین علاء هم که به جای نخست‌وزیر مقتول نشست، چاره‌ای جز برخاستن زود هنگام و سپردن کرسی وزارت به مصدق نیافت.

دغدغه و برنامه اصلی دولت مصدق به اجرا درآوردن قانون ملی شدن صنعت نفت بود. از آن پس مذاکرات پی در پی بریتانیایی‌ها و میانجی‌گری امریکایی‌ها بی‌نتیجه ماند و حتی شکایت انگلیس به دیوان لاهه و شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز تأثیری بر روند ملی شدن نفت ایران نگذاشت. مصدق در لاهه و نیویورک به دفاع از حق مالکیت مردم بر منابع سرزمین خود پرداخت.

پس از تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت در ایران دکتر مصدق به نخست‌وزیری رسید. او برنامه خود را اجرای این قانون (و نیز اصلاح قانون انتخابات) اعلام کرد. مذاکرات با شرکت نفت ایران و انگلیس شروع شد. شرکت نفت آماده پذیرش ملی شدن نفت ایران نبود و همچنان بر ادامه قرارداد ۱۹۳۳ اصرار داشت. دکتر مصدق از شرکت نفت ایران و انگلیس خلع ید کرد و کار‌شناسان و مدیران این شرکت ناچار از ترک ایران شدند. دولت بریتانیا از ایران به شورای امنیت شکایت کرد. شورا رسیدگی به این شکایت را به دیوان بین‌المللی لاهه ارجاع کرد. دکتر مصدق دادگاه بین‌المللی را برای رسیدگی به این مساله که امری مربوط به حق حاکمیت ایران بود صالح ندانست. دیوان نیز بالاخره به عدم صلاحیت خود رای داد. بدین ترتیب بریتانیا و شرکت نفت نتوانستند از مجراهای قانونی بین‌المللی با ملی شدن نفت ایران مقابله کنند.

پس از برگزاری انتخابات دوره هفدهم و افتتاح مجلس شورای ملی و بازگشت دکتر مصدق از دادگاه لاهه و در بحبوحه مبارزات نهضت ملی شدن نفت‌، با وجود اظهار تمایل اکثریت نمایندگان مجلس جدید به نخست‌وزیری مجدد دکتر مصدق‌، ناگهان وی از سمت خود استعفا داد. علت این امر کارشکنی‌های اقلیت مجلس‌، تحت رهبری سیدحسن امامی‌، عدم ابراز تمایل مجلس سنا به زمامداری دکتر مصدق و اختلاف بر سر درخواست اختیارات بیشتر برای نخست‌وزیر بود.

مصدق مصمم بود اختیار تعیین وزیر جنگ را از شاه بگیرد «تا دخالت دربار در آن کم شود و کار‌ها در جهت صلاح کشور پیشرفت کند....» واکنش شاه در برابر این پیشنهاد چنین بود: «پس بگویید من چمدان خود را ببندم و از این مملکت بروم.» مصدق در پاسخ فوراً گفت که در این صورت استعفا خواهد داد. شاه از دادن مقام وزارت جنگ به نخست‌وزیر امتناع کرد، دکتر مصدق استعفا داد و احمد قوام به نخست‌وزیری رسید. این وضعیت اما پایدار نماند چرا که قیام مردم در ۳۰ تیر ۱۳۳۱ زمینه‌های لازم برای نخست‌وزیری مجدد دکتر محمد مصدق را فراهم ساخت. این دومین دوره حکومت مصدق بود. وی در ‌طی ۱۵ ماه از اردیبهشت ۱۳۳۰ تا ۲۵ تیرماه ۱۳۳۱ توانسته بود حقانیت ایران را در مجامع بین‌المللی در خصوص ملی شدن صنعت نفت اثبات نماید،‌ اما در‌‌ همان مقطع با توطئه‌های بزرگی از جانب دولت‌هایی که دستشان از منابع نفتی و سرمایه‌های مردم ایران کوتاه شده بود مواجه گردید.

دکتر مصدق توانست در مقابل این فشار‌ها نیز مقاومت کند. با رفراندم و انحلال مجلس دیگر معلوم بود که مخالفان باید دست از اقدامات قانونی بردارند و رودررو مصدق را ساقط کند. اما در همین مورد هم آنان سعی در حفظ ظاهری قانونی داشتند و با همراه کردن شاه، دستخط‌هایی از او برای عزل دکتر مصدق و نصب سرلشکر زاهدی به نخست‌وزیری گرفتند. دکتر مصدق که صدور فرمان عزل را خلاف روح قانون اساسی و حکومت مشروطه می‌دانست از قبول آن سرباز زد و مخالفان دست به کودتا زدند.

در روز ۲۵ مرداد با ناکام ماندن کودتای نظامیان، شاه به خارج از کشور فرار کرد. با این رویداد مصدق و اطرافیانش تصور کردند خطر برطرف شده است. یک روز قبل از وقوع کودتای دوم یعنی در ۲۷ مرداد ۱۳۳۲ آیت‌الله کاشانی ‌در نامه‌ای به مصدق از قطعی بودن کودتایی دیگر خبر داد.

آنچنان که بعدها در اسناد سازمان جاسوسی آمریکا منتشر شد طرح کودتا که به نام رمز «آژاکس» خوانده شد، پس از انتخاب چرچیل به نخست‌وزیری انگلیس در مهر ۱۳۳۱ تهیه شد و انتخاب آیزنهاور به ریاست جمهوری امریکا در ماه آبان‌‌ همان سال به پیشبرد این طرح در ایران کمک شایانی کرد. این طرح مشترک با کمک عواملی در داخل ایران از جمله برادران رشیدیان، ذوالفقاری‌ها و دیگر جریان‌های وابسته به انگلیس و امریکا که از مرتبطین فعال دربار محمد‌رضا پهلوی بودند به اجرا گذاشته شد. تا پیش از انتخابات آمریکا مقامات انگلیسی طرح آژاکس را به یاری دو تن از بلندپایگان سازمان «سیا» از جمله کرمیت (کیم) روزولت و ‌آلن دالس به پیش برده بودند، اما ‌آن را تا آغاز دوران ریاست جمهوری آیزنهاور مسکوت گذارده بودند. طرح مزبور، دو هفته پس از آغاز ریاست‌جمهوری آیزنهاور یعنی از روز ۱۴ بهمن ۱۳۳۱ که یک هیأت انگلیسی برای اجرایی کردن طرح به ملاقات جان فوستر دالس وزیر خارجه آمریکا و برادرش آلن دالس رئیس سازمان «سیا» به واشنگتن رفت، لازم‌الاجرا شد.

در خرداد ۱۳۳۲ مصدق در نامه‌ای به آیزنهاور رئیس‌جمهور آمریکا از همراهی آن کشور با سیاست‌های خصمانه انگلستان گلایه کرد. غافل از آنکه این نامه ۴ روز پس از تشکیل جلسه‌ای در وزارت خارجه آمریکا برای تهیه مقدمات کودتا و براندازی حکومت مصدق به دست آیزنهاور رسید. آیزنهاور نیز پاسخ نامه را تعمداً یک ماه به تأخیر انداخت تا عملیات آ‌ژاکس، روال برنامه‌ریزی شده خود را طی کند.

