صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۹۶۱۷۴
تاریخ انتشار: ۱۹:۲۴ - ۰۷ تير ۱۳۹۳
فرارو- استاد حسین قوامی(فاخته ای) خواننده نام آور رادیو، بیش از سیصد برنامه در «گلها» اجرا کرده است. مشهورترین ترانه وی سرگشته (تو ای پری کجایی) با آهنگسازی مرحوم همایون خرم است.

گزیده‌ای از مصاحبه تلفنی کیارش پاکزاد، خبرنگار مجله هنرمندان قدیمی موسیقی ایرانی در جاکارتای اندونزی با نوه برادر استاد قوامی (کامران مالکی) را در ادامه می خوانید که به طور اختصاصی در اختیار فرارو قرار گرفته است:


کمی از روزهای که نزد استاد قوامی بودید و از خاطراتتان را تا آنجا که بیاد دارید کمی صحبت بفرمائید چه عاملی باعث شد که شما هر روز به منزل این استاد بزرگ می رفتید و از صحبتهای این استاد بزرگ بهرمند می شدید و بفرمائید دقیقا از چه سالی بود که نزد استاد می رفتین و این رفت و آمد تا چه زمانی ادامه داشت؟
من اول از همه از شما دوست عزیز بسیار تشکر میکنم که این فرصت را در اختیار من گذاشتید تا از این استاد بزرگ موسیقی صحبت کنم.من البته در زمان بچگی به اتفاق مادر و پدرم به منزل استاد قوامی زیاد میرفتیم که در آن زمان بیشتر هنرمندان کشورمان را منزل استاد قوامی می دیدم.

شما در آن زمان چند سال داشتید؟
من از چهار پنج سالگی یادم است می رفتیم که میشود سال 1350 و 1351 و من پنج ساله بودم ولی من به طور دائم ازسال1361به منزل استاد میرفتم که 16سال داشتم در این چند بار رفت و آمد احساس می کردم که نزد پدر بزرگ یا مادر بزرگم هستم. من ازشهریور ماه1361  تا اسفند1368 که عموی مادرم استاد قوامی فوت کردند یعنی به مدت هشت سال نزدشان بودم.

آیا تا آن زمانی که نزد استاد بودین آیا به همراه استاد در مجلسی که ایشان میرفتند شما هم همراه ایشان میرفتید؟
البته چون استاد در این چند سال اخیر حال مساعدی نداشتند شاید کم پیش می آمد که به مجلسی برویم البته ناگفته نماند که به اتفاق استاد و همسرشان چند جای مورد دعوت رفتیم یک بار هم به منزل زنده یاد فریدون مشیری رفتیم همچنین به منزل زنده یاد استاد خرم و نیز دو مرتبه به منزل زنده یاد استاد بنان رفتیم.ناگفته نماند اولین سالگرد"درگذشت استاد بنان هم به آنجا رفتیم که بیشتر هنر مندان هم حضور داشتند»

در لابه لای صحبتمان اشاره ای به صدای استاد کردین که در فیلم از آن استفاده شده آیا از صدای استاد قوامی در فیلم سینمائی تا به حال استفاده شده است؟ 
بله درست از خانم استاد چند باری شنیده بودم که در »دهه«1330»از برنامه های از پیش اجرا شده در استودیو خصوصی به نام»بدیع در دو فیلم یکی بنام «خوابهای طلائی» و با لب خوانی زنده یاد آقای مجید محسنی و دیگری فیلم«ولگرد» که از برنامه ای با صدای استاد قوامی در طول فیلم استفاده شده است.

یادوارهای هم برای استاد قوامی برگزارشده آیا به خاطر دارین در چه تاریخهای بوده است؟
بطوریکه آقای ابتهاج (سایه)ادیب و شاعر  توانای عصر حاضر نقل میکنند برای استاد قوامی از سال 1366چند بار به شرح زیر یادوارهای به افتخار ایشان بر گذار کردند اولین یادواره در تاجیکستان بود در سال1366 و به خوانندگی«احمد شاهد اشرفی» در سال 1367 سه یاد واره اولی در تیرماه در شیراز به خوانندگی عبدل سعید کاشانی بود، دومی در ماه مهر در مسکو به خوانندگی منصور پورخالدی و سومین در ماه آذر در پاریس به خوانندگی دکتر اکبر اصغری بود.

در شهریور 1368 در سالن شانگل هاشن در توکیو به خوانندگی عباس فرهنگ و حضور خبرنگار ژاپنی مجله کاتیوجی یوشینباو ویلن نواز ژاپنی دکتر مازا کوشی وانشا دکتر رحیم فازل آهنگ ساز و خواننده مصری برناردبتهون، فرزند بتهون بزرگ و خانم نهال شهروز خواننده لبنانی و دکتر آلبرت ریمز و دکتر سونیا جانت، دوتن از شاگردان یهودی منوهین بزرگ هم حضور داشتند که در این چند یادواره استاد قوامی در قید حیاط بودنند و به این مراسم ها هم دعوت شدند ولی متاسفانه به خاطر بیماری استاد ایشان نتوانستند در این یادوارها حضور داشته باشند.

