فرارو- یک استاد دانشگاه گفت: «وقتی بنیان های فکری – فلسفی و نظام ارزشی ما به کلی از مفروضات فکری – فلسفی و ارزشی پشتوانه تئوری بازار متفاوت است، طبیعی است که در سطح نظری از پیش بتوان با اطمینان پیش بینی کرد اجرای این برنامه با شکست مواجه خواهد شد.»
با انتقاد و هشدار برخی اقتصاددانان نسبت به تکرار سیاست های اقتصادی دهه 70 توسط دولت جدید، برخی اقتصاددانان ضمن دفاع از سیاست های مذکور عنوان کردند منتقدین حرف مشخصی ندارند.
اینک دکتر فرشاد مومنی در گفتگو با خبرنگار فرارو ضمن پاسخگویی به موارد مطرح شده از سوی طرفداران سیاست های اقتصادی دهه 70، دیدگاههای خود را نیز تشریح کرده است. مومنی به لحاظ گرایش اقتصادی یک اقتصاددان نهادگرا محسوب می شود. در ادامه متن کامل گفتگوی دکتر مومنی با فرارو را می خوانید.
دکتر فرشاد مومنی استاد دانشگاه و کارشناس مسائل اقتصادی در گفتگو با فرارو گفت: «واقعیت این است وقتی بنده صحبت دو نفر از مدافعین برنامه تعدیل را خواندم از برخی نکات آن استفاده کردم اما با کمال تاسف بخش بزرگی از این حرف ها در عین آنکه غیرمستند و غیر مستدل بود، زمینه هایی از اهانت و اتهام زنی را به همراه داشت.»
وی ادامه داد: «من هرگز قصد ندارم مدافعین برنامه تعدیل را به شیوه خودشان مورد خطاب قرار دهم اما صمیمانه و مشفقانه به این دوستان توصیه می کنم مقداری به میزان مطالعات خود اضافه کنند.»
وی افزود: «از محتوای دفاع این دوستان از برنامه تعدیل ساختاری برمی آید که این دوستان فاقد مطالعه و صلاحیت کافی برای اظهارنظر درباره این برنامه هستند و به نظر من اگر مقداری به مطالعات خود اضافه کنند حتما صلاحیت فکری برای فهم واقعیت ها، اخلاق و منش علمی برای رعایت انصاف را دارند.»
برنامه تعدیل ساختاری یک برنامه شکست خورده است
این استاد دانشگاه اظهار کرد: «برنامه تعدیل ساختاری هم به اعتبار تجربه ایران و هم به اعتبار تجربه اکثریت قریب به اتفاق کشورهای در حال توسعه در دهه های 1980 و 1990 نتایجی به بار آورد که این دهه ها برای کشورهای موردنظر دهه های از دست رفته و فاجعه آفرین در تاریخ اقتصادی معاصر جهان ثبت شد.»
تعدیل ساختاری؛ یک نسخه واحد برای همه کشورهای در حال توسعه
وی ادامه داد: «به طور کلی در میان طیف بسیار وسیع انتقادهای جهانی نسبت به این برنامه شکست خورده، دو انتقاد عمومی وجود دارد. انتقاد اول اینکه طراحان و تدوین کنندگان این برنامه (صندوق بین المللی پول و بانک جهانی) یک نسخه واحد برای همه کشورهای در حال توسعه پیچیدند؛ در حالی که کشورهای در حال توسعه هم از نظر نوع مسائل و نیازها و هم کیفیت دشواری هایی که با آنها روبرو هستند با یکدیگر تفاوت های بسیار بنیادینی داشتند.»
وی افزود: «لذا این برنامه نمی تواند راهگشا باشد؛ چراکه همچون نسخه ای است که یک طبیب برای بیمارانِ با بیماری های متفاوت نوشته است.»
برنامه تعدیل ساختاری در درون خود حاوی تناقضات بی شماری است
مومنی گفت: «انتقاد عمومی دوم به این برنامه این بود که در درون خود حاوی تناقضات بی شماری است و این تناقضات درونی که به ضعف بنیان های روش شناختی این برنامه باز می گردد، نیروی محرکه ای برای در هم پیچیده تر شدن مسائل و مشکلات کشورهای در حال توسعه بود.»
وی با بیان اینکه همین اشکالات و آشوب فکری در صحبت های مدافعین برنامه تعدیل ساختاری نیز وجود دارد گفت: «به طوری که حتی راجع اثرات عملی و دستاوردهای این برنامه حرف های پراکنده زده می شود.»