کودتای دوم بدون مقاومت مردمی و دخالت احزابی چون حزب توده که از قدرت نظامی سازمان افسرانش بهره می‌برد، در عرض چند ساعت به پیروزی رسید و سرلشکر زاهدی نخست‌وزیر شد. از جمله بازوهای اجرای کودتا و کانون‌های مهم مخالفت و توطئه علیه دولت مصدق، نظامیان بودند که در کانون افسران بازنشسته به رهبری فضل‌الله زاهدی هدایت می‌شدند.

سرتیپ نادر باتمانقیلچ، سرتیپ حسین آزموده، سرتیپ عباس فرزانگان، سرگرد پرویز خسروانی، هدایت‌الله گیلانشاه، منصورپور، سرتیپ عباس گرزن، سرهنگ عزیز امیررحیمی، سرهنگ نعمت‌الله نصیری و سرهنگ امیری از نظامیانی بودند که نقش بسیار تعیین‌کننده‌ای در کودتا داشتند.

بیشتر عناصر نظامی و انتظامی که در دستگاه دولت مصدق بودند، دوطرفه بازی می‌کردند؛ ازجمله سرهنگ اشرفی فرماندار نظامی تهران، سرتیپ مدبر رئیس شهربانی و نادری رئیس کارآگاهی شهربانی ظاهراً منتسب به دستگاه مصدق بودند ولی در شروع کودتا، نقش بسیار حساسی ایفا کردند. از همه مهم‌تر سرتیپ تیمور بختیار، فرمانده منطقه کرمانشاه بود که از مخالفان سرسخت دولت ملی مصدق شمرده می‌‌شد؛ به همین علت پس از کودتای ۲۸ مرداد، گروهی از نظامیان که در کودتا شرکت کرده بودند و نیز نقش فعالی داشتند، به سمت‌ها و پست‌های بالای نظامی رسیدند.

از سوی دیگر برادران رشیدیان (اسدالله، سیف‌الله و قدرت‌الله) نیز در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نقش عمده‌ای ایفا کردند. این سه برادر، صاحب چندین بانک و شرکت‌ بزرگ تجاری بودند و در شهرک‌سازی با شاه و برادرانش همکاری می‌کردند؛ به‌گونه‌ای‌ که در شهرک گلساردشت، با بنیاد پهلوی ۲۰ درصد مشارکت داشتند. درواقع، برادران رشیدیان، عوامل عمده بریتانیا در ایران بودند که انگلیسی‌ها از طریق آن‌ها تلاش‌های خود را برای ایجاد اختلاف بین سران جبهه ملی آغاز کرده بودند.

از دیگر عوامل اجرایی بسیار مهم کودتا چماقدارانی بودند که با تحریک افراد ساده و بازاری، تظاهراتی را در کوچه‌ها و خیابان‌ها به راه می‌انداختند و به طرفداری از شاه و دولت زاهدی، شعار سر می‌دادند. این افراد در روز ۲۸ مرداد در سبزه‌میدان و خیابان ارگ، پس از بستن بازار، در دسته‌های سی‌چهل نفری به بانک‌ها و وزارتخانه‌ها حمله کرده و عکس‌های شاه را به در و دیوار چسباندند و بعد سراغ روزنامه‌های طرفدار دولت مصدق، توده‌ای‌‌ها و اداره‌ها رفتند و آن‌ها را آتش زدند. این گروه پس از ورود شاه نیز برای مراسم استقبال، پیش‌قدم بودند و او را تا کاخ همراهی کردند.

ازجمله ابزارهای بسیار مهم برای زمینه‌سازی کودتا و آماده‌سازی افکار عمومی برای پذیرش کودتا، مطبوعات بود که از آن‌ها به‌عنوان «عوامل ویژه» یاد می‌شود. حملات مطبوعات به مصدق ابعاد جدید و خطرناکی می‌یافت و وی را به دلیل اجازه فعالیت به حزب توده به داشتن ارتباط‌های کمونیستی و به خاطر شعار مشهورش مبنی بر اینکه «شاه باید سلطنت کند نه حکومت» به نقشه‌کشی برای برانداختن تاج و تخت سلطنت متهم می‌کردند. طی روزهای دهه سوم مرداد ۱۳۳۲، نشریه‌های حزب توده، «شهباز» و «به سوی آینده» وقوع کودتا را هشدار می‌دادند اما کسی به این هشدارها توجه نمی‌کرد.

با وجود همراهی آیت‌الله کاشانی با مصدق در جریان ملی شدن صنعت نفت که اوج آن به واقعه ۳۰ تیر انجامید، به‌تدریج بین این دو، اختلاف ریشه‌داری روی داد، به‌گونه‌ای‌ که وقتی دکتر مصدق تقاضا کرد که لایحه اختیارات او برای ۶ ماه تمدید شود، این ‌بار کاشانی در مقام ریاست مجلس، نامه‌های تندی نوشت و این اختیارات را خلاف قانون اساسی اعلام داشت و به مصدق اعتراض کرد.

در واقعه نهم اسفند ۱۳۳۱ که شاه می‌خواست از کشور خارج شود، با مخالفت دسته‌های زیادی ازجمله کاشانی روبه‌رو شد. این بار آیت‌الله کاشانی و محمد بهبهانی با هم توافق کردند از خروج شاه جلوگیری کنند و طی نامه‌ای به شاه، خروج وی را از کشور، امری بزرگ برشمردند و او را از این مسافرت منع کردند. وقتی شاه از مسافرت خود انصراف داد، مصدق از دربار رفت و برای انحلال مجلس به همه‌پرسی روی آورد. کاشانی و دوستان نزدیک مصدق از قبیل حائری‌زاده، مکی و دکتر بقایی با مخالفان مصدق همکاری کردند و کاشانی نامه تندی به مصدق نوشت که: «... حضرت نخست‌وزیر، دکتر مصدق دام اقباله؛ عرض می‌شود اگرچه امکانی برای عرایضم نماند؛ ولی صلاح دین و ملت برای این خادم اسلام، بالا‌تر از احساسات شخصی است و علی‌رغم غرض‌ورزی‌های تبلیغاتی، شما، خودتان بهتر از هرکس می‌دانید که همّ و غمّ، در نگهداری دولت جناب‌عالی است و خودتان به بقای آن مایل نیستید. از تجربیات روی کار آمدن قوام و لج‌بازی‌های اخیر، بر من مسلم است که می‌خواهید، مانند سی‌ام تیرماه، یک بار دیگر ملت را تنها گذاشته و قهرمانانه بروید. ترس مرا در عدم اجرای رفراندوم نشنیدید....»

مصدق که دیگر هیچ‌گونه رابطه‌ای با دوستان نزدیک خود و به‌خصوص آیت‌الله کاشانی نداشت، جوابی بسیار سرد به این شرح به آیت‌الله کاشانی داد: «این‌جانب مستظهر به پشتیبانی ملت ایران هستم والسلام....» طبیعی بود که با این روابط سرد، همکاری مصدق و کاشانی پایان یافته بود. همین امر نقش مهمی در سقوط مصدق ایفا کرد.

