صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۶۵۶۶۴
سعید لیلاز در گفتگو با فرارو تحلیل می‌کند
«اگر قرار است این اتاق فکر به جمع بندی روشنی در مورد بایدها و نبایدهای اقتصاد ایران برسد، اما این جمع بندی در عرصه عمل جنبه ظهور و بروز و اجرا پیدا نکند فایده ای ندارد.»
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۵ - ۲۲ مهر ۱۳۹۲
فرارو- یک کارشناس مسائل اقتصادی با اشاره به تشکیل اتاق فکر اقتصاد ایران گفت: «اگر قرار است این اتاق فکر به جمع بندی روشنی در مورد بایدها و نبایدهای اقتصاد ایران برسد، اما این جمع بندی در عرصه عمل جنبه ظهور و بروز و اجرا پیدا نکند فایده ای ندارد.»

دکتر نهاوندیان در مراسم معارفه دکتر مسعود نیلی به عنوان رئیس جدید موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه‌ریزی، بر لزوم ارتقای جایگاه این موسسه به سطح «اتاق فکر اقتصاد ايران» و «مشاور رییس جمهور در هماهنگ‌سازی ابعاد اقتصادی- اجتماعی و سیاسی برنامه‌های کلان توسعه‌ای» تاکید کرد.

دکتر نیلی هم در این مراسم ابراز امیدواری کرد که «این موسسه مکانی باشد که هر کسی که نظرات درخوری راجع به جنبه‌های مختلف مسائل کلان کشور دارد، به آسانی بتواند نظرات خود را در اینجا طرح کند و اطمینان داشته باشد که آن نظرات کارشناسی به خوبی شنیده خواهد شد، ابهامات و اشکالات احتمالی آنها بیان خواهد شد و منطقی‌ترین و منسجم‌ترین نظریات نیز به مقامات اجرایی ارشد کشور و شخص رییس‌جمهور انتقال خواهد یافت.»

بایدها و نبایدهای تشکیل اتاق فکر اقتصاد ایران چیست؟

سعید لیلاز کارشناس مسائل اقتصادی در گفتگو با فرارو گفت: «ما در موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه‌ریزی، دوره های مختلفی را گذراندیم و تلاش های زیادی انجام دادیم؛ اما تاکنون تشکیل هیچ اتاق فکری در حوزه اقتصادی و اجتماعی در کشور به موفقیت نائل نشده که ناشی از دو دلیل بوده است.»

وی ادامه داد: «علت اول این بوده که همیشه هر تفکری که بر این موسسه یا هر موسسه پژوهشی دیگری در ایران حاکم شده سعی کرده حول محور افکار خود، دوستان و همفکرانش را جذب و اتاق فکر تشکیل دهد و به همین دلیل دیگر افکار و نظریات برای طرز اداره اقتصاد کشور از اتاق بیرون می ماندند.»

وی افزود: «به طور مثال زمانی که اقتصاددان های لیبرال بر این موسسه حاکم بودند بیشتر سعی کردند دوستان و همفکران خود را جذب کنند و در این دوره نظری از نهادگرایان منتشر نمی شد و بالعکس زمانی که نهادگرایان حاکم بودند از دیگر افکار دعوتی به عمل نمی آمد.»

این کارشناس مسائل اقتصادی تصریح کرد: «لذا این اتاق فکرها نیز همچون روش کشورداری جناحی شده و در اصل نام آن اتاق فکر جناحی بود و نه اتاق فکر اقتصاد ایران و همان آثار سوء و ناگواری که بر اثر جناحی بودن و یکجانبه گرایی بر کشور حادث شده همواره در این اتاق فکرها هم بوده و در عمل از افکار متفاوت و مختلف حداقل برای شنیدن و تجزیه و تحلیل نیز استفاده نشده است.»

وی ادامه داد: «به همین دلیل کشور در صحنه اجرا دائما از دام یک افراط به دام افراطی دیگر در غلتیده است.»

وی خاطرنشان کرد: «اکنون بنده با انتصاب دکتر نیلی این امیدواری را دارم که برای یکی از معدود دفعات از این یکجانبه گرایی در اندیشه اقتصادی فاصله بگیریم و از همه گرایشات و افکار در کشور دعوت شود تا در این اتاق فکر تعامل کنند.»

لیلاز افزود: «البته نباید فقط بحث شنیدن باشد بلکه این گرایشات و افکار باید به یک نقطه مشترک برسند؛ نه اینکه فقط بشنویم اما حرف خود را بزنیم.»

