صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۷۸۶۶۷
تاریخ انتشار: ۱۰:۴۳ - ۱۳ بهمن ۱۳۹۲
آيا تاکنون با يک شخصيت خودشيفته برخورد کرده‌ايد؟ آيا مي‌دانيد افراد خودشيفته چه ويژگي‌هايي دارند و اين ويژگي‌ها چه تاثيري بر‌ ارتباطات بين فردي آنها مي‌گذارد؟ بهتر است اين مطلب را از دست ندهيد تا در‌باره آنها بيشتر بدانيد. 

خودشيفته کيست؟
خود‌شيفته در‌ اصطلاح به‌ کسي گفته مي‌شود که خيلي‌ عاشق خودش باشد. اگرچه «دوست داشتن خود»، ويژگي مطلوبي است ولي زياده‌روي در «دوست داشتن خود»، باعث به‌وجود‌آمدن مشکلاتي مي‌شود که اين نه‌تنها خود فرد بلکه اطرافيان او را هم مي‌آزارد. خودشيفتگي مي‌تواند يک مانع‌جدي در‌روابط و مناسبات ميان فردي باشد. ويژگي‌هاي يک شخصيت خودشيفته مي‌تواند به‌عنوان يک عامل‌منفي به‌هر ارتباطي ضربه بزند. اگرچه همه افراد تا‌حدي ويژگي‌هاي خودشيفتگي را دارند و گاهي آن را بروز مي‌دهند اما افرادي هم به‌طور خاص مبتلا به‌خودشيفتگي هستند، يعني خودشيفتگي به يک‌رفتار بارز يا ويژگي شخصيتي در آنها بدل شده است، درباره توانايي‌هاي خود اغراق و غلو مي‌کنند، محتاج توجه و تاييد، شعف، تعجب، مهرباني و... زیاد هستند و اين موضوع مي‌تواند براي ايجاد يک ارتباط بسيار‌مضر باشد. افراد خودشيفته اغلب ويژگي‌هايي دارند که در ادامه به برخي از آنها مي‌پردازيم: 

ديگران را ناديده مي‌گيرند
از نظر فردي که مبتلا به‌اختلال خودشيفتگي است ديگران تنها وسيله و ابزاري هستند که به او کمک مي‌کنند تا به اهدافش برسد. بنابراين طرز تفکر افراد خودشيفته به ديگران اين است که چگونه مي‌توانند از آنها استفاده و براي هدفي که دارند از حمايت آنان بهره‌برداري شخصي کنند. شخصي که به‌خواسته‌هاي اين‌گونه افراد تن ندهد، کسي‌که موافق اين‌گونه افراد نباشد يا کسي‌که آنها را آن‌گونه که خود مي‌پندارند برتر و خاص ندارند، از نظر آنها افراد وجود خارجي ندارند و به‌قول معروف به چشم‌شان نمي‌آيد. به همين دليل خودشيفته‌ها گاهي با مردم بي‌ادبانه يا نامناسب رفتار مي‌کنند زيرا از نظرشان ديگران تنها ابزاري هستند که بايد مورداستفاده قرار گيرند و چنان‌چه ديگر به‌کارشان نيايند يا بعد از آن‌که به واسطه آنها به هدفشان رسيدند، طوري با آنها رفتار مي‌کنند که انگار‌نه‌انگار اين افراد زماني يار غار و همنشين قافله آنها بوده‌اند. 

حيا را قورت داده‌اند
شخصي‌که تا‌حد بيمارگونه مبتلا به خودشيفتگي است کم‌کم احساس شرم و حيا را از دست مي‌دهد يا کمتر از ديگر افراد احساس شرم‌و‌حيا مي‌کند. به عبارت ديگر رفتارهايي که باعث مي‌شود ديگران به‌طور‌طبيعي از انجام آنها احساس شرمساري کنند بر‌اين افراد تاثير مشابه ندارد. بنابراين بازي با احساسات ديگران، سوءاستفاده از ساير افراد و دست انداختن آنها هيچ‌گونه عذاب وجدان يا ناراحتي برای  خودشيفته‌ها به همراه ندارد و احساس شرمساري نمي‌کنند. براي آنها به‌بازي گرفتن احساسات طرف مقابل باعث شرمساري نيست زيرا آنها هميشه خود را بالاتر از ديگران مي‌بينند. آنها چيزي را مي‌خواهند، پس آن را به‌دست مي‌آورند، صرف‌نظر از اين که اين کار چه تاثيري بر ديگران دارد. 