از دیگر عوامل داخلی کودتای ۲۸ مرداد، گروهی از سیاستمداران معروف ایرانی و هوادار بریتانیا بودند، ازجمله این افراد سیدضیاءالدین طباطبایی بود که بریتانیا تلاش می‌کرد زمینه‌های نخست‌وزیری او را فراهم کند. انگلیسی‌ها حتی پیش از آنکه مصدق زمام امور را به دست گیرد، شاه را برای نخست‌وزیری سیدضیاءالدین، زیر فشار گذاشته بودند. شاه ظاهراً با این امر موافق بود و در‌‌ همان موقع که مجلس، مصدق را برای نخست‌وزیری معرفی کرد، با سیدضیاءالدین دراین باره درحال گفت‌وگو بود. از دیگر این افراد، جمال امامی بود که رهبری فراکسیون طرفدار انگلیس را در مجلس برعهده داشت؛ در واقع، تلاش‌های جمال امامی و فراکسیون هوادارش برای مختل ساختن مجلس بود.

با پیروزی کودتا که با امکانات مالی بریتانیا و آمریکا و حضور عوامل داخلی در صحنه به انجام رسید، شاه دوباره به کشور بازگشت. تقریبا تمامی مدیران و کارگزاران دولت مصدق بازداشت شدند. برخی مثل دکتر فاطمی به اعدام محکوم شدند و دیگرانی به زندان. در این میان اعضای فعال حزب توده نیز دستگیر و برخی افسران توده‌ای اعدام شدند. سران حزب نیز به خارج از کشور گریختند.

دولت روسیه طلاهایی را که در ‌‌نهایت مضیقه و احتیاج دولت مصدق، به او برنگردانده بود، پس از کودتا به دولت زاهدی تحویل داد. خود مصدق نیز دستگیر و در یک دادگاه فرمایشی به ۳ سال زندان محکوم گردید. وی پس از پایان دوران حبس نیز تا آخر عمر به احمد آباد تبعید شد و در حصر خانگی بسر برد. مقاومت اما همچنان ادامه داشت و چندی بعد، روحانیون و اساتید دانشگاه و بعضی شخصیت‌ها، تشکلی به نام «نهضت مقاومت ملی» به وجود آوردند که با نظر مثبت دکتر مصدق به یکی از بزرگترین نهضت‌های سیاسی در سال‌های بعد تبدیل شد.

 
 
تظاهرات کارگران شرکت نفت ایران و انگلیس در اعتراض به پایین بودن دستمزد علیه دولت بریتانیا. تاریخ نامعلوم
 
 
تظاهرات کارگران شرکت نفت ایران و انگلیس در اعتراض به پایین بودن دستمزد علیه دولت بریتانیا. تاریخ نامعلوم
 
 
سخنرانی مصدق در مقابل مجلس شورای ملی درباره لزوم ملی شدن صنعت نفت. شهریور سال 1330
 
 
تظاهرات حامیان دکتر مصدق در برابر مجلس شورای ملی پس از اعلام شکایت دولت بریتانیا از ایران. مهر 1330
 
 
تظاهرات حامیان دکتر مصدق در خیابان های تهران. 30 تیر 1331
 
 
طرفداران دکتر مصدق پس از به خشونت کشیده شدن تظاهرات در حمایت از وی. 30 تیر 1331
 
 
حامیان دکتر مصدق تصویر بزرگ او را در تجمع مقابل مجلس بالا می برند. اسفند 1331
 
 
تجمع حامیان دکتر مصدق پس از قیام 30 تیر و بازگشت وی به قدرت. اسفند 1331
 
 
گفتگوی مصدق با "آریل هریمن" فرستاده ویژه ترومن رئیس جمهور امریکا برای میانجی گری در قضیه ملی شدن نفت. 24 تیرماه 1330
 
 
مصدق، هریمن و مترجم او در مذاکرات بی نتیجه برای میانجی گری در اختلاف مصدق و دولت انگلیس در قضیه ملی شدن نفت. 24 تیرماه 1330
 
 
تظاهرات هواردان شاه و مخالف مصدق در خیابان های تهران. اسفند 1331
 
 
تجمع هوادارن شاه و مخالفان مصدق در مقابل مجلس شورای ملی. اسفند 1331
 
 
تجمع هوادارن ملی شدن صنعت نفت در تهران. تاریخ نامعلوم
 
 
اوباش تهران به سرکردگی شعبان جعفری در مقابل خانه دکتر مصدق. 28 مرداد 1332
 
 
شعبان جعفری و دار و دسته او در خیابان‌های تهران. 28 مرداد 1332
 
 
عکسی که گفته می شود از لحظه ورود نیروهای مسلح ارتش به خانه دکتر مصدق گرفته شده است. 28 مرداد 1332
 
 
منزل دکتر مصدق پس از یورش ارتش تحت امر زاهدی. 28 مرداد سال 1332
 
 
آتش زدن کیوسک روزنامه فروشی در خیابان‌های تهران به دست هوادارن شاه. 28 مرداد 1332
 
 
پاک کردن دیوارها از شعارهای ضد شاه و امریکا به دستور زاهدی؛ در این عکس مرد شعار "یانکی به خانه برگرد" را پاک می کند. 1 شهریور 1332
 
 
حمله چماق داران به حامیان نخست وزیر در روز کودتا. 28 مرداد 1332
 
 
تانک های ارتش پس از کودتا در خیابان های تهران. 28 مرداد 1332
 
 
هواداران شاه سوار بر تانک ارتش در خیابان های تهران. 28 مرداد 1332
 
 
تانک ارتش در خیابان های تهران. 28 مرداد 1332
 
 
تانک های ارتش در خیابان های تهران در انتظار ورود شاه. 1شهریور 1332
 
 
استقرار صفی از تانک های ارتش پیش از ورود شاه به ایران. 1 شهریور 1332
 
 
ساعات اولیه پس از انجام کودتا؛ زاهدی در دفتر شهربانی تلگراف موفقیت عملیات را برای شاه می نویسد. 28 مرداد 1332
 
 
فرمان شاه مبنی بر انتصاب فضل‌اله زاهدی به مقام نخست وزیری (دستور شاه برای کودتا)
 
 
ساعات اولیه پس از انجام کودتا؛ زاهدی در دفتر شهربانی تلگراف موفقیت عملیات را برای شاه می نویسد. 28 مرداد 1332
 
 
محمدرضا پهلوی در لحظه دریافت خبر موفقیت زاهدی در رم؛ شاه در جریان عملیات ابتدا به کلاردشت و رامسر و سپس با هواپیما به بغداد و رم پرواز کرد. 28 مرداد 1332
 
 
محمدرضا پهلوی و ثریا در فرودگاه رم در حال بازگشت به ایران. 1 شهریور 1332
 
 
کیم روزولت فرمانده عملیات آژاکس. تاریخ عکس نامعلوم
 
 
استقبال از محمدرضا پهلوی در فرودگاه تهران. 1 شهریور 1332
 
 
استقبال از محمدرضا پهلوی در فرودگاه تهران؛ او با یک فروند هواپیمای هلندی از رم به تهران بازگشت. 1 شهریور 1332
 