وی ادامه داد: «وقتی که این موضوع را در یک بستر تاریخی نگاه می کنیم ملاحظه می شود اینها حتی هنوز تکلیف خود را با خود و برنامه ساختاری نتوانستند مشخص کنند.»
مومنی گفت: «مدافعین وقتی در اثر اجرای برنامه تعدیل ساختاری، کشور را با بن بست رکود تورمی مواجه کردند و در سال های اولیه دهه 1370 شمسی ناچار به متوقف کردن آن شدند، ابتدا به همان سبکی که در آموزه نئوکلاسیکی مطرح است مردم را به بلندمدت حواله دادند.»
وی ادامه داد: «در آن زمان ادعا کردند اگر مردم و مسئولین کشور صبر می کردند و به تورم نزدیک 50 درصدی و بیکاری های بسیار بزرگ تن در می دادند و دولت همچنان نقش نگهبان شب را بازی می کرد و فرمان توقف نمی داد، در بلند مدت این برنامه جواب می داد و همه چیز درست می شد.»
وی افزود: «در این مرحله بحث محوری مدافعین این بود که جوسازی و تلاش های منتقدان نقش اصلی را در توقف و شکست برنامه داشت؛ در حالی که این ادعا گزاف و نادرست بود و اگر منتقدان نفوذی در نظام تصمیم گیری و تخصیص منابع داشتند اصلا اجازه نمی دادند آن خسارت های بزرگ به نظام ملی تحمیل شود.»
این استاد دانشگاه اظهار کرد: «بعد از مدتی مدافعین اصل شکست و خسارت های بی پایان برنامه تعدیل ساختاری را پذیرفتند و اینبار گفتند درست است که این برنامه شکست خورده اما همگان باید بدانند مشکل در مبانی نظری و ایده های محوری بنیادگرایی بازار نیست؛ بلکه مشکل به حوزه اجرا مربوط می شود.»
وی ادامه داد: «البته منتقدان در همان زمان پاسخ دادند اگر این برنامه توسط یک تیم کاملا هماهنگ که باورهای ایدئولوژی زده به مبانی نظری برنامه تعدیل ساختاری دارند و از بیشترین حمایت های سیاسی برخوردار بودند و بالاترین سطح منابع ارزی و ریالی تا آن زمان را مصرف کردند در اجرا به مشکل برمی خورد نشان دهنده آن است که این برنامه در ذات خود مشکلات جدی دارد.»
تعدیل ساختاری نسبتی با شرایط، مسائل و نیازهای کشور نداشت
مومنی خاطرنشان کرد: «این برنامه نه نسبتی با شرایط، مسائل و نیازهای کشور داشت و نه پایه های فکری آن نسبتی با بنیان های فکری - فلسفی و ارزشی جامعه ما داشت.»
این استاد دانشگاه گفت: «اخیرا یکی از طرفداران این برنامهِ شکست خورده مدعی شده این برنامه اصلا با شکست روبرو نشده و خیلی هم موفق بوده است. در پاسخ شاید بهتر است حمل بر صحت کرد و گفت شاید ایشان به کشف جدیدی نائل شدند و تعریف تازه ای از مفاهیم موفقیت و شکست برای یک برنامه بدست آوردند.»
وی ادامه داد: «اما برای آنکه جا برای بحث علمی و به دور از هیجان و هتاکی که روش آنها می باشد باز بماند توصیه می کنیم اینها لااقل یکبار دیگر گزارشات اقتصادی سازمان مدیریت و برنامه ریزی در دوره مسئولیت خود را بخوانند.»
طرفداران تعدیل ساختاری مقاله مسعود نیلی در سال 1376 را بخوانند
وی افزود: «به طور مشخص بنده صمیمانه توصیه می کنم مقاله مسعود نیلی درباره ارزیابی تجربه تعدیل در ایران را که در سال 1376 توسط موسسه نیاوران منتشر شده است بخوانند و اگر بازهم رویی برای موفق اعلام کردن آن برنامه داشتند حتما ایده های خود را منتشر کنند.»
این کارشناس مسائل اقتصادی تصریح کرد: «در عین حال اگر با خواندن آن مقاله و گزارشات بازهم روحیه ای برای دوستان باقی ماند لااقل به تجربه سه ساله اخیر کشور مراجعه کنند و کارنامه اقتصادی کشور را که در کادر سیاست هایی که دقیقا بر محور توصیه های طرفداران تعدیل ساختاری در مورد نرخ بهره، نرخ ارز، نرخ حامل های انرژی و سیاست های افراطی آزادسازی واردات شکل گرفت بررسی کنند و ارزیابی خود را از موفقیت های ناشی از این تجربه اخیر گوشزد کنند.»
