صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۱۶۴۰۴
تاریخ انتشار: ۱۱:۵۶ - ۰۵ آبان ۱۳۸۷
پسر فريبكار با دادن وعده ازدواج و به بهانه بيماري پدرش دست به كلا‌هبرداري ميليوني از دختر جوان زد. چندي پيش، زن جواني به دادسرا مراجعه كرد و در شكايت خود به ماموران گفت: پسر جواني با جعل عنوان و دادن وعده ازدواج، دست به كلا‌هبرداري ميليوني از من زد و متواري شد.
 
وي درخصوص تشريح ماجرا به ماموران گفت: يك‌سال پيش در خيابان با پسر جواني به نام محسن آشنا شدم. كم‌كم رفت و آمدهاي ما زياد شد و تصميم گرفتيم با هم ازدواج كنيم. من به محسن علا‌قه‌مند شده بودم و او هم ادعا مي‌كرد علا‌قه زيادي به من دارد. محسن خودش را كارمند سفارت لبنان معرفي كرد و مي‌گفت كه درآمد خوبي دارد و مي‌تواند در آينده زندگي خوبي را برايم فراهم كند.

محسن با همين وعده‌ها مرا فريب داد. او يك روز به من گفت كه پدرش مريض شده و در بيمارستان بستري است. او گفت هزينه عمل پدرش خيلي بالا‌ است و خودش به‌تنهايي از عهده پرداخت مخارج بيمارستان برنمي‌آيد. محسن برايم گريه كرد و گفت كه اگر پدرش عمل نكند جان خود را از دست مي‌دهد. من هم دلم برايش سوخت و حاضر شدم كه كمكش كنم. محسن از من 6 ميليون تومان پول قرض كرد و گفت كه به‌زودي اين پول را پس مي‌دهد. دختر جوان ادامه داد: محسن بعد از آن هربار به بهانه‌اي پول و طلا‌هاي مرا مي‌گرفت و قول مي‌داد كه به زودي آنها را به من برمي‌گرداند. اما متواري شد و ارتباطش را با من قطع كرد. هرچه با او تماس گرفتم فايده‌اي نداشت.

محسن بي‌دليل از من جدا شد. از او خواستم پول و طلا‌هاي مرا برگرداند اما محسن گفت كه پولي ندارد و نمي‌تواند آنها را به من بازگرداند. با وعده‌هاي دروغ مرا فريب داد و از من كلا‌هبرداري كرد. من از او شكايت كردم و تقاضاي رسيدگي به اين موضوع را دارم. با اعلا‌م شكايت اين دختر جوان موضوع در دستوركار ماموران قرار گرفت و پيگيري‌ها در اين خصوص آغاز شد. در ادامه پسر جوان از سوي ماموران شناسايي و دستگير شد.

وي در بازجويي‌ها منكر هرگونه كلا‌هبرداري از زن جوان شد و گفت: من و اين دختر مدتي با هم آشنا بوديم اما اين دختر به من علا‌قه‌مند شد و درخواست ازدواج كرد، من هم به دليل شرايط بدي كه داشتم نمي‌توانستم ازدواج كنم و تشكيل زندگي بدهم، به همين علت ارتباطم را با اين دختر قطع كردم.

او هم براي انتقام به دادسرا آمده و از من به اتهام كلا‌هبرداري شكايت كرده است. من هيچ پولي به او بدهكار نيستم. با اين اظهارات موضوع با حساسيت بيشتري در دستور كار ماموران قرار گرفت. دختر جوان نيز همچنان بر ادعاي خود پافشاري مي‌كرد و پسر جوان را به كلا‌هبرداري متهم مي‌كرد.در ادامه تحقيقات متهم بار ديگر تحت بازجويي‌هاي قضايي و پليسي قرار گرفت و سرانجام لب به بيان حقيقت گشود. وي به كارآگاهان گفت: به دليل بيماري پدرم مجبور شدم از مينا پول قرض كنم. من به‌شدت نياز مالي داشتم.

مينا هم پس از چند روز از من خواست تا پول‌هايش را به او بازگردانم من هم به دليل اينكه پولي نداشتم تا به او بدهم، از دادن پول امتناع كردم. با اعترافات پسر جوان بازپرس شعبه سوم دادسراي بعثت از متهم خواست تا سند معتبري در اختيار شاكي قرار دهد و به زودي پول او را بازگرداند. 

تحقيقات درخصوص اين پرونده همچنان از سوي بازپرس دادسراي بعثت ادامه دارد.
برچسب ها: کلاهبرداری
ارسال نظرات