فرارو- یک استاد دانشگاه در بیان دلایل عدم بازگشت نخبگان به کشور گفت: «یکی از دلایل خیلی از ایرانی هایی که در آمریکا، اروپا یا کانادا می مانند و به کشور باز نمی گردند فارغ از مسئله عدم امید به آینده کشور و فقدان احساس امنیت سیاسی و اجتماعی، موضوع آینده فرزندان آنها است.»
وزیر علوم، تحقیقات و فناوری آمار خروج نخبگان از کشور را 150 هزار نفر در سال عنوان کرد و گفت: با مهاجرت مغزها سالانه 150 میلیارد دلار به دیگر کشورها کمک می کنیم.
رضا فرجی دنا به تلاش کشور چین برای بازگشت نخبگان خود از کشور آمریکا به عنوان نمونه ای موفق اشاره کرد و گفت: کشور چین با 1.5 میلیارد نفر جمعیت حرکتی را آغاز کرده که با سه یا چهار برابر کردن پیشنهادهای کاری، نخبگان خود را از آمریکا به چین برمی گرداند اما ما فقط نظاره گر خروج نخبگان از کشور هستیم.
علت خروج نخبگان از کشور چیست؟ چگونه می توان زمینه بازگشت نخبگان به کشور را فراهم کرد؟
دکتر صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران
در گفتگو با فرارو گفت: «به قول قدیمی ها ما ابتدا باید قاچ زین را محکم بچسبیم، سوار کاری پیشکش. به عبارت دیگر ما جلوی فرار بیشتر مغزها را بگیریم، بازگرداندن کسانی که قبلا از کشور خارج شدند پیشکش.»
وی ادامه داد: «واقع مطلب این است که خیلی از نخبگانی که عزم مهاجرت به خارج از کشور می کنند لزوما مشکلات و مسائل اقتصادی ندارند. زیرا می توان گفت اگرچه در کشور مشکل بیکاری وجود دارد اما برای کسر قابل توجه ای از نخبگانی که مهاجرت می کنند بیکاری وجود ندارد و اکثریت قریب به اتفاق آنها می توانند خیلی راحت در بخش دولتی یا خصوصی استخدام شوند.»
وی افزود: «لذا انگیزه اقتصادی خیلی نمی تواند انگیزه مهمی برای فرار مغزها باشد. ضمن آنکه وضع زندگی نخبگانی که مهاجرت کردند خیلی سطح بالا، تشریفاتی و آنچنانی نیست؛ چراکه اگرچه حقوق خوبی می گیرند اما به همان میزان هزینه های زندگی در آنجا نیز بالا است.»
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: «لذا سطح زندگی نخبگان ایرانی در ایران و خارج خیلی تفاوت ندارد و اتفاقا خیلی از نخبگانی که در ایران هستند با حقوقی که دریافت می کنند می توانند سطح زندگی بهتری داشته باشند.»
وی ادامه داد: «در پاسخ به این سوال که اگر مسائل اقتصادی خیلی در مهاجرت نخبگان تاثیر ندارد چه علل و عواملی باعث این امر می شود?ذهن انسان در ابتدا متوجه مسائل سیاسی می شود که شاید فشارهای سیاسی موجب مهاجرت نخبگان می شود.»
وی افزود: «اما ما می دانیم در مجموع بچه های درس خوان دانشگاههای تهران، شریف، پلی تکنیک و ... معمولا خیلی به مسائل سیاسی کاری ندارند و آنچه برای آنها جالب است درس و مطالعات علمی است و اگر هم گرایشات سیاسی داشته باشند در حد و حدود رادیکال نیست که برای آنها مشکلی ایجاد شود.»
زیباکلام گفت: «لذا به نظر من مجموعه ای از عوامل مرئی و نامرئی اجتماعی همچون عدم امید به آینده، احساس نارضایتی از وضعیت سیاسی – اجتماعی موجود و ... موجب فرار مغزها می شود.»
وی ادامه داد: «البته مسائلی همچون عدم امکانات و عدم وجود فضای لازم برای پیشرفت نیز می تواند در مهاجرت نخبگان تاثیرگذار باشد، اما عدم امید به آینده کشور دلیل اصلی است.»
وی افزود: «عوامل پیچیده و زیادی موجب بروز ناامیدی به آینده کشور در نزد نخبگان می شود که یکی از آنها فقدان احساس آسایش و امنیت اجتماعی داست.»