 
بازگشت محمدرضا پهلوی به تهران. 1 شهریور 1332
 
 
محمدرضاپهلوی پیش از بازگشت به ایران. مرداد 1332
 
 
استقبال افسران ارتش از شاه پس از بازگشت به ایران. 1شهریور 1332
 
 
استقبال از شاه پس از بازگشت به ایران. 1 شهریور 1332
 
 
ژنرال "مک کلور" (سمت چپ) مستشار نظامی امریکا در هیات استقبال از محمدرضاشاه در فرودگاه. 1 شهریور 1332
 
 
قربانی کردن گاو در جریان استقبال از محمدرضاشاه پس از بازگشت به ایران. 1شهریور 1332
 
 
مصدق پس از کودتای 28 مرداد و در دادگاه نظامی؛ او در این دادگاه به سه سال حبس مجرد (انفرادی) محکوم شد.
ارسال نظرات
مهدی
۱۴:۵۶ - ۱۴۰۰/۰۶/۰۱
پس عکسهای آیت الله کاشانی کجاست؟؟
ناشناس
۱۰:۲۸ - ۱۴۰۰/۰۵/۲۸
درسته که در کشورهای جهان سوم همیشه قدرتهای خارجی نقش تعیین کننده ای داشته اند ولی آنچه که مسلم است اینست که بخش قابل توجهی از مردم و نخبگان هم در به بدبختی کشاندن مملکت ید طولایی داشته اند
يک شهروند تهراني
۱۴:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
چقدر اين تصاوير اوباش چوب بدست برام آشناست...!
ناشناس
۰۸:۴۹ - ۱۴۰۰/۰۵/۲۸
متاسفانه بعدها چوب با اسلحه عوض شد!
ناشناس
۰۹:۲۶ - ۱۴۰۰/۰۵/۲۸
مگه شما هم باهاشون بودی؟!
ناشناس
۰۹:۳۷ - ۱۴۰۰/۰۵/۲۸
ای بدجنس....کدومشون شمایی؟
ناشناس
۱۴:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
من هیچ وقت نفهمیدم ملی شدن صنعت نفت چه سودی بحال مردم داشت اگر کسی میدونه یادم بده
ناشناس
۱۳:۴۸ - ۱۳۹۸/۰۵/۲۸
چون هیچوقت واقعا ملی نشد هیچ نفعی برای مردم نداشت. مصدق آرمانش آزادی و حق تعیین سرنوشت مردم بود که شاه بزدل مانعش شد
ناشناس
۰۸:۵۰ - ۱۴۰۰/۰۵/۲۸
ملی که شد کل درآمد نفت سرازیر شد در جیب دولت و دولتمردان!!
ناشناس
۱۰:۰۰ - ۱۴۰۰/۰۵/۲۸
ناشناس ۱۴:۴۰ ، وقایع ملی شدن صنعت نفت هیچ نقطه روشنی نداشت. نه هواداران شاه و نه مصدق و نه هیچ گروه دیگر.
ناشناس
۱۰:۳۱ - ۱۴۰۰/۰۵/۲۸
برو یه نخ سیگارت رو بزن بگیر بخواب قرار نیست که همه کس همه چیز رو بفهمه
ناشناس
۱۴:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
خوب شد كه اين كودتا شد وگرنه اين چند تا مدرسه و دانشگاهها و فرودگاه و هواپيما را هم نداشتيم
ناشناس
۱۰:۰۴ - ۱۴۰۰/۰۵/۲۸
تحلیل وقایع سخته. از اون طرف کودتا باعث شد همه کاره کوچه و خیابون های ایران همین اراذل اوباش و معرکه گیر ها بشن و بعد هم میدونید که این ها چه نقشی در آینده بازی کردند‌. از اون طرف مصدق هم گرچه نیت های خوب داشت ولی پیر و درمانده بود. سیاست های درستی برای رسیدن به نیت هایش نداشت. یه اتفاقی بود که دوسر باخت بود. مردم چوب این روز تلخ را در سال های آینده خوردند و حتی میشه گفت داریم می خوریم
ناشناس
۱۰:۴۵ - ۱۴۰۰/۰۵/۲۸
چه ابلهانه
امیر
۱۳:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
کودتای 28 مرداد براستی یک ننگ ابدی برای سلسله پهلوی است.
احمد
۱۳:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
دو تصویر که آقای شعبان جعفری رو نشون میده هردو تاریخ 28 مرداد رو داره، ایشون ادعا داشته که تا ساعت 2 بعداظهر اون روز تو زندان بوده و اینجا در دو عکس سایت فرارو دو کت متفاوت به تن داره. بنظر میاد که عکسها نباید در یک روز باشه.
ناشناس
۱۴:۰۸ - ۱۳۹۸/۰۵/۲۸
عکس دم در خانه مصدق زمستان بوده که شعبان جعفری را محاکمه هم کردند
پوریا
۱۲:۵۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
حرکت ، حرکت خوبی بود اما چشم انداز اون مشخص نبود ... به هر حال به نظر من جامعه ایران همچنان آمادگی توسعه سیاسی نداره . بخاطر اینکه مردم و حکومت همچنان افراطی برخورد میکنند. باید مشق دموکراسی کنیم. هر دو طرف باید سعی کنیم نقدهای روبشنویم و نقد کنیم اما بدون غرض ورزی . هر وقت به چنین جایگاهی برسیم ، رشد ها شروع خواهد شد.رادیکال بودن نتیجه ای جز سقوط نخواهد داشت.
ناشناس
۱۲:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
مطالعه کافی شاید نداشته باشم.ولی یه چیزی در مصدق بود که من خیلی خوشم اومد: دشمنی با انگلیس. مصدق یکی ار نادر کسایی بود که توی این مملکت داغ به دل انگلیس گذاشت.
ناشناس
۱۲:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
فرارو لطفا عکس همه مستقبلین شاه را نشان بده (کاخ تنهایی نویسنده ثریا اسفندیاری)
سیدمحمد
۱۱:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
چه خوشحال است زاهدی رذل !
خوشحالم که انقلاب سال 57 هیچ کاری هم که نکرده باشد حداقل دودمان این عناصر ضد ایرانی و ضد ملی را برباد داد.مطمئنا نسل این کودتاچی ضدمیهن از اینکه بگویند منتسب به زاهدی هستند احساس حقارت می کنند.
سیدمحمد
۱۱:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
عکس آخر وصف حال ملتی است که پس از آن همه فداکاری برای استقرار حاکمیت ملی و نفی استبداد،به دلیل عدم بلوغ کافی سیاسی نهایتا سر در گریبان فرو می برد و تنها در گوشه ای به انتظار آینده می نشیند به امید اینکه "دستی از غیب برون آید و کاری بکند"!
سیدمحمد
۱۱:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
محمدرضاشاه تقاص سختی پس داد و حقش هم بود.او با این کودتای ناجوانمردانه استقرار دموکراسی در ایران را حداقل 100 سال به عقب انداخت.اگر کودتای 28 مرداد اتفاق نمی افتاد شاید ما هم الان در زمره کشورهای پیشرفته بودیم و الگویی برای منطقه و جهان اسلام.میگن دنیا دار مکافاته.این ضرب المثل در مورد محمدرضاشاه کاملا صدق می کنه.
مسعودشاملو
۱۰:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
دریغ ودردازاین کج فهمی ها نشناختن چهره مزورانه قدرت های پیروزجنگ جهانی وجهالت قوم عبرت نیافته ازتاریخ وازهمه مهمتراپورتونیسم لعتتی نیروهای مدعی پیشرو
ناشناس
۰۹:۴۶ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
افرادي مثل مصدق يا اميركبير در حكم پدر و هويت يك ملت هستند. اينجا جاي درس تاريخ دادن نيست . همانطور كه يك پسر به پدرش احترام ميگذاره يك ملت هم بايد به پدرش احترام بگذاره
ابراهیم
۰۸:۵۴ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
با سلام وبا تشکراز سایت فرارو که کودتای سال 32را به این خوبی تشریح کرده
سعید
۰۸:۵۴ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
چماقداران !
کلمه ای که از 100 سال پیش تا کنون تو جریانات سیاسی خیلی تاثیر گذار بوده !!
ناشناس
۰۸:۵۴ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
کلا مردم جوگیری هستیم . 3 سوته از عرش به فرش میکشونیم ...
ناشناس
۰۸:۵۰ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
اینجاست که باید گفت سلام و درود بر بنیانگذار و رهبر کبیر انقلاب اسلامی مردی از نسل عالمان و فقهای تاریخ شیعه علوی و سلام و درود بر شهدای گرانقدر انقلاب اسلامی که دست شرق و غرب را باهم از این ملک برای همیشه قطع کردند.هرچند جوجه ضدانقلاب هایی همچنان شلنگ تخته میندازند اما در جواب این بی مقدار ها باید گفت