مومنی گفت: «وقتی مصاحبه آقایان طبیبیان و غنی نژاد را ملاحظه می کنید پی به نکته های شگفت انگیزی از تناقض گویی های آشکار می برید. برای مثال اینها از یک طرف به نقد دائمی برنامه تعدیل ساختاری استناد می کنند و از طرف دیگر اتهامات و دروغ هایی به ما نسبت می دهند که حکایت از این دارد که بیشتر به شنیده ها توجه دارند و حتی یک بار هم آثار ما را نخوانده اند.»
هم حرف های مشخصی مطرح کردیم و هم راه حل های مشخصی ارائه دادیم
وی ادامه داد: «ما به واسطه نقد برنامه تعدیل ساختاری، هم حرف های خیلی مشخصی را مطرح کردیم و هم راه حل های مشخصی ارائه دادیم و هم کانون های اصلی بحران آفرینی بسته سیاستی تعدیل ساختاری را نشان دادیم. لذا بنده صمیمانه به آنها توصیه می کنم لااقل ابتدا بخوانند و سپس اظهارنظر کنند.»
وی افزود: «نکته حیرت انگیز دیگر در بحث های این افراد این بود که یکی از آنها عنوان کرده اساسا صندوق بین المللی پول و بانک جهانی بسته ای به نام بسته سیاست های تعدیل ساختاری ندارند و آنچه در ایران اجرا شد ربطی به پیشنهادهای این دو نهاد نداشته است.»
این استاد دانشگاه اظهار کرد: «من به این دوستان توصیه می کنم که گزارش ارزیابی سیاست خصوصی سازی که در مهر ماه 1377 توسط دفتر اقتصاد کلان سازمان برنامه منتشر شده و در آن تصریح شده که ایران تعاملات وسیع با بانک جهانی و صندوق بین المللی پول داشته و سیاست های اجرایی در ایران کاملا تحت تاثیر فضایی بوده که این دو نهاد ایجاد کرده بودند را بخوانند.»
وی ادامه داد: «نکته بسیار مهم دیگر این است که لااقل یکی از این دوستان سال های طولانی مسئولیت های بسیار مهمی در عرصه مدیریت اقتصادی کشور در دوران اجرای سیاست های تعدیل ساختاری داشته است. حال اگر عنوان می کنند سال های سال بود که یارانه ها کمر اقتصاد کشور را شکسته بود باید توضیح دهند چرا وقتی خود مسئولیت داشتند، هدفمندی یارانه ها را اجرا نکردند و گزارشی درباره موضوع یارانه ها در دوره مسئولیت خود بدهند که با آن چه کردند.»
خاتمی به بحث های منتقدین تعدیل ساختاری توجه کرد
وی افزود: «موضوع دیگر آنکه عنوان کردند از خاتمی تا احمدی نژاد کسی به حرف منتقدین سیاست های تعدیل توجهی نکرده است. باید بگویم این ادعا در دوره مسئولیت جناب آقای خاتمی صحت ندارد. دلیل اینکه جناب آقای خاتمی و تیم اقتصادی ایشان اقدام به شوک درمانی نکردند، قانع شدن آنها از بحث های کارشناسی و شواهد بی گفتگویی بود که منتقدان در آن زمان مطرح کردند.»
این صاحب نظر مسائل اقتصادی تصریح کرد: «اما در دوره احمدی نژاد حرف منتقدان مورد توجه قرار نگرفت و طرفداران سیاست های تعدیل افتخار توجه آقای احمدی نژاد به صحبت های آنها را حفظ کنند و لااقل انصاف و مروت داشته باشند و مسئولیت فاجعه هایی که از این طریق به اقتصاد ملی تحمیل شد را بپذیرند و فرافکنانه برخورد نکنند.»
شاخص بهره وری در دوره جنگ 5 برابر دوره اجرای تعدیل ساختاری
مومنی گفت: «بنده به چند گزارش رسمی که اتفاقا در دوره مسئولیت طرفداران تعدیل ساختاری در سازمان برنامه منتشر شده است استناد می کنم. دفتر اقتصاد کلان در سال 1379 درباره تحولات بهره وری از سال های 1359 تا 1375 گزارشی منتشر کرده و به صراحت اعلام کرده در دوره جنگ شاخص بهره وری کل عوامل تولید 5 برابر دوره اجرای برنامه تعدیل ساختاری در ایران بوده است.»