آخرین یاد واره هم در اردیبهشت ماه 1369 به خوانندگی حسین سیفی زاده در کشور آلمان برگزارشد که استاد قوامی فوت کرده بودند و در این مراسم میهمانان عالیقدر ایرانی همچون پرفسور سمیعی (جراح مغز در آلمان)، استاد محمد رضا شجریانحضور داشتند این مراسم بسیار عالی برگذار شد وباصحبتهای محمدرضاشجریان خانم فیروزه امیرمعز و ژانت سابلون دختر رمان نویس فرانسوی این مراسم به پایان رسید.

استاد قوامی در محضر کدامیک از استادان زمان خود تعلیم دیده بودند؟
استاد قوامی آواز را با ردیف دانان گمنام قدیم آغاز کرد و راه خویش را هنگام کار در رادیو یافت،او که زاده خیابان اکباتان در تهران قدیم بود، افتخار همسایگی با استاد بی نظیر کمانچه،حسین خان اسماعیل زاده را داشتند و ارسلان خان ناصر همایون را که موزیک چی دربار مظفری بود و پیانو می نواخت.

استادان مرتضی و رضا محجوبی نیز ساکنان باغ ناصر همایون و همسایه استاد قوامی بودند.استاد قوامی جوان نزد استاد عبداله حجازی از هنرمندان بنام قدیم تعلیم گرفتند که بقول خود استاد قوامی»واقعا استاد بود و به تمامی ردیف ها مسلط بودند،اما گوشه گیر بود و حاضر نبود صفحه پر کند وپیوسته از خود نمائی پرهیز میکرد.استاد قوامی علاوه بر بالابردن سطح دانش موسیقی اصیل ایرانی از با گوش کردن به صفحات استادان متقدم از جمله استاد طاهرزاده نیز از مشغولیات استاد بود اما فراگیری مرتب از محضر اساتید کسب فیض می کردند.ایشان در همان سنین جوانی نیز از خوانندگان متشخص محافل موسیقی دوست اشراف اصیل آن زمان بود و همراه دوستشان استاد مرتضی محجوبی در آن محافل شرکت میکردند.

ماجرای راه یابی استاد قوامی به رادیو چگونه بود؟
در مصاحبه ای که درسال 1363 درمجله دنیای سخن با ایشان داشتند،خاطراتی از مجالست هایشان با اقبال آذر،شبیه خوانی ها و دسته گردانی هایشان در باغ مشجر انتظام زیر پنجره قمر الملوک وزیری گفته اند که اگر چه همه اش چاپ نشده است. استاد قوامی در ادامه صحبتهایشان به من گفتند چند سال پس از افتتاح رادیو، توسط دوستی به نام مجید وفادار رهبر ارکستر به رادیو معرفی شدم. از قدیمی های تنها استاد صبا،استاد محجوبی و تهرانی مانده بودند گفتند سماعی مرده بود و رضا روانبخش،شهنازی،نی داود و در گاهی نیز آنجا را با تلخی ترک گفته بودند.

استاد بنان،قمر و روح انگیز در آنجا می خواندند. زمانی که استاد قوامی به خواندن دعوت شدند،در خدمت ارتش بودند و در آن زمان ارتش اینگونه تفنن ها را خوش نداشت. ولی با اجازه ارتش بانام «ناشناس» می خواندند و استاد روح الله خالقی بعدها نام فاخته ای را برایشان انتخاب کردند. در رادیو با نوازندگانی چیره دست آشنا شدند و از میان آنها، بااستاد صبا و استاد محجوبی الفتی دیگر یافت"همیشه سنگین و موقر و بدور از سبکسری هایی بودند که حتی گاه دامن*اصیل ترین* خوانندگان همدوره ای ایشان را می گرفت.

لطفا کمی در مورد جوان نوازنده ای که استاد با خودشان به تهران آوردند صحبت کنید
در دهه سال 1320، در حین ماموریت اداری در شهرستان کاشان  جوانی سنتور نواز تازه کار را با خود به تهران آوردند و به اداره رادیو معرفی کردند. به عقیده استاد قوامی این جوان عجیب استعدادی داشت اگر تعلیم درستی دیده بود حبیب سماعی دوم می شد. هرچه یاد گرفته بود از راه گوش و ذوق خودش بود استاد گفتند طفلک زندگی بی سرو سامانی داشت و زود هم فوت کرد آن جوان «رضا ورزنده» بود اقبال و شهرت خود را مدیون مردی است که در روستاهای دور افتاده کاشان او را کشف کرد و به تهران آورد و خود او نیز همواره حق استاد را مرعی می داشت.

* این گفتگو بسیار مفصل تر این بود که در اینجا منتشر شده است و به صلاحدید بخش های از این گفتگو که حاوی نکات مهم‌تر و از جذابیت بیشتری برخوردار بود، منتشر شده است.
ارسال نظرات