ای مگس عرصه سیمرغ نه جولنگه توست
عرض خود میبری و زحمت ما میداری
ناشناس
۰۸:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
درسته ظاهراً در سال 1332 موفق شدن ولی 25 سال بعد با تحقیر فراوان از کشور فرار کردن و این باید درس عبرتی برای همه زورگویان باشه.ظلم هیچ وفت دوام نداره.
ناشناس
۰۸:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
انصافا شيك بوديم!
ناشناس
۰۸:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
ولی این خیابونای توی تصویر خیلی باحالند...شبیه خیابونای شهرهای اروپایی
ناشناس
۰۸:۳۰ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
واسه همین کار گاو ماده جلوش قربانی کردن دیگه
سلام
۰۸:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
فرارو ياد اون دوران به خير اگر بودى پشت سر شعبون خان شعار ميدادى !!!!!!!الان هم با عكس هاى اون دوران .............حالشو ببر!!!!!!
ايراني
۰۵:۴۲ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
شايع بود كه زاهدي در خفا با رفقا مشغول پاسور بازي بود وقتي فرمان نخست وزيري او را در راديو خواندند.
ناشناس
۰۲:۳۷ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
در عکس شماره 7 متاسفانه مجسمه های شیروخورشید سردر مجلس از زمان قاجار امروز دیگر وجود ندارند .
سیاوش
۰۱:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
گرچه مصدق برای کشور ما یه قهرمانه اما پشت کردن به مجلس بزرگترین اشتباه او بود
علی
۰۸:۳۶ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
نه عزیزم تو کتاب ها اینجور نوشتن!!
ناشناس
۲۳:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
اين داستان توده اي ها راست يا دروغ نميدونم فرارو روشنگري کن
ناشناس
۱۰:۱۹ - ۱۴۰۰/۰۵/۲۸
کدوم قسمتش؟ در اینکه در آن زمان اوج کمونیسم سوسیالیسم گرایی بوده و امریکا می ترسیده شکی نیست. در اینکه مس گویند مصدق متمایل به توده ای ها بوده حرف غلطی است.
ناشناس
۲۲:۵۷ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
مرگ برخاندان پهلوی و مصدق دو دیکتاتور که فقط به فکر قدرت بودند
ناشناس
۱۰:۵۴ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
حتما کارجنابعالی از صبح تاشب فقط مرگ بر این و آن گفتن می باشد. درست گفتم ؟
صبا
۲۲:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
جالبه که هنوز هیچ خیابان، دانشگاه، ساختمان وزارت نفت یا حتی مدرسه‌ای به نام مصدق نیست!
ناشناس
۲۲:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
خدا بیامرزه
ناشناس
۲۱:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
درود بر مصدق ، قهرمان ملی ایران
مهدی از اهواز
۲۱:۱۸ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
این کودتا که با همکاری کشورهای خارجی انجام شد از بزرگترین اشتباهات محمدرضا شاه بود.
این کودتا کشور ایران رو چند دهه به عقب برد.
هنوزم شعبون بی مخ تو این مملکت داریم.
مردم هرگز کار بزرگی رو که مصدق انجام داد فراموش نمی کنند.
قاسم
۱۰:۱۱ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
کودتا برای محمدرضا "اشتباه" نبود. اگر آن موقع کودتا نکرده بودند بساط سلطنت برچیده می شد و در ایران جمهوری برقرار می شد. کودتا یک ربع قرن بر عمر سلطنت افزود و نتایج فاجعه بار آن هنوز هم دامن گیر جامعه ایران است.
ناشناس
۱۰:۱۷ - ۱۴۰۰/۰۵/۲۸
آقا مهدی عزیز، حرف های شما بسیار درست و تلخه ولی شاید چاره ای نبود‌. تشخیص اینکه چه کاری درست بود نیاز به هزاران هزار نه میلیارد ها مقاله تحقیقاتی تاریخی و جامعه شناسی دارد.
سید وحید حسینی
۲۱:۰۵ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
توصیه می کنم دوستان کتاب اعترافات یک جنایتکار اقتقادی نوشته جان پرکینز را مطالعه فرمایند
ابراهیم
۱۰:۵۶ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
سلام آقای سیدوحیدحسینی شما سال 65و66درمنطقه عملیاتی سومارروبروی نفت شهر نبودید
ناشناس
۲۰:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
دیکتاتورها همیشه یه مشت جیره خوار دارند و بر ملتی سوارند.نمایش اوباش شاهی.درود بر مصدق
nasim zarabi
۲۰:۱۱ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
باز هم برخی هموطنان محترم شک دارند که شاه و رژیمش دست نشانده و نوکر و مزدور امریکا و انگلیس بوده اند؟!!
فضول
۲۲:۱۲ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
چد بار میگی؟
ناشناس
۲۲:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
سوزنش گیر کرده چیکارش داری بگذار دلش خوش باشه
ناشناس
۰۹:۴۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
یه بار گفتی 40 تا منفی هم گرفتی
مسعود
۱۹:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
عکس آخر نشانگر سوگ ملت ایران است
ناشناس
۱۹:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
سطحی نگر نباشید. با تمام احترامی که به مصدق قائلم ولی نباید احساسی با مسائل برخورد کرد آزاذی و دمکراسی از سال 1320 تا 1332 در هیچ دوره تاریخی در ایران وجود نداشته از این آزادی گروههای چپ و توده ای وابسته به شوروی سوء استفاده کرده بودند و اگر کودتای 28 مرداد اتفاق نیفتاده بود ایران عملا به دست توده ایها افتاده بود و خود مصدق هم توان مقابله با آنها رو نداشت.
ناشناس
۲۰:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
همین که شما عمقی نگاه میکنید بس است
برای نوکری دست به سینه بودن امپریالیست کشور آماده بود
برای فروش دربست وطن و منابع آن آماده بود
این مسائل اصلا ربطی به کمونیست ندارند
ملت ایران به واسطه اعتقادات مذهبی و بافت اجتماعی به هیچ عنوان زمینه گرایش به کمونیست را نداشته‌اند و این گرایش مختص یک عده متجدد بوده و بس
سعی نکنید با توجیهات صد من یک غاز نظیر این خیانت بزرگ محمدرضا پهلوی ترسو و فراری و خائن و غارت گسترده آمریکا و بریتانیا را ماست‌مالی کنید
علی
۲۱:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
درود بر تو ای انسان عمیق که سطحی نگر نیستی. از کجا غیب می گویی.
ناشناس
۲۲:۰۵ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
دقیقا شما حتی اگر میخواستی از نقطه ای از ایران به نقطه دیگر بروی باید مجوز میگرفتی از دولت که در دست توده ای ها بود
ناشناس
۲۳:۰۰ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
چقدر توده ای داریم اینجا
ناشناس
۱۰:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
آقايي كه هي مي گي منابع. يه توضيحي بده ببينيم الآن سر منابعمون چي مياد؟
قاسم
۱۰:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
امکان نداشت ایران به دست توده ایها بیافتد. حتی اگر می خواستند کشور را دو دستی تقدیم آنها کنند، توده ایها توان گرفتن آن را نداشتند. سرنوشت سازمان نظامی حزب توده گواه خوبی بر این ماجراست. آنها حدود 3000 عضو افسر و درجه دار داشتند اما رهبری حزب (آقای جودت) با اینکه می دانست دبیرخانه سازمان نظامی حزب که در خانه یک افسر دستگیر شده عضو حزب (عباسی) واقع بود لو رفته است، اما با این وجود دفتر حاوی لیست اسامی و آدرسهای آنها را به آنجا برگرداند و باعث شد بقیه افسران هم دستگیر شوند. البته مشکل می توان قبول کرد این کار فقط یک اشتباه یا سهل انگاری ساده بوده باشد. احتمال دارد که رهبری حزب خواسته باشد بدین وسیله از شر برخی افسران که درصدد تغییر رهبری بودند (نظیر خسرو روزبه) خلاص شود و عمدا آنها را به چنگ دشمن انداخته باشد، ضمن اینکه اگر قرار بود از سازمان نظامی استفاده ای شود، تا یک سال پس از کودتا هم فرصت بود و هنوز سازمان لو نرفته بود ولی می دانیم که رهبری حزب هیچ مقابله جدی با کودتا نکرد و اگر برخی اعضای ساده هم اینجا و آنجا کاری کردند فقط به ابتکار شخصی خودشان بود. خلاصه اینکه حزب توده فرصت خود را داشت اما بخاطر ماهیت و مسائل درونی خود تلاشی برای کسب قدرت نکرد.
هموطن
۱۹:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
از نظر بعضی هاا امریکا که خوبه . شاه هم فرشته بود . مصدق هم که اسطوره .
خب تکلیف کودتای ۲۸ مرداد چی میشه پس ؟
کیمیا
۲۰:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
شاه نه دیو بود و نه فرشته،هر حاکمی که به ملتش پشت کنه و به بیگانگان برای حفظ حکومتش دلخوش کنه سرنوشتی بهتر از شاه نداره
آمریکا هم یک قدرت بیگانه است که فقط با توجه به منافع ملیمون باید روابطمون رو باهاش تنظیم کنیم نه عشق و نفرت
ناشناس
۲۲:۴۹ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
انقلاب بود
دوستدار خاتمی
۱۱:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
دوستانی که منفی میدید کاش جواب هم بدید
منتشر کن دیگه
۱۳:۴۱ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
خب که چی؟ آمریکا رو ژاپن هم بمب اتم انداخت و آلمان رو تجزیه و نابود کرد و ویتنام رو به خاک و خون کشید و و و ... کودتای 28 مرداد که از اونها بدتر نبود ...
مردم این کشورها چیکار کردن؟
به سفارت آمریکا حمله کردن و شغلشون این شد که صبح تا شب شعار بدن مرگ بر آمریکا و به آمریکا بد و بیراه بگن؟!
مثلا روسیه در طول تاریخ خیلی دوست خوبی برامون بوده که الان اینقدر بهش وابسته شدیم و اینقدر اظهار عشق و ارادت بهش می کنیم؟! عربها خیلی مارو دوست دارن و خیلی تو تاریخ خاطره خوبی ازشون داریم که اینقدر در برابرشون کوتاه میایم و اینقدر براشون فداکاری می کنیم؟!

