مراسم
شب هفت یکی از ثروتمندترین مردان ایران در یکی از دوردستترین روستاهای
گیلان برگزار شد. «شرکت گردشگری درفک»، «مواد غذایی داماش»، «شرکت شیشه
مارلیک»، «صنعت آبمعدنی داماش گیلان»، «شرکت امیرمنصور ایرانیان»، «شرکت
آهن و فولاد لوشان»، «باشگاه ورزشی داماش ایرانیان»، «شرکت ترچین طبخ
ایرانیان»، «داماش ترابر و ایمن ترابر»، «شرکت آریا سنگ»، «تجارت گستران
منصور»، «شرکت تدبیر منصور»، «ستارگان امیرمنصور»، «بانک آریا»، «خدمات
کشاورزی میثاق گیلان» و چندین و چند شرکت و کارخانه دیگر که نام آنها، نشان
از علاقه «مهآفرید» امیرخسروی، متهم ردیف اول فساد مالی
سههزارمیلیاردتومانی، به زادگاه و پدرش دارد.
هفته گذشته خبر اعدام
«مهآفرید» در خروجی خبرگزاریهای ایران و سپس جهان قرار گرفت و عکس او در
صفحه نخست اکثر روزنامهها جا گرفت. مراسم خاکسپاری جنجالیترین متهم فساد
مالی ایران با وجود برخی حواشی یکشنبه هفته گذشته برگزار شد اما خانواده
امیرخسروی تصمیم گرفتند تا مراسم هفتم او را در زادگاهش در روستای «ناش»
برگزار کنند. روستا و منطقهای از رودبار گیلان که «مهآفرید» نام بیشتر
شرکتها و کارخانههایش را از نام آن منطقه به عاریت گرفت و اسامی روستاهای
اطراف این منطقه با کارخانهها و شرکتهایی که «مهآفرید» بنیانگذاری کرد،
شناخته شد. روز جمعه، روستای «ناش» سکوت و آرامش همیشگی خود را نداشت.
این
منطقه کوهستانی با دشتهای سرسبز و فراخ، شاهد حضور افرادی از بسیاری نقاط
بود. شماره پلاک ماشینها نشان میداد که افرادی از شهرهای مختلف به این
منطقه آمدهاند. افرادی از تهران، رشت، بندرانزلی، قزوین و شهرهای دیگر به
این منطقه گردشی آمده بودند تا در مراسم هفتم «مهآفرید» شرکت کنند. گفته
شده بود که تنها ۴۰دقیقه از رستمآباد تا روستای زیبای ناش راه است. با این
وجود پس از دوساعت رانندگی در جادههای باریک و کوهستانی پر از دستانداز
و چالههای عمیق و بعضا خاکی بالاخره به زادگاه مردی میرسی که با معدل
42/10 دیپلم گرفته بود و در عین حال؛ ادعا داشت میتواند «با بزرگترین
دکترهای اقتصاد ایران بحث و چالش» کند یا «در یک اتاق دربسته تحتالحفظ
باشد و پس از تنها چهارسال چهار شرکت خریداریشده را به سوددهی» برساند،
البته «بدون آنکه یکریال به او پول» داده شود.
از رودبار که به سمت
رستمآباد برویم، از توتکابن در مسیر کوهستانی ادامه میدهیم و بالا
میرویم. از محلیها سوال میکنیم و میگویند دوساعت راه است و جاده
خطرناک! پیشنهاد میکنند قبل از ورود به جاده کوهستانی حتما باک ماشین را
پر کنیم. راهی جادهای میشویم که به زادگاه مالک یکی از بزرگترین
هلدینگهای ایران ختم میشود.