این استاد دانشگاه اظهار کرد: «خیلی وقت ها ممکن است یک نخبه به لحاظ اقتصادی مشکلی نداشته باشد اما در محیط کار و زندگی شاهد خیلی از ناملایمات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی باشد که وی را آزار دهد. لذا با مهاجرت حداقل دیگر شاهد ناملایمات و ناهنجاری های زندگی دیگران نخواهد بود.»
وی ادامه داد: «موضوع دیگری که در مهاجرت نخبگان تاثیرگذار است اهمیت نسل بعدی برای آنها است. بنده معتقدم یکی از دلایل خیلی از ایرانی هایی که در آمریکا، اروپا یا کانادا می مانند و به کشور باز نمی گردند فارغ از مسئله عدم امید به آینده کشور و فقدان احساس امنیت سیاسی و اجتماعی، موضوع آینده فرزندان آنها است.»
وی افزود: «یعنی برای آنها مهم است که فرزندانشان در آن محیط و مدارس و دانشگاهها بزرگ شوند. لذا اگر روزی در این باره آمار گرفته شود به نظر من خیلی از نخبگان مهاجرت کرده دلیلی که برای عدم بازگشت به ایران عنوان می کنند اهمیت آینده فرزندانشان خواهد بود.»
زیباکلام گفت: «بعد از پیروزی انقلاب فقط و فقط در یک دوره چرخه مهاجرت و بازگشت نخبگان به کشور به نفع بازگشت به کشور بوده که آن هم در دوره دوم خرداد 76 به بعد است که برای اولین بار تعداد کسانی که به ایران بازگشتند بیشتر از تعداد کسانی بود که در خارج از کشور باقی ماندند که این مسئله نشان می دهد همان موضوع سیاسی – اجتماعی در این باره نقش دارد.»
این استاد دانشگاه تصریح کرد: «به نظر من اولین کاری که دولت آقای روحانی برای بازگشت نخبگان به کشور و یا حداقل جلوگیری از فرار مغزها می تواند انجام دهد این است که از شعار دادن و کلی گویی پرهیز کند و در این باره پروژه ای آغاز و بررسی کنند که دلیل فرار مغزها چیست و چرا نخبگان بعد از مهاجرت کمتر به کشور باز می گردند.»
متاسفانه قیمت خونه و ماشین در تهران بسیار وحشتناکه.... ولی حقوق ها پایین....
دارم یواش یواش میفهمم که کامنتها رو دارید در جهت اهداف سیاسی تون مدیریت میکنید
برگرد پیش خودمون!
اینجا رو هم آباد کنیم فرقی نداره!
شاید نتونیم دِینمونو به ایران ادا کنیم! ولی به بشریت که میتونیم دِینمونو ادا کنیم!
اینکه موضوع به این مهمی رو میگذارید و نطرات خیلی ها رو که واقعیت رو می گن پخش نمی کنید خودش نشون می ده شما هم دنبال بازی با این موضوعات هستید و تعهدی حتی در بیان مشکلات مربوطه ندارید.
کی گفته هر ادم تحصیل کرده ای که از ایران میره یه نخبه است.
کمتر از 1% آدمهای جامعه ایران نخبه واقعی اند. از این 150 هزار نفر شاید چیزی حدود 100 نفر نخبه واقعی باشند، بقیه سیاهی لشکرند.
امکان زندگی بدون پاچه خواری و ریا باشه
آدمهاش هم قربون صدقه من نرند در عین حال که از غم ام شادمانند و از موفقیتم در عذاب
جایی سراغ دارید؟
با توجه به اینکه در اینجا دانشجو های بهترین دانشگاه های کشور برای اشتغال خود مجبور به کارهای پاره وقت و یا غیر تخصصی تازه ان هم در بهترین شرایط هستند بهتر ان است که وضعیت کار را درست کرد و تا این مهم تحقق نیابد دانشجو یا به عبارتی ادمی زاد برای زنده ماندن هم که شده راهی دیار غربت شده تا بلکه با تخصص خود و در شرایط انجا بتواند زنده بماند چرا که در اینجا فقط بیکاریست و ماندن در خانه ی پدر با هیچ امید و ارزویی به قول شاعر:
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل/که اگر مراد نیابم به قدر وسع کوشم
به امید ایرانی اباد و سر افراز با پر از امید و ارزو
امیر کبیر میفرماید ایران را باید مرد بسازد نه نامرد...