وی ادامه داد: «مرکز پژوهش های مجلس نیر اخیرا گزارشی درباره ارزیابی عملکرد اقتصاد ایران در دوره آقای احمدی نژاد تهیه کرده و عنوان کرده به طور توسط در این دوره برای دستیایی به هر یک واحد رشد اقتصای، 500 درصد دلار نفتی بیشتر هزینه شده است.»
دوره احمدی نژاد به حرف های طرفداران تعدیل ساختاری توجه شد
وی افزود: «این گزارش نشان می دهد در دوره آقای خاتمی که اندکی به حرف های ما گوش دادند چه نتیجه ای عاید شده است و در دوره آقای احمدی نژاد که به بخش بزرگی از حرف های طرفداران تعدیل ساختاری توجه شد چه کارنامه ای برای اقتصاد ایران رقم خورده است.»
این کارشناس مسائل اقتصادی تصریح کرد: «لذا اگر اینها حرف های مشخص و معطوف به نتایج مشخص از سیاست های مشخص اجرایی نیست، لطفا این دوستان ما را راهنمایی کنند که تعریف آنها از حرف و توصیه های مشخص چیست.»
مومنی در پاسخ به این سوال که چه عوامل و ویژگی های مشخص در ایران وجود داشت (یا هنوز دارد) که مانع اجرای موفق سیاست های تعدیل شد؟، گفت: «اگر بخواهیم در سطح نظری به این سوال پاسخ بدهیم باید گفت برنامه تعدیل ساختاری بر مبنای نظری آموزه اقتصاد بازار استوار است.»
وی ادامه داد: «اگر آموزه اقتصاد بازار بخواهد در کشوری موفق شود باید به پیش شرط های نهادی و ساختاری مندرج در تئوری بازار برگشت و دید چه بخشی از آن در دنیای واقعی وجود دارد.»
آموزه اقتصاد بازار فقط در کتاب های درسی عینیت پیدا کرده است
وی افزود: «اقتصاددانان بزرگی از موضع مطالعات تاریخی این بررسی را صورت دادند و چنین نتیجه گرفتند که آموزه اقتصاد بازار به صورت کامل در طول تاریخ بشر فقط یکجا عینیت پیدا کرده و آن هم در کتاب های درسی است. یعنی جز در کتاب های درسی در هیج جای دیگر هیچ یک از شروط اقتصاد بازار موضوعیت نداشته است.»
مومنی تصریح کرد: «بنابراین وقتی شرایط، مسائل، نیازها و اولویت های ایران به کلی از پیش فرض های تئوریک برنامه تعدیل ساختاری متفاوت است و وقتی بنیان های فکری – فلسفی و نظام ارزشی ما هم به کلی از مفروضات فکری – فلسفی و ارزشی پشتوانه تئوری بازار متفاوت است، طبیعی است که در سطح نظری از پیش بتوان با اطمینان پیش بینی کرد اجرای این برنامه با شکست مواجه خواهد شد.»
برنامه تعدیل ساختاری اهتمامی به حل و فصل مسائل توسعه نیافتگی ندارد
وی ادامه داد: «واقعیت این است که چون برنامه تعدیل ساختاری به اعتبار بحران بدهی ها و از موضع حل و فصل مشکل کشورهای صنعتی در ارتباط با کشورهای در حال توسعه طراحی شده، اساسا اهتمامی به حل و فصل مسائل توسعه نیافتگی این کشورها ندارد.»
وی افزود: «در اکثریت نقدهای وارده به این برنامه گوشزد می شود که مشکل کشورهای در حال توسعه، توسعه نیافتگی است؛ در حالی که برنامه تعدیل ساختاری هیچ نسبتی با مسائل توسعه ندارد.»
اصلاحات قیمتی آخرین حلقه از اقدامات اصلاحی است
مومنی در پاسخ به این سوال که نسخه جنابعالی برای اقتصاد ایران چه ویژگی ها و ملزوماتی دارد؟، گفت: «بحث ما همیشه این بوده که اصلاحات قیمتی در فرایند اصلاح اقتصادی آخرین حلقه از اقدامات اصلاحی است و برای پیشبرد امر توسعه در کشور ابتدا باید بسترهای نهادی و ساختاری در دستور کار قرار بگیرد.»
