فرارو- یک کارشناس بازار سرمایه گفت: «شاخص بازار سرمایه از ابتدای سال تاکنون حدودا صد در صد رشد کرده است و به نظر من هنوز هم جا برای رشد بیشتر دارد. لذا من معتقدم بازدهی که در چند سال آینده در بازار بورس و اوراق بهادار وجود خواهد داشت در هیچ بازاری اتفاق نخواهد افتاد.»
با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید نوعی ثبات در نرخ ارز و تا حدودی سکه حاکم شده است. این موضوع باعث شده جذابیت سرمایه گذاری در این بازارها تا حدود زیادی کاهش پیدا کند.
از سوی دیگر با توجه به رسیدن فصل سرما، بازار مسکن نیز در رکود فرو رفته است. در این شرایط برخی کارشناسان معتقدند نقدینگی موجود در جامعه سرگردان باقی مانده و معلوم نیست قرار است این نقدینگی به کدام بخش اقتصاد سرازیر شود.
به عبارت دیگر این روزها این سوال در ذهن صاحبان سرمایه نقش بسته که کدام بخش اقتصاد برای سرمایه گذاری سودآورتر است؟
دکتر سید حمید میرمعینی کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با فرارو گفت: «من با این موضوع که برخی عنوان می کنند اکنون نقدینگی در جامعه سرگردان است خیلی موافق نیستم. به نظر من پول، هوشمند است و با توجه به دو عامل مسیر خود را تغییر می دهد. عامل اول حفظ ارزش دارایی است و عامل دوم انتظار سودآوری است که مسیر پول هوشمند را تغییر می دهند.»
وی ادامه داد: «بر اساس حفظ ارزش دارایی باید گفت اکنون با توجه به اینکه نرخ تورم، ارز و بازارهایی مانند طلا و مسکن رشد زیادی ندارند، بحث حفظ ارزش دارایی خیلی التهاب و دغدغه ندارد.»
وی افزود: «اما از بابت انتظار سودآوری با توجه به اینکه نرخ بازده مورد انتظار سرمایه گذاران معمولا بر اساس 4 عامل تورم، ریسک، هزینه فرصت از دست رفته و جذابیت وجه نقد تعیین می شود، اگر هزینه فرصت نداشته باشیم و نرخ تورم خیلی افزایش نداشته باشد و ریسک بالایی متوجه سرمایه گذاری نباشد به طور خودکار نرخ بازده مورد انتظار هم تعدیل می شود.»
این کارشناس بازار سرمایه اظهار کرد: «اکنون بازدهی بازارهایی مانند طلا، ارز و مسکن کاهش پیدا کرده و به صفر نزدیک شده است و به همین دلیل نرخ بازدهی مورد انتظار سرمایه گذاران کاهش پیدا می کند و انتظار ما این است که بر اساس کاهش نرخ بازدهی مورد انتظار، نرخ بهره بانکی هم کاهش پیدا کند. پس نباید گمان کرد جریان نقدینگی به سمت یک بازار دیگر هجوم خواهد برد.»
میرمعینی گفت: «کسانی که نقدینگی معطلی دارند بهتر است سرمایه خود را وارد بازار سرمایه (بورس و اوراق بهادار) کنند. به نظر من بازار سرمایه بازار جوانی است و تا ده سال آینده برای رشد و توسعه جا دارد و با کاهش تنش های سیاسی و رفع تحریم ها، بازار بورس بهترین بازار جایگزین در سال های آینده و حتی برای سال جاری خواهد بود.»
وی ادامه داد: «شاخص بازار سرمایه از ابتدای سال تاکنون حدودا صد در صد رشد کرده است و به نظر من هنوز هم جا برای رشد بیشتر دارد. لذا من معتقدم بازدهی که در چند سال آینده در بازار بورس و اوراق بهادار وجود خواهد داشت در هیچ بازاری اتفاق نخواهد افتاد.»
