تنها شش ماه از ریاست جمهوری ممنون حسین گذشته، اما مردم پاکستان از همین حالا در مورد اینکه او کجاست، لطیفه ساختهاند. حتی یک نفر یک آگهی جعلی در توییتر منتشر کرده، و خواهان ارائه اطلاعاتی درباره او شده است.
اما ممنون حسین که ۷۳ سال دارد، همچنان بر رفتار بیسر و صدایش اصرار دارد و سعی میکند ریاست جمهوریاش عاری از هرگونه جنجالی باشد. این برای پاکستان تازگی دارد، زیرا حسین نمیتوانست بیش از این با دو سلفش تفاوت داشته باشد. با آنکه سمت ریاست جمهوری صرفا تشریفاتی است و همه قدرت اجرایی در اختیار نخست وزیر است، اسلاف او در صدر عنوانهای خبری قرار داشتند.
آصف علی زرداری، سلف بلافصل او، در تمام دوران ریاست جمهوریاش در کانون توجهات قرار داشت. از اتهامات داشتن حسابهای بانکی در خارج از کشور گرفته، تا اتهام استفاده از ریاست جمهوری بهعنوان بستری برای فعالیتهای سیاسی. مراجع قضایی و رسانهها دست از سر او برنمیداشتند.
پیش از او هم ژنرال پرویز مشرف، دیکتاتور نظامی پاکستان، بهخاطر قدرت بسیار زیادی که در مقام رئیس جمهوری بدست آورده بود، مورد توجه بود. اما حسین تنها اسما رئیس کشور است. وقتی نواز شریف، نخست وزیر پاکستان، این تاجر کم سر و صدای اهل کراچی را برای ریاست جمهوری نامزد کرد، بسیاری معتقد بودند که او پاداش وفاداری سفت و سختش را گرفته است. علاقه حسین ممنون به نواز شریف را در دیداری که با او داشتم، احساس کردم. اما وقتی از او پرسیدم که آیا این روزها نخست وزیر را زیاد میبیند، گفت که "متأسفانه اینطور نیست". او گفت: "من فقط ماهی یکبار او را میبینم. این روزها سر نخست وزیر خیلی شلوغ است. در نتیجه نمیتواند به دیدن من بیاید. طبق مقررات تشریفات من هم نمیتوانم برای دیدنش به نزدش بروم."
او احساس میکند که کاخ ریاست جمهوری – که یکی از باشکوهترین ساختمانهای این کشور تنگدست است – بیشتر برایش حکم قفس را دارد.
رئیس جمهوری از سوی دیگر میزی که با گلهای سفید تزئین شد، به من گفت: "نمیتوانم مثل سابق به خرید بروم. میخواستم به مناطق قبیلهای سفر کنم، اما همکاران امنیتیام گفتند که فعلا بهدلایل امنیتی نباید این سفر را انجام بدهم." رئیس جمهوری طبق قانون اساسی در قبال مناطق قبیلهای که تحت کنترل دولت فدرال هستند و با افغانستان مرز مشترک دارند، مسوول است. پیکارجویان در این مناطق حضور گستردهای دارند. سلف حسین بهخاطر اینکه در کل دوران ۵ ساله زمامداریاش به مناطق قبیلهای قدم نگذاشت، مورد انتقاد قرار گرفت. اما ممنون حسین از همین حالا یکی دو هدف دارد.
اول اینکه میخواهد مناطق قبیلهای را از بیماری عاجزکننده فلج اطفال پاک کند. او با نگاهی نگران میگوید: "میترسم که اگر گامهایی برای مهار فلج اطفال در مناطق قبیلهای برنداریم، با مجازاتهای بینالمللی روبرو شویم." او میگوید که این مناطق نیاز فوری به توسعه دارند. اما در زمینه یک موضوع حیاتی دیگر، یعنی مبارزه با پیکارجویان در مناطق قبیلهای، او حرف چندانی برای گفتن نداشت. حسین گفت: "من بطور کامل بر اوضاع این مناطق تسلط ندارم و در این زمینه با من مشورت نشده است، اما فکر میکنم دولت نواز شریف از این به بعد نوعی سیاست هویج و چماق را در پیش خواهد گرفت. با آنهایی که اهل گفتگو هستند، مذاکره خواهد کرد، و علیه آنهایی که شرارت میورزند، اقدام خواهد کرد."
حدود دو سال پیش در موقعیتی شبیه همین با آصف علی زرداری نهار خوردم. اما در فضای آرام کاخ، ممنون حسین نسبتا آسودهخاطرتر بنظر میرسید. زرداری فقط از تعداد انگشتشماری از اتاقهای کاخ استفاده میکرد، اما رئیس جمهوری فعلی و خانوادهاش در سرتاسر قسمتهای مسکونی کاخ پخش شده اند. زرداری در دفترش از ما پذیرایی کرد، اما حسین در یک اتاق نهارخوری جدا با من غذا خورد.
حسین پیشینه سیاسی اندکی دارد. او در سال ۱۹۹۹ تنها بهمدت ۵ ماه فرمانداری استان سند را برعهده داشت، اما از ابتدا از اعضای دوآتشه مسلم لیگ (حزب نواز شریف) بود. ممنون حسین در همه سختیها در کنار نواز شریف ایستاد. او قبول دارد که نخست وزیر این روزها بهخاطر چالشهای بزرگی که با آنها روبروست، دیگر لبخند نمیزند. او میگوید: "برایم عجیب بود که در جلسه پنج ساعت و نیمهای که اخیرا با نواز شریف داشتم، او حتی یک لحظه هم لبخند نزد. این در حالی است که او معمولا در چنین جلساتی برای باز کردن فضای پرتنش جلسه شوخی میکند."
اما در زندگی روزمره حسین از این استرسها خبری نیست. او قبول دارد که برای تحقق آرزوهایش فعلا باید "منتظر روشن شدن نتیجه سیاست هویج و چماق دولت در قبال طالبان" باشد. در همین حال، او مشغول ملاقات با افراد مختلف است. هرچه که باشد، او رئیس ۱۷ دانشگاه است و به همین عنوان باید در مناسبتهای مختلف شرکت، و با مقامات و شخصیتها دیدار کند؛ البته در فضایی که با خط مقدم جبهه سیاسی در کشور بیثباتش فرسنگها فاصله دارد.