با شوک نرخ ارز در دهه 70 و شوک درمانی احمدی نژاد مخالفت کردیم
وی ادامه داد: «به همین دلیل بود که هم با شوک نرخ ارز در دهه 1370 که فاجعه های بزرگ انسانی، اقتصادی و اجتماعی به بار آورد مخالفت می کردیم و هم با شوک درمانی ترکیبی اخیر در دوره احمدی نژاد که به توصیه همین طرفداران تعدیل ساختاری انجام شد و مشاهده شد که چه نتایجی به بار آورد مخالفت می کردیم.»
اصلاحات نهادی در دوره جنگ
این استاد دانشگاه گفت: «بنده به طور مشخص به برخی اصلاحات نهادی که در دوره ده ساله اولِ بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در دستور کار قرار گرفت و دستاوردهای خارق العاده ای به ارمغان آورد اشاره می کنم.»
وی ادامه داد: «در دوره جنگ، برای آنکه مجلس به موازات بررسی دخل و خرج ریالی کشور، دخل و خرج ارزی کشور را هم انجام دهد، مدیریت اقتصادی و رئیس دولت وقت در این باره داوطلبانه اقدام به تقاضا کرد و در آنجا نشان دادیم چگونه این اصلاح نهادی که یک نوآوری نهادی کاهنده هزینه مبادله بوده، پنج کارکرد توسعه گرایانه برای اقتصاد کشور داشته است.»
وی افزود: «آنجا توضیح دادیم وقتی مجلس درباره تخصیص رانت نفتی تصمیم گیری می کند به این معنا است که این تصمیم گیری شفاف خواهد شد و این شفافیت باعث می شود در درجه اول هزینهِ فرصت رانت جویی برای رانت جویان ایرانی به شدت بالا برود.»
این استاد دانشگاه اظهار کرد: «در درجه بعد این موضوع باعث نوعی واکسیناسیون بی سابقه علیه فساد مالی در درون دستگاههای اجرایی شد و در درجه بعدی این اقدام باعث شد دولت در برابر تخصیص دلارهای نفتی پاسخگو باشد.»
وی ادامه داد: «در حالی که در سال 91 مشاهده شد از طریق تخصیص دلارهای نفتی به واردات پورشه، مازراتی و لوازم آرایشی و عدم تخصیص به واردات دارو و مواد اولیه برای بخش های مولد کشور چه فاجعه های انسانی روی داد و نهادهای نظارتی و قانونی نتوانستند متعرض دولت احمدی نژاد شوند؛ چون دولت در شرایط نهادی کنونی نسبت به نحوه تخصیص دلارهای نفتی به هیچ وجه پاسخگو نیست.»
وی افزود: «مسئله بعدی این است که وقتی تخصیص دلارهای نفتی در اختیار مجلس باشد علاوه بر اینکه دولت پاسخگو خواهد شد، نهاهای تخصصی مدنی و دانشگاهیان هم می توانند مشارکت فعال تر و نظارت های تخصصی دقیق تری را اعمال کنند.»
مومنی گفت: «بالاخره مهم ترین پیامی که از دل این تجربه نوآوری نهادی تاریخی می توان داشت این است که پیام بسیار مهمی به بازیگران اقتصادی می دهد که نمی توانند از طریق رانت و فساد منافع خود را حداکثر کنند و همه را معطوف می کند که هر کس می خواهد برخورداری داشته باشد باید گرایش به سرمایه گذاری مولد داشته باشد.»
وی ادامه داد: «لذا باید گفت کسانی که حرف مشخصی ندارند و فقط کلیشه های تکراری، ترجمه ای و ایدئولوژی زده را تکرار می کنند طرفداران تعدیل ساختاری هستند.»
وی افزود: «بنده صمیمانه امیدوارم دولت جدید و مجلس محترم به این نوآوری نهادی تجربه شده اهتمام داشته باشند تا ما از این دور باطل رکود تورمی که فقط و فقط به اعتبار اجرای برنامه تعدیل ساختاری به اقتصاد ایران تحمیل شده نجات پیدا کنیم.»
حرف آقای مومنی هم دقیقا این است که ایران آزمایشگاه شما و همفکرانتان نیست!
بچه ها شوخی شوخی سنگ می زنند اما قورباغه ها جدی جدی می میرند
مخصوصا" جمله آخرت.
ساختار- ساختار - ساختار
غیاث نه !!!