ما اینهمه دشمن تاریخی و اینهمه وقایع تلخ تو تاریخمون داریم، چرا فقط گیر دادیم به آمریکا و 28 مرداد؟ جریان چیه؟!
ناشناس
۱۹:۰۰ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
و شعبان بی مخ ها و چماق داران همچنان .....
nasim zarabi
۱۸:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
باز هم برخی هموطنان محترم شک دارند که شاه و رژیمش دست نشانده و نوکر و مزدور امریکا و انگلیس بوده اند؟!!
سیکلم
۱۹:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
زیرا ان زمان ایران جهان سوم حساب می شد ادم های فرهیخته مثل دکتر مصدق را قلع وقمع می کرد.
ناشناس
۱۹:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
استغفرالله
حتی فکر این هم گناه هست
شاه و امریکا و بریتانیا جز خیر ما رو هیچوقت نخواستند و تقصیرکار اصلی مردم هستند که قدر اینهمه محبت‌ها جور واجور این مهربانان(حتی مهربانی مانند شعبان جعفری) را نمی‌دانند
قدر اینهمه محبت را فقط خواص سینه‌چاک آمریکا و بریتانیا میدانند و بس
ناشناس
۲۲:۰۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
به هر حال بهتر از دست نشانده بودن انگلیس و روس است و همه چی به نسبت است.
ناشناس
۲۲:۴۷ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
روس و انگلیس
محمد فقیه نوری
۰۸:۴۲ - ۱۴۰۰/۰۵/۲۸
ببخشید یک روز حقایق برملا میشه
ناشناس
۱۸:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
عکس خراب کردن خانه مصدق که دیدم ؛ یاد حمله افراد به منزل آیت الله صانعی و حمله کنندگان به کوی دانشگاه افتادم.
مرگ بر افراط
ناشناس
۱۹:۵۶ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
آخی بیچاره فتنه‌گران
آرش
۱۸:۲۸ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
فرارو! کارت ایول داره جیییییگر....
ناشناس
۱۸:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
مصـــــــدق نماد دموکراسی برای ایران است.که در راه دموکراسی جانش را فدا کرد
ناشناس
۲۲:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
شما اول دمکراسی را تعریف کن تا ببینیم این نماد که شما میپنداری چگونه است ببرک کارمل هم در افغانستان از دمکراسی که خودش میفهمید صحبت میکرد برای مردم.
دوستدار خاتمی
۱۱:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
ایشون نماد دموکراسی نبود چون انتخابات واقعی به اونصورت نبود. ایشون نماد استقلال طلبی است
محمد فقیه نوری
۰۸:۴۱ - ۱۴۰۰/۰۵/۲۸
چه دموکراسی هم بود ایران
ناشناس
۱۸:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
حالا می فهمم چرا می گن شعبان بی مخ. چون تو وسط تابستون بافتنی پوشیده!
ناشناس
۰۸:۵۰ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
خدایا چقدر خندیدم
ناشناس
۱۸:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
مصدق، بزرگمرد تاریخ معاصر ایران. روانش شاد باد و یادش گرامی
عوام
۱۸:۱۴ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
مرگ بر نفت ! مرگ بر گازوییل ! مرگ بر گاز ! مرگ بر مازوت ! مرگ بر بنزین یورو 4 !
زنده باد انرژی هسته ای ؟
ناشناس
۱۹:۵۵ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
مرگ بر بیگانه پرست و خائن
مرگ بر نوکر اجنبی
ناشناس
۱۰:۰۰ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
شما خودت نوکر کی هستی؟
ناشناس
۱۰:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
اینهایی که شما هی مرگ مرگ میکنی جزو نعمتهای الهی هستند و در نتیجه حرف شما کفر است. مثل اینکه بگیم مرگ بر دریا، مرگ بر درخت، و ...
ناشناس
۱۱:۴۰ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
شما عوامی یا خودت رو به نفهمی زدی؟
هوالبصیر
۱۸:۱۴ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
شبیه فتنه 88 است
ناشناس
۰۷:۱۴ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
اونايي كه منفي دادن اگه شبيه سازي كنيد كه كي از چه كسي حمايت ميكنه حتما"+ ميدن
ناشناس
۱۱:۱۷ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
دقیقا و شعبان بی مخهای همیشه حاضر در صحنه !!!!!!!!!
ایرانی
۱۸:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
ملت ما را ازاد بگذارید.
شیرازی
۱۸:۱۱ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
پیر احمد اباد یادت به خیر.
نیشابوری
۱۸:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
برای هر ایرانی غیرتمندی روز تلخی بود.
ناشناس
۲۱:۵۷ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
نه اینچنین نبود طرفدار های شاه را هم ببین
ناشناس
۲۲:۴۱ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
چرا
ناشناس
۱۱:۳۶ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
گفته برای هر ایرانی غیرتمندی، روز تلخی بود.
نه برای سیب زمینی ها (بی رگها).
مشهدی
۱۸:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
نخبه کشی .
الوند
۱۸:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
خیف از مصدق و امثال مصدق.
ناشناس
۲۲:۴۱ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
مصدق السلطنه
البرز
۱۸:۰۶ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
چرا از تاریخ عبرت نمی گیریم؟مصدق .امیر کبیر.قائم مقام فراهانی .........
ناشناس
۱۳:۵۲ - ۱۳۹۸/۰۵/۲۸
خخخخخخخخخ