روستای «ناش» در استان گیلان، شهرستان
رودبار، بخش خورگام، منطقه عمارلو و بین روستاهای نوده و اسطلخکوه قرار
دارد. «ناش» از طرف مغرب توسط کوههای گلنگش و از طرف مشرق توسط کوههای
ناش (سنگ سرک) محصور شده و از طرف شمال به اسطلخکوه و... و از طرف جنوب به
نوده و... متصل است. از روستاها و منطقه فاراب، خورگام، عمارلو، بلوکات،
کلیشم، آسیابر، برهسر، چهارمحله رد میشوم تا به ناش برسم.
نویسنده ، متن را طوری نوشته که گویی مراسم ختم انسان خوب و مثبتی برای کشور و مایه افتخار همه را توصیف می کند
اصولا چه رازی است که پولدارها حتی اگر پولشان را از جیب مردم پر کرده باشند وحتی اگر مرده باشند بازهم برای برخی رسانه ها مورد توجه هستند.
اینکه اون مفسد اقتصادی به جاهایی وصل بوده مهم هست و باید هم همه دنبال باشند پی اونها رو هم بگیرند و مجازات کنن/ اینکه باید دست مفسدان بزرگتر قطع بشه هم درست هست ولی واقعا جای تاسف داره که بخواهیم سرسوزنی چشم پوشی کنیم از فساد بزرگی که اون وامثال اون تو حوزه اقتصاد کشور کرده ومی کنند.
امثال مه آفرید مایه ننگ هستند و ارزش پرداختن حتی در حد یک نوشتار توصیفی زیبا رو ندارند
نکند که روی قبرش نمادی ساخته بشه به عنوان افتخار ملت ! و تو روستاشون هم در نسل های بعد به اون آدم مفسد افتخار کنند
امیدوارم فرارو این مطلب رو که به نظر کمی برخلاف رویه وسیاستهای رسانه ایش هست منتشر کند
کارآفرین نمونه کشور که حتی یک ریال پول از مملکت خارج نکرد و در محرومترین نقاط کشور اشتغال ایجاد کرد و نان سفره نوزده هزار خانواده از فعالیت های او تامین می شد
فرارو حرف بد یا سیاسی نزدم، لطفا منتشر کن
خوب این معلومه فساد مالی در ایران در چه حده و راههای غیر علمی چقد جواب میده
از روستای تاش
فکر میکرد خیلی زرنگه!!
این خدابیامرز این کارها را در کشورهای دیگه هم میتونست انجام بده یا فقط در اقتصاد سرطان گرفته ایران ؟
من یک شهروند عادی این مملکت هستم و به هیچ جایی وصل نیستم و هیچ مسئولیتی هم ندارم. ولی چند نفر از این مه آفرید ها می خواهید برایتان با اسم و مشخصات بنویسم.
وقتی هیچ کنترلی روی دزدی و چباول و غارت و نذول و رشوه و دهها مورد دیگر نباشد کار به اینجا می رسد که هزاران نفر مانند این مه آفرید در این مملکت پیدا می شود.
میگویند وقتی وارد یک کشور می شوی و می خواهی که اوضاع مردم و آن کشور را از نظر اجتماعی و اقتصادی و غیره بسنجی یکی از کارهایی که میتوانی بکنی رفتن به دادگاهها و مشاهده می باشد.
او مرد و رفت ولی هنوز اصل کاریها هستند و همچنان در حال اختلاس!!!
اگر حکومت واقعا فکری به حال این فساد افسارگسیخته ایجاد شده در دولت مصیبت هزاره سوم نکند اعتبار خود را به شکل وحشتناکی از دست خواهد داد.
همه مردم منتظر اصل کاریها هستند تا مجازات شوند.
بابک زنجانی هم فقط یک عامل است و او هم ویترین اصل کاریهاست.
متهم در معرض اتهام هست ولي ايشون حكمش هم اجرا شد پس بايد مجرم باشه نه متهم و يا اينكه حكمش غلط باشه
این برداشت من نوعی است. شمای خبرنگار چرا سوالی را مطرح می کنی که جوابش برای عوام هم روشن است؟