از خودشان يک تصوير ذهني تحريف شده دارند
يک فرد سالم از نظر شخصيتي قادر به‌درک‌ و ‌شناخت عيوب‌و‌ايرادهاي خود هست، هرچند ممکن است پذيرش اين عيوب برايش ساده نباشد. مثلا ممکن است بداند که بايد قدري صبورتر باشد چون زود عصباني مي‌شود يا بايد تواضع بيشتري داشته باشد چون خودخواه است يا قدري مودبانه‌تر صحبت کند چون کمي بي‌ملاحظه است و باعث ناراحتي ديگران مي‌شود، اما به‌هر‌حال به‌اين‌عيوب واقف است. در حالي‌که افراد خودشيفته، به‌حدي خودشان را کامل مي‌بينند که تصور ايراد را هم از خود دور مي‌دانند. به‌دليل‌کامل دانستن خود، اين افراد هيچ انگيزه‌اي براي بهبود ندارند و هرگونه تغيير در رفتار دور از انتظار آنان است. 

تحقير ديگران برايشان عادي است
معمولا افراد خودشيفته احساس برتري و فوق‌العاده بودن مي‌کنند لذا اگر ارزش و اعتبارشان به‌خطر بيفتد به قيمت نابود‌کردن و حتي متلاشي‌کردن زندگي ديگران سعي در اصلاح ‌امور خود دارند. آنها ديگران را لگد مال مي‌کنند، مقام و منزلت آنها را تنزل مي‌دهند و آنها را پست و زبون مي‌کنند تا خود احساس برتري کنند. اين موضوع به‌خصوص در ارتباطات مشترک نیز ديده مي‌شود. اگر شما با يک شخص خودشيفته ازدواج کنيد، اولا بايد بدانيد که همسرتان هيچ ايرادي ندارد، پس نبايد ايرادي از او بگيريد، ثانيا اين فرد به‌طور مرتب با تضعيف اعتماد‌به‌نفس شما و خوار و حقير‌کردن شما خودش را خشنود خواهد کرد و اين يعني اين‌که شما بايد سال‌ها با اين تفکر که موجودي پست و بي‌ارزش هستيد و تنها هدف شما ارایه خدمات و سرويس به همسر خودشيفته‌تان است، با او زندگي کنيد. 

از همه طلبکار هستند
افراد خودشيفته خودشان را افرادي خاص و برتر تصور و احساس مي‌کنند، بايد خواسته‌هايشان به‌خودي‌خود و بدون‌هر‌گونه پرسشي برآورده شود. آنها نسبت به چنين رفتاري احساس طلبکارانه، حق به‌جانب و مدعي دارند لذا هنگامي‌که اين‌امر محقق نشود به عصبانيت‌هاي بي‌دليل يا خشم و غضب خودپسندانه‌اي دچار مي‌شوند. از آن‌جايي که تصور تحريف شده‌اي درباره اهميت خود دارند و فکر مي‌کنند هميشه حق با آنهاست، چنان‌چه‌ کسي خواسته‌هاي آنان را برآورده نکند، تمام تلاش خود را براي تحقير همه‌جانبه آن شخص، بدون هيچ احساس عذاب‌وجداني، به‌کار مي‌گيرند. 

نوچه پرور هستند
هميشه دور و بر اين افراد‌کساني وجود دارند که خودشيفتگي آنها را تقويت مي‌کنند. هميشه کساني هستند که جذب اين افراد مي‌شوند و با رفتارهاي خود در کوره خودشيفتگي آنها مي‌دمند.  معمولا افرادي جذب يک فرد خودشيفته مي‌شوند که اعتماد‌به‌نفس کمي دارند، خود را حقير مي‌دانند و در ارتباط با يک خودشيفته تمايلات خودآزارانه يا مازوخيسمي خود را برآورده مي‌کنند. از طرف ديگر، خودشيفته‌ها نيز با تحقير مداوم اين افراد هم برتري خود را حفظ مي‌کنند و هم ناخواسته با اين‌کار باعث اطاعت‌پذيري آنها مي‌شوند.

منبع: شهروند
ارسال نظرات
میترا
۱۲:۱۱ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۳
دقیقا درباره مردم ایران هست.(نسبی منظورم هستا)
رضا
۱۱:۳۷ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۳
با یکیشون هشت سال پیش آشنا شدیم. ازخدا میخوام حالا که از زندگیمون رفته، دیگه برنگرده