محمود احمدی نژاد
اترک
۱۸:۰۴ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
محمد رضا پهلوی از قدرت مصدق می ترسید.در حالی دکتر مصدق قدرت طلب نبود ایران را عمیقا دوست داشت.
ناشناس
۱۹:۵۴ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
ضمنا مراسم تطهیر شاهنشاه در همین محل برگزار میگردد
ناشناس
۱۰:۱۳ - ۱۴۰۰/۰۵/۲۸
مصدق هم قدرت طلب بود. پسر خواهر فرمانفرما چه طور شود خوب است؟ نیت خیر داشت ولی لجباز بود
میثم تمار
۱۸:۰۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
تصویر آخر چقدر شکننده و ناراحت کننده است .

روحت شاد مصدق
کارون
۱۸:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
دادگاه دکتر مصدق فرمایشی بود.
ناشناس
۱۷:۵۷ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
با دیدن عکس آخر دکتر اشک تو چشای آدم پر میشه مگه نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ناشناس
۱۱:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
دقیقا همینطوره
ناشناس
۱۳:۲۶ - ۱۳۹۸/۰۵/۲۸
این تصویر گویای تمام واقعیتهای جامعه ماست.
ناشناس
۱۷:۵۰ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
lotfan refrence bedahid omdeye in aksha kare mohaghege tarikhe moaser jalale farahmand va moasseseye motaleate tarikhe moasereiran ast
رضا
۱۷:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
دوستانی که میگن ملت ایران چرا انقلاب کردن. توجه داشته باشن که مقدمات انقلاب رو حکومت فراهم میکنه. مثل جریان 28 مرداد.
لاری
۲۲:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
28 مرداد کودتا بود .
ناشناس
۱۷:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
کاشانی از ترس توده ای ها رفت پشت شاه گرجه بعد ها هیچ وفت شاه را تحویل نگرفت
ناشناس
۲۱:۵۵ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
شما انجا بودی گویا
ناشناس
۰۹:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
در اکتبر 1961، کاشانی به بیماری پروستات مبتلا شد و در بیمارستان بستری شد. خانواده او، با مشورت با دولت، تصمیمی گرفتند او را به آلمان بفرستند. بلافاصله، تصمیم گرفته شد که به جای آن یکی از بهترین پزشک‌های فرانسوی به تهران آورده شود. بعد از معاینه بیمار، دکتر تصمیم گرفته که به عمل جراحی نیازی نیست. چند ماه بعدتر، کاشانی دوباره بیمار شد، ولی این بار به بیماری حاد برونشیت مبتلا گشت. شاه او را در خانه‌اش ملاقات کرد. در مارس 1962 (23 اسفند 1340) کاشانی درگذشت. در مراسم تشییع جنازه‌اش، سیاستمداران و روحانیون بسیاری شرکت کردند. جنازه به شهرری، نزدیک در کنار حرم دفن شد.[۳۸]
ناشناس
۱۷:۲۸ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
پرچمی که تو دست سعبان جعفری است چه پرچمیه؟
ناشناس
۱۹:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
پرچم حقارت و زبونی و خیانت و تسلیم در برابر استعمار
ناشناس
۲۱:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
پرچم هیئت شون هست
محمد فقیه نوری
۰۸:۳۵ - ۱۴۰۰/۰۵/۲۸
پرچم آزادی ایران
سعید
۱۷:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
یه نکته ی جالبی هست که اینروزا کسایی که دم از شاه و دولتش میزنن همزمان از مصدق هم طرفداری میکنن و ازش حمایت میکنن بعد دقیقا همین آدما از آمریکا هم تعریف میکنن! اصن یه وعضی!
ناشناس
۱۹:۵۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
برای این جماعت شاه و آمریکا و بریتانیا پرست همین تناقض بس
بهمین علت هست که هیچوقت نباید با این جماعت بحث کرد چون همزمان طرفدار مصدق و پهلوی هستند که اینهم بیانگر نداشتن حداقل اطلاع است
ناشناس
۲۱:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
البته شرایط روز را در نظر بگیرید چیز عجیبی نیست
پیمان
۲۱:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
سوال خوبیست
چه شده که مردم هم زمان برای هردو طلب امرزش می کنند؟
ناشناس
۰۱:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
دمت گرم پیمان
دوستدار خاتمی
۱۱:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
برای من هم سواله هم از دموکراسی و ملی گرایی دفاع میکنن هم و نماد اون (مصدق) هم از استبداد و نمادش (محمدرضا پهلوی) و هم از استکبار و نمادش آمریکا. همینه کشور پیشرفت نمیکنه نفاق کل وجودشون رو گرفته
پیروز
۱۴:۳۴ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
گل گفتی پیمان صددرصد موافقم
محمد فقیه نوری
۰۸:۳۵ - ۱۴۰۰/۰۵/۲۸
ما ملت پادشاه پرستی هستیم نه دمکراسی خواه
منصور نوين
۱۷:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
در این تاریخ مصدق که به دنبال تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت، بیش از دو سال پیش به نخست وزیری رسیده بود در مذاکرات پی در پی با دولت بریتانیا حاضر به سازش نشد و حتی شکایت انگلیس به دیوان لاهه و شورای امنیت سازمان ملل متحد را نیز بی نتیجه گذاشت؛ پس از آن دولت انگلیس چاره را در برکناری نخست وزیر از سمت خود دید.
مصدق خودش دكتراي حقوق داشته و خوب از مسايل حقوقي مطلع بوده و حتي پس از اين كودتا و بركنارشدنش هنگامي كه در دادگاه حاضر شد وكيل نگرفت و خودش دفاع از خودش رو به عهده گرفت...
ناشناس
۱۷:۱۹ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
عجب عکس هايي
سکوت
۱۷:۱۸ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
مصدق مرد همیشه جاویدان
ناشناس
۱۰:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
دوران قهرمان پرستی مدتهاست تمام شده.
لادن
۱۷:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
لعنت به آمریکا و انگلیس و مردم ساده ی شاه پرست، اگه دکتر مصدق رو میذاشتند الان ایران یکی از توسعه یافته ترین کشورهای دنیا بود. نفت، جمعیت بالا، انسانی وارسته به نام مصدق، ولی افسوس که........
ناشناس
۲۱:۵۲ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
مصدق شده بود الت دست توده ای ها و موقعیکه مردم متوجه شدند چنین است به خیابان ها ریختند و با کمک ارتش مصدق را برداشتند و خیلی از علما نیز از ان حمایت کردند مطمئن باشید اگر فاکتور مردم نبود ارتش اصلا موفق نمیشد و حال عده ای ان را کودتا و عده ای ان را انقلاب شاه و ملت مینامند ختم کلام.
ناشناس
۲۲:۳۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
شما چرا عصبانی میشی اگر مصدق مانده بود که ما جزوه اقمار روسیه بودیم و اسم شما الان بود لادن اف
ناشناس
۰۱:۴۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
برو بابا اصلا می دونی توده ای را با کدوم ت می نویسن همین توده ای ها با راه اندازی اعتصاب های متعدد بزرگترین مشکل داخلی مصدق در زمان دولتش بودن مردم هم بله البته مردم از نظر شما همون چماق دارایین که سیبیلشون چرب شده بود الانم هستن ساندیس هم می خورن زیاد دوس دارن
ناشناس
۱۰:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
منظور از: مردم متوجه شدند چنین است به خیابان ها ریختند، شعبون خان با دارو دسته چماقدارش است؟
ناشناس
۱۱:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
این همون افترایی بود که الان به منتقدین میزنن و اونهارو متمایل به آمریکا و انگلیس میدانند. دکتر مصدق هم گرفتار هم تهمتها بود البته برعکس و ایشون را طرفدار حزب توده میدونستند.
ناشناس
۱۳:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
اقمار روسیه رو خوب اومدی ...
محمد فقیه نوری
۰۸:۳۳ - ۱۴۰۰/۰۵/۲۸
حتما
سیامک
۱۶:۵۷ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
نماد و روح آزادیخواهی ملت ایران مصدق....
ناشناس
۲۱:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
با توده ای ها یا بدون انها.
موسا ایلامی
۲۲:۰۵ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
شعر دکتر شفیعی کدکنی در رثای محمدمصدق مردهمیشه بزرگ تاریخ معاصر ایران
حلاج