نخبه باید ایران را آباد کند در کنار خودش 10 نفر در حد نخبه بالا بکشد و دست در دست هم ایران را آباد کنیم ..کسی که رفته دیگه رفته
ایران بانو سرور هرچه مادر
زنده باد ایران
منفی دادن زیاد به نوشته هایی که نویسندگانشان قلبشان برای ایران میتپد، گویای میزان علاقه برخی ها به ایران است!
اگه اینجا موندی و تونستی مملکتت را بسازی هنر کردی اونوقت بهت میگن نخبه
به جای احترام هم با هزار توهین بدرغه کردن مارو!
فکر کنم نوبت شماست!
امیدوارم شما موفق باشین!
آنرا که خبر شد خبری باز نیامد
اولا علم و دانش مرز نمی شناسد وهرجا که بتوان پیشرفت کرد باید رفت.زمانی طلبکار شوید که از این نیروی بالقوه بتوانیم استفاده کنیم.وقتی این نخبگان اهمیتی برای این کشور ندارد وفضای کار و صنعت را رانت و دلالی وپارتی بازی و ویژه خواری و... پر کرده، چرا بمانند؟
ازادیهای فردی و اجتماعی سخت گیریهای اعتقادی عدم وجود امکانات مناسب در همه ی شهرها دخالت افراد غیر متخصص و اکثرا بیسواد در همه ی امور و .... شما هم لطفا بگین شاید به گوش مسوولی برسه
من الان دکتری سال سوم هستم. وقتی ارشد بودم با انرژی و امید درس میخوندم و رزومه قوی داشتم ولی چه فایده برگشتم دیارمان و دنبال کار گشتم دیدم چه بساطیه. الان انگیزه ای بای کار پژوهشی ندارم مگه قبلا انجام دادم چی شد!سه چهار ساله با پول جوایز و تشویقیها از خانواده استقلال پیداکردم. ماهی 100تومن بیشتر خرج نمیکنم در حد فقط غذای سلف. یه مدت حق التدریس رفتم. پولی نمیدن که
سعدیا حب وطن گرچه حدیثی است شریف/ نتوان زیست به ذلت که من اینجا زادم!
اما در مورد مبالغ ذکر شده برای استاد در داخل کشور کاملا حق با شماست.
گمان می کنم باید کسی یا گروهی این مهم را انجام داده باشند و اگر چنین مطالعه ایی انجام نشده، می تواند موضوع ارزشمند و در خور توجهی برای دانشگاهیان و دولتمردان باشد.
البته باید این موضوع نزد دولتمردان و حکمرانان اهیمت داشته تا به فکر ریشه یابی و برطرف کردن آن باشند.
در حال حاضر چنین به نظر نمی رسد.
من اینجا عاشق این خاکِ از آلودگی پاکم
من اینجا تا نفس باقیست میمانم
پاینده ایران عزیز!
حرف شما وقتی درست است که به جوانان تحصیل کرده وطن هم بهایی داده شود.وقتی در بسیاری مواقع جوانان تحصیل کرده و کارآمد رو قدر نمی دانند، باید چکار کرد؟اتفاقا بهتر که بروند وچیزهای بسیاری کسب کنند تا شاید اگر روزی شرایط داخلی هم فراهم گشت با تجربه و پختگی بیشتری برگردند.تنها گفته ای که از شما قبول دارم،پایبندی به تعهد وخدمت به مردم وطن می دانم وامیدوارم روزی همه نخبگان سفر کرده به ایران بازگردند.
ولی اکثرا مال همین دانشگاه های اصلی هستن!
مثلا در دانشگاه ما بالای 90 درصد شریف و تهران و امیرکبیر خوندن! البته موارد دیگه هم بینشون هست!
من تقریبا تمام هم آزمایشگاهیام الان آمریکان یکیشونم کانادا!
شاید معدود باشند که ایران موندند!
این به خاطر جو دانشگاه هست!
خوب طبیعی هم هست! وقتی همه میبینند که با داشتن بهترین رتبه ها در آزمون ورودی دانشگاه یک کشور هیچ آینده ای در انتظارشون نیست این تفکر تبدیل به جو کلی یک دانشگاه و یا مجموعه ای از دانشگا ها میشه!
5 میلیون از کشور رفته اند.
5 میلیون در حال تدارک برای رفتن اند.
5 میلیون می خواسته اند بروند به علل مختلفه موفق نشده اند.