این کارشناس مسائل اقتصادی اظهار کرد: «دلیل دوم این است که مشکل کشور فقط در حوزه تئوری، نظریه پردازی و شناخت مشکلات نیست. مسئله ما در ایران جرات اجرای یافته های علمی هم است که می توان از آن به عنوان "فاصله وسوسه سیاست مداران با دغدغه کارشناسان" نام برد.»

وی ادامه داد: «اگر قرار است این اتاق فکر به جمع بندی روشنی در مورد بایدها و نبایدهای اقتصاد ایران برسد، اما این جمع بندی در عرصه عمل جنبه ظهور و بروز و اجرا پیدا نکند فایده ای ندارد.»

وی افزود: «ما باید طوری عمل کنیم که هم داده ها، مشاوره ها و دستورالعمل های اتاق فکر با واقعیت های عینی جامعه همخوان باشد و هم اینکه سعی کنیم این یافته ها را به مرحله اجرا درآوریم.»

لیلاز خاطرنشان کرد «دیوار بی اعتمادی میان دانشگاه و مجریان و به عبارتی نظریه و اجرا همواره بلندتر از دیوار بی اعتمادی میان ایران و آمریکا بوده و اگر قرار است این دیوار فرو بریزد باید هم متفکرین و اندیشمندان از حوزه نظری صرف بیرون بیایند و وارد حوزه اجرایی شوند و از شدت اختلافات خود کم کنند و به نقطه مشترک برسند و هم اینکه مجریان جرات و جسارت اجرای آن نظریات را پیدا کنند.»

لیلاز در پاسخ به این سوال که آیا اتاق فکر اقتصاد ایران نباید نگاهی چند وجهی داشته باشد و به ابعاد دیگر همچون فرهنگ، اجتماع و سیاست نیز نظر داشته باشد؟، گفت: «این اتاق ظرفیت این کار را دارد و حتما این کار انجام خواهد شد و باید همه ابعاد مرتبط با اقتصاد کشور را ببیند.»

وی ادامه داد: «البته من معتقد نیستم یک اتاق فکر باید تمام ابعاد را ببیند اگرچه اگر ببیند بهتر است؛ اما اتاق فکر ایران با این مشخصات سازمان برنامه بود که به موفقیتی دست پیدا نکرد.»

لیلاز اظهار کرد: «از سوی دیگر نباید این تصور القاء شود که این اتاق، یگانه اتاق فکر ایران خواهد بود؛ چراکه این حرف خود ناشی از یکجانبه گرایی است. برای کشور بزرگی مانند ایران که بیش از 300 دانشگاه دارد توهین آمیز است که تصور شود تنها یک اتاق فکر دارد.»

وی ادامه داد: «این اتاق باید یکی از اتاق های فکر اصلی ایران و مرکز تلاقی همه افکار و گرایشات در حوزه اقتصادی و اجتماعی باشد.»

این کارشناس مسائل اقتصادی گفت: «این اتاق فکر در واقع قرار است جای سازمان برنامه را بگیرد و به همان دلیل که سازمان برنامه نتوانست به اتاق فکر کشور تبدیل شود، این موسسه نیز نخواهد توانست؛ چون حاکمیت ما یکدست و یکپارچه نیست.»

وی ادامه داد: «در ایران فازبندی گروههای سیاسی و حتی نهاهای قدرت به لحاظ پیشرفت فکری متفاوت است. لذا بنده به همان عللی که سازمان برنامه تاکنون در اقتصاد ایران موفق نبوده است در اینکه این اتاق فکر بتواند اندیشه ای بیرون دهد که قابلیت اجرا داشته باشد تردید دارم.»

وی تصریح کرد: «مسئله اصلی ایران در حوزه اجرا است و نه فکر. خیلی از مسائل اصلی و حقیقی کشور بر همه مکشوف است که باید چکار کرد، اما گروههای سیاسی بر اساس منافع خود با یک پدیده مخالفت می کنند.»

لیلاز در پایان گفت: «تشکیل اتاق فکر خوب است و تا آنجا که می تواند باید محل تقاطی و تعامل افکار و نظریات مختلف باشد و خود را با واقعیات موجود تطبیق بدهد و نگاهی چند وجهی داشته باشد؛ اما اینکه این اتاق فکر یک خلاء بزرگ در اقتصاد و سیاست ایران را خواهد پوشاند نباید جای اغراق روا داشت.»
ارسال نظرات
بهمن
۱۱:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۲
"اطاق فکر" بهتراست بصورت بخش خصوصی و مستقل تشکیل و مدیریت شود.هر گونه تشکیلات دولتی با بهروری پائین همراه است. البته برای همه بخش های دولتی "اطاق فکر" لازم است.