این کارشناس بازار سرمایه تصریح کرد: «یکی از ویژگی های بازار بورس این است که افزایش شاخص های بورس نه تنها هیچ مشکلی برای اقتصاد ایجاد نمی کند، بلکه باعث بهره وری بیشتر و تخصیص بهینه نقدینگی های موجود در بازار می شود.»
میرمعینی درباره تاثیر اتفاقات سیاسی همچون روند مذاکرات هسته ای بر بازار بورس گفت: «با توجه به آنکه فعالان بازار سرمایه فعالان حرفه ای و تحصیل کرده هستند معمولا عوامل و متغیرهای مختلف تاثیرگذار از جمله عوامل سیاسی، اقتصادی، قانونی، فرهنگی و تکنولوژیکی را پیش بینی و اثر آنها را بر روی سهام بررسی می کنند.»
وی ادامه داد: «اگرچه تمام این کارها صورت می گیرد اما خیلی نمی توان فارغ از ریسک های سیستماتیک عمل کرد و اینگونه ریسک ها را در نظر نگرفت. اما بازهم رفتارهای فعالان بازار بورس نسبت به فعالان دیگر بازارها همچون ارز و سکه خیلی حساب شده است و کاملا تمام عوامل اعم از ریسک و فرصت را در نظر می گیرند.»
وی افزود: «در بازارهای دیگر جو و هیجان خیلی زیاد است و عوامل تاثیرگذار تقریبا دست عده ای خاص است؛ در حالی که جو و هیجان در بازار بورس به حداقل رسیده است و اگر هیجانی ایجاد می شود تقریبا به واقعیت می پیوندد.»
آيا از نظر شما، بازدهي و سود بورس در يكسال اخير و يا حتي 8 ماهه اخير واقعي است؟ وقتي شركتي بجاي سود، زيان پيش بيني ميكند اما قيمت سهام آن رشد ميكند و با زيان هر سهم مثلا" 40-50 تومان قيمت سهام آن 2-3 برابر قيمت سهام دوسال قبل آنست كه هر سهم مثلا 20-30 تومان سود داشت، آيا اين بازدهي واقعي است؟
يا چرا قيمت سهام تعداد قابل توجهي از شركتها در عرض كمتر از يكسال، 2-3-4-5 و حتي تا نزيدك به 10 برابر شده است در حاليكه چنين رشدي در قيمت سهام آن وجود ندارد؟
حتي بايد روي حلال بودن سودهاي بادآورده سرمايه گذاري در بورس ترديد داشت. چون افزايش سرمايه يك سرمايه گذار در بورس در عرض چند ماه بدون اينكه ارزش افزوده اي براي اقتصاد كشور ؤ يا آن شركت مربوطه داشته باشد، يك سود كاذب و غير واقعي است
اگر قيمت سهام در گذشته كم و پايين بود و يا پايين نگهداشته شده بودند، چرا؟ چه كسي پاسخگوست؟
مثلا سهامداري كه 20 ميليون سهام خود را در تيرماه فروخته و خريدار سهام او، امروز داراي همان سهام به ارزش 40-50 ميليون است، يكجاي كار اشكال دارد. فروشنده سهام ضرر سنگين كرده است و خريدار به يك سود بادآورده رسيده بدون زحمت و كار و رنج و بدون ارزش افزوده و ارزش اقتصادي؟
كاش حداقل بابت اين افزايش يكباره ارزش دارايي، در زمان فروش مالبات حقه گرفته شود كه نمي شود.
اميدوارم كارشناسان مختلف روي اين موضوع نظر بدهند. البته نقطه نظر حرفه اي و علمي و اخلاقي بدهند و نه بخاطر جايگاه شان در بورس يا شركت كارگزاري و بخاطر منافع شان، نظرات جانبدارانه بدهند.
اميدوارم سايت شما اين موضوع را به نقد كارشناسي بگذارد.
با تشكر