10میلیون بعلت بیماری و کهولت سن امکان رفتن ندارد.
15 میلیون هنوز به سن قانونی نرسیده اند.
10 میلیون سواد ندارند واصولا امکان رفتن ندارند.
5 میلیون هم اصلا نمی دانند خارج یعنی چه.
حساب کنید ببینید چقدر دیگه می مونه وضعیتشون را شما بنویسید.
مثلا تحقیقات ما را ببینید کدومش تبدیل به سرمایه شده نهایتش چاپ مقاله است ولی کشورهای خارجی تحقیقاتشون به پول منجر میشه و در جامعه نتیجه تحقیقات نمود داره و این باعث رضایت محقق میشه.به نظر من عامل اقتصادی برای دانشجویان دکتری که میرن خیلی در اولویت نیست و تفاوت سطح زندگی در کشور خودت و یه کشور غریبه خیلی فرق نداره و محسوس نیست ضمن اینکه این تفاوت انقدرا زیاد نیست که کسی بخواد از همه چیزش دل بکنه و بره. البته این حرف برای چند وقت پیش بود الان مهمه چون اینجا اکثر دانشجوهای دکتری و حتی فارغ التحصیلان دانشگاهی بیکارن یعنی در واقع کاری و درآمدی نیست که حالا بخواهیم در باره تفاوت سطح زندگی حرف بزنیم
یه عامل دیگه به نظرم اینه که عدم دخالت دولت در زندگی مردم در کشورهای خارجی و پایداری شرایط اقتصادی اجتماعی ..... در کشورهای خارجی است که جذابیتش رو دو چندان میکنه.
اینجا دولت تو همه چیز برای مردم تکلیف تعیین میکنه. یه روز گشت ارشاد راه میفته. یه روز بخشنامه میزنن که فلان چیز لغوه یه روز دیگه میگن نه برقراره و.... خلاصه اینجا آدم از فرداش خبر نداره و برنامه ریزی تو این شرایط بیمعنیه. شما همین وضع سکه و دلار رو ببینید متوجه میشین که اینجا چقدر بی ثباته.
1- سطح علمی آنها درایران بتدریج پایین میآید.
2-نتیجه کار آنها بدست عده ای بیسواد میافتد که در رده بالاتر بوده و به نفع خود همه چیز را تمام میکنند.
3- همین افراد بیسواد یکدم از بازگو کردن و خط کشی خودی و غیر خودی دست بردار نمیشوند.
4- در مواردی که عدم نیاز ببینند در دور کردن آنها از جلوی چشم غقلت نمیکنند.
5- در عالم جهالت خود بر این اعتقاد هستند استفاده کنیم و دور اندازیم.
مشگل فوق اصلآ مادی نیست تصور کنید مهندسی که در هسلویه و یا بیابانهای دیگر این مملکت کار میکند.
فکر کنم آقای دکتر زیباکلام حقوقشون با بقیه استادان دانشگاه فرق می کند که میگویند تفاوت زیادی وجود ندارد با دانشگاههای خارجی.
برادر من اونجا به دانشجوهای دکتری دارن ماهی 3000 دلار میدهند اینجا به استاد دانشگاه ماهی 700 دلار.
مخارجم به خدا تهران بدتره آلودگی هم که آدمو می کشه.
من نمی دانم چی بگم آخه ...
مبلغ درست بین 1500 تا 2000 دلاره که معمولا 15 درصد مالیات از اون کم میشه!
میتونین درآمد مشاغل رو در آمریکا سرچ کنین
خواهشا هم نگویید هزینه های آنها بالاست چون به هزار ویک دلیل این حرفها چرند است
اولین دلیل نسبت درآمد به خرج
...
ووو
خوب واقعا برگردم به ایران؟
یکی از مهمترین دلایلش هست
از کجا میفرمایید سطح رفاه به اندازه ایران نیست ؟
شما با خدقل حقوق ! ساعتی 9 دلار همه چیز میتونید داشته باشید خونه ماشین مسافرت ....
اینجا با سیستم قسطی شما همه چیز رو دارید و پولش رو در اقساط طولانی مدت پرداخت میکنید یعنی یک کارگر ساده همه جور امکاناتی داره ...
اینجا هزینه ها بالاست.
ولی درآمدها متناسبند.
دانشجو اینجا میتونه برنامه ریزی برای آینده و زندگیش داشته باشه!
هرچند که در مجامع بین المللی شاید این کارها به حساب هم نیایند.