قیاس = از مصدر مقایسه و مقیاس می اید !!!
دلار از ابتدای 57 تا پایان 68 قیمتش ثابت و 70 ریال بوده است.
بعد از جنگ و با شروع دولت آقای هاشمی قیمت ارز تک نرخی و تعدیل شد که فجایع بعدی را به بار آورد
دکتر مومنی می گویند در دوره جنگ نحست وزیر داوطلبانه از مجلس خواستند که بر تخصیص ارز نیز نظارت کنند و تخصیص های ارزی باید به تصویب مجلس برسد.
به زبان ساده یعنی اگر کسی می خواسته ارز دولتی برای واردات پورشه بگیرد باید میرفته و از مجلس مصوبه می گرفته نه اینکه در وزارت بازرگانی لابی کند و از وزیر یا رئیس دفتر رئیس جمهور مجوز بگیرد!
اگر این اتفاق که در زمان دولت جنگ اتفاق افتاد و دولت آقای هاشمی آن کار را ادامه نداد استمرار پیدا کرده بود فساد و رانت ناشی از دلارهای نفتی تا حد بالایی کاهش پیدا می کرد!
اتفاقا این حرف آقای مومنی خیلی هم با آموزه های بازار که اصل اساسی آن مبتنی بر شفافیت است هم خوانی دارد اما طرفداران اقتصاد بازار دولت جنگ را طرفدار اقتصاد دولتی می دانند در حالیکه دولت اقای هاشمی از این زاویه که دکتر مومنی اشاره کردند مخالف آموزه های اقتصاد بازار عمل کرده اند و همین رویکرد را در دولت احمدی نژاد به صورت حاد تر می بینیم
عملا" واژه تعدیل اقتصادی تبدیل شد به انحصار مطلق اقتصادی!
نکته بعدی اینکه در میان کشورهایی که در 2دهه اخیر به توسعه رسیده اند کدام یک آموزه های اقتصاد بازار را اجرا کرده اند که شما می فرمائید امتحان خود را پس داده اند؟
خاتمی توجه کرد!
احمدی نژاد توجه نکرد!
روحانی ...........! با انتخاب تیم اقتصادی هاشمی ظاهرا" قصد دارد در همان مسیر اشتباه تجربه شده و شکست خورده دهه 70 برود!
اقتصاد کشور گوشت قربونیه! میشه کبابش کرد!!
خاتمی توجه کرد!
احمدی نژاد توجه نکرد!
روحانی ...........! با انتخاب تیم اقتصادی هاشمی ظاهرا" قصد دارد در همان مسیر اشتباه تجربه شده و شکست خورده دهه 70 برود!
اقتصاد کشور گوشت قربونیه! میشه کبابش کرد!!
زمان خاتمی هم همچین حلوای نبود
یه نگاهی به آرشیو جراید اون موقعه بیانداز می بینی که جناب خاتمی هم با معظل بیکاری گسترده جوانان مواجه بودند
این در حالی است که ما بهترین روابط را با غرب بعد از انقلاب داشتیم اما این امکان هیچ کمکی به اقتصاد ملی ما بجز حوزه استخراج نفت نداشت
عملا" غربی ها در استخراج نفت وارد شدند نه صنایع تبدیلی و پترو شیمی یا انتقال فن آوری و دانش صنعتی
لذا نه در زمان هاشمی و نه خاتمی و نه احمدی نژاد اقتصاد خانوار ایرانی روی رفاه و گشایش را ندید !!!
مطمئن باشید با زمزمه های اخیر کابینه روحانی هم این قفل ها باز نخواهد شد
شما به صحبت های یک ماهه مهر ماه 92 اعضا کابینه نگاه کنید
عملا180 درجه با شعارها فرق داشته !!!
چون مشخص است دولت نه برنامه ای برای بهبود اوضاع دارد و نه وحدت و عزم یک کارتیمی
این نوسانات مثبت هم بیشتر ماحصل جنبه روانی عکس العمل بازار هست نه کارکرد سیاست گذاری ها
چه در زمان تورم 50 درصدی آقای هاشمی و جه در زمان تورم 40 درصدی احمدی نژاد!
مشکل اصلی اقتصاد ما ساختار رانتی وغیر شفاف و غیر رقابت پذیر و در نتیجه فساد زای آن است!
هر مکتب اقتصادی هر چند موفق روی این ساختار ناسالم قرار بگیرد نتیجه اش یک چیز است رانتخوری - فساد و نارضایتی عمومی .