در آینه دوباره نمایان شد
با ابر گیسوانش در باد
باز آن سرود سرخ اناالحق
ورد زبان اوست
تو در نماز عشق چه خواندی ؟
که سالهاست
بالای دار رفتی و این شحنه های پیر
از مرده ات هنوز
پرهیز می کنند
نام تو را به رمز
رندان سینهچاک نشابور
در لحظه های مستی
مستی و راستی
آهسته زیر لب
تکرار می کنند
وقتی تو
روی چوبه ی دارت
خموش و مات
بودی
ما
انبوه کرکسان تماشا
با شحنه های مامور
مامورهای معذور
همسان و همسکوت ماندیم
خاکستر تو را
باد سحرگهان
هر جا که برد
مردی ز خاک رویید
در کوچه باغ های نشابور
مستان نیم شب به ترنم
آوازهای سرخ تو را باز
ترجیع وار
زمزمه کردند
نامت هنوز ورد زبان هاست
ناشناس
۲۲:۳۱ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
به نظر من شما دو تا کتاب تاریخ بدون جهت بخوانی شاید یک کم از تاریخ کشورت بهتر اگاه بشی و کمتر شعار بدی
ناشناس
۱۱:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
کاش تاریخ سرودن شعر دکتر شفیعی کدکنی را هم ذکر میکردید.
ناشناس
۱۶:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
پس کاشانی کجاست
ناشناس
۱۸:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
قبل کودتا یا بعدش؟
نکته سنج
۲۱:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
چه کسانی بعد از کودتا برای شاه پیام تبریک فرستادن؟
مهدی
۲۲:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
وقتی شاه عزلش کرده بوده پس دیگه اسمش کودتا نیس!!!!!
reza
۲۳:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۸
ایت اله کاشانی آن زمان رئیس مجلس و مخالف مصدق شده بود.بعد کودتا هم برای زاهدی آروزی موفقیت کرد و پیام تبریک داد
ناشناس
۰۰:۵۵ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
مشغول نوشتن پیام تبریک برای شاه هست..
ناشناس
۰۱:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
شاه طبق قانون اساسی اون زمان اجازه عزل نخست وزیر را نداشته
ناشناس
۰۹:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
واقعاً یک سئوال وجود دارد چرا کاشانی از مصدق درآخرین لحظه حمایت نکرد.آیا از نظر ایشون مصدق موجه تر از شاه نبود.
ناشناس
۱۲:۱۲ - ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
طبق قانون اساسی مصدق نیز اجازه منحل کردن مجلس شورای ملی (که خودش مصدق رو به نخست و زیری انتخاب کرده بود) و استقراض از بانک ملی (که در آن زمان نقش بانک مرکزی رو در ایران داشت) بدون نظارت سه نماینده مجلس را نداشته
ناشناس
۱۲:۴۶ - ۱۳۹۸/۰۵/۲۸
به خاطر همین بلایایی که بر سر این ملت آورده اند باید قوی شویم آنقدر قوی که هیچ سگ هار و گرگ کثیفی(آمریکا و انگلیس و...) جرات دست درازی به این کشور و ملت را نداشته باشد ما باید قوی شویم به هر طریق ممکن...
ناشناس
۱۲:۵۷ - ۱۳۹۸/۰۵/۲۸
اولا شاه غلط کرده بود که عزلش کرده بود دوما ملت هم 25 سال بعد آمد و آن ملعون را عزل کرد و برای همیشه طومارش را در هم پیچید ۲۲:۰۷